شهید آرمان علی وردی: دعا کنید شهیـد بشم...
📌یه روز آقا آرمان بهمون گفت: بچهها همهتون فردا روزه بگیرید بیاید حوزه، قراره افطاری بدیم.
🔸فرداش همه موقع اذان مغرب سر سفره نشسته بودیم. آقا آرمان رو کرد به بچهها گفت: خب انشاءالله که نماز و روزههاتون قبول باشه؛ شما دلهاتون پاکه و چیزی به افطار نمونده، ازتون میخوام برام یه دعا کنید.
🔹همه گفتیم: آقا چه دعایی کنیم؟
آقا آرمان گفت: دعا کنید شهید بشم...
همهمون دستامون رو گرفتیم بالا دعا کردیم؛
اصلا انگار نمیدونستیم داریم چه دعایی میکنیم؛
شاید بعضیها معناش رو هم نمیدونستند...
راوی:یکی از رفقای شهید
#شهید_آرمان_علی_وردی
@mahman11
5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🤭چجوری زندگی میکنی پس؟!!!
🥺 کاراتـــو به کـــی میگی؟!!
پشیمان میشود هرکس حرم نیاد
سلام و احترام قرار عاشقی ✨️
⏰ امشب راس ساعت ۲۱ شب
🔺حرم مطهر رضوی
🔺صحن قدس _ حسینیه شهدا
دلهـاتون رو راهـــی حرم آقـــ❣ـاجان
کنید دوستان و شــهدای عزیزمون رو
هم فراموش نکنید
@mahman11
ساده نگذر از کنار پوتین های بی پا
که پاهایشان بدن ها را بردند
تا تو آسوده قدم برداری...
شبتون شهدایی ❤️🩹
🍃🌷🍃
@mahman11
#سلام_مولاجانم
🍂محراب لحظه های دعايت چه ديدنیست
قرآن بخوان چقدر صدايت شنيدنیست...
🍂آقا بگو قرار شما با خدا کی است؟
آيا حيات ما به زمانت رسيدنیست؟
⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
صبحتون امام زمانی
@mahman11
۱۳۵.mp3
10.23M
[تلاوت صفحه صد و سی و پنجم قرآن کریم به همراه ترجمه]
#قرآن_کریم
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
شهید والامقام محمد پورمحمدی در سال ۱۳۴۳ دیده به جهان گشود و در عملیات بیت المقدس در تاریخ ۱۳۶۱/۲/۱۰ به درجه رفیع شهادت نائل آمد
شهادت محمد دقیقا شب چهلم علیرضا بود محمد در عملیات فتح المبین مجروح شده بود و تیر به پایش و نزدیک نخاعش خورده بود و خیلی اذیتش میکرد وقتی میفهمد نزدیک زمان عملیات است جهت اعزام مراجعه میکند و به او میگویند شما با این شرایط نمی توانی بجنگی ، عصایش را پرت میکند و شروع به دویدن میکند اما به او اجازه نمیدهند و میگویند هنوز چهلم برادرت نشده به خانه که آمد خیلی ناراحت بود که نتوانسته به جبهه برود
تا اینکه حاج قاسم سلیمانی برای خداحافظی آمد و ایشان هم از خدا خواسته گفت من هم با شما میام منطقه ایشان هم قبول کرد
یکی از همرزمانش تعریف میکرد که شب عملیات به صورت نفوذی از کرخه عبور میکند تا تیربارچیهای مسلط به کرخه را بزنند تا موقع عبور بچه ها برای عملیات راحت عبور کنند
عملیات بسیار سختی بود و در اثر اشتباهی که گروه کرد در انتخاب شیار بجای اینکه پشت تیربارچیها در بیان در جلوی آنها در آمدند
محمد به بچه ها میگه از این شیار فرار کنید که متأسفانه تعدادی در دم شهید و تعدادی اسیر و تعدادی هم به عقب بر میگردن ولی مشخص نمیشه چه بلایی بر سر محمد آمده و بعد از گذشت دوهفته که پادگان حمید به تصرف ایران در آمد جنازه ایشان را که دو هفته در اثر آفتاب سوخته بود و فکش خرد شده بود در نزدیکی پادگان پیدا میکنن
محمد قرآن را خیلی زیباتلاوت میکرد.
روحش شاد و یادش گرامی
┄┅═✧☫نشر،صدقه جاریه☫✧═┅┄
#نورصالحی_گرکانی| عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/3532456835Cb25bd650db