eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.4هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴:تسبيحات حضرت زهرا سلام الله علیها 🌴 🌸راوی: امير سپهرنژاد دوازدهم مهر 1359 است. دو روز بود كه ابراهيم مفقود شده! براي گرفتن خبر به ستاد اسراي جنگي رفتم اما بی‌فايده بود. تا نيمه‌هاي شب بيدار و خيلي ناراحت بودم. من ازصميمی‌ترين دوستم هيچ خبري نداشتم. بعــد از نماز صبح آمدم داخل محوطه. ســكوت عجيبــي در پادگان ابوذر حکم فرما بود. روي خاك‌های محوطه نشستم. تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشتم در ذهنم مرور ميشد. هوا هنوز روشن نشده بود. با صدايي درب پادگان باز شد و چند نفري وارد شدند. ناخــدآگاه به درب پادگان نگاه كردم. تــوي گرگ و ميش هوا به چهره آن‌ها خيره شدم. يك‌دفعــه از جــا پريدم! خودش بود، يكــي از آن‌ها ابراهيم بــود. دويدم و لحظاتي بعد در آغوش هم بوديم. خوشــحالي آن لحظه قابل وصف نبود. ساعتي بعد در جمع بچه‌ها نشستيم. ابراهيم ماجراي اين سه روز را تعريف ميكرد: با يك نفربر رفته بوديم جلو، نميدانستيم عراقی‌ها تا كجا آمده‌اند. كنار يك تپه محاصره شــديم، نزديك به يك‌صد عراقــي از بالاي تپه و از داخل دشت شليك می‌كردند. ما پنج نفرهم دركنار تپه در چاله‌اي سنگر گرفتيم و شليك می‌كرديم. تا غروب مقاومت كرديم، با تاريك شدن هوا عراقی‌ها عقب‌نشيني كردند. دو نفر از همراهان ما كه راه را بلد بودند شهيد شدند. از سنگر بيرون آمديم، كسي آن اطراف نبود. به پشت تپه و ميان درخت‌ها رفتيم. در آن‌جا پيكر شهدا را مخفي كرديم. خسته و گرسنه بوديم. از مسير غروب آفتاب قبله را حدس زدم و نماز را خوانديم. بعد از نماز به دوســتانم گفتم: براي رفع اين گرفتاری‌ها با دقت تســبيحات حضرت زهرا سلام الله علیها را بگوئيد. بعد ادامه دادم: اين تسبيحات را پيامبر، زماني به دخترشان تعليم فرمودند كه ايشان گرفتار مشكلات و سختی‌هاي بسيار بودند.
بعد از تسبيحات به سنگر قبلي برگشتيم. خبري از عراقی‌ها نبود. مهمات ما هم كم بود. يك‌دفعــه در كنــار تپه چندين جنــازه عراقي را ديدم. اســلحه و خشــاب و نارنجك‌هــاي آن‌ها را برداشــتيم. مقداري آذوقه هم پيــدا كرديم و آماده حركت شديم. اما به كدام سمت!؟ هوا تاريك و در اطراف ما دشــتي صاف بود. تســبيحي در دست داشتم و مرتب ذكر ميگفتم. در ميان دشــمن، خستگي، شب تاريك و... اما آرامش عجيبي داشتيم! نيمه‌هاي شب در ميان دشت يك جاده خاكي پيدا كرديم. مسير آن را ادامه داديم. به يك منطقه نظامي رسيديم که دستگاه رادار در داخل آن قرار داشت. چندين نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائي هم در داخل مقر ديده ميشد. ما نميدانســتيم در كجا هســتيم. هيــچ اميدي هم به زنــده ماندن خودمان نداشتيم، براي همين تصميم عجيبي گرفتيم! بعد هم با تسبيح استخاره كردم و خوب آمد. ما هم شروع كرديم! با ياري خدا توانســتيم با پرتاب نارنجك و شليك گلوله، آن مقر نظامي را به هم بريزيم. وقتي رادار از كار افتاد، هر ســه از آن‌جا دور شــديم. ســاعتي بعد دوباره به راهمان ادامه داديم. نزديك صبح محل امني را پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. كل روز را استراحت كرديم. باور كردني نبود، آرامش عجيبي داشــتيم. با تاريك شــدن هوا به راهمان ادامه داديم و با ياري خدا به نيروهاي خودي رسيديم. ابراهيــم ادامه داد: آنچــه ما در اين مــدت ديديم فقط عنايــات خدا بود. تسبيحات حضرت زهراسلام الله علیها گره بسياري از مشكلات ما را گشود. بعد گفت: دشمن به خاطر نداشتن ايمان، از نيروهاي ما ميترسد. مــا بايد تا ميتوانيم نبردهاي نامنظم را گســترش دهيــم تا جلوي حملات دشمن گرفته شود. 📚 کتاب سلام بر ابراهیم۱
🌷 🌱ما همانیم ڪہ از عشق تو غفلـت ڪردیم 🌱با همہ آدمیـان غیـر تـو خلـوت ڪردیـم 🌱سـال هـا مے گـذرد، منتظـرے بـرگـردیـم 🌱و مشخص شده ماییم ڪہ غیبت ڪردیم 🤲✨ ❤️☘ (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤ من هر به آستان مقدستان سلام می کنم و از امواج بهشتی‌ِپاسختان... سرشار از امید می شوم. من پاسخ پدرانه ی شما را با ذره ذره ی وجودم احساس میکنم... من با شما نفس میکشم، با شما زندگی می کنم، شکر خدا که شما را دارم 🤲🍃 ارواحنا فداه ❤️✨
