eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.3هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قایقها به گل نشسته بود و دشمن یک نفس روی آن ها آتش می ریخت...رحمان رفت توی آب... قایق اول را که آزاد کرد،عقب عقب توی آب شروع کرد به سمت قایق دوم راه رفتن... گفتم چرا این جوری؟ گفت:نمیخوام قیامت اسمم جزء کسایی باشه که به دشمن پشت کردن! 📎فرماندهٔ گردان خط شکن ابوذر لشگر ۳۳ المهدی 🌷 @mahman11
●کنارشهرک محل زندگیمان باغ سبزے کاری بود،هر ازگاهی"حاج حمید"بہ آنجا سَری میزد بہ پیرمردی کہ آنجا مشغول کار بود کمک میکرد،یکبارازنماز جمعہ برمیگشتیم کہ حاج حمیدگفت: بنظرت سَری بہ پیرمردسبزی کار بزنیم از احوالاتش با خبر بشیم؟!مدت زیادی بود کہ به خاطر جابجایے خبری ازاو نداشتیم. زمانیکہ رسیدیم پیرمرد مشغول بیل زدن بود حاج حمیدجلورفت بعداز احوال پرسی،بیل را از او گرفت مشغول بیل زدن شد،پیرمرد سبزے کار چند دستہ سبزی بہ حاج حمید داد. ●سبزیها را پیش من آورد وگفت:این سبزیها را بجاے دست مزد بہ من داد. گفتم:ازخانمم میپرسم اگر نیاز داره بر میدارم.گفتم: نہ سبزی احتیاج نداریم. در ضمن شما هم کہ فی سبیل اللّه کار کردی.بعدازشهادتش یکی ازهمسایہ ها به پیرمردگفتہ بود کہ حاج حمید شهید شده. ●پیرمرد با گریہ گفته بود من فکرکردم اون آدم بیکارے است که بہ من کمک میکرد. اصلاً نمیدونستم شغلی بہ این مهمی داره و سردار سپاهہ... ✍راوی: همسر شهید 🌷 @mahman11
❤️ 🌹 رضا بی­‌نهایت صبور بود، وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در، چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد، او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم، روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود. 🌸 شهید رضا حاجی‌ زاده ✍🏻 راوی همسر شهید @mahman11
اگر شهید نباشد، خورشید طلوع نمی‌کند و زمستان سپری نمی‌شود... "شهیدآوینی" یک‌ شب قبل‌از عملیات‌ بیت‌المقدس۳ نیروهای تیپ امام حسن ‌علیه‌السلام به منطقه‌‌ی عملیاتی ماؤوت رسیدند و زیر سقفِ آسمان در"کیسه خواب" در سرمای منفی ۳۰ درجه رویِ زمین دراز کشیدند..! صبح فـردا دو تن از بچه‌های تیپ همانطور از شدت سرما یخ زده و به شهادت رسیده بودند... راوی: محمد عباسی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید رضا امینی رزمنده بیسیمچی که ۱۴ سال سن داشت و از زابل اعزام شده بود : من کوچک تر از اونی هستم که پیامی برای ملت ایران داشته باشم ولی یک پیامی اینه که راه این شهدا را نگه دارم و نگذارم اسلحه آن بر زمین بیفتد.‌ @mahman11
🌷شهید 🌷 حجاب شما سنگری است آغشته به خون من که اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📎جانشین گردان یدالله لشگر۵نصر 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۳ مشهد ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۳ شلمچه ، عملیات کربلای ۵ @mahman11
