eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ { سلام بر آن گونه ی خاک آلوده } ✋ ◼️ زیارت ناحیه مقدّسه 🖤 💔 🖤 (ع) 🕯 آجرک الله یا صاحب الزمان (عج) ✋ 🏴 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ  { سلام بر آن سرهاى بالا رفته《بر نیزه ها》} ✋ ◼️ زیارت ناحیه مقدّسه 🖤 💔 🖤 (ع) 🕯 آجرک الله یا صاحب الزمان (عج) ✋ 🏴 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 أَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر { سلام بر آن مظلومِ بى یاور } ✋ ◼️ زیارت ناحیه مقدّسه 🖤 💔 🖤 (ع) 🕯 آجرک الله یا صاحب الزمان (عج) ✋ 🏴 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🥀🍂روز عاشورا بود. در منطقه ای بودیم که سه ماه بود که هیچ پیش روی در آن اتفاق نیفتاده بود و محمود عزم کرده بود تحرکی بیافریند. باهم قرار گذاشتیم به یاد لب های تشنه امام حسین (ع) آب نخوریم. محمود گفت : امروز باید برویم و خون خود را فدای اسلام کنیم و این منطقه را از دست دشمن نجات دهیم. امروز یا به ملاقات خدا می رویم و یا به زیارت امام حسین (ع). نیروها را به سه گروه تقسیم کردیم و به دشمن حمله کردیم. گویا دشمن کور شده بود و هیچ تحرکی نمی کرد. جلوی سنگرهای عراقی ها می رفتیم و عراقی ها اسلحه ها را می انداختند و فرار می کردند. محمود و شهید محمد یوسفیان برای خاموش کردن تانکی رفتند که مزاحم بچه ها شده بود. غروب آن روز پیکر محمود و شهید یوسفیان را به عقب منتقل کردیم. خوش به حال محمود که شهید عصر عاشورا شد. راوی : @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ناگفته‌هایی از شهادت آرمان علی‌وردی که فقط در عاشورا قابل انتشار است. ان شاء الله مادرش ندیده باشه این پیامو، البته بعید میدونم، چون چند روزه که منتشر شده، ولی نذارید ببینه 😭 🔹چند روز قبل یکی از دوستان شهید آرمان علی‌وردی ناگفته‌هایی از شهادت وی را بیان کرد؛ ناگفته‌هایی دردناک که نشان از اوج مظلومیت این شهید دارد. در ادامه این روایت آمده است. روایت ماجرا از زبان دوست شهید علی‌وردی: 🔹حالا که داریم به روز عاشورا نزدیک می‌شویم یک سری از ناگفته‌های شهادت آرمان را بهتان میگویم. آرمان را دو مرتبه و دو گروه مختلف زدند. اولین گروهی که آرمان را گیر آوردن تا سرحد مرگ با هرچی که دستشان آمد آرمان را زدند. همان فیلمهایی که از شهادت آرمان منتشر شد یک بخش زیادی مربوط میشود به گروه اول. اما آخرش یک دختر که او هم داشت آرمان را میزد رو به جمعیت میگوید که بس است دیگر کشتینش! بسشه...آنها هم آرمان را رها میکنند. 🔹آرمان از جایش بلند میشود و خونین سمت خیابون اصلی میرود‌. صدای بسیجی‌ها را می‌شنود که داشتند حیدر حیدر میگفتند. میرود سمت صدا، اما وقتی می‌پیچد داخل کوچه می‌بیند که سر کوچه یک گروهی دختر و پسر ایستادند و دارند شعار مینویسند. آنها تا وضعیت آرمان را میبینند میفهمند بسیجی بوده و کتکش زدند. میروند سمت آرمان. آرمان که دیگر رمقی برایش نمانده خیلی راحت می‌افتد دست این جماعت. اینها شروع میکنند به قصد کشت آرمان را زدن. گویا چندتاشون حالت عادی هم نداشتند و مواد مصرف کرده بودند. 