eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.7هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
7.1هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹دانش آموز ۱۳ ساله کرجی «السلام علیك یا اباعبدالله» گفت و به شهادت رسید🕊🕊 🔹 شهید ۱۳ ساله، هم چکرا علیرضا محمودی پارسا در دوران حضور در جبهه یک‌بار به شدت مجروح شد و پس از بهبودی مجددا به جبهه بازگشت. ◇ وی ۲۷ بهمن سال ۱۳۶۱ مجددا بر اثر اصابت خمپاره و گلوله از ناحیه شکم و سینه به شدت مجروح شد و پس از تحمل دو روز درد شدید در نیمه شب جمعه ۲۹ بهمن سال ۶۱ در حالتی که حضور مقدس ابا عبدالله را بربالین خود احساس می‌کرد و بر ایشان سلام می‌داد جان خود را تقدیم جانان کرد. ◇ علیرضا با شروع جنگ تحمیلی آماده اعزام بود که به علت كمی سن به او اجازه حضور در جبهه های جنگ را نمی دادند. ◇ سرانجام در فروردین سال ۶۱ به جبهه كامیاران رفت بعد از ۳ ماه برگشت و مشغول امتحانات شد و با موفقیت كامل, کلاس دوم راهنمایی را به پایان رساند. ◇ در اول تیرماه، بار دیگر عازم جبهه سومار گردید و در حمله مسلم ابن عقیل با رمز یا اباالفضل علیه السلام از ناحیه سر و گردن و صورت مجروح گردید. ◇ خبر شهادت همسنگر و هم پیمانش او را به شدت متاثر ساخت و دیگر تحمل ماندن را نداشت. ◇ در چند مرحله مجروح شد و در بار آخر طی ۲ روز جراحت درد سختی را بر جان پذیرفت و در ساعت ۲:۳۰ دقیقه نیمه ‌شب جمعه ۲۹ بهمن ماه ۱۳۶۱ با جمله «السلام علیك یا اباعبدالله» به سوی معبود شتافت. @mahman11
🌹می گفت:دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم 🥀یکی از دوستانش می گفت : در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است . فکر کردم نماز می خواند ؛ اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته ، همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت . 🥀جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم . دستم را که روی کتف او گذاشتم ، به پهلو افتاد . دیدم گلوله‌ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده ، آرام بود انگار در این دنیا دیگر کاری نداشت . 🥀صورتش را که دیدم زانوهایم سست شد به زمین نشستم . با خودم گفتم : «این که یوسف شریف است... 🌹سردار شهید: یوسف شریف متولد: اردیبهشت ۱۳۴۲ شهادت: ۱۳۶۴ عملیات: والفجر هشت مسئولیت: جانشین مخابرات لشکر ثارالله کرمان 🌹 @mahman11
🌹هیچ وقت از معنویات حرف نمی زد. تا جایی که می‌توانست آدم را می‌پیچاند که حرفی از زبانش راجع به معنویات نکشی. سلوک معنوی‌اش بسیار مکتوم بود و از هر حرف و یا هر حرکتی که کوچک‌ترین حکایتی از تقوای او داشته باشد، همیشه پرهیز می‌کرد. معامله‌ای را که با خدا کرده بود تا آخر برای همه کتمان کرد و زهدی به کسی نفروخت! 📚از کتاب "تو شهید نمی‌شوی" 🌹شهید مدافع حرم @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 معرفی شهید 🍃نام : 🍃تاریخ تولد: ۱۲۹۲/۹/۱۸ 🍃محل تولد:شیراز 🍃 تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۹/۲۰ 🍃محل مزار شهید: شیراز 🍃محل تحصیل:شیراز،نجف 🍃استادان: محمدکاظم شیرازی، سید ابولحسن اصفهانی 🍃تألیفات: آدابی از قرآن، بهشت جاودان، گناهان کبیره ،قلب سلیم🌹 🍃روحشان شاد ویاد ونامشان گرامی🕊✨🌹 《 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 》 @mahman11
