eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.4هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید محمدرضا یعقوبی که وکیل پایه یک دادگستری بود سال ١٣٤٢ در لنگرود متولد و ٥ تیر ماه ٩٥ در سن ٥٣ سالگی در شهر حلب سوریه به فیض شهادت نائل شد. وی در دوران دفاع مقدس همرزم شهیدان کاوه و حسین املاکی بود. از وی ٢ فرزند پسر به یادگار مانده است. ۲۹ تیر ۱۳۹۵ — شهید محمدرضا یعقوبی(از جانبازان دفاع مقدس) در نیمه شب 19 رمضان - شب ضربت خوردن امیرالمومنین(ع) - در سوریه و در دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام شهید شدند @mahman11
همرزم شهید یعقوبی گفت: بصیرت‌شناسی و معرفت‌شناسی ویژگی مهم شهید جاویدالاثر یعقوبی مدافع حرم بود. به گزارش خبرگزاری فارس از لنگرود، زکریا عاطفی عصر امروز در مراسم نمادین تدفین شهید جاویدالاثر محمدرضا یعقوبی مدافع حرم در گلزار شهدای این شهرستان اظهار کرد: شهید محمدرضا یعقوبی از بنده قول گرفته بود در مراسم شهادتش سخن بگویم. وی سخن گفتن درباره شهید یعقوبی را سخت دانست و گفت: به خاطر قولی که به این شهید داده‌ام سخن می‌گویم که این شهید ذره‌ای به مال دنیا وابسته نبود و در دوران دفاع مقدس بیش از 50 ماه جنگید و دوست و همرزم شهید املاکی بود. همرزم شهید یعقوبی با بیان اینکه هر جا شهید املاکی به وجود یعقوبی نیاز داشت، او بلافاصله حاضر بود، گفت: معرفت شناسی، بصیرت دینی و سیاسی از ویژگی‌های مهم شیعه است و شهید یعقوبی این خصوصیات را داشت. وی با بیان اینکه شهید محمدرضا یعقوبی به افضل معرفت رسید و بصیرت پیدا کرده بود، خاطرنشان کرد: زمانی که از شهید می‌پرسیدیم چه می‌کنی، پاسخ می‌داد نیامدم که دوباره برگردم و اگر پس از ماموریتم قرار باشد برگردم می‌مانم و ماندنم را تمدید می‌کنم. عاطفی با بیان اینکه شهید در سوریه آرام و قرار نداشت، گفت: این شهید و امثال او افتخارات بسیاری آفریدند و خوش درخشیدند. وی با اشاره به اینکه شهید محمدرضا یعقوبی در خط مقدم بود، یادآور شد: این شهید بسیار شجاع، متدین، اهل نماز و روزه و خمس بود و طبق گفته همسرش این شهید همواره آرزوی مبارزه با صهیونیست را داشت و هر زمان که با رفتنش مخالفت می‌شد به ما می‌گفت اگر اجازه ندهید بروم سر پل صراط یقه شما را می‌گیرم. همرزم شهید یعقوبی گفت: نمی‌دانم آیا ما باید به خانواده شهید یعقوبی تسلیت بگوییم یا او به ما و همرزمانش تسلیت بگویید 🕊 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏۱۵ روز به همه دنیا گفتیم میزنیم! ۷۲ ساعت قبل به منطقه اعلام کردیم از الان تا ۳روز آینده میزنیم! وقت دادیم ۷لایه دفاعی ساماندهی کنن! با زیر۱۰٪ از تکنولوژی هجومی مون و زیر۱۰٪ از توان تراکم آتش مون حمله کردیم! موسیقی پهپادهامون از لحظه شلیک تا لحظه رسیدن در حال پخش بوده! آمریکا و انگلستان و فرانسه و اردن و ظاهرا(مصر و امارات و...) همه توان دفاعیشون رو گذاشتن رو میز! رسانه هاشون میگن حمله کم تلفات، یه سری فارسی زبان هم طوطی وار تکرار میکنن ... استراتژيست های نابغه کلاب هاوسی! ✍قیس قریشی @mahman11
