یک دنیا با تمام
ابر قدرت هایش
کم آورد مقابل
ایــمــان و هــمت تو ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🌷
@mahman11
مسیر افلاڪ
از خاڪ میگذرد
خاڪی شوید
تا آسـمانی شوید ...
#رزمنده_لشکر۳۱عاشورا
#عملیات_بیت_المقدس۲🌷
@mahman11
تو میروی و باز سفر میکنی از مُلک دوچشمم
من تا به قیامت نگران غم چشمان تو هستم
👈سمت راست طلبه شهيد
عليجان زاده، قائمشهر
●تاريخ شهادت ٦٧/٤/٤ ،جزيره مجنون
@mahman11
#خاطرات_شهید
●بچه اولمون قزوين به دنيا اومد. ماه های آخر بارداری رفته بودم قزوين، تا پدر، مادرم مواظبم باشن. در مورد اسم بچه قبلاً با هم حرفامونو زده بوديم. عباس دلش میخواست بچه اولش دختر باشه.
●ميگفت: "دختر دولت و رحمت واسه خونه آدم مياره..." قبل به دنیا اومدن بچه، بهم گفته بود: "دنبال يه اسم واسه بچه مون گرد که مذهبي باشه و تک از کتابی که همون وقتا ميخوندم پيدا کردم: سلما
●تو کتاب نوشته بود، سلما اسم قاتل يزيد بوده. دختری زيبا که يزيد (لعنة الله عليه) عاشقش ميشه. اونم زهر ميريزه تو جامش.
●بهش گفتم که چه اسمی روانتخاب کردم. دليلشم براش گفتم. خوشش اومد. گفت: "پس اسم دخترمون ميشه، سلما گفتم: اگه پسر بود...؟
●گفت: نه ، دختره. گفتم: حالا اگه پسر بوووود؟؟؟ گفت: حسين…اگه پسر بود اسمشو میذاریم حسین. بچه که دنيا اومد. دزفول بود.
●بابام تلفنی خبرش کرد. اولش نگفته بود که بچه دختره ، گمون میکرد ناراحت میشه. وقته بهش گفت، همونجا پای تلفن سجده شکر کرده بود. واسه ديدن من و بچه اومد قزوين.
●از خوشحالی اينکه بچه دار شده بود. از همون دم در بيمارستان به پرستارا و خدمتکارا پول داده بود. يه سبد بزرگ گلايل و يه گردنبند قيمتی هم واسم خریده بود. دخترم سلما دختر زيبايی بود. پوست لطيف و چشای خوشگلی داشت. عباس يه کاغذ درآورد و روش نوشت:
"لطفاً مرا نبوسيد..."خودشم اونقده ديوونش بود که دلش نميومد بوسش کنه.
✍به روایت همسربزرگوار شهید
#سرلشکر_خلبان_شهید_عباس_بابایی
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ بسیار زیبای فتح بستان در عملیات طریق القدس
🖇یاد همه شیرمردان عملیات طریق القدس جاودان
@mahman11
🌹قدرت حقیقی اینجاست!
دستِ خدا با جماعتی است
که بر محور حق گِرد آمدهاند
و اصلاً وحدت جز در میان موحدین
تحقق نمی یابد. با این معیار ؛
بسیج قدرتمندترین ارتش دنیاست.
🌹 شهید سید مرتضی آوینی
#دفاع_مقدس
#سربازان_روحالله
@mahman11
🌹 چهارده سالگی رفت جبهه...
تو گردان مسلم لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود.
شش سال تو جبهه ها بود و بیش از ده عملیات حضور داشت و خط شکن بود.
هفت بار مجروح شد...بهش میگفتن
ابراهیم تو چرا همش مجروح میشی
شهید نمیشی .....؟
میگفت دعای مادر نمیزاره شهید شم...
تو اعزام آخر مادر برایش دعای شهادت کرد و ابراهیم تو جزیره مجنون شهید شد و پیکرش هفت سال بعد برگشت...
#ابراهیم_جهانبین
@mahman11
🌹 جلوی من حرکت میکرد که پام رو گذاشتم پشت پاشنهاش و ناخواسته کف کفشش جدا شد. اتفاق عجیب و غریبی بود؛ توی گشت، پشت عراقیا و پانزده کیلومتر مسیر بازگشت تا مقر خودی! از سر شرم گفتم: «علی آقـا، بیا کفش من رو بپوش.» با خوشرویی نپذیرفت.
