هدایت شده از 🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خوش گفت سعدی ...)
ماه فرو ماند از جمال محمد🌜
سرو نباشد به اعتدلال محمد🌿
قدرفلک راکمال ومنزلتی نیست💁🏻♀
در نظر قدر باکمال محمد👌🏼🌸
#استوری
#مبعث
🆔@clad_girls
💠 #چیشد_چادری_شدم ؟
💡 #چیشد_تغییر_کردم ؟
سلام ... من توی یک خانواده ی مذهبی به دنیا اومدم .
پدر بزرگم روحانی بودن و تقریبا همه ی خانوم های فامیل از اشنایان و اقوام همگی چادری بودن ... با این حال خانواده ام هرگز منو مجبور به پوشیدن چادر نکردن و اجازه دادن که خودم انتخاب کنم .😉
فضای خانواده باعث شد توی بچگی یه مدت کوتاهی چادر بپوشم ...
اما هر بار با دیدن خانوم ها و دختر هایی که چادری و محجبه نبودن احساس می کردم دوست دارم مثل اونا زیبا باشمو🤠 چادر این اجازه رو بهم نمی ده ... 🤕
به همین دلیل چادر و کنار گذاشتم تا اینکه دوران دبیرستان ، این بی حجابی به اوج خودش رسید😱 و هم کلاسی های مدرسه ام خیلی روی پوشش من تاثیر میذاشتن .😢🤦🏻♀
این بی حجابی تا مرحله ای پیش رفت که ... یک بار بعد از شهادت شهید حججی ، که عکس ها و حرف های ایشون رو درمورد حجاب در شهرهای مختلف ، در سطح خیابون ها گذاشته بودن .📃📜
یک بار مادرم جمله ی ایشون و تکرار کردن و گفتن : شهید حججی گفتن؛
من سرم رفت که چادر از سر شما نره ...
بعد مادرم ادامه دادن که : چه جوابی داری به شهید بدی با این پوشش ؟!🤔
و من در کمال بی رحمی گفتم : خب نمی رفتن ...😭
هر بار با یاداوری این حرفی که زدم احساس خیلی بدی دارم انگار اون روز ها قلبم سنگ شدن ...😪
یه مدتی گذشت تا این که احساس کردم به اخر زندگیم رسیدم.😶
هیچ چیزی برای خوشحالی من وجود نداره و حالم خوب نمی شه ، از نظر روحی حال خوبی نداشتم ...
به پوچی رسیده بودم دنیام تاریک تاریک شده بود .
هیچ مدل و تیپ و ارایش جدیدی حالم و خوب نمی کرد ...🤧
نمی دونستم برای رهایی از این حال چیکار باید انجام بدم .انگار خسته شده بودم .🤦🏻♀
شب قدر شد رفتم مسجد اون شب ...🕌
برای مسجد چادر سرم کردم .
شنیده بودم سرنوشت ما در طول سال در شب قدر رقم می خوره . توی اوج گریه از حال بدم گفتم ...😭💔
همیشه احساس می کردم به خاطر حجابم حضرت زهرا (س) منو دوست ندارن💔
همیشه یه فاصله بین خودم و ایشون احساس می کردم که باعث می شد هیچ وقت ازشون چیزی طلب نکنم و خجالت می کشیدم ...😔
اون شب از امام علی (ع) خواستم این فاصله ای که با حضرت زهرا (س) پیدا کردم کم بشه و من به ایشون نزدیک بشم😍
دعا کردم حالم خوب بشه از ته دلم دعا کردم چادری بشم ...💚
انگار می دونستم دردام از بی حجابیه ...
الان بیست سالمه و نزدیک به سه ساله که چادری ام ...❤
انقدر زندگیم بعد چادر قشنگ شده که دلم می خواد همه ی خانوما این دنیای قشنگ و تجربه کنن ...😍❤️👌
مدت کوتاهی بعد از چادری شدنم رفتم مشهد توی صحن حرم ، یه مدل چادر سر یه خانومی بود، خیلی مدلش به دلم نشست😁👌
تو دلم گفتم کاش منم حالا که چادری شدم از این چادرا داشته باشم ... 😍
فرداش مادر و پدرم بدون اینکه بدونن من اون مدل چادر و دوست داشتم برام از همون مدل یکی خریده بودن ...😱🤩
حس می کنم امام رضا اون شب به دلم نظر کردن و این چادر قشنگ و بهم هدیه کردن. 😍🤩😍🤩
بعد اینکه چادر وارد زندگیم شد ؛
اخلاقم بهتر شد انگار خیلی از راه های نرفته رو به یک باره با چادر رفتم ...دعا می کنم همه ی خانوم ها این دنیای قشنگ و تجربه کنن🌹🌹🌹
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
مـ ح ـیا
💟 #حس_خوب_با_حجاب
سلاممم به همه دوستان با حجاب و چادری من😍
می خوام تجربه مو درمورد یک حس زیبا باهاتون در میون بزارم🙃😉😇
یادمه تقریبا ۶ ساله بودم.👧🏻
از همون بچه گی توی روضه ها شرکت می کردم.از همون بچه گی دوست داشتم حجابمو رعایت کنم.