💠خصوصیات اخلاقی شهید دستغیب💠 بزرگ منشی و ساده زیستی ، شیوه اولیاء شهید دستغیب در خانه ای محقر و ساده که بی شباهت به خانه اجداد طاهرینش نبود ، زندگی را بسر می برد و از هرگونه تجملات و مظاهر فریبنده دنیا پرهیز می نمود. ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، تقوی ، زهد ، صبر ، اخلاق حسنه ، قدرت بیان و قلم از صفات بارز وی بشمار می رفت. خوراکش کمتر از یک چهارم نان جوین بود که آن را با مقداری پیاز ، نمک و گاه مختصری پنیر می خورد و از خوردن گوشت پرهیز می نمود ؛ چنانکه ریاضتهای شرعی مداوم ، مجاهدات و ترک شهوات او را ضعیف و رنجور ساخته بود . شبها را با عبادت و تهجد به صبح می رسانید و بسیار روزه می گرفت . عشق به روضه حضرت ابی عبدا... علیه السلام ریشه در جانش داشت و شبهای عاشورا لباس سیاه عزا به تن می کرد. غالباً اول وقت به نماز می ایستاد و در آن هنگام گویی که دیگر در این دنیا نبود. اوقات ایشان یا به عبادت و تلاوت قرآن و ذکر می گذشت و یا به نگارش و یا به کمک و همدردی با نیازمندان . به مردم علاقه زیادی داشت و سروکار ایشان با افراد طبقه 3 جامعه بود که همواره به یاری و حل مشکلات آنها می شتافت. معمولاً خاموش بود و با دقت به سخنان افراد گوش می داد و سخنان درست آنها را می پذیرفت . با دشمنانش نیز رفتاری شایسته داشت و به هیچکس اجازه نمی داد که از مخالفین ایشان بدگویی کند. حتی گاهی با تعریف از مخالفین خود ، آنها را به شگفت می انداخت. وی در محیط خانه منشاء خیر و برکت بود. همسر ایشان در این باره می گوید : « در امور زندگی به من اختیار تام داده بودند . 🌹 @mahman11
  نگاهی به ویژگیهای اخلاقی شهید دستغیب بی تردید بررسی ابعاد اخلاقی بزرگ مردان تهذیب و پارسایی، موقعیت مناسبی برای تأمل، سنجش و ارزیابی برای فرد ایجاد می نماید و به سان چراغی در مسیر تهذیب نفس، فراروی سلوک معنوی پرتو افشانی نموده، الگوی مناسبی برای دست یابی به اهداف مطلوب این مسیر ترسیم می کند. شهید بزرگوار آیت اللّه سید عبدالحسین دستغیب شیرازی، از چهره های درخشان و تابناک عرصه اخلاق و تهذیب نفس است که زندگانی سراسر مبارزه و صفات اخلاقی برجسته او، ارائه کننده الکوی کاملی در بهره گیری از صفات پسندیده و سجایای اخلاقی نیکوست. روز بیستم آذرماه، یادآور عروج عارفانه آن مرد سترگ عرصه تهذیب و حماسه است که این نوشتار تلاش دارد ؛ با نگاهی گذرا به خاطراتی از زندگانی ایشان، به بررسی چهره اخلاقی آن شهید سعید بپردازد. تهجد و شب زنده داری خلوت با معبود و عبادت های نیمه شب، رمز بزرگی از وارستگی شهید دستغیب است، آن گونه که فرزندش حجة الاسلام سید محمد هاشم دستغیب در این زمینه