🌹 راه به اتمام رسیده بود و اون مسیر پر از سنگلاخ و خاروخاشاک رو، لنگلنگان اومده بود؛ بیهیچ اعتراضی. به مقر که رسیدیم، چشمام به تاولها و زخم پاهاش افتاد. زبونم از خجالت بند اومد. اون هم این حس رو در من فهمید و زبون به تشکر باز کرد. حالا هم شرمنده بودم و هم متعجب. پرسیدم: «چـرا تشـکر؟!» گفت:
«چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کـربلا!
شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید.
تمـام این مسیر برای من روضـه بود؛
روضـهی یتیمـان ابـاعبـداللــه (ع).»
📚 دلیـل / حمید حسام
روایت نابغـهی اطلاعات عملیات #شهید_علی_چیت_سازیان
@mahman11
●مادر شهید یوسف داورپناه (۱۸ ساله اهل سقّز)؛ که سازمان مجاهدین خلق(منافقین) پسرش را اسیر کردن، جلوی چشمان مادرش سرش را بریدند، شکمش را پاره پاره کردن، جگرش را درآوردن و با ساتور قطعه قطعهاش کردن...
●مادر با بدنِ ارباً اربا فرزند، ۲۴ ساعت تنها میماند و خود (مظلومانه)، فرزندش را خاکسپاری میکند!
#شهید_یوسف_داورپناه🌷
#مادران_زینبی
@mahman11
#ڪلام_شهید:
برادران مسئول! كه به طـور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شبـانه روز فعالیت می كنید، به #عدالت در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید.
اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد.
«عدالت را فدای مصلحت نكنید.»
📎پ ن: سردار جاويدالاثر #فاتح_سوسنگرد، #شهيد_على_تجلايى 🌷
● ولادت:٥ مرداد ١٣٣٨ ،تبريز
● شهادت:٢٥ اسفند ١٣٦٣ ،شرق دجله
●عمليات :بدر
#روحش_شاد_و_یادش_گرامی_باد🌷
@mahman11
🌷 معرفی شهید
🍃نام : #شهیدجوادجهانی
🍃تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۱۰/۷
🍃محل تولد:مشهد
🍃 تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۸/۲۰
🍃محل شهادت:سوریه_شمال حلب
🍃محل مزار شهید: مشهدبوستان خورشید
🍃روحشان شاد ویاد ونامشان گرامی🕊✨🌹
《 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 》
@mahman11
💠خصوصیات اخلاقی شهید مدافع حرم جواد جهانی💠
🍃جواد پسری مهربان وبا ادب وپرهیزگار بود.علاقه خاصی به اهل بیت وانجام واجبات دینی داشتند .هنوز به سن تکلیف نرسیده بودند نماز میخواندند. وهیچ وقت نمازشان ترک نمیشد. روزه هایش را هم مرتب میگرفتند. با اینکه مسجد تا خانه دور بود ولی همیشه به مسجد میرفتند در مراسمات دعای ندبه وکمیل حضور داشتند.عاشق شهادت بودند و دوست داشتند مانند حضرت زهرا علیهاالسلام شهید بشوند.وایشان به آرزویشان هم رسیدند واز ناحیه کمر به شهادت رسیدند🌷🌷🌷
#روحشان شاد ویاد ونامشان گرامی 🌹
#راهشان_پررهرو 🌹❤✨
@mahman11
✍قبل از موضوع عراق وسوریه آقا جواد تصمیم داشت جبهه مقاوت اسلامی بپیوندد. در سال۸۷که تروریست ها در پاکستان وافغانستان فعالیت میکردند. آقا جواداز طریق سپاه وبسیج به دنبال اعزام بود.حتی موقعی که سردار ناصری از بچه های اطلاعات در افغانستان به شهادت رسید.پیگیری جواد برای رفتن بیشتر شد.همسرم با آنکه شغل آزاد داشت ودر یکی از بخش های روز نامه خراسان فعالیت میکرد. خیلی دوست داشته عنوان نیروی نظامی در سپاه خدمت کند .بلاخره بعد از دادن تست آمادگی جسمانی در استخدامی سپاه پذیرفته شد.اما در زمانی بود که کارش برای اعزام به سوریه برای بار چهارم درست شده بود برای همین ترجیح داد به دفاع از حرم برود وگفت دوست ندارم مانند مختار بعدا پشیمان شوم که چرا نتوانستم امام حسین علیه السلام را یاری کنم.هر وقت بیایم میتوانم باز هم استخدادم نیروی قدس سپاه شوم ولی دفاع از بیبی زینب (س)شاید دیگر پیش نیاید😔
#نقل_از_همسر_شهید🌹
#نام ویادشان گرامی 🌹
@mahman11
🥀وصیتنامه #شهیدجوادجهانی🌷🌷
🍂من دوست دارم شما خوانندگان وشنوندگان این وصیت نامه را به واجبات وترک محرمات دعوت کنم وتاکید زیاد به خواندن واجب نماز اول وقت که موجب رضای خدا باشد .