یه روز یادمه منو مامانم می خواستیم بریم بیرون.🚶♀🚶♀
منم روسری و چادرمو سرم کردم و دست به دست مامانم راهی مترو شدیم.🚈
توی مترو که نشستیم خانمی کنارمون نشسته بود که روسریش که سرش بود بدون گیره بود.یعنی ممکن بود هر لحظه روسری از سرش بیفته.😕
یادمه هوا هم گرم بود🤒منو که دید توی اون هوای گرم روسری و چادر سرمه😍کلی قربون صدقم رفت و تصمیم گرفت همون جا حجابش رو کامل کنه🧕اتفاقا توی مترو دست فروشی داشت گیره روسری می فروخت💵اون خانمه هم همون جا یه گیره روسری خرید و روسری ش رو محکم کرد.من اون خاطره رو هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت از یاد نمی برم😍هنوزم باورم نمی شه من تو شش سالگی امر به معروف نهی از منکر کردم😍😍😍
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
مـ ح ـیا
🔷 #تجربه
سلام علیکم ...
من از کودکی با حجاب بودم🧕🏻
از تشویق های پدرم و ... خوشم میومد😍
خلاصه از دو_سه سالگی تفریحی میپوشیدم و عاشق روسری و چادر هام بودم💚
اما خیلی مرحله ای پیش رفتم ...!
در مهمونی ها در میوردم و ... اما پوششم کاملا مورد قبول بود😊
تا کلاس هفتم هم میرفتیم مهمونی و شهربازی و مسافرت برای راحتی درمیوردم ... 🙂
اما از کلاس سوم در مدرسه همیشه چادر داشتم حتی با وجود تمسخر ها ...😒
کلاس چهارم_پنجم حس می کردم باید حجابم زیبا باشه و جلب توجه کنه خوبه!😐🤦🏻♀
با بیرون انداختن دستبند و یک سری کارا که دختر خانوما خوب میدونن تا اوایل هشتم پیش رفتم ...
اون موقع زنگ تحولم به صدا دراومد 🔔
دیگه با زور و کلی بحث در خونه هم چادر پوشیدم!! چرا؟
فکر کردم لباسام با اینکه تا پایین زانو و کاملا پوشیده هست، اما خیلی قشنگن و هر چشمی رو مجذوب میکنن ...👀
چادر پوشیدم! اونم با کلی جنجال ... چند نفرم از فامیلها زنگ زدن که منصرفم کنن اما به قول خودشون لجبازم😅
از اون موقع حتی چادر مشکی بدون اکلیل و ... میخرم تا جلب توجه نکنه😇
دیگه ملاکم پوشش نیست، بلکه پوشش+حیا هست که هیچ تبرجی درونش نباشه
خیلیم حرف میشنوم اما توجهی ندارم خداروشکر ...
ان شاءالله لاقبت بخیر بشیم
و تشکر از کانالتون
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
مـ ح ـیا
من نازنین زهرا هستم 😊
تو یه خانواده مذهبی متولد شدم 😍
ولی اطرافیانم خیلی آزاد بودن 😢
منم تحت تاثیر محیطی که توش بزرگ شده بودم محجبه نبودم و خیلی آزاد میگشتم🤦🏻♀
تا اینکه تو مدرسمون یه جشنواره ای برگزار شد به اسم "سلام بر ابراهیم"
کتاب سلام بر ابراهیم رو باید میخوندیم و امتحان میدادیم 📝
معلم پرورشی من گیر داد که تو باید تو این جشنواره شرکت کنی😐
من قبل اون میگفتم خب شهدا رفتن شهید شدن به من چه؟مگ من خواستم؟😏
به پدرم هم گفتم پدرم گفت خب شرکت کن اگه رتبه بیاری جایزه رو میگیری اگه رتبه نیاوردی هم چیزی رو از دست ندادی😉
با بی میلی تمام قبول کردم و اون کتاب رو گرفتم و شروع کردم به خوندن🙁
ولی همه چی عوض شد 🙄
خیلییییی تحت تاثیر روحیه این شهید بزرگوار قرار گرفتم😌
دیگه برام مهم نبود رتبه بیارم یا نه
این برام مهم بود یه دوست و برادر خیلی خوب پیدا کردم😃
نمیگم یدفعه با خوندن اون کتاب محجبه شدم ...