مثل ماجرای عین‌الاسد و ضربه ملایم مغزی! 🔹کم‌کم دارن ناچار می‌شن که اعتراف کنن؛ پنج تا موشک خورده خسارت هم جزئی نبوده. 🔹البته اصابت‌ها خیلی بیش از این حرف‌هاست. @mahman11
🔺ابتدا با انواع شک و شبهه‌ها سعی کردند دست به کوچک نمایی و انکار بزنند و اکنون شروع کرده‌اند به چرتکه انداختن؛ هرچند خوب میدانند که در عملیات اخیر، کشورمان با استفاده از موشک‌های قدیمی و از رده خارج شده‌اش به نوعی بیشتر دست به انبار گردانی زده اما هدف‌شان از این محاسبات اقتصادی، ممانعت از ایجاد وحدت ملی بیشتر حول پاسخ مقتدرانه اخیر و پایین آوردن هزینه انجام هرگونه خرابکاری احتمالی توسط خودشان در آینده بنظر میرسد! پ.ن: انگار نه انگار که این هزینه برای خودشان و مردم آمریکا ده‌ها برابر بوده است. @mahman11
پیام هشدار دولت اسرائیل به صهونیست‌ها [یادآوری] از هرگونه عکس، فیلم و گزارش (به هر شکل) در مورد مکان های آسیب دیده و تعداد قربانیان که به نفع ایران است خودداری کنید. در صورت گزارش گیری، پیگیری و اقدامات جدی انجام خواهد شد. @mahman11
🔴 عقده گشایی.... نتانیاهو خطاب به وزرای حزب لیکود: «ما به ایران پاسخ خواهیم داد، اما باید این کار را عاقلانه و نه از روی هیجان انجام دهیم. آنها باید تحت فشار روانی باشند همانطور که ما را تحت استرس قرار دادند.» ✍ معلومه بیچاره ها این دو هفته حسابی تحت فشار بودن و حالا میخوان با جنگ روانی جبران کنند. # @mahman11
پادشاه اردن بین کاربران عربی به سگ نتانیاهو معروف شده حالا قراره بشه قهرمان براندازا خوب طبیعیه که تو این گله هر کی بهتر دم تکون بده مدال قهرمانی بهش بدن🐕‍🦺 «علی فرحزادی» @mahman11
⚠️ حامیان رژیم صهیونیستی و منتشر کنندگان تهدیدات اسرائیل را از طریق گرداب به اطلاعات سپاه معرفی کنید http://Gerdab.ir @mahman11
داستان«ماه آفتاب سوخته» 🎬: مجمع و سه تن از دوستانش که از کوفه خود را به امام رسانده اند پیش می آیند و از مولا اذن میدان میگیرند، امام برای آنها دعا می کند و اجازه جنگ میدهد. ناگهان چهار شیر دلاور کربلا به یک باره به سپاه عمر سعد حمله می کنند، سپاهیان ترسیده اند و هرکدام به طرفی فرار میکنند تا در کمند این شیران گرفتار نشوند، نظم سپاه عمر سعد بهم می خورد،مجمع و دوستانش هر کدام به جناحی از سپاه عمر سعد حمله میکنند، عده ای را درو می کنند و به عقب سپاه میرسند بار دیگر با هم از عقب سپاه حمله می کنند و باز هم تعداد زیادی را سرنگون می نمایند. عمر سعد که مثل کفتاری عصبانی شده و چشم از آنان برنمیدارد،نقشه ای میکشد و به سپاه میگوید، دایره وار این چهار نفر را محاصره کنید لشکر عمر سعد بسیج می شوند برای از نفس انداختن چهار جوانمرد کربلا آنان را دوره میکنند و مجمع و دوستانش شجاعانه میجنگند و وقتی حلقه محاصره تنگ میشود،ندای«یامحمد» که گویی رمز عملیات کربلاست سر میدهند با بلند شدن فریاد یامحمد، عباس،علمدار کربلا چون طوفان به پیش میرود، گویی عباس نیست و حیدرکرار به میدان