eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.1هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 بازنشر/اجتماع فرماندهان در خط مقدم 🔹 یعنی خدا وکیلی تمام فرماندهان روس و اوکراین باید برن کنار دیوار دست به سینه وایسن جلو تدبیر فرماندهی شهید حسن باقری که چه هنرمندانه شرح تکلیف می‌کند و مواضع لشکرها را برای فرماندهان دلاوری چون احمد و حسین و شهید بیان می‌کند. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🎥 تصاویر دیدنی از دوران دفاع مقدس همراه با بیانات رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی (ره): 🌹خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند ! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند ! خوشا به حال آنهایى که این گوهرها را در دامن خود پروراندند ! خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز ، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن... خداوندا ! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‏اند و نیازمند به مشعل شهادت ؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش... خوشا به حال شما ملت ! خوشا به حال شما زنان و مردان ! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‏هاى معظم شهدا ! و بدا به حال من که هنوز مانده‏ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ‏ام... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بازنشر/بعد از قبول قطعنامه 598 از جانب ایران، در مردادماه سال 1367، آیت‌الله خامنه‌ای (رئیس‌جمهور وقت) به جهت این‌که سازمان یگان‌های سپاه پاسداران مستقر در مناطق عملیاتی دچار اختلال نشوند، به این مناطق رفته و از تک‌تک این یگان‌ها بازدید به عمل می‌آورند. این فیلم مربوط به دیدار ایشان از لشکر 8 زرهی نجف‌اشرف به فرماندهی احمد کاظمی است. یکی از فرمانده گردان‌های این لشکر از آیت‌الله خامنه‌ای می‌پرسد که چرا شما در طی این سال‌ها به جبهه نیامده‌اید و به رزمندگان سری نزدید؟ در فیلم، بخشی از پاسخ ایشان را ملاحظه می‌کنید... @mahman11
🌹همه دور هم نشسته بودیم که آقا مهدی گفت: «خب آقای الموسوی، یه گزارش بده ببینم مشهد چه خبر بود؟ چی کار کردی؟» من هم با ذوق و شوق شروع کردم به تعریف و گفتم: «جاتون خالی آقا مهدی! سمینار نبود که، دومینار بود! با هواپیما بردن‌مون. اون‌جا هم یه هتل عالی با استخر و سونا و جکوزی و کلی امکانات!» همین‌طور که چشم در چشم‌های آقا مهدی دوخته بودم، فهمیدم پکر شد؛ طوری که ناراحتی در چهره‌اش معلوم بود. ساکت شدم و ادامه ندادم. لحظاتی بعد، آقا مهدی همان‌طور که داشت با سیخ‌های جگر توی دستش ور می‌رفت، گفت: «آقای الموسوی! این سیخا رو می‌بینی؟ اینا رو روز قیامت تو بدن آدم فرو می‌کنن! شما که می‌تونستی با اتوبوس بری، چرا با هواپیما رفتی؟ وقتی ماشین و اتوبوس و قطار و هواپیما هست، ما باید حداقل رو انتخاب کنیم. این پول‌ها مال ما نیست که راحت خرج کنیم!» گفتم: «من که نگرفتم آقا مهدی، خودشون هواپیما گرفتن!» این را که گفتم، ناراحتی‌اش بیشتر شد و دیگر حرفی نزد. 📚 کتاب ف‌ل‌31 📄 صص 204 و 205 🎤راوی: میرمصطفی الموسوی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹وصیت نامه شهید مرحمت بالازاده🔹 🌷به نام خداوند بخشنده مهربان با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بی کران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران، که همچون امام حسین(ع) و لیلا، پسرشان را به دین اسلام قربانی می‌دهند. 🌷آری ای ملت غیور شهید پرور ایران! درود بر شما! درود برشما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و می‌ایستید تا آخرین قطره خونتان. درود برشما ای ملت ایران! ای مشعل داران امام حسین! تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید. 🌷و ای پدر و مادر عزیزم ! اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده می‌شوید. ای پدر و مادر عزیزم! از شما تقاضایی دارم . اگر من شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه می‌جنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است. و آخر وصیت می‌کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند. 