۱۲۳.mp3
8.84M
[تلاوت صفحه صد و بیست و سوم قرآن کریم به همراه ترجمه]
#قرآن_کریم
@mahman11
دمدمای غروب یک مرد کُرد با زن و بچهاش مانده بودند وسط یه کوره راه، من و علی هم با تویوتا داشتیم از منطقه برمیگشتیم به شهر، چشمش که به قیافه لرزان زن و بچه کُرد افتاد، زد رو ترمز و رفت طرف اونا، پرسید: کجا میروید؟ مرد کُرد گفت: کرمانشاه، علی پرسید: رانندگی بلدی؟ کُرد متعجب گفت: بله بلدم، علی دمِ گوشم گفت: سعید بریم عقب، مرد کُرد با زن و بچهاش نشستند جلو و ما هم عقب تویوتا، توی سرمای زمستان!
باد و سرما میپیچید توی عقب تویوتا؛ هر دوتامون مچاله شده بودیم، لجم گرفت و گفتم: آخه این آدم رو میشناسی که این جوری بهش اعتماد کردی؟ اون هم مثل من میلرزید، اما توی تاریکی خندهاش را پنهان نکرد و گفت: آره میشناسمش، اینا دو، سه تا از اون کوخ نشینانی هستند که امام فرمود به تمام کاخ نشینها شرف دارن، تمام سختیهای ما توی جبهه به خاطر ایناس.
🌷شهید علی چیتسازیان🌷
@mahman11
کار هر شبش بود. با این که از صبح تا شب کار و درس داشت و فعالیت میکرد، نیمههای شب هم بلند میشد نماز شب میخواند. یک شب بهش گفتم: «یه کم استراحت کن. خسته ای.» با همان حالت خاص خودش گفت: «تاجر اگه از سرمایهاش خرج کنه، بالاخره ورشکست میشه؛ باید سود بدست بیاره تا زندگیش به چرخه، ما هم اگه قرار باشه نماز شب نخونیم ورشکست میشیم.»
#شهید_مصطفی_چمران
@mahman11
💢 رفاقت بعضی ها ؛
از #زمین تا #آسموووون ...!!!
دلمون حتی برای تماشای خنده هاتون
تنگ میشه #مردان_خدااااا 😔
@mahman11
#کلام_شهید
هرگز فراموش نڪنید،
تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم،
جامعه ساخته نمی شود.
#هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
🌷
@mahman11
🔹درد و رنج مردم اذیتش میڪرد،
هرگز بی تفاوت نبود، همیشه درحال جهیزیه دادن به یڪ خانواده بود، مخصوصاً دخـــــتران شـــهدا...
🔹به فقرا و مستمندان میرسید، به سـاخت مسجد ڪمڪ میڪرد، برای بچه های بی سرپرست مڪانی رو درست ڪرده بود ڪه مدتها بعد از شهادتش، ڪسی خبر نداشت
🔹اگرمیخواست پولشو جمع ڪنه یکی از ثروتمندترین افراد میشد؛ ولی همین ڪه انقلاب شد، مغـازه اش را ڪرد تعاون وحــدت اسلامـی از جیبش میگذاشت تا #اجناس ارزانتر به دست مردم برسد...
#شهید_سیدمجتبی_هاشمی
#شهادت: 28اردیبهشت سال64 ترور توسط منافقین، تهران
@mahman11
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
⚘رفته بود خوزستان ؛ جلسه تا ساعت یک نیمه شب طول کشیده بود. گفته بودند منزل ، هتل ...
خوابیده بود؛ همانجا در فرمانداری ، با عمامه زیر سر و رو انداز عبا ...
⚘غذای زندانش نان و آب بود. به شوخی و تمسخر می گفتند : خوش مزه است !
گفت: اگه بیرون هم از اینا خورده باشی بله ، خوش مزه است. بعد ها شد رئیس دیوان عالی کشور ، اغلب روزها غذایش نان و ماست بود !
⚘به قاضی دادگاه نامه زده بود که:
شنیدم وقتی به مأموریت میروی ساک خود را به همراهت میدهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی... قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات!
#شهید_بهشتی♥️🕊
@mahman11
✨
إِذَا ضَکهلَلْتُمْ الطَّرِيقَ ؛ فَاتَّبِعُوا الشُّهَدَاءُ ..!
راه را گم کردید، شهدا را دنبال کنید ...