آمده، لشکریان تا چشمشان به قامت یل کربلا می افتد،پا پس میکشند و حلقهٔ محاصره شکسته میشود. مجمع و دوستانش که گویی عشق دیدن حسین آنها را از میدان رزم بیرون کشیده، با تنی پر از زخم به دیدار یار می روند و گلی از گوشهٔ جمال آن ماه دلارای تشنه لب میچینند و دوباره به میدان باز میگردند و آنقدر میکشند تا بالاخره کشته میشوند. مجمع و دوستانش که کشته میشوند، خون نافع بن هلال به جوش می آید ، این مرد میدان تیر اندازی های سخت، در حالیکه رجز می خواند، تیر در چله کمان میگذارد وقلب دشمن را نشانه می رود و تعدادی را به خاک و خون میکشد، او‌می غرد و پیش میرود و سپاهیان از مقابلش میگریزند، عمر سعد که خوب نافع را میشناسد و میداند که همراه سپاه او به کربلا آمده و سپس به کاروان حسین پیوسته، دستور میدهد که هیچ کس به تنهایی به جنگ یاران حسین نرود و به جای تن به تن حمله کردن ،دسته جمعی حمله میکنند. دشمنان دور نافع بن هلال را میگیرند و آنقدر زخم به او میزنند که هر دوبازویش قطع میشود و تیر انداز بدون بازو را اسیر میکنند، شمر تا چشمش به نافع می افتد فریاد میزند که او را بکشید، چرا که به حسین پیوسته،اما با اینکه نافع بازویی در بدن ندارد، هیچ کس جرات کشتن او را ندارد که سرانجام شمر خنجر می کشد و نافع ملکوتی میشود و حسین هم تنهاتر از قبل میشود ... ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به مناسبت 25 فروردین 1366 عملیات کربلا 10 قسمت اول عملیات گسترده کربلای 10 در 25 فروردین 1366 در منطقه شمال غرب و جبهه شمالی ماووت عراق، با فرماندهی‌ قرارگاه نجف و همکاری نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی کردستان عراق آغاز شد. این عملیات دوازده روز طول کشید و اگرچه به اهداف خود نرسید ولی به آزاد‌سازی 250 کیلومتر از خاک عراق و ارتفاعات نزدیک شهر ماووت انجامید. پس از عملیات کربلای 4 و 5 در جبهه جنوب و عملیات تکمیلی کربلای 8 در شلمچه، سپاه مصمم بود که مانع توقف دور تک شود. لذا لازم بود منطقه دیگری برای عملیات انتخاب شود تا در صورت عدم موفقیت، بلافاصله در جبهه جدید، عملیات دیگری انجام شود. به علاوه آغاز فصل بهار و پایان فصل زمستان جابه‌جایی در منطقه عملیاتی را طلب می‌کرد. همچنین سال‌ 1366 جبهه شمال غرب در ذهن فرمانده سپاه جای ویژه‌ای باز کرده بود و انجام عملیات در جبهه غرب و شمال غرب ضروری می‌نمود. منطقه عمومی عملیات کربلای 10 در محور بانه- سردشت، از شمال به رودخانه مرزی گلاس، از جنوب به رودخانه آوسیویل، از شرق به سورکوه و از غرب به ارتفاعات گرده‌رش و سپس ارتفاعات عمومی آسوس منتهی می‌شد. منطقه عملیاتی دارای عوارض حساس و ارتفاعات نسبتاً بلند و صعب‌العبور بود که به خاطر فقدان جاده، تردد در این مناطق بسیار دشوار به نظر می‌رسید. بلندترین کوه منطقه گارو نام دارد که به کلیه عارضه‌ها و مناطق اطراف دید و اشراف دارد. همچنین، علاوه بر روستاها و شهرک‌های متعددی که در سطح منطقه وجود دارد، رودخانه‌های مذبور در منطقه جریان دارند. به دلیل