🍂دوستان وآشنایان عاشق اهل بیت علیهم السلام هستید ولایت مداری را فراموش نکنیدورهبر جمهوری را تنها نگذارید.که دور شدن از امام خامنه ای موجب خشنودی شیطان یا شیاطین دیگر همچون آمریکایی ها و انگلیسی ها وآل سعود وکنار میشود.
🍂خویشتن را به تذکیه نفس مراقبت ونگهداری کند ونگذارید بدی ها جای خود را به خوبیها در نزد شما عوض کند وشما را از خداوند دور کند.
🍂کمک به همنوع وهمدردی با گرفتارها ودردمندان را سر لوحه کارهای خود قرار دهید .در اینجا اعلام میکنم اگر بهحق کسی ظلم کرده ام از خطا وتقصیر بنده بگذرید.دیگر اینکه خواهرانم حجاب دینی خود را رعایت کنید ومراقب حجاب خود باشید .🌷🌷🌷
《والسلام》
#راهش_پررهرو🌹❤✨
❤شادی روحشان صلوات ❤
@mahman11
#رمان_محمد_مهدی 99
❇️ حاج آقا :در دو رکعت از نافله ظهر و نافله مغرب و نافله شب هم گفته شده که در رکعت اول سوره کافرون خونده بشه و در رکعت دوم سوره توحید (منبع:الخصال / ترجمه فهرى، ج۲، ص: ۳۸۹)
🔰 ساسان: بسیار ممنون حاج آقا، منتظرتون هستیم برای نماز جماعت
🌀 بعد نماز ، آقا هادی و #محمد_مهدی به همراه ساسان سوار ماشین شدن تا ساسان رو به خونه خودش برسونن
چون شب بود و نمیشد تنها بره
تو ماشین آقاهادی گفت: ساسان جان ، امشب خوب بود؟ لذت بردی؟
🔰 ساسان : خوب نبود ، عالی بود !!! واقعا عالی بود ، فکرش هم نمی کردم خدمت به امام زمان (عج) این همه لذت داشته باشه ، از همون بعدظهر که از مدرسه اومدیم و کار رو شروع کردیم و ایستگاه صلواتی برای مردم شربت و شیرینی پخش می کردیم تا الان که تقریبا 15 ساعت میگذره، اصلا نخوابیدم، محمد مهدی هم نخوابید،
اینقدر کار لذت داشته که خوابمون نمی اومد
👈 واقعا چقدر کار برای امام زمان (عج) قشنگه ، باور کنین عمو هادی، اگه بچه های هم سن و سال ما بدونن کار #مهدویت و کار برای امام زمان (عج) چقدر لذت داره و به آدم حال خوشی میده، اینقدر دنبال دیدن این فیلم و اون کلیپ و فلان سایت و بازی های بیخود نمی رفتن
می نشستن برای امام زمان (عج) تلاش می کردن و کار می کردن تا آقا رو از خودشون راضی نگه دارن
👈 من و محمد مهدی دیشب خیلی با هم حرف زدیم ، قول و قرارهایی با هم گذاشتیم که قراره بین خودمون بمونه و تا عمر داریم اجراش کنیم، سر سحری خوردن هم با حاج آقا زیاد حرف زدیم و مطالب خوبی گفتن
سعی می کنم اونها رو هم انجام بدم در حد توانم
👈 ولی ...
✳️ ساسان سرش رو انداخت پایین و انگار بغض گلوش رو گرفته بود و نمی تونست حرف بزنه
🌀 محمد مهدی در حالیکه دستش رو تو دست ساسان گذاشت پرسید: چی شد؟ چرا ادامه نمیدی؟
✳️ ساسان در حالیکه اشک از چشمهاش جاری میشد گفت : ولی خیلی تنهام...
کسی رو ندارم تو خونه که کمکم کنه
کسی رو ندارم که تو خونه برام از امامان و خدا و پیامبر(ص) بگه
پدرم رو که میشناسین ، اصلا این چیزها رو قبول نداره و گاهی با صدای بلند مسخره هم میکنه تا من بشنوم و دست از این اعتقاداتم بر دارم
گاهی هم که شبکه های خارجی برنامه های ضد اسلام دارن، صداش رو زیاد میکنه تا من که تو اتاقم هستم ، صداش رو بشنوم و تحت تاثیر فرار بگیرم.
مادرم هم اعتقاد داره ، اما عمل نداره و اصلا هیچ چیز خاصی از دین نمیدونه تا بخواد به من یاد بده
👈 واقعا تنهام...
دیگه نتونست ادامه بده و گریه اش گرفت...
ادامه دارد...
@mahman11