شبتون شهدایی🌹🕊
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
@mahman11
﷽🕊🌹 سلام امام زمانم 🌹🕊﷽
یک سلامم را اگر پاسخ بگویی میروم
لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم
خدا کند که مرا با خدا کنی آقا؛
ز قید و بندِ معاصی رها کنی آقا
دعاے ما به درِ بسته می خورد ای کاش
خودت برای ظهورت دعا کنی آقا
بیا که فاطمہ در انتظار دستانت
نشسته تا حرمش را بنا کنی آقا
#اَلسَـّـلاٰمُعَليكَاَيُـّهَـاالاِمامُالْمُنتَظَـر
#السّلامُعَلَیْکَیاصاحِبَالزَّمانِ
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیاخَلیفَةَالرَّحْمانِ
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیاشَریکَالْقُرْآنِ
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیاإِمامَالْإِنْسِوَالْجانِّ
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
صبحتون امام زمانی
@mahman11
۱۲۴.mp3
10.44M
[تلاوت صفحه صد و بیست و چهارم قرآن کریم به همراه ترجمه]
#قرآن_کریم
@mahman11
📝』ابراهیم همیشه به دوستانش میگفت: قبل از اینکه آدم محتاج به شما رو بیاندازد و دستش را دراز کند. شما مشکلش را بر طرف کنید. او هر یک از رفقا که گرفتاری داشت، یا هر کسی را حدس میزد مشکل مالی داشته باشد کمک میکرد. آن هم مخفیانه، قبل از اینکه طرف مقابل حرفی بزند. بعد میگفت: من فعلاً احتیاجی ندارم. این را هم به شما قرض میدهم. هر وقت داشتی برگردان. این پول قرضالحسنه است. ابراهیم هیچ حسابی روی این پولها نمیکرد. او در این کمکها به آبروی افراد خیلی توجه میکرد. همیشه طوری برخورد میکرد که طرف مقابل شرمنده نشود.
📚』برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم
『#شهید_ابراهیم_هادی』
@mahman11
یک بار در امام زاده محمد به دوستانش گفته بود: اگر من شهید شدم من را کنار شهدای مدافع حرم اینجا دفن کنید.
او علاقه زیادی به شهدای مدافع حرم داشت که این حرف را گفته بود.
دوستانش به شوخی گفته بودند: چرا به پدرت نمی گویی؟ ما چنین حرفی بزنیم کسی قبول نمی کند.
روح الله گفته بود: اگر به خانواده ام این حرف را بگویم آنها ناراحت می شوند شما بدانید و بعدا به خانواده ام بگویید که من را در امامزاده محمد دفن کنند.
و در آخر هم در همین مکان به خاک سپرده شد...
راوی: پدر شهید 💚
#شهید_سیدروحالله_عجمیان 🕊🌱
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗨️مقاومت یک ایده است
و هرگز نمیمیرد ...
#جبهه_مقاومت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@mahman11
🕊
📌 یک بار از من پرسید: چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانهات میمانی؟
گفتم: از همان ابتدای زمانی که حقوقم را میگیرم، منتظرم که موعد بعدی پرداخت حقوق، کی میرسه!
آهی از سر حسرت کشید و گفت:
اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا میکشند، کمی از آن را برای امامزمان (عج) میکشیدند، ایشان تاحالا ظهور کرده بودند؛ امام. منتظر ندارد...
مدافع حرم شهید #محمود_رادمهر
@mahman11
💌』دلنوشته
شهید چراغی است که
راه درست زندگی را به ما نشان می دهد
شهید مانند گل لاله است
شهیدان مانند خورشیدند و مارا از تاریکی نجات می دهند
شهید چون شقایق سرخ است
شهید داستانی است پر از حادثه و زیبایی
@mahman11
📝در اردوگاه تکریت 12، اسیری به نام « فرزانه» حضور داشت که از پا و کمر فلج شده بود. او هر روزش را به دعا و راز و نیاز با خدا می گذراند و از درد به خود می پیچید. باطنی مصفا و نیتی خالص داشت و دست از توسل به امامان معصوم علیهم السلام هم برنمی داشت. یک روز صبح، سر و صدایی در اردوگاه پیچید و موجی از شادی فراگیر شد. «فرزانه» شفا یافته بود و به خوبی راه می رفت. خودش گفت:« دیشب مولا علی علیه السلام به خواب من آمد. وقتی بالای سرم ایستاد فرمود:« بلند شو! گفتم:«نمی توانم». ایشان فرمود:« من به تو می گویم بلند شو!» شفا یافتن آقای فرزانه، محیط یأس آلود و غم گرفته اسارت را پر از امید و شادمانی کرد. مراسم شکرگزاری به جا آوردیم و با وجود کمبود امکانات، با خمیر خشک و آرد شدۀ نان ها با شکر، حلوا درست کردیم و میان همه پخش کردیم.
🗣』راوی: ایرج رحیمی
📚』منبع: کتاب تنفس ممنوع، صفحه:265
@mahman11
.
#معرفی_شهدا
رفــــیق شهــ❣ــدایی مــــــــن
💚 چـــقـــدر راجــــع به شهــــید راز(( ۲۱ ))
میدونـــی ؟؟؟
🟢 سید علی دوامی شهیدیه که دقــــیقاً
در روز ۲۱ ماه رمضـــان به دنـیا اومـــد و در
روز ۲۱ ماه رمــضـان هم به شهادت رسید
🟢 و اون چیزی که جالــــبتره اینــه که
دقیــــقاً روز تـــولد ۲۱ ســـالگیش به مقـام
#شهادت نائل شد و به هــمین دلیل به
شهید راز ۲۱ معروف شد
🟢 سید علی در زندگیش عجایب زیادی
داره که انشـــالله اگـــه خواستی بیــشتر با
این شهید بـزرگوار آشنا بشی حتــماً کتاب
زندگینامهاش رو تهـــیه کــــن و بـــــا دل و
جون بخون اسم کتاب سیب سرخ سیده
🙏شادی ارواح مطهر شهدا خصوصا این
سیـــد بزرگـوار فاتحه ای قرائت کنید لطفا
@mahman11