💥 #تلنگر 💠 استاد مسعود عالی #هفت‌چیزخطرناک‌است 1⃣ ثروت بدون زحمت 2⃣ دانش بدون شخصیت 3⃣ علم بدون انسانیت 4⃣ سیاست بدون شرافت 5⃣ لذت بدون وجدان 6⃣ تجارت بدون اخلاق 7⃣ و عبادت بدون ایثار! ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً پس هر كس اميد لقای پروردگارش را دارد بايد عمل صالح انجام دهد، و كسی را در عبادت پروردگارش شريك نكند. 📙قرآن _سوره کهف_110 #قرآن ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

#سَلامٌ_عليٰ_آلِ_يٰس #سلام_پدر_مهربانم 🔅السَّلامُ عَلَیْكَ یا بابَ اللَّهِ و َدَیّانَ دینِهِ... 🌱سلام بر تو ای دروازه ارتباط با خدا که جز از درگاه تو به ساحت او راهی نیست! 🌱و سلام بر تو ای حکمفرمای دین، که نیکان و بدان را سزا خواهی داد... ┅┅┅┄❅🥀❅┄┅┅┅ سلام بلندترین آرزوی بشریت سلام منتهای سعادتِ اهل زمین #مولای_من💔 ای کاش دست‌های خالی‌مان به آستان اجابت، گره بخورد ای کاش زمزمه‌های مداوم دعای فرج، گره گشا بشود ای کاش این بغض گلوگیر و مداوم، راه باز کند ای کاش شما بیایید... #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

#عذاب 3 بهش‌گفت به من مامان نگو دختره ی غربتی بی اصل و نسب! الانم گمشو از جلوی چشمام برو تا نزدم جلو همسایه ها لت و پارت نکردم ! بیچاره ستاره که چشمام پر اشک شده بودن..با گریه از اونجا رفت . بعد از رفتنش هم من و هم همسایه ها کلی مامان رو سرزنش کردیم که چرا با عروست یه همچین رفتاری می کنی ؟ ولی مامان اصلا از رفتار های خودش پشیمون نبود. شب که شد داداش حامد اومد جلوی خونمون و طلبکار به مامانم گفت زشته بخدا با عروس حامله‌ت اینطوری رفتار می کنی گناه داره ! من که از جریان بارداری زن داداشم بی اطلاع بودم هم شوکه شدم و هم خوشحال که قراره عمه بشم .. مامان که خیلی کینه ای بود گفت اون دختره فضول اومده چغولی کرده ؟ مامان خیلی حرص میخورد وقتی داداشم ساکت بود سریع به سمت خونه داداش یورش برد .‌منو حامد دنبال مامان رفتیم اما بی فایده بود .. مامان یک راست رفت سراغ ستاره . بعد هم باهاش درگیر شد و جلوی چشمای ما تو یه لحظه ستاره رو از پله ها انداخت پایین. ادامه دارد. کپی حرام.

#حال_خوب 😍 💚موقع اذان داخل مترو پیرمرد گل فروش کنار بساطش جانماز پهن کرده و داره "اول وقت" نمازش رو میخونه☺️ ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

💔 در وصیتنامه‌اش نوشته بود: "خدایا من خجالت می‌کشم در روز قیامت سرور شهیدان؛ بدنش پاره پاره باشد و من سالم باشم" در جریان عملیات رمضان مفقود شد! نه در لیست شهدا بود و نه مجروحان! خبر پیچید، هرکسی برایش حرفی درآورد. حرفها از فرار از جنگ و اسارت شروع شد تا رسید به پناهنده شدن به عراق! معمّای مفقود شدنش ۳۵ روز شده بود که خبر دادند جنازه‌اش پیدا شده است جنازه‌ای که فقط یک کتف و سر بود! ۳۵ روز گذشته بود اما در آن اوج‌ گرما و رطوبت‌ هوا صورتش سالم مانده بود! او عارفی بود که خجالت زده‌ی امام‌ حسین (ع) نشد ولی با پیکرش خیلی‌ها را خجالت زده کرد... #شهید_حمید_عارف ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

✍امام صادق(ع): گناهانی که توبه کردی و وقتی یادت می آید از خدا شرم میکنی خدا آن گناه را حتی از یاد و ذهن فرشته اعمال هم پاک میکند و به نیکی تبدیلش میسازد... 📚میزان الحکمه ‌‌‌‌ ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

قسمتی از خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در کاخ یزید لعنت الله علیه: ای یزید آیا گمان می بری این که اطراف زمین و ‌آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شده ای، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی، شادمان و مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کارها بر وفق مراد تو می چرخد، و حکومتی که حق ما بود در اختیار تو قرار گرفته است، آرام باش، آهسته تر. آیا فراموش کرده ای قول خداوند متعال را «و کسانی که کافر شدند، گمان نکنند مهلتی که به آنان می دهیم به سودشان خواهد بود، جز این نیست که مهلتشان می دهیم تا بر گناه خود بیفزایند، و برای آنان عذابی خوار کننده است» ( ترجمه سوره آل عمران / آیه 178) - منبع: مقتل الحسین، ابومخنف، ترجمه سید علی محمد موسوی جزایری در بلاغت چون علی در فصاحت چون حسن در شهامت چون حسین و در حیا چون مادر است ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

حسبنا الله و نعم الوکیل پر زدم با پر جبرئیل مقصدم کربلای حسین ابی عبدالله الدخیل 🎤محمدحسین حدادیان #محرم #امام_حسین #حضرت_رقیه ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

✨حسین مولا حسین مولا ……✨ ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ @mahfeleemamreza ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═

#عذاب 4 صدای جیغم بلند شد.. ترسیده بودم با داداش دوتایی سمت ستاره رفتیم که بی هوش یه گوش حیاط افتاده بود.. حامد با فریاد می گفت مامان چیکار کردی ! بچه م ! زنم ! اون شب اتفاقات بدی افتاد.. ستاره بچه ش رو از دست داد . با خواهرم خیلی برای حامد و ستاره ناراحت بودیم اما مامانم اصلا براش اهمیت نداشت می گفت خوب کاری کردم! باید دختره ادب میشد.. دو ماهی از اون قضیه می گذشت. دیگه حتی داداش حامد به مامانم سلام نمی کرد . یه شب مامانم به طور ناگهانی تو خواب سکته کرد و تا رسوندیمش بیمارستان بهمون گفتن که فوت شده! مادرمون رو از دست دادیم .. باورش برام سخت بود . درسته که مادرم این اواخر بداخلاقی می کرد و در حق حامد و زنش بدی کرد ولی با این وجود مادرمون بود مرگش داغونمون کرد.. ادامه دارد. کپی حرام.

#عذاب 4 صدای جیغم بلند شد.. ترسیده بودم با داداش دوتایی سمت ستاره رفتیم که بی هوش یه گوش حیاط افتاده بود.. حامد با فریاد می گفت مامان چیکار کردی ! بچه م ! زنم ! اون شب اتفاقات بدی افتاد.. ستاره بچه ش رو از دست داد . با خواهرم خیلی برای حامد و ستاره ناراحت بودیم اما مامانم اصلا براش اهمیت نداشت می گفت خوب کاری کردم! باید دختره ادب میشد.. دو ماهی از اون قضیه می گذشت. دیگه حتی داداش حامد به مامانم سلام نمی کرد . یه شب مامانم به طور ناگهانی تو خواب سکته کرد و تا رسوندیمش بیمارستان بهمون گفتن که فوت شده! مادرمون رو از دست دادیم .. باورش برام سخت بود . درسته که مادرم این اواخر بداخلاقی می کرد و در حق حامد و زنش بدی کرد ولی با این وجود مادرمون بود مرگش داغونمون کرد.. ادامه دارد. کپی حرام.