پیــــکرت تنها غنیمت جنگ بــود کہ از خط با خـــــودم آوردم... عراق ، شرق بصره ، دی ۱۳۶۵ ، انتقال #شهیدان از خط مقدم ، عکاس : احسان رجبی @mahman11

هیچ گاه ندیدیم که احمد در کوچه و خیابان چیزی بخورد. می ترسید کسی که ندارد و مشکل مالی دارد، ببیند و ناراحت شود. احمد آقا هر چه پول تو جیبی از پدرش می‌گرفت یا هر چه که کار کرده بود را خرج دیگران می کرد. به خصوص کسانی که می‌دانست مشکل مالی دارند. #شهید_احمد_علی_نیری @mahman11

ڪاش اسم تو    آخرین ڪلامم باشد        پروانہ شدن          حُسن ختامم باشد..          مانند ڪبوترانِ             در خون خفتہ              عنوان شهید                 قبل  نامم  باشد.. شہید سید رحمان هاشمــے♥️ شہید محمدرضا تــورجــے زاده♥️ شبتون شهدایی✨ @mahman11

🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹

#سلام_مولا_جانم ✋💞 #صبحت_بخیر_ای_عزیزتر_از_جانم 🌸🕊 🌼 در تمنای نگاهت #بی‌قرارم تا بیایی من ظهورلحظه ها را #می‌شمارم تا بیایی 😍 🌟 خاک لایق نیست تا به رویش #پا گذاری در مسیرت #جان‌فشانم گل بکارم تا بیایی 🥰 🕊💞 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـرَج 💞🕊 #صبحتون_مهدوی 🌤🌼🍃 #التماس_دعای_فرج 🤲 🥀 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🍃 صبحتون امام زمانی @mahman11

خواهران‌؛ سعی کنید‌ سر به‌ زیر‌ باشید اگر با نامحرم‌ زیاد‌ و‌ بی‌دلیل‌ صحبت‌ کنید حیا‌ و‌ عفت‌‌ از‌ دست‌ میرود . - شهید محمد هادی ذوالفقاری🌿! @mahman11

[تلاوت صفحه پنجاه و یکم قرآن کریم به همراه ترجمه] #قرآن_کریم @mahman11

💚محو روضه‌ی امام حسین علیه السلام؛ هر هفته توی خونه روضه داشتیم ، وقتی آقا شروع می کرد به خوندن ، تا اسم امام حسین (ع) می اومد حاجی رو می‌دیدی که اشکش جاری شده. حال عجیبی می‌شد با روضه امام حسین علیه السلام انگار توی عالم دیگه ای سیر می کرد... یک بار وسطِ روضه ، مصطفی رفته بود بشینه رو پاش متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش! گریه‌کنون اومد پیش من، گفت: « بابا منو دوست نداره.. هر چی گفتم جوابم رو نداد ...» روضه که تموم شد، گفتم: «حاجی، مصطفی اینطوری میگه» با تعجب گفت: «خدا شاهده نه من کسی رو دیدم نه صدایی شنیدم...» از بس محوِ روضه بود ... به روایت: همسر شهید شهید #عبدالمهدی_مغفوری🌷 #اللهم_ارزقنا_شهادت @mahman11 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

کردستان هنوز نا آرام بود، اما حسین هیچگاه با سلاح در شهر حرکت نمی کرد. می گفت: من نیامده ام با این مردم بجنگم و برای آن ها قدرت نمایی کنم، اینها تشنه محبت هستند. باید با آنها برادری کرد تا اوضاع آرام شود. الحق هم که شهر و منطقه را با همین مرام و منش، آرام و قلوب مردم کرد را تسخیر کرده بود. #خاطرات_شهدا شهید حسین قجه ای🌷 #اللهم_ارزقنا_شهادت @mahman11

فرق است میان کسی که در #انتظار_شهادت است و آنکه شهادت به انتظار اوست ! . #شبتون_شهدایی🌸 @mahman11