eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
111 ✳️ حاج آقا : و چقدر خوب هم هست که معلم های شما بچه ها هم تو مدرسه این طرح رو برگزار کنن ، از کلاس ابتدایی هم شروع بشه ! 👈 یعنی کتابهای خوب مناسب اون سنین سر کلاس توسط معلم ها معرفی بشه و هر کدوم از بچه ها مسئول خوندن یه کتاب بشن و بعد خوندن بیان سر کلاس اون رو برای بچه های دیگه تعریف کنن 👈 حتما خودتون هم یادتون هست که وقتی کلاس اول بودین ، چقدر برخی بچه ها خجالتی بودن ، حتی بعضی ها این اخلاق رو در کلاسهای بالاتر هم داشتن ، اگه این طرح اتفاق بیوفته ، خیلی از این مشکلات دیگه پیش نمیاد ، جدای از اون که سطح علمی بچه ها هم بالا میره 🌀محمد مهدی : بله حاج اقا ، پدر منم وقتی من تازه خوندن رو یاد گرفته بودم همین کار رو کرد، به من گفت هر کتابی که برات میخرم رو اگه خوب بخونی و بیای برای من و مادرت توضیح بدی، یه جایزه خوب داری 👈 اینطوری منم تشویق میشدم به کتاب خوندن ✳️ حاج آقا : بله ، ماشاالله آقا هادی تو این زمینه ها خیلی فعاله ، خودش هم اهل علم هست و قطعا پسرش رو هم همینطوری بار میاره ، ایکاش همه پدر و مادرها همینطوری باشن و از همون کلاس اول که بچه شون خوندن رو یاد میگیره ، به بهانه جایزه دادن هم که شده ، بچه هاشون رو سرگرم مطالعه کنن 👈 آدم بعضی جوان ها رو میبینه که املای درست کلمات رو هم نمی دونن ، خیلی غصه میخوره ، 👈 من خودم یه بار اداره ای رفته بودم، اونجا یک جوانی که لیسانس هم داشت اومده بود و کار داشت، اون کارمند مربوطه بهش گفت درخواستی که داری رو به صورت نامه اداری بنویس تا من بدم به آقای رئیس 👈 باورتون نمیشه بچه ها ، اون جوان رو کرد به اون کارمند و گفت نامه اداری رو چطوری می نویسن؟؟؟ 👌 اگه این افراد کتابخون بودن و از سن شماها عادت میکردن به کتاب خوندن ، اینجوری دچار مشکل نمی شدن 👈 راجع به سخنرانی هم همینه، هرکس کتاب های بیشتر و با موضوعات مختلفی بخونه ، بهتر میتونه سخنرانی کنه. ادامه دارد.. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ساخت ۳۰۰ هزار قطعه هواپیما در داخل کشور ♦️رئیس سازمان هواپیمایی کشوری:شرکت‌های دانش‌بنیان تاکنون ۲۰۰۰ قطعه مختلف هواپیما را طراحی و آنها را مطابق با استانداردهای مربوطه ساخته‌اند. ♦️تاکنون ۳۰۰ هزار قطعه هواپیما توسط این شرکت‌ها تولید و عرضه شده است. @mahman11
🔴تصاویری از نسل جدید پهپاد شاهد 129 ♦️که جزئیات بیشتری از جمله محل نصب چتر فرود اضطراری و آنتن ارتباط ماهواره ای بر روی آن مشخص است، باتوجه به هزینه تولید قابل توجه، تیراژ تولید پایین و بودجه محدود عمده پهپادهای جدید نیروی هوافضا به مکانیزم بازیابی اضطراری با چتر تجهیز شدند. @mahman11
🌹 ارادت شهید سید مرتضی آوینی به مادرش حضرت زهرا (س) 🔹احتمالاً زمستان سال ۶۸ بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پُر بود از هنرمندان، فیلمسازان، نویسندگان و... در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه، داشت به حضرت زهرا (س) بی‌ادبی می‌شد. 🔹من این را فهمیدم لابد دیگران هم همین‌طور، ولی همه لال شدیم و دم برنیاوردیم! با جهان‌بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم. طرف هنرمند بزرگی است و حتماً منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم، اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند و داد زد: خدا لعنتت کند! چرا داری توهین می‌کنی؟! 🔹همه سرها به سویش برگشت در ردیف‌های وسط آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی. کلاهی مشکلی بر سرش بود و اورکتی سبز برتنش. از بغل دستی‌ام (سعید رنجبر) پرسیدم: آقا را می‌شناسی؟ گفت: سیدمرتضی آوینی است. 📚منبع: کتاب «شهید فرهنگ» @mahman11