می نویسد: «پدرم چه روزهای گرم تابستان را که به روزه گذرانید و چه شب های سرد زمستان را که با عبادت به صبح رسانید. فراموش نمی کنم که در کودکی، بعضی نیمه شب ها از خواب بیدار می شدم و صدای ناله اش رادر سجده می شنیدم. خودم را به خواب می زدم، اما به زمزمه های همراه با گریه ها و اشک های روانش گوش می دادم. گویا هم اکنون نیز صدایش از اتاق مجاور در گوشم طنین می افکند و آه جان سوزش دلم را می آزاد». توکل به خدا اطمینان و توکل، نشانه بارز مردان خداست. شهید دستغیب در ضرورت دست یابی به این باور سترگ، در یکی از درس های اخلاق خود به جریانی شنیدنی اشاره می کند که به خوبی گویای نفس مطمئن و خدامحور ایشان است. او می گوید: روز اول ماهی که می خواستم شهریه طلاب را واریز نمایم، وقتی پول ها را شمردم و محاسبه نمودم، متوجه شدم که یازده هزار و پانصد تومان کمبود بودجه دارم. دست به دعا برداشتم و گفتم: «خدایا، تو خود می دانی که من دست پیش غیر از تو دراز نمی کنم. اینک هم همچنان بر باور خود هستم و امید و اطمینانم به توست». لحظاتی بیش نگذشت که درب منزل به صدا درآمد. یک نفر برای محاسبه وجوهات شرعی اش مراجعه کرده بود. میزان وجوهات او، بیست هزار تومان بود، اما وقتی می خواست آن را بپردازد گفت: آقا، معذرت می خواهم، بیشتر از این را فعلاً نتوانستم تهیه کنم. وجه را که شمردم، دیدم یازده هزار و پانصد تومان است. نفوذ در دل ها سخن شهید دستغیب چنان تأثیر گذار بود که افراد، شیفته گفتار او می شدند. نوشته اند روزی مردی میانسال که سرو وضعش نشان می داد از عشایر و قبایل شیراز است، نزد مرحوم دستغیب می آید و می گوید مردی است که سال ها سابقه دزدی و شرارت داشته و به جرم سرقت های فراوان، تحت تعقیب و متواری بوده است. او همچنین می گوید که به هیچ وجه اهل نماز و روزه و عمل به تکالیف شرعی نبوده و جنایت های بسیاری را هم مرتکب شده است، اما سخنان شیوا و دل نشین شهید دستغیب که آن را هفته قبل در خطبه های نماز جمعه از طریق رادیو شنیده بوده، او را وادار به تأمل و درنگ در رفتار خود کرده و سبب بیداری او شده است و اکنون نیز آمده تا توبه نماید. @mahman11
« شهید بزرگوار حضرت آیت ا... دستغیب بسیار مقید بودند نماز را اول وقت بخوانند . حتی در مسافرتها و سالیان دراز که خدمت آن بزرگوار بودم بندرت به یاد دارم که سر وقت نماز نخوانده باشند . در یکی از مسافرتهای عمره که خدمت ایشان بودیم ، بلیط هواپیما یکسره برای جده فراهم نشد. بلیط هواپیما از تهران به بیروت و از بیروت به جده تهیه شد. در فرودگاه بیروت بطور ترانزیت چند ساعت ما را نگاه داشتند و نزدیکهای مغرب بود که هواپیما برای پرواز به جده آماده شد. حضرت آیت ا... شهید دستغیب خیلی سعی می کردند اگر میسر باشد هواپیما تأخیر کند تا بشود نماز را سر وقت خواند ، ولی میسر نشد. وارد هواپیما شدیم. در داخل هواپیما زیاد معطل شدیم. ایشان خیلی ناراحت بودند که نماز نخوانده اند . چند مرتبه خواستند پیاده شوند ، گفتند مسافرین همه سوارند ، الان حرکت می کنیم. بالاخره تأخیر هواپیما به قدری شد که حساب کردیم وقتی به جده می رسیم ممکن است وقت نماز گذشته باشد و نماز قضا گردد . حضرت آیت ا... دستغیب با حالت پریشان و ناراحت گفتند : پیاده شویم هر چند هواپیما برود و ما جا بمانیم ، اما درب هواپیما بسته بود. ایشان با حالت توجه مخصوص و سکوت چند دقیقه ای سراپا ایستاده بودند که هواپیما برای حرکت روشن شد. به مجرد روشن شدن هواپیما شعله های آتش از موتور آن نمایان گردید. با عجله هواپیما را خاموش کردند و درب آن را باز کردند و از مسافرین خواستند که هرچه زودتر پیاده شوند. ایت ا... دستغیب با خوشحالی زائدالوصفی با دوستان پیاده شدند و مرتب می فرمودند : « نماز ، نماز » کارکنان هواپیما می گفتند : حداقل 4 ساعت تأخیر داریم تا هواپیما آماده حرکت شود . به مجرد رسیدن به سالن فرودگاه ایشان به نماز ایستادند.🌹 _آیت_الله_دستغیب🌷🌷🌷 @mahman11
حضرت آيت الله هر كس مي خواهد بداند که اگر امام زمان (عج) ظهور فرمايد ، نسبت به ايشان چه موضعي خواهدداشت، ببيند الان با نائب بر حقش چگونه است، اگر توانست مطيع ايشان باشد، اطاعت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم مي تواند بكند . شادی روح و ✨💛
وصيت نامه شهيد دستغيب وصيت نامه شهيد آيت ا... دستغيب از زبان فرزند ايشان: « وصيت ميكنم فرزندان خود را بتقوي و سعي در اينكه واجبي از آنها فوت نشود و مرتكب حرامي نشوند و در هر حال خدا را حاضر بدانند دنيا را محل عبور و آخرت را محل قرار بدانند و اين ضعيف را از دعاء فراموش ننمايند ... راجع به محل دفن چنانچه ميسر شود سمت راست دالان بزرگ مسجد جامع جنب حصير باقي بسيار خوبست اميد است از دعاء عابرين بهره مند شوم و اگر ميسر نشود در حرم سيد مير محمد( ع) نزد مرحوم والد بسيار خوبست .» پس از مرگ من وضع بهم نخورد از ده پانزده سال قبل در اين فكر بودم اين مسجد كه باين صورت رسيده بالاخره من مردني هستم پس از مرگ من بساط بهمن نخورد بفكر افتادم يكي از بنده زاده ها تربيت ديني شود كه از عهده بيايد شكر خدايرا كه بنده زاده آقاي آقاسيد محمد هاشم از همان پس از تكليف و فارغ شدن از تحصيلات جديدش عرض بنده را پديرفت هم هوشش خوب بود الحمد ا... و هم جد در تحصيل علم بود بيش از ده سال است مرتب سطوح را فارغ كرده قسمت مهمش هم پيش خود بنده بود خلاصه سطوح فقه و اصول را، مكاسب و رسائل را، كفايه دوجلدش از اول تا آخر را پيش خود بنده تمام كرده بطوري است كه از عهده تدريسش بر ميآيد و الان بخواهد شروع كند شكر الحمد ا... ميتواند و عازم بودند بروند نجف براي درس خارج خود بنده هم تشويق كردم آماده بودند كه بروند دو سه سالي نجف اشرف از آقايان مراجعه هم استفاده هايي بكنند - منتها گفتم چون بنده نيستم اين يكي دو ماه را بماند كه انشاء ا... جماعت اين مسجد بهم نخورد و بعداً بروند نجف اشرف و تكميل نمايند برگردند پس از مردن ما اينجا انشاء ا... جماعت برقرار باشد. 🕊 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