🌷و مادرم و پدرم چنانچه من می‌دانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم. یعنی هر کس که شهید می‌شود خوش به حالش که با شهدا همنشین می‌شود. و از تمام همسایه‌ها و از هم روستایی هایمان می‌خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید. و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند. خدایا تو را قسم می‌دهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر. 🌷خدایا، خدایا تو را قسم می‌دهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج) و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی. تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانش آموز شهید مرحمت بالازاده🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: ۱۳۴۹/۳/۱۷ محل ولادت: اردبیل تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۱ محل شهادت: جزیره مجنون عملیات: بدر مزار: اردبیل_ گلزار شهدای بهشت فاطمه @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴شهید مرحمت بالازاده، حکم جهادش را از دستان مقام معظم رهبری گرفت 🕊🕊🕊 ✨سخنان شهید بالازاده دلنشین و جذاب و تأثیرگذار بود او با بیان شیرین و شیوای خود سخن می‌گفت و با فصاحت، پیام شهدای انقلاب اسلامی را بیان می‌کرد و مردم را آماده دفاع از دین و وطن خود می‌ساخت. 🌺شهید بالازاده با موتوری که از طرف فرمانداری به او می‌دهند، مروج و مبلغی کوچک می‌شود، تا دور افتاده‌ترین مساجد و پایگاه‌های مقاومت می‌رود و پوستر، عکس و دستورات و فراخوان‌های بسیج را ابلاغ می‌کند, با شروع جنگ تحمیلی، برگ دیگری از زندگی وی ورق می‌خورد حضورش در کنار مسئولین سپاه و بسیج حال و هوای دیگری به برنامه‌ها می‌بخشد، بگونه‌ای که بر تعداد نیروهای داوطلب برای اعزام به مناطق جنگی افزوده می‌شود. 🍃سال 1360، با سن کم به مناطق عملیاتی و پشت خاکریزها فکر می‌کند مراجعات او برای اعزام به جبهه به نتیجه نمی‌رسد و در این میان رو به رو شدن او با عوض محمدی, مسئول اعزام نیروی ستاد منطقه پنج آذربایجان شرقی، دیدنی و شنیدنی است, یکی بر حسب دستور و وظیفه می‌خواهد از اعزام افراد کم سن و سال جلوگیری نماید و دیگری بنا به وظیفه می‌خواهد ادای دین کند. 🌤وی بارها و بارها از اردبیل و تبریز برگردانده می‌شود تا اینکه سال 1361 موفق می‌شود با وساطت آیت الله ملکوتی، امام جمعه وقت تبریز، به خواسته‌اش برسد, شهید بالازاده در نخستین اعزام در عملیات مسلم بن عقیل شرکت می‌کند پس از اولین اعزام، تسویه نمی‌کند تا راه بازگشت به جبهه کماکان باز باشد ولی مسئولین طبق وظیفه، بدنبال این هستند تا او را از حضور در خط مقدم بازدارند. 💥شهید بالازاده ناامید نمی‌شود مرحمت سرش را پائین انداخته و با حسرت می گوید: "اینها به من می گویند سن تو كم است اما خیال كرده اند، هر طوری شده من باید خودم را به جبهه برسانم". او به هر دری می زند تا اینكه فرجی پیدا شود. اما واقعاً هم سن و هم هیكل او در قد و قواره جنگ نبود. 🌱مرحمت تكلیف خود را شناخته بود و بر اساس آن تكلیف باید به جبهه می رفت، لذا برای رسیدن به هدف، تصمیم بزرگی می گیرد و خود را به تنهایی و با مشقت هر چه تمام تر به پایتخت می رساند و به ملاقات رئیس جمهور می رود. با چه مشكلاتی وارد ساختمان ریاست جمهوری می شود، بماند. رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله را ملاقات می كند. در آن ملاقات به حضور حضرت قاسم (ع) در واقعه عاشورا و 13 ساله بودن آن بزرگوار اشاره می كند و می گوید "اگر من 12 ساله اجازه حضور در جبهه ندارم، پس از شما خواهش می كنم كه دستور بدهید  بعد از این روضه حضرت قاسم (ع) خوانده نشود." 