چون نشدم
ولی حداقل نگرشم نسبت به شهدا عوض شده بود 😀
نمازم رو میخوندم😇
از آرایش و رابطه آزادی که با نامحرم ها داشتم کمتر شده بود
خیلی کمتر ...😍
بعد یه مدت با چنتا دختر چادری اشنا شدم😁
خیلی مذهبی بودن
اوایل فکر میکردم خشکن و نمیشه باهاشون دوست بود ولی خیلی خوش اخلاق تر و شاد تر از چیزی بودن که فکر میکردم🤩🤩
انقد باهاشون صمیمی شدم که دیدم دوستای بی حجابم خیلی کمرنگ شدن
خیلی برام از حجابشون حرف میزدن
وقتی مراسمی حالا چه عزا یا جشن منو با خودشون میبردن ❤️👌
یکدفعه به خودم اومدم دیدم خیلیی دلم میخواد منم چادر رو تجربه کنم😍
بهونه میاوردم چون از واکنش های اطرافیانم خیلی میترسیدم😢
اینو با یکی از اون دخترا که با بقیشون صمیمی تر بودم در میون گذاشتم و بهم چنتا کتاب معرفی کرد📚
کتاب حجاب شهید مطهری و من میترا نیستم خیلیی تاثیر گذار بود👌
فهمیدم حجاب میتونه ادمو از فرش به عرش ببره
چادر رو انتخاب کردم و اون روز از حضرت فاطمه (س) کمک خواستم تا هیچوقت از سرم نیوفته 🌹
پدرم و مادرم خیلییی خوشحال شدن از این انتخاب من 😍🤩
ولی اطرافیانم همونطور که فکر میکردم خیلی بد برخورد کردن😭
همشون مسخرم کردن و میگفتن نازنین به شیش ماه نکشیده چادرش از سرش میوفته🤦🏻♀😭
اولش با حرفاشون یکم اذیت شدم
درسته خودم رو اماده کرده بودم
ولی واکنش ها خیلی بدتر از چیزی بود ک فکر میکردم😒😏
پدرم خیلی اون شب باهام حرف زد میگفت عادی میشه
راست هم میگفت✅
عادی شد
طعنه های اونا واسه من
و حجاب من واسه اطرافیانم
الان دوسال میگذره و من روز به روز خوشحال ترو راضی تر از قبلم واس انتخاب حجابم
و الان واقعت عاشق چادرمم😌
و هرروز خداروشکر میکنم واسه اینکه بهم نظر کردن و راه درست رو نشونم دادن
ببخشید که طولانی شد ❤️
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
هدایت شده از 🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
[دستهایٺلطفبارانراحکایتمیکند چشمتوپاکےدریاراروایتمیکند 🌊✨]
#ریحانه 🌱
🆔️ @clad_girls
💡 #چیشد_تغییر_کردم ؟
سلام من زهرا هستم ۱۵سالمه 😊
من تا ۱۳ساگی حجابم خیلی بد بود😢
از بچه مذهبی ها هم اصلا خوشم نمیومد😐
وقتی میدیدمشون باخودم میگفتم مگه مجبورن اینطوری باشن😒
کم کم بایکی از هم کلاسی های چادریم دوست شدم🧕🏻👱🏻♀
ولی من بی حجاب بودم اون چادری بود👀
یک مدت گذشت ...
یک روز دوستم اومد خونه ما .
فرداش من نمی دونم اصلا خودم چی شد تصمیم گرفتم چادری بشم 🙄😳
شاید تحت تاثیرش قرار گرفته بودم ... ازش خوشم میومد
واقعا خدارو شکر میکنم که با دوستم آشنا شدم 😍
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
💠 #چیشد_چادری_شدم ؟
سلام
میخوام خاطره چادری شدنم رو بگم🙂❤
پیشاپیش اگر طولانی شد ... معذرت میخوام
من دختر متولد ۱۳۸۵هستم
توی خانواده تقریبا مذهبی بزرگ شدم اما انتخاب نوع پوشش با خودم بود ...
حجاب خوبی نداشتم ..🤭💔
چندین سال گذشت ...تااینکه اتفاقی یهکتابخوندم📗
کتاب یادتباشد و سلام برابراهیم📖
میتونم بگم
من یه زندگی داشتم قبل این کتاب
و یک زندگی بعد خوندن این کتابها🙃
دستموگرفتن...🤝
ومن با تحقیق و باعشق چادررو انتخابکردم😍
من هم بیحجاب بودم ، همباحجاب...👀
وفقط میخوام بگم حجاب یهآرامش عجیبداره😌
یهآرامش وصفنشدنی
کهانگار داری باوجودت لبخند خدا و خانمفاطمهزهرا روحسمیکنی :)
هیچوقت پشیمون نشدم ازاینراهی که انتخاب کردم
.
.