بسم الله الرحمن الرحیم 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ و اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یااَنصَارَدینِ اللهِ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یااَنصارَرَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَاَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم. 🤲 🌺🌙@mahman11🌙🌺
☀️صبحے ڪه قدح نوش شود از نگه تو آن صبح به ڪام است و بخیر است و مرادم ...☘ 🌷صبحتون منور به نگاه شهدا✨ 🌹سردار🕊
خورشید در دستهایشان بود و ڪوه پشت سرشان کوه‌ها لرزیدند ، اما آنها نه ... 🌷
گمشده دارم... چه کس خبر؟ از شقایق های مفقودالاثر😔
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄═🍃🌸🍃═┄ 🧕به دلیل و فعالیت های مذهبی هنگام بازگشت از مسجد ربوده شد دشمنان چادرش را به گلویش گره زدند و آن قدر گره چادرش را کشیدند تا به شهادت رسید، بعد از ۳ روز پیکر غرق به خونش پیدا و با چادرش در گلزار شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. 📜 وصیتنامه‌شهـــید: از شما عاشقان شهادت می خواهم که راه این شهیدان به خون خفته را ادامه دهید. هیچ گاه از پشتیبانی امام سرد نشوید. همیشه سخن ولی فقیه را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید . چون هرکس روزی به سوی خدا باز خواهد گشت. همیشه به یاد مرگ باشید تا کبر و غرور و دیگر گناهان شما را فرا نگیرد. نمازهایتان را فراموش نکنید و برای سلامتی اماممان همیشه دعا کنید و در انتظار ظهور مهدی (عج) باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱رفته بودم سفــری سمـتِ دیـارِ شهـــدا کـه طــوافـی بـکنـم دورِ مــزارِ شهــــدا... 🌱بـه امیدی که دلِ خسته هوایـی بخورد و تبــرّک شـود از گــَرد و غبــارِ شـهــدا... 🌱آخـرین خطِ وصـایـای دلِ مـن ایـن است کـه مـرا خـاک سپـاریـد کنــارِ شهـــــدا...
🌱🥀 ⭕️ ابرقدرت­ها! اي مستكبران! اين ملت ديگر زير بار ذلّت نمي­روند.✌️ مرگ و نابودي شما نزديك است پس هرچه مي­خواهيد دست و پا بزنيد و اي پيامبر اين ملت از اسلامي كه تو آورده­اي، جدا نمي­شود، پس طلب سعادت­شان را بكن.🌴 و اي ! اين سربازان پشت به تو نمي­كنند، پس فرماندهي­شان كن. اين ياران با تو عهد بسته­ اند و پيمان نمي­شكند پس راهنمايي­شان كن.💟
🌹 سپهبد شهید سلیمانی ✨ خواهران من ، برادران من ، عزیزان من ، در دل بحران ها و سختی ها مهمترین فرصت ها وجود دارد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️پیمانی با دل❤️ با تو پیمان می بندیم ؛پیمانی با دل و با جان و با زبان و دستان مان.با این پیمان زنده ایم و با آن خواهیم مرد و با این اعتقاد بر انگیخته می شویم و هرگز آن را دگرگون نکرده،شک و انکار نخواهیم داشت و هرگز از عهد خود برنگشته،پیمان نشکنیم. 🌱بخشی از فراز ۱۱خطبه 🌱 🌹✨4روز تا خم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◽️و سلام بر او که می‌گفت: «انسان یک تذکر در هر ۴ ساعت به خودش بدهد بد نیست، بهترین موقع بعد از نماز وقتی سر به سجده میگذارید مروری بر اعمال صبح تا شب خود بیندازید آیا کارمان برای رضای خدا بود؟!» 🌷شهید محمدابراهیم همت🌷
💠 دو ماه صبح ها تا ظهر آب نمی‌خورد تا خودش را جریمه کند برای قضا شدن یک نماز ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 برای اطعام برنامه‌ریزی کردید؟ ❤️ اون غذا،غذای محبته،به هر کسی بدی از صد تا سخنرانی اثرش بیشتره چون با محبت علی بن ابی طالب علیه السلام این غذا رو درست کردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧐هیچ زنی اجازه نمیده که شوهرش نودو هشت درصد اونو دوست داشته باشه،دو درصدم یه خانوم دیگه رو دوست داشته باشه🙄🤭 مسأله به زبان فطری پیشنهاد دانلود 👌😍
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 🔸قبل از انقلاب بود که باید برای ادامه خدمت، می‌رفت منزل جناب سرهنگ. همان اول، وضع زننده همسر او را که دید فرار کرد و برگشت پادگان. ۱۸ توالت بود که هر نوبت ۴ نفر باید تمیزشان می‌کردند. عبدالحسین برای تنبیه، باید جور همه را می‌کشید. 📆 یک هفته بعد، سرهنگ رو کرد به او و گفت: دوست داری برگردی همان‌جا، مگر نه؟ تاثیری روی او نداشت! گفت: «اگر تا آخر خدمت مجبور باشم همه کثافت‌های توالت را در بشکه خالی کرده و به بیابان بریزم، باز هم آنجا پا نمی‌گذارم!» ۲۰ روز دیگر به همان کار ادامه داد. مسئولان پادگان، خودشان خسته شدند و رهایش کردند. 🌷 📚کتاب بوستان حجاب