🔹یک دختر بینشان که اسپری دستش بوده با همان میکوبد به صورت آرمان. یکی‌شان یک میلگرد داشته که نوکش را تیز کرده بوده و به عنوان سلاح از آن استفاده میکرده‌. با همان میلگرد میکوبد روی جمجمه سر آرمان. وقتی آرمان را رساندن بیمارستان جمجمه‌اش شکسته بود. اما یکی دیگه‌شان که واقعاً امیدوارم قیافش را یک روز ببینم میشیند جلوی آرمان و به بقیه میگوید دست نگه‌دارین. رو به آرمان میکند و همزمان که داشته فیلم میگرفته به آرمان میگوید به امام اولت فحش بده ببينم سریع...به علی فحش بده...به حسین فحش بده، به خامنه‌ای فحش بده... آرمان چیزی نمیگوید. 🔹با ناخونگیر پوست بدنشو آروم آروم میکند و از او میخواهد فحشاشو تکرار کند. اما آرمان هیچی نمیگوید. انقدر آرمان را میزنند تا بیهوش میشود. وقتی آرمان بیهوش میشود شروع میکنند به رقصیدن و لگد زدن به بدن شهید و از اینکارشان فیلم هم میگیرند. 🔹وقتی میروند یک کارگر افغانستانی که گویا نگهبان یکی از ساختمان‌های اطراف بوده می‌آید و زیر سر آرمان بالش می‌گزارد و روی بدنش پتو می‌اندازد اما زنگ نمیزند به آمبولانس. البته اگر زنگ هم میزد فرقی نمیکرد توی آن شلوغی آمبولانس به آرمان نمیرسید. 🔹وقتی رساندنش بیمارستان، هوشیاری آرمان سه بوده. یکی از رفقا میگفت وقتی رسیدم بیمارستان دستایش را به تخت بسته بودن، شاید برای اینکه اگر به هوش آمد تشنج نکند و همه صورتش ورم کرده بود. نصف روز توی حالت کما می‌ماند و آخر به شهادت میرسد. 🔹تمام این وقایع توسط خود قاتلها فیلم‌برداری شده ولی وقتی از بازپرس پرونده پرسیدیم چرا این فیلمها را قطره چکانی منتشر کردید و فیلم‌های اصلی را منتشر نمیکنید گفت که من توی عمر کاری خودم همچین جنایتی تو ایران ندیده بودم. برای مراعات حال خانواده و شایدم متشنج نشدن بيشتر فضا فیلم‌های اصلی هنوز هم منتشر نشده. البته شاید بعد دادگاه آرمان منتشر بشوند. غریب گیر آوردنت.... صلی الله علیک یااباعبدالله @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چیزی به ظهر نمانده.... شنیدم که فریاد کرد.... ندیدم سری به سرداری مگر بسیار سرها زیر پای او‌... خودستایان تکیه بر اریکه‌ها زده‌اند کتاب خدا را چنان می‌خوانند که سود ایشان است... آنان‌که طَیلَسان زهد پوشیده‌اند، تک پیرهنان را پیرهن بر تن می‌درند آنان که دستار بر سر نهاده‌اند، سر از گردن خداترسان می‌اندازند و آنان که آب بر مردمان می‌بندند، مردمان را آب از لبه تیغ می‌دهند.... این نیست آنچه ما می‌گفتیم.... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
يزيديان می‌پنداشتند که ندایِ هل من ناصر سيدالشهدا (ع) در صحرای كربلا مدفون خواهد شد، غافل كه حيات تاريخی انسان از خونِ شهيد است و خداوند خميره‌‌ وجود مؤ‌منين را از خاک كربلا و خون شهدايش سرشته است ؛ و تا شب و روز باقی است، اين پيوند تاريخی كه مؤ‌منين را به "عاشورا " پيوند می‌دهد در عمق فطرت‌ها بيدار خواهد ماند. "شهید سیدمرتضی آوینی" @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀ما تشنه عشقیم و شنیدیم که گفتند رفع عطشِ عشق فقط نامِ « حسین » است ... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
«إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون» | یآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً.. | خیلی دلم گرفته برایت "حسین".. 🏴 🖤 @mahman11