| #کــلامشــهید^'📜' |
اگر من به آرزویم رسیدم...🤲🏻
و دل از این دنیا کندم✌🏻
بدانید که نالایق ترین🥀
بنده ها هم می توانند👊
بهخواست #خدا💚
به بالاترین درجات دست یابند..🕊
|🌷| #شهید_امیر_حاجامینی
فـدای آن جـوانی
که در کنار سنگـر
با گـریه یـاحسیـن گفـت
با خنـده جـان فـدا کرد......
🌷بیسیمچی لشکر۲۷ محمدرسول الله(ص)🌷
#شهید_امیرحاج_امینی
~°°~خدایا از مال دنیا
چیزی جز بدهکاری و گناه ندارم
~°°~خدایا تو خود
توبه ی مرا قبول کن💚
و از فیض عظمای شهادت،
نصیب و بهره مندم ساز
و از تو طلب مغفرت و عفو دارم...
فرازے از وصیتنامه ✍
#شهید_حاج_حسین_خرازی🌷
📜 السَّلامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَن
#روز_سيزدهم ياد عقيق يمنم
يادِ شيرِ نَرِ اربابِ كريمم "حسنم"
به رخ ماه و دلاراش "اَجرنا يا رَب"
نام #قاسم بنويسيد به روی كفنم
به یاد شهدای
#عملیات_رمضان و تمامِ
شهدایی که با زبان روزه و با لبانی تشنه،
بال در بال ملائک گشودند ...
#روحشان_شاد
#با_ذکر_صلوات🌷
إلهى هَبْ لى کَمالَ الْانْقطاعِ إلَیْکَ
اما چه انقطاعی زیباتر از " شهادت "
#رزقڪ_شهادت
☘ محمدم و شال سبزش
چندماہ بعد عقدمون من ومحمدم
رفتیم بازار من دوتا شال خریدم.
یڪیش شال سبز بود ڪہ چندبار هم
پوشیدمش و یہ روز محمد بہ من گفت:
اون شال سبزت و میدیش بہ من؟
حس خوبی بہ من میده ...
شما سیدی و وقتی این شال سبزت
هـمراهمہ قوت قلب مے گیرم ...
خودش هـم دوردوزش ڪرد
و شد شال گردنش ڪہ هر ماموریتی
ڪہ میرفت یا بہ سرش مے بست
یا دور گردنش مے انداخت ...
و در ماموریت آخرش هـم
هـمون شال دور گردنش بود
ڪہ بعد شهادتش برام آوردن ...
✍ بہ روایت همسر شهید
#پاسدار_مدافع_حـرم💚
#شهید_محمدتقی_سالخورده🌷
● ولادت :۱۳۶۵/۱۰/۱، مازندران🌱
●شهادت:۱۳۹۵/۱/۲۱، خانطومان🕊