eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
7.1هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
👇ابی به مصی گفت من حتما موقع سخنرانی رئیسی، با مردم معترض میرم جلو سازمان ملل و شعار میدم! 👆ایشون همون بی شرفیه که وقتی عربستان بود از ترس کنسل شدن دلارها پا رو اسم خلیج فارس گذاشت و آهنگ خلیج فارس رو نخوند؛ گفت من آدم سیاسی نیستم! پ.ن هرکی نره جلو سازمان ملل خره ! «فاطمه فردوس» @mahman11
🌹خوشا آنان که با عزت زگیتی بساط خویش برچیدندو رفتند 🌹 ز کالاهای این آشفته بازار شهادت راپسندیدند و رفتند 🌙 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ازاخلاقیات_شهیدمدافع_حرم 🕊🌺 اهل دستگیری از نیازمندان بود البته به صورت پنهانی (بعد از شهادتشون فهمیدن...😓) به تیپ و ظاهرش خیلی اهمیت میداد و همیشه اراسته بود شهید بسیار شوخ بود اما در عین حال به بزرگترها بسیار احترام می گذاشت عاشق مجالس و روضه های امام حسین(عليه‌السلام) و حضرت علی اصغر(علیه‌السلام) بودند.تقریبا همه هیئت هایی که تو زاهدان برگزار میشد شرکت میکرد. پاي دوستان و برادر های کوچیکشون رو به حسینیه ها و مساجد باز کرد، همیشه داخل گوشیش مداحی و روضه امام حسین(علیه‌السلام) داشت بسیار فعال و دنبال کار و فعالیت بودند، علاقه مند به بسیج و ارمان های انقلاب اعتقاد داشت یاران امام حسین علیه السلام کم بودند اما الان که بچه شیعه ها زیاد شدند باید برن و از امام حسین و حضرت زینب علیهماالسلام دفاع کنند میگفت هر کسی که بره سوریه لایق شهادت نیست باید حضرت زینب لایق بدونه... در اخر حرمت همنامی با سالار شهیدان رو حفظ کرد و سرانجام جانش رو سپر بلای خواهر امام حسین کرد. ۷۳ :۲۱\۱\۹۵ @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از وداع با شهدای ارتشی مدافع حرم 🔸 این تصاویر برای نخستین بار به‌مناسبت روز ارتش جمهوری اسلامی ایران از آرشیو خارج شده است. @mahman11
تیرِ خلاصِ بی‌تفاوتی گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم «حامد کوچک‌زاده»: «دشمن با تمام قوا از زمین و آسمان، در حال حمله به مرزهای اعتقادی و ایمانی ماست. حرکتی کنید. امروز دشمن در خصوصی‌ترین لحظات ما و به خصوصی‌ترین مکان‌های ما نفوذ کرده و بنیان خانواده که یکی از ارکان مهم جامعه می‌باشد را از هم پاشیده. و چگونه است که ما نسبت به این مسائل بی‌تفاوتیم. و الله قسم که اگر هر کدام از ما به اینجا (بی‌تفاوتی) برسد، یعنی اینکه دشمن تیر خلاص به ما زده است. بی‌تفاوتی یعنی هر کس به فکر خور و خواب و خشم و شهوت باشد و لا غیر.» @mahman11
°|مجرای‌اشڪ‌چشم|° چشماش مجروح شد و به تهران منتقلش کردند؛ محسن بعد از معاینه از دکتر پرسید: آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه... ؟ میتونم دوباره با این چشم گریه کنم ؟ دکتر پرسید : برای‌چی این سوال رومیپرسی پسرجون...؟ محسن گفت : "چشمی کھ برای امام‌حسین«؏» گریه نکنه به درد من نمیخوره... :)" 🥀 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 تصویری از رهبر انقلاب در ابتدای دیدار جمعی از پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس 📲 پخش زنده مراسم👇 farsi.khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | حقایق دفاع مقدس باید به گوش جوانها برسد 🔺 هم‌اکنون؛ بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس؛ ۱۴۰۱/۰۶/۳۰ 📲 به صورت مستقیم ببینید👇 farsi.khamenei.ir
👆توییت جالب مهدی سلحشور در جواب منافقین @mahman11
🔴آهنگر و زن زیبا ✍داستان مرد آهنگری ڪه با مبارزه با هوای نفس، از عمل حرام و تجاوز خودداری ڪرد و خداوند، آتش دنیا و آخرت را بر او حرام کرد. مردی از پرهیزکاران وارد مصر شد. آهنگری را دید که آهن تافته را با دست از کوره بیرون می‌آورد و حرارت آن به دست او هیچ تأثیری نداشت. با خود گفت این شخص یکی از بزرگان و اوتاد است. پیش رفت، سلام کرد و گفت: ‌تو را به حق آن خدایی که در دست تو این کرامت را جاری کرده، دعایی درباره من بکن. آهنگر این حرف را که شنید، شروع به گریستن نمود. گفت: گمانی که درباره من کردی، صحیح نیست؛ من از پرهیزکاران و صالحان نیستم. ولی کرامتی که دیدی سببی دارد. آن مرد اصرار ورزید تا از علت امر مطلع شود. آهنگر گفت: روزی بر در همین دکان مشغول کار بودم. زنی بسیار زیبا و خوش‌اندام که کمتر مانند او دیده بودم، جلو آمد و اظهار فقر و تنگ‌دستی شدیدی کرد. من دل به رخسار او بستم و شیفته‌ جمالش شدم و از او تقاضای نامشروعی کردم و گفتم هرچه احتیاج داشتی، برمی‌آورم. او گفت: از خدا بترس؛ من اهل چنین کاری نیستم. گفتم: در این صورت، برخیز و برو. برخاست و رفت. طولی نکشید دومرتبه بازگشت، گفت: همان‌قدر بدان که تنگ‌دستی طاقت‌فرسا مرا وادار کرد به خواسته‌ تو پاسخ دهم.من دکان را بسته، با او به خانه رفتم. وقتی وارد اتاق شدیم، دیدم مانند بید می‌لرزد. پرسیدم: از چه می‌ترسی که این‌قدر به لرزه افتادی؟ گفت: هم‌اکنون خدا شاهد و ناظر ماست؛ چگونه نترسم. اگر رهایم سازی از خدا خواهم خواست تو را با آتش دنیا و آخرت نسوزاند. از تصمیم خود منصرف شدم، احتیاجاتش را برآوردم. با شادی و سرور زیادی به منزل خود برگشت. همان شب در خواب دیدم بانویی بزرگوار به من فرمود: «خدا پاداش نیکویی به تو عنایت کند». پرسیدم: شما کیستید؟ گفت: «من مادر همان دخترکم که نیازمندی، او را به سوی تو کشانید، ولی از ‌ترس خدا رهایش کردی. اینک از خداوند می‌خواهم که در آتش دنیا و آخرت‌ تو را نسوزاند». گویا آن زن از بستگان رسول خدا بوده و دعای مادرش در حقم مستجاب شد و حرارت آتش در من تأثیر ندارد. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆اعتراف رئیس حزب کومله در سلیمانیه عراق به برنامه ریزی دقیق همه اتفاقات اخیر از قبل! ♦️یه عده جوان ناآگاه هم فکر میکنن دارن برای آزادی میجنگن!! @mahman11