امیدوارمامانتدارخوبیبراییادگارمادرباشیم💕
یاعلی🖐🏻
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
💟 #حس_خوب_با_حجاب
بسم الله الرحمن الرحیم
سلاممم
توی مدرسه بودیم یکی از از همکلاسیام گفت : میگم مامان بابات زورت میکنن چادر سر کنی؟؟🤔
گفتم :نه عزیزم اتفاقا چادر و حجاب انتخاب خودم بوده 😍
وقتی نه سالم شد و به سن تکلیف رسیدم ، خانواده بهم گفتن انتخاب با خودته و هیچ اجباری در کار نیست...منم با عشق و اشتیاق ❤️
رفتم سراغ چادر (:
بهم گفت :منم یه دورانی چادری بودم .
و داستان زندگیشو برام تعریف کرد...
به اصرار دوستاش از حجاب دور میشه 🤦🏻♀
سعی کردم بیشتر باهاش ارتباط داشته باشم..
باهاش درباره فلسفه حجاب وچادر صحبت میکردم و اون با اشتیاق گوش میداد..(:
و بالاخره محجبه شد😍
درسته چادری نشده ولی حجابش کامله و یک تار موش هم بیرون نیس...👌
خیلی برام حس خوبی بووود😍✨
بگذریم...
شاید تو نه ده سالگی زیاد فلسفه چادر رو درک نمیکردم .
ولی یادمه وقتی بدون چادر جایی میرفتم عذاب وجدان میگرفتم احساس ترس بهم دست میداد..😭😱
رفته رفته عشق و وابستگی ب چادر بیشتر شده و "چادر" تیکهای از وجودمه🙂😌😍
با چادر حس امنیت و آرامش بهم دست میده...(:
خیلی خوشحالم که مادرم حضرت زهرا(س) من رو لایق دونست و من مدافع حرم چادر بیبی زهرا(س) شدم✨و از خود ایشون میخوام ک کمکم کنن تا بتونم تا آخرین لحظه عمرم امانتدار چادر ایشون باشم(:
انشاالله ک عاقبت همهی ما دخترای حضرت فاطمه(س) ب شهادت ختم بخیر بشه✨
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
💠 #چیشد_چادری_شدم ؟
💡 #چیشد_تغییر_کردم ؟
《بسم الله الرحمن الرحیم》
من تینا توبک هستم می خواهم خاطره ای خوب و ماندگار درباره محجبه بودنم را تعریف کنم.
من ۱۴ سالمه و تا قبل ۱۳ سالگی ام حجاب خوبی خوبی داشتم .
البته چادری نبودم هرچند که می گویند چادر حجاب برتر است ولی من بدون چادر حجاب خوبی داشتم .
داستان من از اینجایی شروع میشه که روزی از روز ها یک همسایه ی جدید به ساختمان ما اومده بود و ساکن شده بود .🏘
ان ها دختری بسیار محجبه داشتن و من از او خوشم می آمد و کم کم با او دوست شدم 🤝
این دوستی ما باعث شد که حتی روی من تاثیر مثبتی گذاشته شود و من هم چادری شوم .😍
من خیلی حجاب را دوست داشتم و با چادر خیلی خوشحال تر بودم.
یعنی در واقع من با چادر حس خوب و امنیت داشتم .
تا اینکه روزی یکی آشنایان ما درباره ی حجاب و چادر حرف هایی به من زد .
او میگفت تو هنوز ۱۳ سالته و سنت خیلی کمه برای چادری شدن و چادر دست و پا گیر است و اذیت میشی و از الان که بخوای مثل بزرگتر ها چادر بپوشی پس کی میخوای بچگی کنی و چادر پوشیدن باعث افسردگی میشه .😐😏
من نمیخواستم هیچ کدوم از حرف های اون خانم را قبول کنم😒
ولی انقدر این حرف ها را ادامه داد که کم کم باعث شد من چادر را کنار بگذارم .😑
من چادر رو کنار گذاشتم و دیگه حجاب کاملی نداشتم یک مدت کوتاهی که گذشت متوجه شدم ، خیلی اذیتم .
چون اصلا دوست نداشتم پیش دوستان با حجابم بروم و همش با خودم میگفتم این آدمی که الان اینجاست خودت نیستی
تو زمانی خودت هستی که بتوانی برای خودت تصمیم بگیری🤞
نه اینکه ساخته شده توسط حرف های دیگران باشی
و انقدر این فکر ها ادامه پیدا کرد و با خودم کلنجار رفتم و حتی حال و روز خوبی نداشتم تا اینکه من کم کم به این نتیجه رسیدم که وقتی ادم خودش یک راهی را انتخاب می کند نباید اجازه دهد اطرافیان با نظر هایشان مسیر ادم را عوض کنند .
من کم کم خودم رو پیدا کردم خود واقعی ام را.😌
من دوباره چادری شدم و این یک تجربه ای برای من شد که اگر الان یک نفر بخواهد دوباره نظر من را عوض کند دیگر نمی تواند روی من تاثیر بگذارد که من دست از چادر و حجاب کاملم بکشم .
چون من هم حجاب کامل و چادر را تجربه کردم و هم بی حجابی را تجربه کردم و من با تصمیم خودم دوباره با حجاب شدم و فهمیدم حجاب محدودیت نیست بلکه مصونیت است☺️
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
💟 #حس_خوب_با_حجاب
سلام وقتتون بخیر 🌸
برای ارسال خاطره خدمت رسیدم
یکی مهم ترین خاطرات حجاب من، توی مسابقه ی استانی(انتخاب کشوری) دفاع شخصی بود.
ما از ساعت 8 صبح تا 8 شب اونجا بودیم و نماز ظهر را باید همون جا می خوندیم.
توی سالنی هم که بودیم، فضا خیلی کم بود و تقریبا بیشتر بچه ها در حال تمرین بودن. دقیقا قبل از نوبت من، اذان شد و خب همه ی بچه ها قبل از نوبتشون، تمرین مبارزه می کردن؛ اما من ایستادم و نمازم رو خوندم و خب خیلی به خاطرش مسخره شدم. حتی کسی هم که توی مبارزه رقیبم بود، داشت تمرین می کرد. (البته مسابقه برای هرکس دو دور داشت و من بار اول را برنده شدم و این، مسابقه ی دومم بود) خدارو شکر با اینکه قبل از مبارزه ام تمرین نداشتم، اما تونستم که دور دوم را هم پیروز بشم و مدال طلای استانی بگیرم
وقتی هم که می خواستن عکس دست جمعی بگیرن برای بنر و... خیلی ها با حجاب بد و یا حتی بدون روسری عکس گرفتن؛ اما من در اون عکس با چادر ایستادم تا نشون بدم چادر و حجاب، مانع پیشرفت زن نیست😍😍
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
#حس_خوب_با_حجاب
سلام
من چند روز پیش با چادر رفتم مرکز بهداشت محله برای زدن واکسن💉
وقتی کار ها انجام شد یه آقایی سمتم امد و گفت:《برید دست چپتون و آماده کنید .》
بعدش سریع حرفش و پس گرفت و گفت:《دوست دارید خانم باشه؟؟》منم با صدای آروم حرفشو تایید کردم .😌
همون لحظه احساس غرور بهم دست داد😍 و خدارو شکر کردم #چادری هستم هرچند دوستای توی مدرسه منو مسخره میکنن و به چادرم میگن عبات ولی من به حرف دل خودم گوش میدم ☺️
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
💠 #چیشد_چادری_شدم ؟
🌸به نام خداوند دوست دار حجاب🌸
سلام،من دختری بودم که در خانواده ای سنتی به دنیا اومدم.
تو خانواده ما اعتقادات و حجاب مهم بود ولی مثل خانواده های مذهبی سخت گیری نداشتیم که همه چادر باشن،
مانتویی هم داشتیم اما با حجاب.😊
من هم از بچگی زمانی که پیش دخترخاله هام که از من بزرگتر بودن میرفتم مثل اون ها که به سن تکلیف رسیده بودن روسری سر می کردم.
بعد از رسیدن به سن تکلیف حجاب داشتم اما بدون چادر ...
همیشه می گفتن بزرگ که بشی چادر سر میکنی و تنها برای ماه محرم و حرم ها چادر سر می کردم و تنها به چشمم مثل یک لباس بود.😔
روسری رو نمی تونستم خوب سر کنم برای همین شال سر می کردم که به صورت ناخودآگاه تا روی گوش هام میومد.
من نماز می خوندم ولی از ترس جهنم و برای بهشت،بیشتر شبیه عادت بود برام ولی خوب باید می خوندم چون فرمان خدا بود.🙂
اما من تو سن ۱۱ سالگی تغییر کردم،
یه تغییر بزرگ که مهم ترین تغییر زندگیم بود.
البته من از همون اول به ارتباطم با نامحرم دقت داشتم و خدا کمک کرد تا زیاد توی غفلت نمونم و زود متوجه واقعیت بشم.
صبح جمعه بود که از خواب بیدار شدم و دیدم سردار شهید شده،سردار رو می شناختم قبلا داییم بهم معرفی کرده بود اما جوری که باید نمی شناختم،
برای مراسم که آماده شدیم حس کردم من عوض شدم و حجابم برام مهم شده و هد سر کردم که حجابم کامل باشه.😃
من دقیق توی روز شهادت حاجی تغییر نکردم ولی همون روز شد پیش زمینه تغییر من،خالم که فرمانده بسیج بود گفت برنامه ی ایتا رو نصب کنم تا توی گروه عضو بشم ☺️
بعد از نصب برنامه با کانال های مذهبی آشنا شدم که خیلی زیبا درباره ی فلسفه حجاب توضیح می دادن و از همونجا تغییر کردم
از مادرم چادر خواستم و چون چادر خودم خراب شده بود چادر لبنانی مادرم رو سر کردم و اولین بار با چادر به خونه ی عموم رفتم😍،
خیلی حس قشنگی بود.اوایل دست و پا گیر بود ولی بعدش شد مثل عادت
اگر نبود یه چیزی کم بود.با گوش دادن به صوت های چگونه یک نماز خوب بخوانیم از استاد پناهیان نمازهای نوک کلاغیم با عشق شدن.