وجود درختان مرتفع در دامنه ارتفاعات، وضعیت برای اختفای نیروهای پیاده و حتی تحرک و جابه‌جایی آنها در روز کاملاً مناسب بود. با فعال شدن قرارگاه رمضان و انجام عملیات‌های پارتیزانی در عمق خاک عراق، فعالیت گروه‌های شمال عراق وارد مرحله تازه‌ای شد. آنها با کمک ایران عرصه را بر رژیم عراق تنگ کردند. همچنین اهمیت حیاتی نفت و جاده‌های شمال عراق کمتر از نفت جنوب در بصره نبود و فرماندهی سپاه پاسداران را ترغیب کرد تا به این منطقه نگاه ویژه‌ای کند. بن بست جنگ در جنوب با ایجاد استحکامات آهنین با انجام عملیات در این منطقه تا حدودی می‌توانست کاهش یابد. بر اساس این تغییر نگرش نخستین حمله گسترده ایران در جبهه غرب با ترکیب دو عملیات منظم و نامنظم توسط سپاه طراحی و در 25 فروردین 1366 بارمز یا صاحب‌‌الزمان‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف اجرا شد. قرارگاه رمضان با کمک نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق بخش نامنظم عملیات را در شمال شهر سلیمانیه عراق با عنوان فتح 5 در منطقه یاغسمر برای تکمیل عملیات طرح ریزی و اجرا کردند. قرار بود تا آنها دو قرارگاه ارتش عراق را منهدم کنند و منطقه تحت نفوذ اتحادیه میهنی را به منطقه قرارگاه نجف که بخش منظم عملیات را به عهده داشت متصل کند.👇👇
به مناسبت 25 فروردین 1366 عملیات کربلا 10 قسمت دوم عملیات کربلای 10در مجموع، چهار قرارگاه نجف، حمزه، بدر و رمضان برای عملیات در نظر گرفته شدند. قرارگاه نجف در محور ماووت، قرارگاه حمزه در شمال رودخانه گلاس، روی تپه‌های چنکاوی، قرارگاه بدر در محور بسن روی ارتفاعات کله گاوی، نم نم و در صورت امکان ارتفاع رُت قرارگاه رمضان، در غرب رودخانه قلعه چولان روی ارتفاعات گوجار، قمیش، الاغلو، دولبشک وارد عمل می‌شدند. سازمان رزم سپاه برای انجام این عملیات، شامل هشت تیپ و شش لشکر بود. لشکر ۹ بدر متشکل از (مجاهدین عراقی) نیز در احتیاط عملیات قرار داشت. افزون بر این، عملیات در دو مرحله انجام می‌شد. در مباحث مربوط به مانور، چهار موضوع بیش از همه مورد توجه بود: ۱- عبور از رودخانه قلعه چولان و الحاق محور منظم و محور نامنظم؛ ۲- احداث جاده تا ارتفاع گلان و اتصال آن به جاده ماووت؛ ۳- پشتیبانی و لجستیک یگان‌ها؛ ۴- آمدن یگان‌های مرحله دوم برای ادامه عملیات. هوشیاری دشمن در آستانه عملیات میزان هوشیاری دشمن از جمله مسائلی بود که از ابتدا مورد توجه قرار داشت. در آغاز تصور می‌شد که به‌دلیل درگیر بودن دشمن در منطقه جنوب ، و حضور یگان‌های سبک سپاه در منطقه و عدم پیش‌بینی دشمن مبنی بر عبور نیرو‌های خودی از رودخانه گلاس، دشمن غافلگیر شده است؛ اما با تشدید اقدامات مهندسی به ویژه تلاش برای احداث جاده از گلان به کنار زلی و نیز نصب لوله‌های پل، دشمن اقداماتی انجام داد که نشانه هوشیاریش بود. همچنین اجرای آتش روی پل زلی و اطراف روستای زلی به منظور مسدود‌کردن جاده از جمله مسائلی بود که نشان می‌داد دشمن نسبت به جهت اصلی عملیات و برخی از محور‌ها هوشیار شده است.