🕊حرف های مرحمت رئیس جمهور را تحت تأثیر قرار داد و ایشان دست خطی با این مضمون می نویسد كه «مرحمت عزیز می تواند بدون محدودیت به منطقه اعزام شود» یعنی مجوزی بسیار معتبر كه نوجوانی با این قد و قواره ولی شجاع و نترس از رئیس جمهور می گیرد، جای هیچ حرفی و حدیثی را باقی نمی گذارد. تا در زمان ریاست جمهوری ایشان، حکم جهاد را از دستان مبارکشان بگیرد، حکمی که بالاترین دستورهاست, این دستخط به شهید بالازاده بال و پر می‌دهد تا هر کس مانع اعزامش شد، آن را از جیبش در آورده و بگوید من حکم جهادم را را از آقا گرفته‌ام. ✨شهید بالازاده غیر از حضور در گردانهای رزمی، برای مدتی در گردان تخریب حضور یافته، بر تجربیاتش می‌افزاید, بین سال‌های 1361 تا 1363، به دفعات در جبهه حضور می‌یابد و به روایت فرماندهان و همرزمانش، در عملیات‌های والفجر2 از ناحیه پای چپ زخمی شده، در عملیات خیبر دچار موج‌گرفتگی می‌شود. ❣سال 1363 به همراه خانواده به اردبیل اسباب‌کشی کرده و در محله پناه‌آباد، خانه‌ای اجاره می‌کنند پس از این جابجایی، او در عملیات بدر شرکت می‌کند و 21اسفند 1363 با اصابت تیر و ترکش به گلو و چشم، در چهارده سالگی به شهادت می‌رسد, پیکر مطهرش در اردبیل تشیع و در بهشت فاطمه به خاک سپرده می‌شود. @mahman11
🔻به اسارت گرفتن چند عراقی با اگزوز لودر😅 🌤مرحمت در یكی از عملیات ها كه در حال برگشت به موقعیت خودشان بود، با نیروهای دشمن مواجه می شود و این در حالی بوده است كه آن شهید قهرمان اسلحه ای هم در اختیار نداشته است، ولی ناگهان متوجه شیئی می شود و آن را بر می دارد و به عربی می گوید: "قف" یعنی "ایست" آنها از ترس و وحشت تسلیم او می شوند و مرحمت در تاریكی شب آنها را به مقر می آورد. افسر عراقی دستگیر شده به فرمانده ایرانی می گوید: "می خواهم از شما یك سوال بپرسم. من خودم در چند كشور دوره چریكی دیده ام ولی تابحال اسلحه ای كه سرباز شما بدست داشت را ندیده ام" نگو كه مرحمت كه به دستشویی رفته بود و اسلحه هم نبرده بود، متوجه اگزوز لودر می شود كه به زمین افتاده و آن را بر می دارد و عراقیها هم از خوفی كه خداوند بر دل آنها گذاشته بود، آن را اسلحه ای پیشرفته می بینند و مرحمت برای اینكه نیروهای دشمن را خوار و ذلیل نشان بدهد، به جای اینكه اگزوز را بیاورد آفتابه را می آورد و می گوید "من با این اسلحه شما را اسیر گرفته ام" این حرف باعث انفجار خنده در بین رزمندگان اسلام و باعث شرمساری نیروهای عراقی می شود😁😅 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥علمدار ۱۲ ساله 🎙 استاد رائفی پور شادی روح آن بزرگ مردان کوچک صلوات🌹🕊 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10 🔰 و حالا هفت سال از اون ماجرا می گذره و آقا هادی و همسرش دوباره روی همون نیمکت های پارک نشستن و به چند ماه بعد فکر می کنند که فرزندشون به دنیا میاد و اونها هستن و بار مسئولیت تربیت یک فرزند فرزندی که میتونه با تربیت درست ، مودب و مومن و با اخلاق بشه، یا اینکه... ✳️ اینقدر توی پارک نشسته بودن و با هم حرف می زدن و به آینده فکر می کردن که اصلا متوجه گذر زمان نشدن ، یهو دیدن صدای اذان میاد، بلند شدن رفتن مسجد محله خودشون، دم درب اقای رحمتی رو هم دیدن که داشت وارد مسجد میشد ، گفت سلام هادی جان، سلام دخترم از ظهر که رفتین بیرون تا الان خونه نیومده بودین، دلواپس شده بودیم هادی گفت که چیزی نبود ، اومدیم پیش حاج اقا عسکری برای انتخاب اسم بچه ، آقای رحمتی: به به ، مبارک باشه، حالا چی انتخاب کردن؟ هادی : اقای رحمتی: یا رسول الله (ص) ، یا صاحب الزمان (عج)، چه اسم قشنگی، انشالله بحق این دو معصوم، یاور مهدوی تربیت کنین 🔰 با هم وارد مسجد شدن، یکی از بچه ها داشت اذان می گفت و حاج اقا عسکری هم داشت به سوالات شرعی مردم پاسخ می داد، سلام کردن و صف اول نشستن نماز مغرب که تمام شد ، حاج اقا یه لحظه رو به نمازگزاران کرد و گفت : می دونین عادت من صحبت در بین دو نماز نیست و این کار نوعی گرفتن وقت مردم هست، اما فقط میخوام یه چیز بگم و اینکه عموما مردم بین نماز مغرب و عشا ، نماز غفیله می خونن ، خوبه ، قبول باشه اما اون چیزی که ثواب بیشتر و تاکید بیشتری در دین شده ، نمازهای نافله هست، یعنی دو تا دو رکعتی مثل نماز صبح به نیت نافله مغرب، خوب هست مومنین عزیز بین دو نماز اول نافله رو بخونن و بعد اگر فرصت داشتن سراغ نماز غفیله برن چون خوندن نافله هم سیره علما بوده و هم توصیه امام زمان (عج) و در دیدار با سید رشتی(ره) ، ایشان گله کردن از شیعیان خودشون که چرا نافله نمی خوانند؟ 