●وقتي جنازه ي علي را براي طواف به دور ضريح امام رضا(ع) برديم هنگام طواف هر چه به خدّام گفتیم وصیت کرده که: – «وقتی پیکرم را برای طواف به حرم می‌برند مدت بیشتری پای ضریح نگه دارند.» آنها قبول نکردند؛ به تابوت چهل شهیدی که کنار ضریح قرار داده بودند اشاره کردند و جواب دادند:«مگر جمعیت زائران را نمی‌بینید؟حرم شلوغه و پیکر شهید شما هم مانند بقیه شهدا وارد حرم می‌شه و همراه بقیه خارج می‌شه.» ●خداّم متوجه شدند كه از تابوت خون مي چكد. به همين خاطر گفتند: جنازه را در كنار ضريح روي زمين بگذاريد تا پلاستيكي بياوريم و دور تابوت بپيچيم. چون امكان دارد خون در بين راه روي زمين بريزد و همه جا را نجس كند. ●تقريباً نيم ساعتي طول كشيد تا پلاستيك آوردند. اما موقعي كه مي خواستند پلاستيك دور تابوت بپيچند ديگر اثري از خون نبود. خلاصه چند روزي از خاك سپاري محمد علي گذشت كه وصيت نامه اش را پيدا كرديم، او وصيت كرده بود وقتي جنازه اش را براي طواف به حرم امام رضا (ع) برديم. چند دقيقه اي تابوتش را در كنار ضريح بگذاريم. به لطف و قدرت خدا همانطور شد كه وصيت كرده بود. ✍به روایت خواهربزرگوارشهید 📎جانشین گردان یدالله لشگر۵نصر 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۳ مشهد ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۳ شلمچه ، عملیات کربلای ۵ @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
191 ( قسمت آخر ) 💠 ساسان رسید به منطقه ای که به سمت اون شلیک شده بود، دود و آتیش همه جا را پر کرده بود دل تو دل ساسان نبود اما نمی تونست از تقدیر فرار کنه یک مرتبه با بدن غرق به خون روبرو شد دیگه داشت دیوانه میشد، رفت تو دود ، هرجوری که بود بدن رو کشید بیرون هی صدا میزد اما فایده نداشت محمد مهدی به آرزوی خودش رسید، شهید شده بود ❇️ ساسان کنار بدن غرق به خون محمد مهدی مدام فریاد میزد، محمد مهدی کجایی حق نداشتی بدون من بری حق نداشتی منو تنها بذاری اون شب نیمه شعبان وقتی تازه به سن تکلیف رسیده بودیم به من قول داده بودی که هیچوقت همدیگه رو تنها نذاریم و دستهامون تو دست هم باشه ( قسمت 78 رمان) آخه چرا رفتی چرااااا من چطور به خانوادت این خبر رو برسونم چطور؟؟؟ ❇️ محمد مهدی ، منم باید بیام پیشت من بدون تو نمی تونم ای خدا ، من لیاقت نداشتم ؟ من آدم بدی بودم؟ من که بهت قول داده بودم خوب بشم و شدم چرا منو قبول نکردی خدا؟؟ من بدون محمد مهدی نمیتونم اون من رو به راه آورد خدا 👈 همینطور در حال داد زدن بود که ناگهان... 👈 ناگهان تیر تک تیرانداز لشکر به پیشانی ساسان خورد و در حالیکه دستش در دست محمد مهدی بود، روی بدنش افتاد و شربت شهادت رو نوشید... ✅ دقیقا به قول خودشون وفا کردن، در آخرین لحظه هم دست همدیگه رو رها نکردن و دست در دست هم به بهشت رسیدند... ❇️ اون شب لشکر اسلام پیروز شد و چند روز بعد همه صدایی شنیدند که سالها منتظرش بودند... 🌺 الا یا اهل العالم ، أنا المهدی .... ظهور شده بود🌺 💠 پایان 💠 امیدواریم مفید واقع شده باشد ✍️ احسان عبادی ‌@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدن های مردم بیگناهی که زیر بار جنگ یهود و موشک های آمریکایی، انگار چرخ شده... @mahman11
13.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🎙 همه‌ی عالم از آن خداست.همه‌ی عالم جلوه‌ی خداست.همه‌ی عالم روان به سمت خداست. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصویری از لحظه توقف خودروی فاروق اسماعیل زهی فرزند عبدالحمید به جرم حمل سلاح غیرمجاز در ایست بازرسی پلیس راه زاهدان-خاش @mahman11