خیلی ها بهم گفتن بدون چادر هم میشه با حجاب بود ولی من می خواستم چون هم نام حضرت فاطمه«س» هستم حجابم هم مثل ایشون باشه،👌
پس بی حجابی دوستان و حرف ها دلسردم نکرد بلکه مصمم ترم کرد.
الان ۱۳ سالمه و هنوز هم عاشق چادرم هستم و با مدد بی بی زهرا«س» تا آخر عمرم امانت دار این ارثیه هستم.
اللهم عجل لولیک الفرج 🌱✨
یا علی«ع»
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
💠 #چیشد_چادری_شدم ؟
چادری شدم و این از دعای خیر مادره🙂
آدم خیلی پایبند به حجاب سفت و سخت نبودم.ولی آدم بی بند و بار توی حجاب هم نبودم حجاب داشتم ولی نه از نوع کاملش و همه جا، مثلا فقط توی مهمونی های خانوادگی .ولی خب از حق که نگذریم محرم که میشد امکان نداشت چادر نپوشم 😌یعنی حتی برای بیرون رفتن های عادی و غیر هیئت هم چادرمو میپوشیدم .
یه مدتی بود با خودم درگیر بودم که چادری بشم یا نه؟!! حجاب رو دوست داشتم ها ولی همش با خودم فکر میکردم اگه فلان دوستای قدیمیم که بخاطر یسری ارتباطات باهاشون قطع رابطه کردم منو ببینن ،چی میگن؟؟یا اصلا فامیلامون از این تغییر ناگهانی من چه واکنشی دارن؟؟ آخرم به این نتیجه میرسیدم که چادر نمیپوشم😐
همینجوری گذشت تا با پویش آشنا شدم و عضو پویش شدم .زمانی که همایش قم راه اندازی شد اولین نفر رفتم ثبت نام کردم و دو روز مونده به حرکت به سمت قم رفتم چادر جدید خریدم.
اون لحظه که امتحانش کردم خیلی حس خوبی داشت.همش لحظه شماری میکردم که روز موعود برسه و من چادرمو بپوشم.
بالاخره اون روز رسید و من اومدم قم و کلاس های برگذار شد.چون از اول روز همیشه چادرم سرم بود تا آخر شب بهش عادت کرده بودم وقتایی که سرم نبود یا میومدیم برای استراحت و چادرم رو برمیداشتم احساس میکردم یه چیزی کم دارم😢با خودم فکر کردم بخوام برگردم تهران و بدون چادر برم بیرون ، ولی واقعا میگم از ته دلم میگم که اون لحظه سریع از فکر خودم پشیمون شدم
با خودم حس میکردم قراره بدون لباس برم بیرون .همونجا بود که با حضرت معصومه و حضرت مهدی عهد بستم قول دادم که همیشه چادرم سرم باشه ❤️🙂 من الان عاشق چادرمم
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
مـ ح ـیا
💟 #حس_خوب_با_حجاب
سلام من میخوام از حس خوب حجاب بگم:
من با مامانم رفته بودیم بیرون
من چادر سرم بود دم در یه مغازه وایساده بودم یه آقایی اومد میخاست رد شه گفت : حاج خانم میشه برید کنار
من واقعا تعجب کردم😳 به من گفت حاج خانم !!
بعد یه حس خوبی گرفتم😁
فهمیدم بخاطر چادرمه که به من اینطوری احترام گذاشته شده😍😎
در حالی که موقع های دیگه میگن میشه برید کنار ...
و من هرروز مصمم تر میشم که چادرم و حجابم رو نگه دارم ❤️
وقتی چادر سر میکنم یه آرامشی دارم که هیچ وقت نداشتم.
مثلا امروز میخواستم پامو از در بزارم بیرون حجابم کامل بود و لباسم مناسب ولی دیدم چادرم سرم نیس😢
دو دل بودم سر کنم یا نه ، ولی سر کردم ...
