eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
بیوگرافی شهید حسین خرازی خرازی ۱ شهریور ۱۳۳۶، در یکی از محله های مستضعف نشین شهر شهیدپرور اصفهان بنام کوی کلم، در خانواده ای آگاه، متقی و با ایمان فرزندی متولد شد که او را حسین نامیدند. از همان آغاز، کودکی باهوش و مودب بود. در دوران کودکی به دلیل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم دینی، او نیز به این مجالس راه پیدا کرد. او پس از فراگیری مقدمات علوم دینی در خانه، دیپلم طبیعی‌اش را از دبیرستان نمونه اصفهان (شبانه) در ۱۳۵۵ش اخذ کرد و در دانشگاه شیراز پذیرفته شد، اما به علت مشکلات مالی، از ادامه تحصیل بازماند. خرازی در همان سال، در پادگان قوچان به خدمت نظام وظیفه مشغول شد. سپس به مدت شش ماه، برای مقابله با جبهه آزادی‌بخش ظفار به عمان اعزام شد و با اوج‌گیری انقلاب اسلامی به انقلابیون پیوست. @mahman11
💠خصوصیات اخلاقی شهید حاج حسین خرازی 💠 🍃حسین با قرآن ومفهوم آن مأنوس بود وآن را با صدای خوبی قرائت می‌کرد.ایشان یک عارف بود همیشه با وضو بودند نمازشان توأم با گریه وشور حال بودونماز شبش ترک نمی‌شد. ایشان حساسیت فوق‌العاده ای نسبت به مصرف بیت المال داشتند.همیشه نیروها را به پرهیز از اسراف سفارش می‌کردند.ارادت خاصی به بسیجی ها داشتند وعین بسیجی‌ها لباس می‌پوشید. به نظم وانضباط خیلی معتقد بودخیلی شجاع بودند وبا همه ی مشکلات وسختی ها از خود ضعفی نشان نمی‌دادند. خیلی دلسوز بودند از جمله نسبت به نیروهایش.نیمه شب ها به آنها سر می‌زد کاری بود برايشان انجام می‌داد 🌹🌹🌹🌹 🕊 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 شهید حسین خرازی در کلام سردار دلها 🎥 حسین یه مالک بود... من معتقدم بالاتر از مالک...! یک وقت این را جایی گفتم، کسی به من خرده گرفت: تو مالک رو نمیشناسی این حرف رو میزنی؟ گفتم: ... 🌷🌷🌷 ❤شادی روحشان صلوات ❤ @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌💢شهید خرازی به روایت شهید آوینی او را از آستینِ خالیِ دست راستش خواهی شناخت. چه می گویم؟ چهره ی ریز نقش و خنده های دلنشینش نشانه ی بهتری است. مواظب باش! آن همه متواضع است که او را در میان همراهانش گم می کنی... _شاد 🕊🕊 @mahman11
نحوه شهادت شهید حسین خرازی در عملیات کربلای ۵، زمانی مه در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود، خود پییگیر جدی این کار شد، که در همان حال خمپاره ای در نزدیکی اش منفجر شد و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد و این سردار بزرگ در روز هشتم اسفند ماه ۱۳۶۵ در جوار قرب الهی ماوا گزید. 🕊 @mahman11
وصیتنامه شهید خرازی از مردم می‌خواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول می‌خواهم که آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا کنند و از خدا می‌خواهم که ادامه‌دهنده راه آنها باشم. آنهایی که با بودنشان و زندگی‌شان به ما درس ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. از مسئولین عزیز و مردم حزب‌الهی می‌خواهم که در مقابل آن افرادی که نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف کنند و الان در کشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بی‌حجابی زده‌اند در مقابل آنها ایستادگی کنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این فسادها را بگیرید. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹یکی از خصلت‌های حاج قاسم، این بود که جواب نامه‌های مردم را می‌داد. می‌گفت: مردم با امیدی به ما نامه می‌نویسند؛ باید جوابشان را بدهیم. @mahman11
🔸کتاب‌های سردار سلیمانی به زبان اسپانیایی ترجمه شود « رومینا گوادالوپه پرز راموس » سفیر بولیوی در ایران در جریان بازدید از غرفه مکتب حاج قاسم: 🔺سردار سلیمانی در کشورهای اسپانیایی زبان بسیار محبوب است و متاسفانه در اینترنت مطالبی درباره این شخصیت به این زبان موجود نیست. 🔸ضروری است که کتاب‌های سردار سلیمانی به زبان اسپانیایی ترجمه شود تا مردم در آمریکای لاتین با این شخصیت بیشتر آشنا شوند. 🔺سردار سلیمانی را از صمیم قلب دوست داشتم و تحسین می‌کنم و پس از شهادت، در مراسم خاک‌سپاری او شرکت داشتم. 📚 @mahman11
