📸 افطار #حاج_قاسم در #ماه_رمضان چه بود؟
🔸اکثرا در #ماه_مبارک_رمضان ماموریت بودند و همیشه با بچههای خط افطار میکردند و همان غذایی که آنها میخوردند را میل میکردند. گاها افطار خود را به رزمندهها میدادند و فقط نان و ماست میخوردند...
دست بر سفره نبردم
تا خودت تعارف کنی
تعارف اهلِ کرم
از خوردن نان بهتر است ...
#شهید حاج #مهدی_باکری در حال تدارک سفره افطار....
#ماه_رمضان_در_جبهه
#طاعات_قبول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴صدام: من اشتباه یزید را تکرار نمیکنم تا زینب زنده بماند!
🌹ماجرای شهادت شهید آیت الله محمد باقر صدر به همراه خواهرش ...
خاکهای نرم کوشک۱۰.m4a
8.07M
📔کتاب : خاکهای نرم کوشک🌹
❇️ سرگذشت . زندگی نامه و خاطرات شهید عبدالحسین برونسی🌹
🖌 نویسنده : سعید عاکف🌹
قسمت : دهم🌹
🌙✨@mahman11✨🌙
اولین #جمعه ی #ماه_رمضان میخوانم
من دعای فرجش را به لب عطشانم...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌱🤲
#امام_زمان ❤️💚❤️
💚🌸💚
#سلام_مولا_جانم♥🤚
🦋خیالت را نفس میکشم؛
این عطر هوای توست
که هر صبح، دلتنگی هایم را
🍃به دست باد میسپارد...
سلام ای رویای صادقه من؛
کِی محقق میشوی؟🤲
✨أللَّھُمَ عـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج✨
إلهی أَعِنِّی
بِالْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِی
خدایا ؛ کمک کن
تا بر خودم بگریم ...
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#التماس_دعا
🌹 وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنين 🌹
خداوند زندگی مومنان را به بهترین حالت ،
تدبیر میکند . « سوره آل عمران ، آیه ۶۸ »
🌷💖 #حاج_قاسم
🌹شهید سید مرتضی آوینی:دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند وگرنه در هنگام راحت و فراغت و صلح چه بسیارند اهل دین ...
🌹۲۰ فروردین #سالروز_شهادت_سید_مرتضی_آوینی گرامیباد
✨روز هفتم
تا دخیلِ پرچمِ موسی بن جعفر میشوم
رنگ و بوی عشق میگیرم معطر میشوم
روزی ام کن روزِ هفتم کنج صحنِ کاظمین
خواب دیدم عاقبت پای تو بی سر میشوم
#یا_موسی_بن_جعفر🌹
#ماه_مبارک_رمضان 🌙
مادرش میگفت وقت اذان بدنیا اومد
همرزمش هم گفت وقت اذان کنار تانکر تو کربلای ۵ شهید شد
با بانک اذان آمد و با بانک اذان رفت..
#شهیدکریمصمدزاده💕
💠نماز معراج مومن است ومعراج یعنے پرواز؛ 🕊
پرڪشیدن به سوی آستانے ڪه برای پرواز هیچ محدودیتی ندارد ...
#نمازاول_وقت
#دفاع_مقدس
💠 خاطره ای از شھید جاویدالاثر مصطفی ردانی پور
طلبه و شاگرد آیتالله بهجت و آیتالله بهاءالدینی- جانشین شهید خرازی در لشکر امام حسین (ع) 👇👇
#ماه_رمضان را آمده بود خانه...
به دوستش علی می گفت:
«امسال ماه رمضون از خدا احدی الحسنیین را خواستم؛ یا #شهادت یا #زیارت.»
هر شب با موتور علی می رفتند #دعای_ابوحمزه،
هر سی شب! وقتی دعا را می خواندند،
توی حال خودش نبود، ناله می زد،
داد می کشید ، #استغفار می کرد ،
از حال می رفت.
از #دعا که بر می گشتند، گوشه ی حیاط،
می ایستاد نماز شب می خواند. زیر انداز هم نمی انداخت، هنوز دستش خوب نشده بود؛
نمی توانست خوب قنوت بگیرد، با همان حال، العفو می گفت، گریه می کرد، میگفت:
« ماه رمضون که تموم بشه،
من هم تموم می شم ...»
🔹یک ماه از رمضان نگذشته بود که دعایش مستجاب شد و آسمانی گشت🌷
(منبع: 📚 کتاب: یادگاران جلد هشت-کتاب شهید ردانی پور، ص 75)
#شهید_مصطفی_ردانی_پور