خاکهای نرم کوشک ۱۵.m4a
8.56M
📔کتاب : خاکهای نرم کوشک🌹
❇️ سرگذشت . زندگی نامه و خاطرات شهید عبدالحسین برونسی🌹
🖌 نویسنده : سعید عاکف🌹
قسمت : پانزدهم🌹
🌙☘@mahman11☘🌙
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
#دعای_فرج_به_نیت_ظهور🌸
#امام_زمان 🌸
شیعه در خواب و
امامش به دعای سحر است....
سید و مولای ما❤️دعا کن برای ما🤲🌱
🌹ظهور نزدیک است ....
#جمعه
یا رادَّ ما قَدْ فاتَ ...
#عمرهای به سر آمده،
#روز های گذشته،
#خون های ریخته،
#عشق های گم شده،
#آبرو های رفته،
#بغض های شکسته،
#اشک های چکیده،
و آبهای از جوی #رفته را تو باز میگردانی!!
ای #باز_گردانندهی از #دست رفتهها ...
#یا_مبدل_السیئات_بالحسنات
#بحق_شهدا_العفـو
#ماه_رمضان
📌#حاج_قاسم: پیکر شهید بادپا به خاطر من بر نمی گردد
✍خیلی دوست داشتیم حاج قاسم را ببینیم. تا اینکه خبر دادند قرار است حاجی به مصلای بابل بیاید و از ما دعوت کردند به دیدارش برویم. با پدر و مادر شوهرم و بچه ها رفتیم. وقتی نماز را خوانیدم سر میزهایی که گذاشته بودند نشستیم. همه خانواده شهدای مدافع حرم بودند. سردار سلیمانی سر هر میز چند دقیقه می نشست. به میز ما که رسید پرسید همسرتان کیست و کجا به شهادت رسیده؟ گفتم سید جلال حبیب الهی در درعا شهید شده و دوست صمیمی شهید بادپا بود. یکی از محافظانش در گوش حاج قاسم گفت او با بادپا بوده. سید جلال هنوز آن موقع پیکرش نیامده بود. از سردار پرسیدیم آیا پیکر شهید بادپا برگشته؟ گفت نه پیکر سید جلال چطور؟ گفتیم نه. حاج قاسم گفت: پیکر حسین بادپا بر نمی گردد. با تعجب پرسیدم چرا؟ گفت: چون در کرمان همه شهدا را خودم دفن می کنم. اما حسین دوست صمیمی من بود و می داند من دلش را ندارم او را خاک کنم برای همین پیکرش بر نخواهد گشت.
📚راوی: همسر شهید مدافع حرم سیدجلال حبیباللهی
ازشناسایی آمد و خوابید..
بچهها چون میدونستن خسته اس، بیدارش نکردن
✨بیدار که شد با ناراحتی گفت:
"مگر نگفتم نمازشب بیدارم کنید؟!"
آهی کشید وگفت:
"افسوس
که آخرین نماز شبم قضا شد.."😔
فردایش مهدی شهید شد.🕊
#شهیدمهدیسامع
#مولای_مهـــــربانم_سلام❤🤚🌱
ما را هر روز امید آمدنت
چشم از خواب بیدار می کند
ما را بِرَهان
از این پلک های مدام
بیا که دیگر خوابمان نبرد،
که دیگر چشم بر نداریم از نگاهت.
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