🌀 و بعد بلند شد و شروع کرد به خوندن نافله و از اون شب اهل مسجد بیشتر به نافله اهمیت دادن و بعد نماز راجع به نافله های دیگه هم سوال کردن ، نافله دیگر نمازهای یومیه و طرز خوندن آنها ✳️ بعد نماز عشاء ، عادت حاج اقا این بود که چند دقیقه برای مردم صحبت کنه ، و از بس صحبت های شیرین و عمیقی بود، هیچکس از مردم بیرون نمی رفت و می نشستن تا حرفهای ایشون رو کامل گوش بدن حاج اقا بعد توضیح یه مساله شرعی درباره کیفیت مسح سر و پا ، یه روایت از امام صادق (ع) گفتند گفتن این روایت همانا و به گریه افتادن آقا هادی همانا... قال الصادق (ع)... ( ادامه دارد ...) ✍️نویسنده : احسان عبادی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار سلیمانی در مراسمی رو کرد به حضار و درخواست کرد همه دو دقیقه فقط سقف را نگاه کنند !!! ... سپس سردار حرفی زد که مجلس دگرگون شد ! 😭😭😭 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت شهیدی که با گذشت 16 سال از دفنش، با جسمی سالم به وطن بازگشت ( از زبان مادرش.) 🌺 @mahman11
❌ در دفتر فرماندهی، سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه ۷ از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد. مسئول دفتر گفت: این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره. فرمانده (شهید بروجردی) گفت: خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه دوباره بری. یک دفعه سرباز، جلو آمد و سیلی محکمی نثار او کرد! در کمال تعجب دیدم بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت: دست سنگینی داری پسر! یکی هم این طرف بزن تا میزون بشه!! بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت: ببخشید، نمی دونستم این قدر ضروری است. می گم سه روز برات مرخصی بنویسند!! 🔺سرباز خشکش زده بود. وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند گوشی تلفن را از دستش گرفت و گفت: برای کی می‌خوای مرخصی بنویسی! برای من؟ نمی خواد. من لیاقتش را ندارم. سرباز با گریه بیرون رفت. بعدها شنیدم، او راننده و محافظ بروجردی شده؛ یازده ماه بعد هم به شهادت رسید. آخرش هم به مرخصی نرفت. 🌺 بروجردی که باشی سیلی می‌خوری و آدم می‌سازی، شهید می‌سازی... روح شاد، یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد. ‌ @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️موافقت رهبر انقلاب با عفو تعدادی از محکومان 🔹رهبر انقلاب ­به مناسبت فرا رسیدن میلاد پیامبر(ص) و امام صادق(ع) با عفو یا تخفیف و تبدیل مجازات بیش از ۲ هزار نفر از محکومان موافقت کردند. 🔹رئیس قوه قضاییه در نامه‌ای به رهبر انقلاب، عفو یا تخفیف و تبدیل مجازات را برای ۲ هزار و ۲۸۴ نفر از محکومان محاکم عمومی و انقلاب، سازمان قضایی نیروهای مسلح و سازمان تعزیرات حکومتی، درخواست کرده بود. @mahman11
⭕️سردار قاآنی: بزودی یک اجلاس بین المللی با حضور نمایندگان 62 کشور در کنار حرم امام حسین (ع) برگزار می شود که اصلی ترین محور آن موضوع فلسطین عزیز است. 🔰تحلیل : راه قدس از کربلا میگذرد. @mahman11
29.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹حاجی جوشن پیرمرد نام آشنا و خوش مشرب و از خادمین لشگر ۲۵ کربلا؛ که ایستگاه های صلواتی اش در میان رزمندگان، به ویژه بسیجیان خطه شمال، شهرت زیادی داشت. نیروهای عبوری در خط، اندکی در برابر بساط او لبی تر کرده، خوارکی ای، چیزی می خوردند و سپس به راه خود ادامه می دادند. حضور پیرمرد نورانی و باصفا در جبهه، موجب افزایش روحیه و تلطیف فضا می شد . . . . @mahman11
🌹 تخریبچی 🔰 راوی: عملیات لو رفته بود و هر چه تلاش میکردیم با بی سیم با عقب تماس برقرار کنیم نمیشد. من و و یکی از بچه های و فرمانده گردان و یکی از مسوولین گروهان و برادر جعفری از که بی سیم روی کولش بود برای مشورت دور هم جمع شدیم. صحبت این بود که چکنیم؟؟؟؟ سر تیم میگفت: دستور امام است ما حمله میکنیم. من در آن لحظه شهادت را در چشمان دیدم یک دفعه و پشت سر اون سه نفر هم دویدند چهارقدم از من دور نشده بودند که یک خمپاره 60 جلوی پای خورد و سه نفر شدند و با انفجار خمپاره من هم مجروح شدم . @mahman11