...! 💢هر دو برادر از لشکر ویژه و خط شکن ۲۵ کربلا دلباخته بودند جعفر ، مادری و دلباخته‌ی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) ناصر هم عاشق شش ماهه‌ی رباب آنقدر عاشق که شهادتشان هم مثل آنها بود جعفر از پهلو و ناصر از گلو .... 📆 ۱۴ اسفند سالروز شهادت برادران شهید جعفر و ناصر بذری در عملیات کربلای ۵ گرامی‌باد. "روحشان شاد باصلوات" @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹راهیان نور 🌷هوا از عطر تو غوغاست میدانم که اینجایی عزیزم سایه ات پیداست میدانم که اینجایی مرا در منزل جانان چه جای عیش چون هر دم دلم آواره ی صحراست میدانم که اینجایی بساط امن و آسایش به بی صبری نمی ارزد بیا تا مهلتی با ماست میدانم که اینجایی به خون سجاده رنگین کردم از فرمان پیر خود که وقتی عاشقی نالان میدانم که اینجایی ای گل تشنه بی تو ندارم در تن خسته تاب و توانی من در این صحرا بی کس و تنها کجا بجویم از تو نشانی راهیان گلزار حسینیم رهسپاریم سوی میدان تا ببندیم از دل بار دیگر عهد و پیمان با شهیدان با دلی عاشق خسته تنها سوی برگشتم از دنیا من غمی پنهان دارم در جان من گلی گم کردم در صحرا کاروانی آمد با شعار یا شهادت یا زیارت برکشد از دل آوای وحدت با بصیرت با ولایت 🎙حاج صادق آهنگران @mahman11
25.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 🎥 فیلم دیدنی و خاطره انگیز از مراسم حنابندان رزمنده ها قبل از عزیمت به عملیات 🔸 رجزخوانی مرحوم "حاجی بخشی" و دادن انرژی و نشاط به جمع رزمندگان همراه با بیاناتی زیبا و شنیدنی از 🌷شهید آوینی: 🌱 . . . هر چه به پایان روز نزدیك‌تر می‌شویم، شكوفه‌های شوق در دل بی‌قرارشان بیش‌تر و بیش‌تر شكفته می‌گردد و طبعشان به شوخی‌های لطیف متمایل می‌شود و از جان نثاران سیدالشهدا (ع) جز این نیز انتظار نمی‌رود. ترس روبهانه، نه شایسته‌ی شیر شكارافكن است. منافق است، كه همچون موش كور به تاریكی خوی كرده است و از رو به رویی با ما می‌هراسد. اما شیردلان سپاه حق، حزب الله، آنانند كه در شأن مصافشان سوره‌ی «والعادیات» نازل می‌گردد و پروردگار متعال به رزمشان و جرقه‌ی سم ستورانشان بر سنگ‌های جبهه قسم یاد می‌كند . اینان كجا و ترس از مرگ كجا...! @mahman11
🌹 «عاشق و معشوق» گفتند: نرو؛ گفتم: می‌روم! گفتند: به وجودت نیازمندیم! گفتم: خدا بی نیاز است و بر طرف کننده‌ی نیاز‌ها! گفتند: می‌توانی درشهر نقطه‌ی اثر باشی! گفتم: « ان الله لایغیرو ما بقوم حتی یغیر ما به انفسهم! گفتند: نرو! گفتم: می‌روم! گفتند: چرا؟ گفتم: ببین و گوش کن برادرم: آنچه را که من دیده‌ام تو ندیده‌ای! آن چه را که من یافته‌ام تو نیافته‌ای! آنچه را که من لمس کرده‌ام تو نکرده‌ای! آنچه را که در جان من ریخته‌اند تو از آن بی‌بهره‌ای! برادرم! من ورای تاریخ را می‌بینم که چگونه معشوق عاشقان را بر می‌گزیند و چگونه عاشقان در معشوق فانی می‌شوند! «دلنوشته شهید علی‌اصغر عابدنژاد در موقعی که بخاطر مسئولیتش مانع رفتن او به جبهه شدند.» این شهید بزرگوار در عملیات خیبر به شهادت رسیدند. حسن تقی‌زاده بهبهانی @mahman11