🌹شهید حاج قاسم سلیمانی: وقتی خدا در ذهن بزرگ شد و ماسوای آن، همه چيز حقير و كوچك بود، او در هر شرايطی پيروز است. @mahman11
داستان«ماه آفتاب سوخته» 🎬: مردم دسته دسته به خرابه شام می آیند، یزید باید حیله ای دیگر بیاندیشد و بین اسرا و مردم فاصله اندازد،پس به بهانهٔ اینکه متوجه جایگاه کاروان اسرا شده و وانمود می کند که می خواهد آنها را احترام کند، اسرا را از داخل خرابه به قصر منتقل میکند. خبرها از بیرون قصر به داخل رسوخ کرده، با ورود کاروان به قصر صدای ناله ای جانسوز بلند میشود، ناگهان هنده همسر یزید موی آشفته می کند و روی می خراشد و خود را به زینب می رساند بر پاهای او بوسه میزند و میگوید: روا نباشد هنده که کنیز شماست پرده نشین باشد و شما که شاهزادگان عالم هستی هستید بدون چادر و معجر در اسارت باشید و سپس سرش را بالا می آورد و ادامه میدهد: مرا ببخشید بانو، الان فهمیدم که اسرایی که اینچنین خوارشان کردند چه بزرگ مردمی هستند، مرا عفو کنید و لطفی در حقم کنید. زینب که خوب هنده را میشناسد و به یاد دارد زمانی که هنده کودک و بیمار بود و به دعای حسین شفا یافت، مادرش نیت کرد که هنده به یمن این شفا، کنیزی حسین و خاندان علی را بکند، پس زینب خم میشود دست زیر بغل هنده می کند و او را بلند میکند و میفرماید: گریه کن که در غم اهل بیت تمام عالم می گرید، حال بگو از من چه می خواهی؟ هنده بوسه به دست زینب میزند و میگوید: به من بگو حسین من کجاست؟! آیا حالش خوب است؟! زینب نگاهش به طشت طلایی ست که هنوز در میان تالار قصر و جلوی تخت یزید است و میفرماید: آن کشتهٔ به خون نشسته حسین توست... هنده انگار مجنون شده، دور تا دور قصر می گردد و حسین حسین میکند. یزید که از آشوب مردم سخت میترسد، احوالات همسرش را بهانه می کند و میگوید: خدا لعنت کند ابن زیاد را، ما هم چون همسرمان، حسین را دوست داشتیم و این ابن زیاد بود که چنین خطای بزرگی مرتکب شده است. یزید با همهٔ کم عقلی اش اینبار سیاستی چون معاویه پیشه میکند، اسیران را گرامی میدارد، به آنها لباس و چادر و معجر مخملین و گرانبها می دهد و امام سجاد را در کنار خود می نشاند و روزها تا امام غذا نخورد ،لب به غذا نمی زند، این کارها را می کند تا دوباره مردم را فریب دهد و عده ای ساده انگار فریب حیله های این منافق پست فطرت را می خورند. دیگر بیش از این ماندن کاروان اسرا در شام جایز نیست و پایه های حکومت یزید را میلرزاند. یزید، امام سجاد را فرا می خواند به او میگوید: ای فرزند حسین! اگر می خواهی، می توانی در شام پیش من بمانی و اگر هم می خواهی می توانی به مدینه برگردی امام برگشتن به مدینه را انتخاب میکند و یزید به نعمان بن بشیر که آن زمان در شام بود،دستور میدهد تا مقدمات سفر آل الله را به مدینه فراهم کند و همچنین به او دستور میدهد تعدادی سرباز همراه خود ببرد و مانع دیدار کاروان اسرا با مردم شهرها شود تا مبادا مردمی دیگر بیدار شوند... ادامه دارد به قلم:ط_حسینی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختران عزیز سرزمینم روزتون مبارک 🪴🌸💖 سلام‌الله‌علیها @mahman11
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋 خواب (رؤیای صادقه) عجیب یکی از اهالی شهرستان راور، یک روز قبل از حادثه کرمان درباره شهید علیرضا محمدی‌پور و فرزند توراهی‌شون روایت حادثه کرمان از خانواده‌های شهدا @mahman11
دختر شهید علیرضا محمدی‌پور، شهید حادثه تروریستی کرمان به‌دنیا اومد 🌸 زینب محمدی‌پور خواب عجیبی که یکی از اهالی کرمان درباره این دختر هنگام شهادت پدرش دیده بود رو تو فیلم بالا 👆 ببینید @mahman11
📷 رزمنده ها در صف انداختن آراء خود به صندوق ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ مردم فهیم و وقت شناس، در جاهایی که انتخابات به دور دوم کشیده شده، امروز هم در پای صندوق حاضر شده، و کار ناتمام را تمام می کنند...🌱🌿 @mahman11