27.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رزمندگان لرستان در عملیات کربلای ۱۰
⚪️ آرپی‌چی‌زن‌ها! ▫️گردان ویژه شهدا در عملیات کربلای ۱۰ مأمور به تصرف قله‌ای مشرف بر شهر ماووت عراق می‌شود، درگیری از ساعت ۱۱ شب تا ۴ صبح ادامه می‌یابد و بالاخره فرمانده گردان سردار شهید کیانی به یک بسیجی می‌گوید: «سنگر دشمن را خاموش کن.» ...پیشانی اولین آر.پى‌.جی‌زن، هدف گلوله قرار می‌گیرد و به شهادت می‌رسد، نفر دوم هم از کینه و هراس بعثیون بی‌نصیب نمانده و او هم به شهادت می‌رسد. سومین آر.پى.جی‌زن، آماده شلیک می‌شود، به محض بلند شدن چند تیر آتشین بر سینه فراخش می‌نشیند و به لقاءالله می‌پیوندد. لحظات به کندی می‌گذرند، ناگهان یک بسیجی تنومند با قد و قامتی ورزیده و بلند برمی‌خیزد و اعلام می‌کند، من حاضرم و با ندای دلنشین یا مهدی (عج) قبضه بر دوش می‌گیرد و آماده شلیک می‌شود. صحنه عجیبی بود، صدها گلوله از کنار و سر و صورت او می‌گذشت و انگار مأموریت اصابت نداشتند، تا این‌که شهاب سرخ گلوله آر.پى.جی بر دل سیاه سنگر عراقی‌ها می‌نشیند و چند نفر را مصدوم و بقیه را مجبور به فرار می‌کند. انگار همه در دلشان این شعر را زمزمه می‌کردند: «جگر شیر نداری سفر عشق مرو....» نکته ظریف و حکیمانه این واقعه آن است که فردای روز تسخیر سنگر و قله مورد نظر، همین بسیجی دلاور بر اثر اصابت یک ترکش ریز بشهات رسید!! همو که دیروز در معرض بارش تیر و گلوله قرار داشت ، ولی گویا هیچکدام نصیب او نشد. (راوى: رزمنده دلاور جعفر عنایتی از رزمندگان گردان ویژه شهدا لشکر ویژه ۲۵ کربلا)
💠 خاطره شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید شفیع زاده (مسئول توپخانه سپاه) در مورد برخورد شهید شفیع‌ زاده با من در جلسات عرض کنم، من با شهید شفیع‌ زاده خیلی رفیق بودم و رفاقتی که با شهید شفیع‌ زاده داشتم از بچه‌ های دیگر بیشتر بود. ما معمولاً در جلسات کنار هم می‌نشستیم و با هم دیگر بیشتر شوخی می‌‌کردیم. یادم است، در کربلای ۱۰ به همراه برادر عزیزمان سردار اسدی رفته بودیم برای تثبیت خط. چون شب گذشته عملیات بود، رفتیم به بچه‌‌ها سر بزنیم، یکی از بچه‌‌های بسیجی موجی شده بود، به حالت تعرضی به ما گفت که این‌جا شاخ بز هم پیدا نمی‌‌شود.... با برادر چ اسدی آمدیم برای خودمان یک سناریو درست کردیم، رفتیم پیش برادر شمخانی بعد پیش شفیع‌ زاده. بین رزمنده‌‌ها ما همیشه مِن‌باب شوخی چیزهایی داشتیم، ایشان هم منتظر این نکته‌‌ها بود و جواب می‌‌داد، شروع کردم به صحبت و شوخی کردن. تقریباً عملیات را در قالب یک فیلم آوردیم، وقتی که رسیدیم به موزیک، معمولاً در فیلم به ترتیب گفته می‌شود کارگردان چه کسی است، بازیگران و.... بازیگران را خودمان معرفی کردیم. وقتی که رسیدیم به موزیک متن، گفتیم موزیک متن شفیع‌زاده. خدا رحمت کند، ۱۰ دقیقه حسن می‌‌خندید و می‌‌گفت بار دیگر بگو و شاید کمتر از یک ساعت قبل از شهادتش بود. بعد ایشان از همان‌جا بلند شد و برای سر زدن به منطقه عملیاتی رفت پیش عباس محتاج که در ارتفاع قرارگاه تاکتیکی بود که همان جا توسط اصابت گلوله توپ به خودرویش شهید شد.   🌹 به یاد فرمانده شهید حسن شفیع‌زاده (فرمانده توپخانه سپاه)