🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#شهـدا..!
مانده ام از ڪدامتان،
بنویسم..! بخوانم..! بشنوم..!
هر ڪدامتان را صفتے ست
ڪه #شُهره شده اید به آن
هر ڪدامتان را اخلاقے ست
ڪه #جادوانه شده اید به آن
اما مے دانم !
همه ے شما را اگر خلاصه ڪنم،
مے شـود #عبد
و تمام پیام تان را اگر خلاصه ڪنم
مے شـود #حق
دعا ڪنید ما را تا عبد حق شویم ...
رهایمان نڪنید ...
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
💎تفاوت ترس ما و ترس امام
✅اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان برای دیدار با امام به جماران رفتیم. دور تا دور امام نشسته بودیم و به نصیحتهایش گوش میدادیم که یکدفعه ضربه محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشههای اتاق شکست. از این صدای غیرمنتظره همه از جا پریدیم، جز حضرت امام.
امام در همان حال که صحبت میکرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد. هنوز صحبتهایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد. بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد.
✅همانجا بود که فهمیدم آدمها همهشان میترسند، چرا که آن روز در حقیقت، همه ما ترسیده بودیم؛ هم امام و هم ما. امام از دیر شدن وقت نماز میترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه.
او از خدا میترسید و ما از غیرخدا. آنجا بود که فهمیدم هر کس واقعا از خدا بترسد، دیگر از غیر نمیترسد.
راوی: #شهید_ابراهیم_همت
از خدا خواستم
بدنم حتی یک وجب از
خاک زمین رو اشغال نکنه...
#شهیدمهدیباکری
دانشگاه راتمام کرده بود. می خواست برودسربازی.رفتم سراغش.بهش گفتم:«که اگه می خوای تا با بچه های لشکر نجف اشرف زنگ بزنم که بری اونجا. این جوری دیگه خدمتت را دیگه توشهرخودت هستی.تو نجف آباد.»گفت:«نه می خوام برم یک جای سخت خدمت کنم»گفتم:«واسه چی؟وقتی می تونی راحت سربازیت بگذرونی،چراسخت؟»حرف شهید «احمد حجتی»راآورد وسط.
شهیدِنجف آبادی که هم معلم بود وهمپاسداروهم جهادگر.گفت:«شهید حجتی توی زمان شاه می گفت: می خوام برای سربازی برم یک جای سخت.من که دیگه تو جمهوری اسلامی هستم.»هرچه باهاش حرف زدم که ول کن این حرف ها را وازخرشیطان بیا پایین،فایده نداشت. محکم ایستاد سر حرفش. نگذاشت کوچکترین حرفی هم با بچهوهای لشکر بزنم.رفت پادگان ارتش دزفول.
★★★★
هم خدمتی محسن بود.جوان درست وسالمی نبود.معتاددبود ولاآبالی واهل کارهای خلاف.تا آن موقعوهرکس کاری کرده بودکه اورابه راه بیاورد نتوانسته بود. حتی پدرومادرواقوام وفامیلش هم نتوانسته بودند. توی پادگان هیچکس به خاطر کارهایش،کمترین محلی به او نمی گذاشت. خیلی ها حتی آدم هم حسابش نمی کردند. محسن رفت سمت او.باهاش رفیق شد.رفیق جینگ صمیمی. خیلی با او صحبت کردونصیحتش کرد.چند ماهی بیشتر نگذشت. جوان از این رو به آن رو شد. مواد مخدرو بقیه کارهای خلافش راگذاشت کنار.
می گفت:«دوست دارم از این به بعدکسی بشم مثل محسن حججی.»
یک دنیا آرامش!
خواب از سرم برده است
حسرت این خواب راحت تو....
#شهید_علی_فخارنیا
#قرارمون🕛
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد 🤲🌿
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد 🕊🌷
#امام_زمان ارواحنا فداه ❤️🌱
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ...🤚🌱
🌱سلام بر تو ای مولایی که در برابر کلام نافذت، همه دلیلها رنگ می بازد؛
سلام بر تو و بر روزی که برهان های محکمت، جایی برای تردید باقی نخواهند گذاشت...
📚 صحیفه رضویه زیارت امام زمان عجّل تعالی فرجه در حرم شریف امام رضا علیه السلام.
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲✨
#امام_زمان ارواحنا فداه