#دعای_فرج☘✨
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد🤲☘
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد🕊💫
#امام_زمان ارواحنا فداه❤️✨
#سلام_امام_زمانم💜
🍃🌸السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاة
🍃🌸سلام بر تو ای چشمه ی حیات
دنیا با همه زرق و برقش
بدون شما
مثل ویرانه ایست!
همان قدر بی روح
وهمان قدر عذاب آور...
ای کاش بیایید تا دوباره حیات♥️
در رگهای خشکیده جهان جاری شود!🌱
أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج وَ فَرَجَنا بِهِ 🕊
🌴 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🌴
🔻اللهُمَ العَنِ الجِبتَ وَالطاغوت🔻
بسم الله الرحمن الرحیم
#زیارتنامه
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یَا اَولِیاءَ اللهِ و اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم
یااَنصَارَدینِ اللهِ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم
یااَنصارَرَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَاَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَ فاطِمَةَ
سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ
بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ،
بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ،
وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها
دُفِنتُم ،
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا،
فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم
فَاَفُوزَمَعَکُم.
#اللهم_الرزقنا_شهادت
🌺🌙@mahman11🌙🌺
🌹پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو میکرد…
پرسیدم: دنبال چی میگردی؟
گفت: سربند یا زهرا!
گفتم: یکیش رو بردار ببند دیگه، چه فرقی داره؟
گفت: نه! آخه من مادر ندارم…
"شهید عقیل خلیلی زاده"
#صبحتون_شهدایی🌷🌱
Farmandeh-Shahidam-.mp3
17.59M
سرود فرمانده شهیدم، درباره شهید همت
کاری دیگر از حاج ابوذر روحی
۲۳ خرداد ماه #سالروز_شهادت
#شهید_روحالله_سلطانی گرامیباد. 🥀
🌷شهید روح الله سلطانی
🌷نام پدر : اسماعیل
🌷تاریخ تولد :1359/07/01
🌷تاریخ شهادت : 1394/03/23
🌷محل شهادت : پیرانشهر
سرهنگ پاسدار جانشین عملیات لشکر 25کربلا #شهید_روح_الله_سلطانی ، شهیدی که با تعبیر رهبری به((دانه بلند مازندران)) لقب گرفت.
شهادت 23خرداد 94بدست پژاک. مادرش گفت: خانوادهای مذهبی هستیم و همسرم نیمی از قرآن کریم را حفظ بود، اهل خمس و نماز شب بود و دوست داشت پسرانمان پاسدار شوند، در کل همگی در هیئات مذهبی و مسجد حضور فعال داشتیم و یادم است از دوران نوجوانی روحالله مدام به هیئت میرفتیم و همین زمینه رشد معنوی او را فراهم کرد. در محل زندگی ما از خانوادههای شهدا حضور داشتند و پسرم دنبال دوستان مثبت بود و در کارهای خیر پدرش، به او کمک میکرد.....
به روایت همسر شهید :
۱۲ سال از زندگی مشترک با آقا روحالله، خرید مایحتاج خانه با من بود. کارش طوری بود که فرصتی برای خرید و بازار نداشت. اما در هفتههای مانده به روز شهادتش، شده بود مسئول خرید مایحتاج خانه.
اخلاق و رفتارش عالی بود، اما عالیتر شد. آنقدر که یکبار به آقا روحالله گفتم خیلی نور بالا میزنی، بوی شهادت میدهی. با ذوق و خنده میگفت: «جدی میگی؟» مدام از من میپرسید «خواب شهادتم را ندیدی؟»
در حالیکه یکبار خواب شهادتش را دیده بودم، اما به روی خودم نیاوردم، دلم نمیآمد برایش تعریف کنم. امکان نداشت خنده بر لب نداشته باشد، حتی وقتی که ناراحت بود میخندید.
دیدار روح الله با حضرت آقا
حضرت آقا (مقام معظم رهبری) به گنبد آمده بودند و آقا روحالله محافظ ایشان بودند. ظهر بود و سفره ناهار پهن شد. آقا روحالله آنقدر محو ابهت حضرت آقا شدند، طوری که ایشان به آقا روحالله اشاره کردند و گفتند: «جوان به این رعنایی چرا غذا نمیخوری؟» بعد گفتند که «بیا و کنار من بنشین». آقا روحالله رفت و کنار حضرت آقا نشست و ایشان از آقا روحالله پرسید «بچه کجایی؟» آقا روحالله گفت: «من آملی هستم و از مازندران». حضرت آقا هم گفتند «دانه بلند مازندران»