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 🌴نام گل بردی و بلبل گشت خاموش ای بلال 🌴مادر مظلومه‌ی ما رفت از هوش ای بلال 🎙 @ranggarang
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 🌴یه خونه بود یه خونواده 🌴خونه‌ی کاگلی و ساده 🎙 @ranggarang
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 🌴مسافر از دریا به ساحلش می‌رفت 🌴مجنون می‌دید لیلی با محفلش می‌رفت 🎙 @ranggarang
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 🌴دم علی آه علی 🌴خسته‌ترین مرد علی 🎙 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚یاس بی نشان علـــــــے💚 🎤حاج سید مجید بنی فاطمه 🎼دنيا وقتي مادر نباشه، دنيا نميشه" ‌ @mahman11
💠حضور حضرت زهرا سلام الله علیها در عروسی شهید پور طلبه شهید مصطفی ردانی پور برای عروسی اش علاوه بر میهمانان ، یک کارت دعوت نیز برای حضرت زهرا سلام الله علیها می نویسد و به ضریح حضرت معصومه سلام الله علیها می اندازد ، شب حضرت زهرا سلام الله علیها را در خواب می بیند که به عروسی اش آمده ، شهید ردانی پور به ایشان می گوید: خانم ! قصد مزاحمت نداشتم ، فقط می خواستم احترام کنم. حضرت زهرا سلام الله علیها پاسخ می دهند: «اقا مصطفی ! ما اگر به مجالس شما نیائیم به کجا برویم؟❣️ @mahman11
عجیب با حضرت زهرا(س) 🌴به مناسبت شهادت 👈سید کاظم حسینی میگه من معاون بودم، اصلا بچه ها نمی تونستن سرشونو بلند کنن، یه دفه دیدم شهید برونسی بیسیم چی و پیک و همه رو ول کرد و رفت یه جاافتاد به سجده، رفتم دیدم آروم آروم داره گریه می کنه، میگه یا زهرا مدد، مادر جان مدد... 🌷بهش گفتم حالا وقت این حرفا نیس ، پاشو فرماندهی کن بچه های مردم دارن شهید میشن، میگفت شهید برونسی انگار مرده بود و اصلا" توجهی به این خمپاره ها و حرفهای من نداشت. گفت بعد از لحظاتی بلند شد و گفت: سید کاظم گفتم بله، گفت سیدکاظم اینجا که من ایستادم قدم کن، 25 قدم بشمار بچه های گردان رو ببر سمت چپ، بعد 40 قدم ببر جلو.🌴 گفتم بچه ها اصلا" نمیتونن سرشونو بلند کنن عراقی ها تیربارو گرفتن تو بچه ها. چی میگی؟ گفت خون همه بچه ها گردن من، من میگم همین. گفت وقتی این دستورو داد آتیش دشمنم خاموش شد، 25 قدم رفتم به چپ، 40 قدم رفتم جلو، بعد یه پیرمردی بود توی گردان ما خوب آرپیچی می زد، یه دفه شهید برونسی گفت فلانی آرپیچی بزن، گفت آقای برونسی من که تو این تاریکی چیزی نمی بینم گفت بگو یا زهرا و شلیک کن. می گفت : یا زهرا گفت و شلیک کرد و خورد به یه تانک و منفجر شد.🔥 🌴 تمام فضا اتیش گرفت و روشن شدفضا، گفت اون شب 80 تانک دشمن رو زدیم و بعد عقب نشینی کردیم. چند روز بعد که پیش روی شد و رفتیم شهدا رو بیاریم، رفتم اونجا که شهید برونسی به سجده افتاده بود و می گفت یا زهرا مدد، نگا کردم دیدم جلومون میدون مین هست.🌹 قدم شماری کردم 25 قدم به چپ دیدم معبریه که دشمن توش تردد می کرده 🌷 اگر من 30 قدم می رفتم اونورتر توی مین ها بودم 40 قدم رفتم جلو دیدم میدان مین دشمن تموم میشه رفتم دیدم اولین تانک دشمن رو که زدن فرمانده های دشمن با درجه های بالا افتادن بیرون و کشته شدن. 💐 شهدا رو که جمع کردیم برگشتیم تو سنگر نشستم، گفتم آقای برونسی من بچه ی فاطمه ام ، من سیدم، به جده ام قسم از پیشت تکون نمی خورم تا سِرّ اون شب رو بهم بگی، تو اون شب تو سجده افتادی فقط گفتی یا زهرا مدد، چی شد یه دفه بلند شدی گفتی 25 قدم به چپ؟ 40 قدم جلو، بعد به آرپیچی زن گفتی شلیک کن؟ شلیک کرد به یه تانک خورد که فرماندهان دشمن تو اون تانک بودن ؟ قصه چیه؟ 