107 ❇️ محمد مهدی : پیشنهاد من این هست که یه سری کتابهای خوب و عالی رو هر کدوم جداگانه بخونیم و بعدش بیایم برای همدیگه اون کتاب رو توضیح بدیم. اینجوری خیلی بهتره و فواید زیادی هم داره 🔰 ساسان : چی ؟ برای هم توضیح بدیم ؟ چه جوری ؟ اصلا اینکه میگی فایده زیادی داره میشه بگی مثلا چی؟ ❇️ محمد مهدی : نگاه کن ، میریم تحقیق می کنیم و کتابهای خوبی که به درد ما میخوره رو پیدا می کنیم، تو هر موضوعی ، چه دینی چه تاریخی چه اطلاعات عمومی و.. بعدش با هم تقسیم کار می کنیم ، مثلا من یه کتاب رو میخونم و خودت هم یه کتاب دیگه رو 👈 بعد که خوندیم میایم برای همدیگه از کتابی که خوندیم توضیح میدیم، مثلا من میگم این کتابی که خوندم این مباحث و موضوعات رو داره و اینطوری توضیح داده و این مطالب داخلش نوشته شده 👈 این کار ... 🔰 ساسان : شرمنده پریدم وسط حرفت ، اما این که میگی شدنی نیست، اصلا نمیشه ❇️ محمد مهدی : چرا نمیشه ؟ مشکلش کجاست؟ 🔰 ساسان : من اصلا بلد نیستم توضیح بدم یک چیزی رو ، راستش خجالت می کشم حتی برای تو هم بخوام توضیح بدم خجالت میکشم ، اصلا نمی تونم ، 👈 بعدش هم اینکه یک کتاب رو خوب بخونم و یاد بگیرم و بیام توضیح بدم هم بلد نیستم ، من فقط در حد خودم می خونم و یاد می گیرم، اما اینکه بخوام برای کسی دیگه یاد بدم اصلا نمیتونم !!! ❇️ محمد مهدی : خب نذاشتی حرف من تمام بشه دیگه! داشتم همین رو می گفتم . 👈 میگم این کار فواید زیادی داره،از جمله اینکه:
108 👈 میگم این کار فواید زیادی داره،از جمله اینکه: 1️⃣ کتاب خوندن رو منظم و با برنامه میکنه ، چون قبلش قرار میذاریم که این کتابها باید در این بازه زمانی خونده بشه. 2️⃣ چون میخوایم برای همدیگه توضیح بدیم ، پس باید کتاب رو خوب خوب بخونیم و نکات مهمش رو قشنگ یاد بگیریم 3️⃣ کم کم بیان مطلب مطلب ما هم درست میشه، یعنی قدرت و تسلط سخنرانی کردن و توضیح مطلب ما باز میشه و میتونیم به راحتی و با زبان گویا و روشن از عقیده خودمون دفاع کنیم 4️⃣ استرس سخنرانی کردن و صحبت در بین جمع هم از بین میره کم کم یعنی همون چیزی که الان گفتی ازش میترسی 5️⃣ از همه مهمتر اینکه تو وقت ما صرفه جویی میکنه 👈 حالا متوجه شدی ساسان ؟ همه اینها از فواید این کار هست ، کار واقعا عالی ای میشه اگه قول بدی انجامش بدیم 🔰 ساسان : خیلی عالیه ، خیلی ، دمت گرم با این پیشنهاد عالی ، چشم ، حتما حتما حتما این کار رو می کنم 👈 حالا از کدوم کتاب شروع کنیم ؟ ❇️ محمد مهدی : فکر اونجاش رو هم کردم داداش ! 👈 من از کتاب 50 درس اصول عقائد آیت الله مکارم شیرازی شروع می کنم ، که کتاب خوبی هست برای قوی کردن پایه ها و مبانی اعتقادی ما نوجوان ها و ویژه سنین ما نوشته شده، چون پدرم گفته تا مبانی اعتقادی خودتون رو قوی نکردین به موضوعات دیگه سرک نکشین که احتمال انحراف زیادی هست. اما اگه مسائل اعتقادی ما درست بشه ، رو موضوعات دیگه بهتر می تونیم کار کنیم 🔰 ساسان : خب پس یعنی تو باید این کتاب رو بخونی و بعدش برای من تعریف کنی و مطالبش رو توضیح بدی، آره؟ حالا من چی باید بخونم ؟ ❇️ محمد مهدی : آره ، من وقتی خوندم برات توضیح میدم تو هم باید کتاب " جهت نما " رو بخون ، از حاج اقا قرائتی هست ، سوالات و پاسخ هایی هست درباره امام زمان (عج) 👈 این کتاب رو بخون و بعدش برای من تعریف کن ، کتاب خوبیه ، خودم نخوندمش هنوز ، اما حاج اقا عسکری میگفت با خوندنش جواب خیلی از سوالاتی که درباره امام زمان (عج) دارین رو به دست میارین ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی ‌@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
44.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان عجیب شهادت شهید مصطفی صدرزاده(سیدابراهیم) در روز تاسوعا🖤💔😔😭😭 با حال خوب ببینید منم دعا کنید 🪴 @mahman11
📌 قهرمانان شهید قله های بازی دراز (بازوی ولایت) را بشناسیم 🔷️ ۲۰ آذر ۱۳۶۰ (عملیات مطلع الفجر) سالروز شهادت غلامعلی پیچک ، فرمانده عملیات بازی دراز ، مجاهد پیشتاز مسلح در مبارزات مخفی در دوران شاه، معلم و دانشجوی انرژی هسته ای در قبل از انقلاب، مبارزه با گروهک های تجزیه طلب در مناطق کردنشین ، فرمانده عملیات درغرب کشور هستیم. 🔻 در عکس دستخط رهبر انقلاب درباره شهید پیچک بر روی عکس یادگاری که در جماران در دیدار فاتحان بازی دراز با امام امت (۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۰) گرفته شده را می‌بینیم. ◇ در آن روز کوچه های جماران پر بود از رزمندگانی که شوق دیدار امام در دلشان آتشی برافروخته بود ◇ با اشاره ای را با آستین خالی و را با جراحت گردن صدا زد تا واردحیاط شده امام را دیدندکه پشت نرده های ایوان با آن قبای طوسی و عرقچین سیاه،درحالیکه شمد سفید تا شده ای روی پاهایش انداخته،مثل همیشه آرام روی صندلی کوچکی نشسته است. ◇ پیچک، علی طاهری، عباس شعف، موحد دانش و ،آه که آن چند ثانیه‌ای که برایش چندماه زحمت کشیده بودند و به اندازه چندسال از زندگیشان می‌ارزید چه زود گذشت. ◇ وبعد وزوایی بود که در کسوت یک سرباز در محضر امام درجمع همرزمانش ایستاده گزارش عملیات را به تمامت و زیبایی قرائت کرد،گزارشی که درپایان پیشنهاد میکرد بعد ازین میتوان نام قله های بازی دراز را بازوی ولایت فقیه نامید @mahman11
35.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 ما لشکر هابیلیان آماده‌ایم ..آماده‌ایم... 🔹 کاری از دوستان شیرازی 🎼 شاعر: • سیدمحمدامین جعفری حسینی • هاشم کرونی 🎶 شاعر عربی: • علی حاتمی 🎙مداحان: • محمدجواد توحیدی • محمدرضا همتی • محمدصادق البرزی • حسن دهقان 🎹 تنظیم و میکس: 👤 کارگردان: • آرمان بذله ◇ تهیه شده در حوزه هنری انقلاب اسلامی استان فارس با همکاری پادگان آموزشی احمد ابن موسی (ع) @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂ما گریه‌ای از جنس بهاران داریم ما گریه از این دست، فراوان داریم... 🍂ما هرچه سرافرازی و سرسبزی را از برکت خون این شهیدان داریم... 🍃 پنجشنبه و‌‌ یاد ‌شهدا با ذکر صلوات🍃 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا