eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.4هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸 جاری شده باز در حرم خون شهیدان 🇮🇷 حاج قاسم سلیمانی : امروز قرارگاه حسین‌بن‌علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می مانند @mahman11
128 👌 اما نکته مهمی که درباره شب قدر باید بگم این هست که امشب و این ایام ، همانطور که به خاطر شهادت امیرالمومنین (ع) ، مختص ایشان هست، از طرفی اختصاص به امام زمان (عج) هم داره این نکته مهم کمتر گفته شده 👈 شما اگر امشب که شب قدر هست ، نگاهی به سخنرانی های پخش شده از تلویریون کنید ، می بینید که خیلی کم سخنران های محترم به امام زمان (عج) اشاره می کنند ، در حالیکه امشب شب ایشون هست حالا شاید سوال کنید چطور؟ 🔰 نگاه کنین بزرگواران، ما طبق عقائد خودمون باور داریم که در این شب عزیز ، تقدیرات یک ساله ما نوشته میشه، البته باید بگم این به معنی جبر نیست، این به این معنا نیست که ما تا سال بعد هیچ اختیاری نداریم و هرچی دعا بکنیم بی فایده هست و... نه ، اصلا به این معنا نیست در هر زمانی از زندگی ، هر فردی با هر گرایش و مذهبی ، قصد تلاش داشته باشه و تلاش و کوشش کنه برای رسیدن به هدفش ، قطعا بهش میرسه، این وعده قرآن هست که خدا می فرماید " انسان چیزی جز سعی و تلاشش نیست" در این آیه خدا می فرماید ، انسان نمیگه مومن یا مسلمان یا... بلکه کلا هر انسانی ، اگر تلاش کنه ، به موفقیت میرسه ❇️ اینکه گاهی بعضی از شما مومنین سوال می کنین فلان فرد که اصلا دینی نداره ، چرا موفق شده ، دلیلش همین هست چون تلاش کرده ، و خدا تلاش هیچکسی رو بی جواب نمیگذاره 👈 پس یادتون باشه ، درسته که تقدیرات اعمال یکساله ما امشب نوشته میشه، اما ما در طول سال این اختیار رو داریم که هر زمانی که بخواهیم ، با تلاش و کوشش خودمون ، سرنوشت خودمون رو تغییر بدیم 👈 ما انسان ها ، قدر خودمون رو نمی دونیم بی استعداد ترین افراد با تلاش و کوشش به همه جا رسیدن، هر کسی به موفقیت های علمی یا شغلی یا... رسید ، لزوما آدم با استعدادی نبود، بلکه تلاشش زیاد بود شما اگر مصاحبه افراد برتر کنکور و مسابقات علمی رو هم بخونین، متوجه میشین که همه اونها این طور نبود که دارای نبوغ ویژه ای باشن ، نه خیلی از اونها حتی در مدارس استعداد درخشان هم نبودن، اما با تلاش و کوشش به این جایگاه رسیدن این از این مطلب 🔰 اما درباره امام زمان (عج)... ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 حال‌وهوای مدارس کرمان در اولین روز کلاس درس پس از جنایت تروریستی 😭🥀💔 همیشه حاضرید 🙂✌️ اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ @mahman11
23.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بدون تعارف با خانواده‌ای که بیشترین شهید را در انفجار تروریستی گلزار شهدای کرمان دارد. @mahman11
🌹 ای برادر کجا می روی؟ کمی درنگ کن! آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد یا نه؟ ما نظاره گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد... نوشته ای بر مزار شهید رضا نادری 📚 کمی درنگ کن. اثر گروه شهید هادی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مراسم الحاق ناو ابومهدی و ۱۰۰ شناور موشک‌انداز تندرو به نیروی دریایی سپاه @mahman11
🌹 ١٦ دی ماه سالروز شهادت شهید سید حسین علم الهدی شهید دانشجو گرامی‌باد .... شب قبل شهادتش، یاران همیشگی دور او را گرفته بودند؛ «یونس شریقی»، «جمال دهشور»، «قاسم نیسی»، «حسن بوغدار»، «حسین احتیاطس» و... . حسین گفت: «بچه‌ها! آب گرم داریم؟» دوستش گفت: «آب گرم می‌خواهی چیکار؟» گفت: «می‌خواهم حمام کنم». ♦️دوستش با تعجب پرسید: «تو این سرما؟» و بلافاصله اضافه کرد: «فردا عملیات است. حسابی گرد و خاک بلند می‌شود. خاکی می‌شوی.» گفت: «می‌دانم.» دوستش گفت: «و با این حال باز می‌خواهی حمام کنی؟ مگر قرار است بروی تهران؟» حسین زد زیر خنده. از ته دل می‌خندید. آن‌قدر خندید که همه به خنده افتادند. بعد ساکت شد و گفت: «فردا به تهران نمی‌روم، به جای مهم‌تری می‌روم.» «کجا؟»، «ملاقات خدا». 🌹شادی روحش صلوات.... @mahman11
⭕️تفاوت زن شهید و زن کومله در همین است 🔹همانقدر که مرگ مهسا امینی باعث باز تولید خشم، نفرت، شکاف اجتماعی شد، همانقدر که ترس را وارد دل یک عده کرد که جرات دفاع از حق را هم نداشتند. همانقدر که در مرگ مهسا غبار تردید و شبهه جامعه را فرا گرفت و حتی خواص مسیر اشتباهی را انتخاب کردند. همانقدر که مردم را مقابل مردم قرار داد و از جوانانی چون رهنورد قاتل ساخت. برعکس خون شهید قلب‌های مردم جامعه را به هم نزدیک کرد. همه نقطه‌ی مشترکی یافتند تا از وطن و هموطن دفاع کنند. حتی همانها که در فتنه زن زندگی فریب امثال علی‌کریمی ها را خورده بودند، از نورانیت شهدا بیدار شده و خود دست به قلم شده‌اند و امثال علی کریمی‌ها را محکوم می‌کنند. آری این تفاوت زن شهید با زن کومله است‌. ✍عالیه سادات @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎥 9 نفر از اعضای خانواده‌اش در حادثه کرمان به شهادت رسیدند. کلام حضرت زینب را می‌گوید، زمانیکه ابن زیاد با پوزخند و کنایه گفت کارخدا را با برادر و خاندانت چگونه دیدی، فرمود: ما رأیت الا جمیلا . . . جز زیبا چیزی ندیدم . 💢این داغدار حادثه کرمان هم در جواب کنایه آمیز بیشرفان که میگویند حاج قاسم عزیزانتان را گرفت می‌گوید جز زیبایی چیزی ندیدم. . @mahman11
🌹شما ای امت حزب الله به هوش باشید که جانشین برحق مهدی''عج'' در این عصر و زمان خمینی روح الله است؛ همانطور که کلام خدا و ولی او برای هر مسلمان و شیعه و من حجت است: فرمان خمینی نیز برای همه ما حجت است. «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌷 لاله‌ای از لاله‌زار بهبهان 🌹شهید: سید فضل الله ژاله دهدشت تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۹/۷ محل تولد: بهبهان تاریخ مجروحیت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۰ محل مجروحیت: جاده شهید صفوی شلمچه تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۲/۵ محل شهادت: بیمارستان بقیه‌الله تهران نحوه شهادت: بمباران شیمیایی نام عملیات: کربلای پنج محل مزار: گلزار شهدای بهبهان @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشت نفر کنار حاج قاسم... ⭕️ من جز زیبایی چیزی نمیبینم... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «مادر، من تازه قد کشیدنت رو دیده بودم» 🏴چند دقیقه پر اشک پای درددل بازماندگان حادثه تروریستی کرمان 🚫اگر ناراحتی روحی و قلبی دارید، لطفا این تصاویر را نبینید. @mahman11
"رمان 💞 موقع جمع کردن میز، رها همانطور که پشت به مردها ایستاده و ظرف ها را تمیز میکرد و در سینک می گذاشت گفت: به نظرتون هیچ وقت مشکلات و فراز و نشیب های زندگی تموم میشه؟ برگشت و نگاهش را به نگاه صدرادوخت: همین چند وقت پیش بود که رامین اومد و قصد خراب کردن زندگیمون رو داشت! رفتن آیه و ارمیا و حاج علی! معصومه و آزادی و مهدی که ممکنه از پیش ما بره! الانم رویا! کی بازی تموم میشه؟ احسان گفت: بهتره من برم. شب خوبی بود. صدرا مقابل رها ایستاد: هیچ وقت تموم نمیشه! مهم اینه که پشت به پشت هم جلو بریم! کم نیاریم! اگه یکی کم آورد، اون یکی دستش رو بگیره! زندگی جریان داره! مهم اعتماد و علاقه است! مهم ایمان و ایستادگی ماست! رویا یک اتفاق فراموش شده است! رها سر به زیر شد و پرسید: هیچ وقت پشیمون نشدی؟ صدرا بدون تردید گفت: معلومه که پشیمونم! رها لب گزید تا لبان لرزانش را صدرا نبیند اما دید. دید و لبخند زد و صدایش رنگ محبت گرفت: هزاران بار حسرت خوردم. قطره ای اشک روی صورت رها فرودآمد. صدرا قطره اشک را با سرانگشتش گرفت: حسرت خوردم که ای کاش جور دیگه با تو آشنا میشدم. جور دیگه با هم ازدواج میکردیم! رها نگاه پر آبش را به نگاه خندان صدرا دوخت و صدرا باز هم ادامه داد: کاش برات بزرگترین جشن عروسی رو میگرفتم. کاش بهترین ماه عسل رو برات مهیا میکردم! تو لایق بهترین ها بودی و هستی! حسرت خوردم که پدرم تو رو ندید، سینا تو رو ندید! حسرت روزهایی از عمرم رو میخورم که بی تو گذشت! حسرت لحظه هایی که تو رو داشتم و ندیدمت و دنبال رویایی پوچ رفتم!تومنو از منیّت رها کردی! تو منو از خودبینی رها کردی! تومنو بند خدا کردی!توبهترینی رها حسرتم اینه که حسرتهای زیادی به دلت‌گذاشتم ِروز آمد و کار و فعالیت آغاز شد. در خانه زهرا خانم و رها. رهایی که چند وقتی بود، فعالیتش را به کمک های داوطلبانه برای مراکز بهزیستی وسالمندان محدود کرده بود. امروز مادر و دختر مانده بودند. زهرا خانم در حال پوست کندن سیب بود که بغضش شکست. رها مادر را آغوش گرفت. رها: چی شده مامان؟ زهرا خانم: دلم برای حاج علی تنگ شده. دلم برای آیه تنگ شده. دلم برای ارمیا تنگ شده. این سالها به همشون اخت گرفته بودم! با حاج علی تازه فهمیده بودم زندگی میتونه زیبا باشه. ِ مادر را نوازش کرد: منم دلم تنگه! حاج علی پدر بود. ٱیه درخواهری سربود. ارمیا برادر بود. منم گاهی دلم میخواد بترکه! زینب رو که میبینم، ایلیا رو که میبینم، دلم آتیش میگیره براشون. زهرا خانم گله کرد: کاش لااقل حاجی بود، من با این بچه ها چکار کنم؟ حاجی که رفت پشتم خالی شد. چرا خدا خوشبختی رو اینقدر دیر به من نشون داد و زود گرفت؟ رها دلداری داد: خیلی از مردم هیچ وقت طعم خوشبختی رو نمیچشن! خیلی از مردم در حسرت میمیرن. این سالها که خوشبخت بودی، آرزوی خیلی هاست. الان خیلی چیزها داری که زمان زندگی با بابام نداشتی. الان حداقل یک حقوق داری که مستقل باشی و نیاز به کسی نداشته باشی! حاجی و آیه یک خونه براتون گذاشتن که بی سقف نباشید! بچه ها هم که هر کدوم حقوق پدراشونو میگیرن و خرج زندگیتون لنگ نمیمونه! نگران بچه ها نباش! ما هستیم! سیدمحمد هم هست! این بچه ها امانت های مهم ما هستن. زهرا خانم گفت: چند روزه گوشی زینب زنگ میزد و زینب جواب نمیداد. نگران بودم که کی هست و چکار داره. دختر جوانه و آدم میترسه خب. 🌷نویسنده:سنیه_منصوری ادامه‌ رمان ‎‎‌‌‎@mahman11
🌷🕊🍃 ✨‌جـاذبـہ‌هـا‌... همیشہ‌روبہ‌پایین‌نیستند..! کافۍٖ‌است‌،‌پیشانیت‌بہ‌خاک‌باشد بہ‌سوۍآسمان‌خواهۍ‌ٖ‌رفت...🕊 🥀🕊 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باد هم کم نکند سوز دل صحرا را قطره‌ای عشق به آتش بکشد دریا را این ترک خورده دلم، وحشت این را دارد که بمیرد و نبیند پسر زهرا را😔 @mahman11