eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
○تو همدان شاید کمتر کسی باشه که اسم «علی چیت سازیان» به گوشش نخورده باشه!فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر انصار الحسین آنقدر به زبان عربی مسلط بود که تو دل دشمن نفوذ می کرد. اصن محال بود بره شناسایی و دست خالی برگرده! فرمانده قرارگاه نجف پرسید: «جوان ریش خرمایی کیه؟» ●گفتیم: «مسئوول اطلاعات و عملیات، یه اعجوبه ایه توی کار اطلاعات.» و از او خواستم گزارش آخر رو بده. مقابل نقشه ایستاد و انگشت روی جاده ی زرباطیه به بدره گذاشت.و مفصل گفت: که فرمانده تیپ عراقی کی میاد و کی می ره و حتی اینکه تا کجا او نو با سواری می آرن و بقیه ی مسیر رو تا خط با جیپ و نفر بر فرماندهی . ●فرمانده قرارگاه باورش نمی شد که علی و بچه هاش ظرف یک ماه ، خطوط سه و چهار عراق را هم شناسایی کرده باشند! برا همین چیزا بود که صدام بهش لقب«عقرب زرد» رو داده بود! 📚زندگی به سبک شهدا، ص94-95 🌷 @mahman11
رفیق شفیق که میگن همین‌ها هستند.! بامعرفت‌ هایی که رفیقِ نیمه‌ راه نبودند... @mahman11
📌 شهید صحراگرد پایش را در سوسنگرد جا گذاشت 🔷️ شهید تقی صحراگرد در روستای میمه اصفهان در یک خانواده ی مذهبی به دنیا آمد. ◇ عشق عجیبی به جنگیدن در برابر دشمن و محافظت از مرزهای ایران را داشت. ◇ در جبهه حتی با وجود کمبود آذوقه و وسایل گرمازا، شهید همیشه از این شرایط با کمال رضایت سخن میگفت و خانواده را به خوب بودن شرایط راضی میگرداند ◇ درجایی که در آن زمان بنا به قول دوستانش آنها را هفت شبانه روز در تپه های «الله اکبر» آماده باش نگه داشته بودند و هیچ وقت اعتراض نمی‌کرد. 🔻 درسوسنگرد از ناحیه‌ی پای راست مجروح شد و به دلیل مجروحیت زیاد و ترکشهایی که شهید در بدن داشت و با وجود از دست دادن پایش باز روحیه به خانواده میداد و میگفت حالم خوب است و بعد از بیست و هفت روز تحمل درد سرانجام در۲۴ مهرماه ۱۳۶۹ به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید علی اکبر قربان شیرودی معرف به علی اکبر شیرودی در تاریخ ۲۵ دی ماه سال ۱۳۳۴ در روستای بالاشیرود در شهرستان تنکابن در یک خانواده کشاورز با تدین به دنیا آمد. وی دوران ابتدایی تا دبیرستان را در مدارس بالا شیرود، شیرود و تنکابن سپری کرد و پس از پایان تحصیلات دبیرستان برای یافتن کار به تهران رفت و در کنار آن به ادامه تحصیل پرداخت. شما برای در یافت بیشتر اطلاعات در برای شهید شیرودی با رزمندگان همراه باشی. شهید شیرودی بعد از به پایان رساندن تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۵۱ خورشیدی وارد ارتش جمهوری اسلامی ایران شد و بعد از طی کردن مراحل استخدام در هوانیروز، دوره‌ مقدماتی خلبانی را در تهران تکمیل کرد. طی کردن دوره خلبانی با بالگرد کبری در پادگان هوانیروز اصفهان و فارغ التحصیلی به کسب درجه ستوان ‌یاری منجر شد و آغاز مسوولیت وی به طور جدی در عرصه خلبانی بود. اگر ما بخواهیم در چند جمله خصوصیات اخلاقی شید شیرودی را برای شما شرح دهیدم ، می توانیم به : توجه داشتن به خواندن نماز اول وقت ، ولایت پذیری ، عدالتخوهی و مقابله کردن با ظلم و ستم خدمت به اسلام در جبهه‌های جنگ شهید شیرودی در طی چندین عملیات هایی که انجام داده است تلفات به شدت سنگینی را به نیروها و تجهیزات دشمن در نقاط راهبردی غرب کشور وارد کرد. ایشان در طی همان زمان کوتاهی که در دفاع مقدس حضور داشت ، توانست رکورد بالاترین پروازهای جنگ با بالگرد کبرا را در دنیا به نام خودش ثبت کند. شهید شیرودی چندین بار از خطر گلوله‌های دشمن جان سالم به در برد ، در حدی که بالگردهای وی بیش از ۴۰‌ بار سانحه داده و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به بالگردش نیز ثبت شده است. شهید شیرودی درباره زمان جنگیدن ، معروف است. روزی شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت با او مصاحبه می‌کردند. در این زمان در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران ژاپنی که پرسیده بود، شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شهید شیرودی سرش را با لبخند بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم ، ما برای اسلام می‌جنگیم. تا زمانی که اسلام در خطر باشد. شهید علی اکبر شیرودی در آخر به خلوصی که خواهانش بود رسید و مورد دعوت حق قرار گرفت و در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۰ در حالی که تانک های عراقی به طرف قره بلاغ دشت ذهاب در حرکت بودند با هلی کوپتر به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت رسید. تیمسار فلاحی بعد از شهادت وی گفت : وقتی خبر شهادت شیرودی رابه امام دادم یک ربع به فکر فرو رفتند و حضرت امام در مورد همه شهدا می گفت خدا آنها را بیامرزد ولی در مورد شیرودی گفت او آمرزیده است. شهید علی اکبر شیرودی عاشق انقلاب و ولایت بود و همیشه تلاش می‌کرد پیوند مستحکم بین ارتش و روحانیت برقرار کند و در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد. شهید شیرودی عاشق پرواز کردن بود، او برای پیروزی و نبرد علیه دشمن زمان ، را نمی‌شناخت و شبانه روز برای پیشرفت اهداف جنگی اش تلاش کرد🌷🌷🌷 @mahman11
🥀بخشی از وصیت نامه 🌷🌷🌷 هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم. اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم. 🕊 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️بهترین مُعَلِّمْ وَ شٰاگِرْد @mahman11
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوای : حاج صادق آهنگران همراه با تصاویر دیدنی جبهه‌های نبرد ای راهیان کربلا وقت پیکار است عشاق ثارالله را حق نگهدار است دامان همت پردلان بر کمر بندید با عزم راسخ کوله بار سفر بندید دل را به ذکر حق به قصد ظفر بندید ره را به خصم کافر حیله گر بندید صاحب زمان این کاروان را جلودار است        ‌‌‍‌‎‌دوران جنگ تحمیلی @mahman11
داستان«ماه آفتاب سوخته» کاروان اسرا نزدیک شام رسیده، چه روزها که در زیر نور آفتاب با دستان بسته و تازیانه بالای سر، آنها راه پیوده اند، از شهری به شهر دیگر آنها را برده اند و در هر شهر جشن پیروزی گرفته اند، به مردم گفته اند اینان کافر هستند و طبق دستور یزید با آنان چون اسرای کافران برخورد کرده اند، به محض بیرون آمدن از کوفه، چادر و معجر از سر زنان کشیده اند، چادرهایی که هدیه زنان کوفی بوده اند و دوباره حرم اهل بیت را بدون چادر و معجر شهر به شهر گردانده اند تا به شام خراب شده رسیده اند، چه کودکانی که در بین راه از ضرب تازیانه مرده اند و چه اطفالی که از سختی راه، جانی در بدن ندارند. چهره های همه در عین زیبایی آفتاب سوخته است و غمی بر آن نشسته، سرهای شهدا مونس همیشگی زنان و دختران اهل بیت بوده اند و چه وقت ها که زینب سر حسین را دیده و از هوش رفته و رباب خورشید زندگی اش را به خون نشسته در جلوی چشم داشته و کودکان با دیدن سر پدر گریه سرداده اند و نتیجه اش شده تازیانه خوردن و بدنی کبود.. سربازان شمر، خوشحالند، چرا که به شام رسیدند و از یزید انتظار دارند که به پاس این پیروزی به پایشان زر و سیم بریزند اما نمی دانند که آنها خسرالدنیا و الاخره شده اند. نزدیک شهر است، ام کلثوم که از نگاه نامحرمان بر حریم پیامبر جگرش خون شده خود را به شمر می رساند و میفرماید: ای شمر! در طول این سفر، سختی های زیادی به پایمان ریختی و دل ما را خون نمودید، من هیچ خواسته ای از تو نداشتم اما بیا و به خاطر خدا تنها خواستهٔ مرا قبول کن شمر می گوید: چه عجب! بالاخره دختر علی هم از ما تقاضایی دارد، بگو‌چه می خواهی؟! ام کلثوم بغض گلویش را فرو می دهد و می فرماید:ای شمر!