سر سنگین تر از همیشه رفتار کردم خودم هم از رفتارم متعجب بودم ولی خوشم اومد😊
جدیدا سعی میکنم به نامحرم کمتر نگاه کنم تا نگاهم میخوره یه استغفرالله میگم و نگاهم رو میدزدم 🙈
و یچیز دیگه که اینجا برام عجیبه اینه که حس میکنم به خدا دارم نزدیکتر میشم انگار مهربونی و محبت خداوند رو با تمام وجودم حس میکنم ☺️
امیدوارم بتونم راهم رو بهتر از اینی که هست ادامه بدم کاش جامعه مون هم وضعیتش درست شه و خانما همه حجابشون کامل شه 😇💖
صلوات برای حضرت مهدی(عج) یادتون نره💚
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
هدایت شده از 🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
-زیرتیرباراننگاھ
خوبسپرےستچادرم...😌
#ریحانه 🧡
♥️ @Clad_girls 🖇
💟 #حس_خوب_با_حجاب
سلام خواهر جون❤
وقتی خاطره ای که در کانال دختران چادری فرستادن رو خوندم یاد خودم افتادم😂
من وقتی 6 سالم شده حجاب پوشیدم واون زمان (10 سال پیش) تا قبل از 8 سالگی کسی حجاب نمی پوشید (وبعضیا تا 10 سالگی و11 سالگی تا بپوشن😨) توی مدرسه (مدرسه ای که من توش بودم خیلی بزرگه وهمش بچه حزب اللهی هستن😂) من تنها محجبه توی دبستان بودم..
یادم نیست چی شد اون روز ولی من از خواب بیدار شدم به مادرم گفتم بدون حجاب مدرسه نمیرم (اینم بگم که من قبلش با همه پول های عیدیم حجاب خریده بودم.. مادرم میذاشت اون پول ها رو هر طور میلمونه خرج کنیم).. خلاصه بگم مادرم قبول کرد ورفتم مدرسه توی مدرسه یه معلمی بهم گیر داد که چرا حجاب پوشیدی بذارش کنار وهنوز زوده..😣
یهو گفت اصلا چند روز دیگه خودت میذاریش کنار..
اون موقع بود که بلند شدم وخیلی عصبی بودم بهش گفتم حجاب نپوشیدم تا بذارمش کنار .. حجاب پوشیدم پاش وایمیستم..
تعطیلی اخر هفته اومدم شهرمون (اون موقعه هنوز تو بیروت زندگی میکردیم) عمه هام با مامان حرفشون شد که چرا دخترتو مجبور کردی حجاب بپوشه
من اومدم وسط گفتم من باهاش دعوا کردم تا گذاشت بپوشم😂😂
(بگو مگو هایی با مادرم داشتم چون مادرم میخواست من کاملا قانع شم وبهش بچسبم نه اینکه این تصمیمم یه لحظه احساسی باشد وبس بعد به همه گفتم با مادرم دعوا کردم تا بپوشم)😂😂😂
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
💠 #چیشد_چادری_شدم ؟
سلام
من اسمم فاطمه است من توی خانواده مذهبی بزرگ میشم و در حال حاضر 14 سالمه و همیشه چادر میپوشیدم ، تا اینکه یک سال کذایی رو با خواست خودم چادر نپوشیدم .
البته باید بگم این کار رو به خواست یه نفر انجام دادم که در ادامه میخونید :
من چهار ساله که کلاس زبان میرم و خب به لطف خدا تقریبا هم موفق بودم
توی این راه سال دومی بود که من به کلاس زبان میرفتم اون ترم من قبول نشدم و با یه دختری هم کلاسی شدم شاید بگید خب چی؟ چه ربطی داره ؟🤔 اما اینجا شروع داستان سیاه من بود که از خود واقعیم دور شدم :
اون دوست خوبی برای من نبود اما باهاش دوست شدم سر و وضع خوبی نداشت ، روسری نمی پوشید ، با لباس های کوتاه بیرون میرفت ، شلوار تنگ می پوشید و تا بالای مچ پاهاش اون رو میداد بالا ☹️
شبیه پسرا بود اما خب دختر بود😕
اون بین پسرا مینشست و با اونها حرف میزد 🤦🏻♀
من چادرم رو دوست داشتم ولی اون چادرم رو ازم دور کرد 😞
خلاصه من اون ترم باهاش دوست شدم ظاهر خوبی نداشت اما مهربون بود و بی آزار . دوستی بین ما خیلی صمیمی شد تا اینکه کرونا اومد و ما آنلاین کلاس داشتیم
یه روز تصمیم گرفتیم با مادر هامون بریم بیرون اون روز من چادر نپوشیدم اما حجاب کامل کامل رو حفظ کردم مادرم از این قضیه ناراحت بود😒
اما من برام مهم نبود ؛ گذشت تا بالاخره اون تونست آروم آروم درست مثل شیطان با حرفاش ب من بفهمونه که چادر چیز خوبی نیست 😱و من هم در اون زمان اون رو بهترین دوستم میدونستم و به حرفش گوش کردم😱🤦🏻♀
و با پدر و مادرم شروع به بحث کردن سر قضیه چادر نپوشیدن من😏
البته باید بگم من از کلاس اول تا الان هیچ دوستی صمیمی نداشتم حتی دوست عادی هم نداشتم 🙃
و بالاخره موفق شدم و دیگه چادر نپوشیدم .
