❤️رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_ارباب_
@mahman11
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
ای غایب از نظر ها کی میشود بیایی
برقع زرخ بگیری صورت به ماگشایی
هم دست تو ببوسم هم دور تو بگردم
هم رونِما ستانی هم #رو به ما نمایی
جانم شود فدایت تابشنوم ندایت
دائم زنم صدایت #یابن_الحسن کجایی
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـرَج_
@mahman11
🌹هر #صبح
انگار از شما
عشق تلاوت مے شود
و روزگار زندگے را
با #لبخند بہ نگاهماڹ مےچسباند.
#رزمندگاڹ_جبهہ_هاے_نبرد🍃
#صبحتوڹ_شهدایے_
@mahman11
#خاطرات_شهید
●بابک جوان امروزی بود اما غیرت_دینی داشت. همین غیرت دینی بود که او را به زینبیه و کربلای امام حسینی رساند
از آن دست جوانانهای امروزی که غیرت دینیدارند. میگفت: خانم حضرت زینب(س) من را طلبیده، باید بروم، تاب ماندن ندارم.
●بله، بابکم تیپ امروزی داشت. پسرم همیشه میخندید، خوشتیپ بود و زیبا
بابک پر از شادی بود و پر از شور زندگی اما فرزندم به خاطر اعتقاداتش و برای پیوستن به خدا از همه اینها گذشت و عاشقانه پر کشید. بابک فرزند نسل سوم و چهارم اینانقلاب بود. دلبستگیهای زیادی به زندگی داشت، امروزی بود و تمامی اینها را به خاطر دفاع از حریم آلالله و مادرش خانم زینب(س) رها کرد.
✍راوی : مادر شهید
#شهید_بابک_نوری_هریس
@mahman11
وقتی شهید شد، مهاباد غرق عزا و ماتم و فاتحه شد، مردم میگفتند کاوه برایمان امنیت و آسایش آورده بود...
#شهید_محمود_کاوه
@mahman11
میگن آدما دو دستهاند: یا زندهان یا مرده! زندههاشون دو دستهاند: یا خوابن یا بیدار! بیداراشون دو دستهاند: یا معمولیان یا عاشق! عاشقاشون دو دستهاند: کسانی که فقط لاف عشقو میزنن و اداشو درمیارن که همیشه تا آخر باهات نمیان و کسایی که واقعاً عاشقن! کسایی که واقعاً عاشقن فقط یه دستهاند: کسایی که زندگیشون طعم مهربونی، رابطهشون بوی صداقت میده.
باید با هم تلاش کنیم تا عاشق بشیم!
#شهید_عباس_دانشگر
@mahman11
یادیاران ❤️
🥀✨ من و آقارضا و شهید صحرایی با هم از مقطع کارشناسی در دانشگاه همکلاسی بودیم، من درسم زیاد خوب نبود و میثم نیز زیاد درس نمیخواند لذا به رسم دیگر دوستان، ریزنوشتههایی را با خود به جلسه امتحان میبردم، من از آن ریزنوشتهها کمکهایی میگرفتم و به رضا هم میدادم تا شاید به کارش آید اما او اعتنایی به کاغذها نداشت و دوست نداشت در امتحانات تقلب کند، وقتی به آقارضا میگفتیم که چرا تقلب نمیکنی میگفت: من قراره با این مدرک حقوق بگیرم اگه مدرکم از راه درست نباشه، پولی که میگیرم و به خانوادم میدهم درست نیست.
راوی:دوست شهید
#شهیدرضا_حاجیزاده🌷
@mhman11
فرازی از نامه حاج قاسم سلیمانی به همراه همیشگیاش حسین پورجعفری:
حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم میرفتیم، من سعی میکردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و مینویسم برای آینده پس از خودم، که خدا میداند با هریک از آنها که از دست دادهام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علیدادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم.
همیشه جلو که میرفتم، نگران پشت سرم بودم که نکند گلولهای بخورد و تو شهید شوی...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی_
#شهید_حسین_پورجعفری_
@mahman11