🌴گفت سید کاظم دست از سرم بردار گفتم نه تا این سِرّ رو نگی رهات نمیکنم، گفت میگم ولی قول بده تا زنده ام به کسی نگی گفتم باشه گفت تو سجده بودم همینطور که گفتم یا زهرا مدد، (توعالم مکاشفه) یه خانومی رو دیدم به من گفت چی شده؟ 🌴گفتم بی بی جان موندم؛ اینا زائرین کربلای حسین تو هستند، اینجا موندن چه کنم؟ گفت آقای برونسی جلوت میدون مینه، حرکت نکن، 25 قدم برو به سمت چپ، اونجا معبر دشمنه، از اونجا بچه ها رو 40 قدم ببر جلو میدون مین تموم میشه فرمانده های دشمن یه جا جمع شدن تو تانک جلسه دارن آرپیچی رو شلیک کن ان شاء ا... تانک منفجر میشه و شما ان شاء ا... پیروز میشی... 🌴 @mahman11
🌹هنوز هیچ مسئولی را ، مثل تو خاکی ندیده‌ام ... . @mahman11
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 🌹تصویری خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای شنیدنی از حماسه خوان جبهه ها 🎙هر رمز پیروزی بود با نام زهرا ، قربان زهرا رزمنده شو آماده در ایام زهرا ، قربان زهرا جان ها فدای نام نیک دل نشینش قربان گفتار حماسه آفرینش ختم رسل بوسیده دست نازنینش زیرا لسان حق  بود در کام زهرا نامی که هر رزمنده را ورد زبان است نیروی اطمینان قلب عاشقان است نور و صفای سنگر نام آوران است سرباز قرآن جرعه نوش جام زهرا در جبهه ها فریاد یا زهرا بلند است هر نیمه شب این نغمه ی شیوا بلند است یا فاطمه در سنگر و صحرا بلند است دل ها بسوزد آه شب هنگام زهرا اولاد زهرایند سربازان اسلام تا گاه پیروزی نمی گردند آرام از مادر والای خود بگرفته الهام در یاری قرآن شده هم گام زهرا آرند یاد از سینه ی مجروح مادر ریزند خون دیده بر دامان سنگر دست عزا کوبند این ایام بر سر شام و سحر گریند بر آلام زهرا در سوگ بانوی دو عالم سوگوارند این روزها از داغ مادر اشک بارند سوی حسین این جان نثاران ره سپارند یا هم نوا گردند با ایتام زهرا قربان زهرا... @mahman11
آقا جواد یه اخلاقی داشت که از روح بزرگش نشأت می گرفت. جاهایی که باهاش بودم گه گاه می دیدم کسی دست نیاز به سمتش دراز می کنه، دست خالی بر نمی گشت. یک بار در بازار کربلا غذا خوردیم که شخصی آمد و گفت: من گشنه هستم او همه ی آنچه برای خودمان سفارش داده بود بدون کاستی برایش سفارش داد. بهش گفتم: آخه تو از کجا میدونی یارو فیلم بازی نمی کنه؟ گفت: من به فیلمش کاری ندارم، مگه وقتی ما از خدا چیزی می خواهیم او نگاه می کنه که ما لیاقتش را داریم یا نه؟ خدا کریمه و به کرمش می بخشه نه لیاقت ما. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mahman11
🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷 کنارپسر بچه نشستم وگفتم:چی شده عزیزم؟چرا گریه میکنی؟اسمت چیه عزیزم؟؟ پسرک:ف ف فیصل هستم....خرگوشم رامیخوام,مادرم رامیخوام... بغلش کردم وگفتم:خوب گریه نکن الان باهم میگردیم وخرگوش ومادرت راباهم پیدا میکنیم. فیصل کوچک انگار که من معجزه گر قهاری هستم ,محکم گردنم راچسپید وگفت:باشه گریه نمیکنم حالا بریم پیداشون کنیم من:خوب حالا بگو خونه تان کدوم طرفه؟ فیصل:نمیدونم.... من:خوب بگو از کدوم طرف اومدی؟ فیصل قسمت بالای خیابان را نشان داد وما حرکت کردیم. هرکوچه ای که رد میشدیم ,میبردمش سرکوچه وخوب همه جا رانشانش میدادم ومیگفتم :هیچ کدام خونه شما نیست؟؟ وهمه اش جواب فیصل نه ...بود. کم کم سروکله ماشینها ومغازه دارها هم پیدا میشد ومن مجبور میشدم بااحتیاط بیشتری حرکت کنم,همینجور که میرفتم گردن فیصل روی شانه ام افتاد ,متوجه شدم بچه خواب افتاده. حیران وسرگردان ماندم که چه کنم که ناگهان یک تویوتای دوکابین که پشتش یک تیر بار بود جلوی من به شدددت ترمز کرد...فهمیدم ماشین مجاهدان داعشی هست. رنگ از رخم پرید ومحکم فیصل راچسپیدم.. که ناگهان راننده تویوتا... ادامه دارد.... @mahman11