و ما هر روز توی خانواده مون دعوا داشتیم که من باید با این دوستم قطع رابطه کنم ولی من اونها رو راضی میکردم که اون ظاهرش بده ولی باطن خوبی داره 😕😔
چند ترم بعد از هم جدا شدیم ولی باز هم دوست بودیم باهم میرفتیم بیرون (با یکی از اعضای خانوادهامون )
تقریبا یک سال و چند ماه چادر نپوشیدم تا اینکه با یه نفر به اسم سوگند توی همون کلاس زبان آشنا شدم 😊
دختر خیلی خوبی بود حجاب کاملی داشت و چادر میپوشید به اون حسودی میکردم که چرا من این قدر احمقم که چادر نمی پوشم☹️
2 ترم گذشت و من واقعا شیفته چادر پوشیدنش بودم و وقتی استوری هاش رو میدیدم از اینکه اون رفیق شهید داشت یه حس خوبی داشتم یه شب تصمیم گرفتم باهاش حرف بزنم و همه چیز رو براش تعریف کنم .
این پایان روز های سیاهی بود که تینا برای من ساخته بود ( تینا همونی کسی که باعث شد من چادر نپوشم ) و من خوشحال بودم از اینکه دوباره چادر می پوشم فردا اون روز باهم کلاس زبان داشتیم ...
باهم تصمیم گرفتیم من چادر بپوشم و بریم مسجد و بعد هم بریم کلاس زبان
من از اینکه بقیه مسخرم کنن استرس داشتم اما با وجود سوگند حالم خوب بود و اون روز ما رفتیم کلاس و دوباره با کمک سوگند به بچههایی که سوال می پرسیدن چرا دوباره چادر میپوشی جواب دادیم بعد از کلاس منتظر مامانم بودیم تا بیاد البته مامانم تا حالا دنبال من نیومده بود و من همیشه تنها میرفتم و بر میگشتم خونه، از دور که من رو دید انگار من رو نمی شناخت وقتی اومد جلو و مطمئن شد که من چادر پوشیدم ، اون هم توی کلاس زبان خیلی خوشحال شد😍
و اون روز با کمک سوگند من دوباره به روز های شیرین چادر پوشیدن برگشتم ❤️ لطفاً برام دعا کنید که همیشه خوب بمونم
خیلی ممنون که متنم رو خوندید و اینکه کانال خیلی خوبی دارید
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
💠 #چیشد_چادری_شدم ؟
💡 #چیشد_تغییر_کردم ؟
سلام
وقتتون بخیر🌹
من در یه خانواده ای که سطح مذهبی بودنشون خیلی پایین بزرگ شدم
البته از نظر حجاب اعتقادات خوبن ولی متائسفانه گوش به فرمان دین نیستن خلاصه من با اینکه اصلا چیزی در رابطه با چادر نمی دونستم اما از بچگی عاشقش بودم این عشق با من بزرگ شد اما متائسفانه نتونستم چادری بشم😔
چون خانوادم میگفتن که تو بچه ای منم فردی بودم که اصلا نمی تونستم روی حرف خانوادم حرف بزنم🙂
و تا اینکه من رفتم کلاس هفتم با کسایی دوست شدم که از لحاظ حجاب خیلی بد بودن و اصلا به دین اعتقاد نداشتن
دوستی با اونا باعث شد که من خیلی از دین فاصله بگیرم😔💔
تا اینکه کرونا اومد و من بعد از عید گوشی خریدم بر عکس خیلی ها که فضای مجازی تاثیر بدی روشون میزاره واسه من خیلی خوب شد چون تونستم بیشتر در رابطه با چادر، دین حجاب و شهدا بدونم و اونجا بود که تصمیم گرفتم محجبه بشم یه تصمیم عقلی نه دلی
و من تا سه ماه محجبه بودم و نماز هامو کامل میخوندم و بعد از سه ماه که فهمیدم اراده اینکه چادر بپوشم رو دارم و اونجا بود که من چادری شدم😍😍😍😍
و اما مسخره شدن من توی کل فامیل بلند شده افراد کمی بودن که تشویقم میکردن
و اما بدترین قسمتش اونجاس که من مادرم چادری نبود( البته محجبه بود)و کل فامیل به مادرم میگفتن که چرا تو خودت چادر نمی پوشی اما دخترت میپوشه این حرف ها باعث میشد که مامانم اکثرا نزاره من چادر بپوشم و این عذاب اور بود واسه و خدا رو شکر الان که دوسال من چادری شدم دیگه همه در مقابل من و عشقی که به چادر دارم کم اوردن😌😌
ببخشید اگه حرف هام زیاد شدن التماس دعا🙏
منم دختری لر از دیار خوزستان😉
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3