از تو می خواهم ما را از دروازه ای وارد شهر کنی که خلوت باشد، ما دوست نداریم نامحرمان ما را در این حالت ببینند. شمر قهقه ای میزند و به سربازان جلو دار کاروان می گوید: پیش به سوی دروازه ساعات.. و همه میدانند که دروازه اصلی و شلوغ ترین دروازه شام، دروازه ساعات است، خاک بر سر این نامرد شیطان صفت و بمیرم برای حرم اهل بیت که عمری پرده نشین بوده اند و اینک بی چادر و معجر در دید نامحرمان😭 همه مردم جلوی دروازه ساعات صف کشیده اند و دروازه را آذین بسته اند، بوی عود و کندر در فضا پیچیده و از هر طرف صدای شادی و هلهله به آسمان بلند است، گویی بزرگترین جشن شام در حال شروع شدن است کاروان اسرا را وارد میکنند، مسافرانی که اهل شام نیستند هم به تماشا نشسته اند.. یکی از مسافران سهل بن سعد، که از یاران پیامبر بوده و از بیت المقدس می آید، با تعجب به مردم نگاه می کند و میگوید: این جشن برای چیست و این اسیران کیستند؟ مردی فریاد میزند: اینان کافرانی هستند که بر یزید خلیفه مسلمین شوریده اند ویزید همه آنها را کشته و تعدادی هم اسیر کرده اند. سربازی جلوی کاروان با نیزه ای که سر یکی از شهدا را در دست دارد فریاد میزند:ای اهل شام، اینان اسیران خانواده لعنت شده اند، اینان خانواده فسق و فجورند. سهل بن سعد می بیند که این اسیران تعدادی زن و کودکند، خود غریب است در این شهر و دلش به حال غریبانهٔ این اسیران غریب می سوزد، پس می خواهد محبتی در حق آنان کند. می خواهد جلو برود ناگهان سری میبیند که او را میخکوب میکند، زیرلب میگوید: خدای من! آیا محمد زنده شده و به دست اینان کشته شده؟! چقدر این سر شبیه رسول الله است. پس نزدیک تر می رود و رو به دخترکی دست بسته می گوید:دخترم شما کیستید؟ دختر خیره به سر روبه روست، اشک چشمانش جاری شده با هق هق می گوید: من سکینه، دختر حسین بن علی ام، همانکه سرش پیش رویمان در تلالؤ است‌. سعد بن سهل با دو دست بر سر میزند و میگوید: خاک بر سرم! این سر نواده رسول الله است؟ و رو به سکینه می گوید: ای سکینه! من از یاران جدت رسول خدا هستم، شاید بتوانم کمکی کنم، ایا خواسته ای از من دارید؟! سکینه سرش را پایین می اندازد و میگوید: کاش به نیزه داران بگویید سرها را مقداری جلوتر ببرند تا نگاه نامحرمان به سرهای شهدا باشد و اینقدر به ما و زنان اهل بیت نگاه نکنند. سعد بن سهل پیش می رود و هر آنچه که سکه برای تجارت آورده به سردسته نیزداران می دهد تا سرها را از کاروان فاصله دهند به این ترتیب سرها کمی جلوتر میروند، اما یزید دستور داده تا کاروان را در شهر شام ساعتها بگردانند، عده ای به زنان چشم دوخته اند، ناگهان مردی از ان میان بلند میگوید:نگاه کنید! به خدا قسم من تا به حال اسیرانی به این زیبایی ندیده ام، لطفا بگویید برای خرید این کنیزان زیبا چقدر باید پول بدهیم؟! این حرف دل امام سجاد را می سوزاند و ام کلثوم ناله سر میدهد:«یاجداه،یا رسول الله» شمر اشاره می کند که دختر علی را از صدا بیاندازید مبادا مردم بفهمند اینا فرزندان پیامبرند و باران تازیانه و شمشیر بر سر ام کلثوم باریدن میگیرد و او را ساکت می کند @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹
📖السَّلامُ عَلَيْكَ يا خَليفَةَ رَسُولِ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ... سلام بر تو ای گل نرگسِ گلستان رسول الله. ای که با ظهورت مشام جهان از عطر محمدی آکنده خواهد شد. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها ای مهربان من تو کجایی که این دلم مجنون روی توست که پیدا کند تو را ای یوسف عزیز چو یعقوب صبح و شام چشمم به کوی توست که پیدا کند تو را 🕋 @mahman11
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 دعای ندبه روز جمعه» بخوانیم.. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا