eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.4هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
7.3هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱فکر می‌کردم پسرم یک رزمنده ساده است. برای دیدنش رفتم منطقه. دیدم مورد رجوع و احترام همه است. شب جای خواب مرا آماده کرد و رفت. نماز صبح که بیدار شدم دیدم با پوتين کنار در سنگر خوابیده! صبح طاقت نیاوردم. خودش که چیزی نمی‌گفت! از یکی پرسیدم: ببخشید آقای عباسی چه کاره است؟ با تعجب گفت: فرمانده گردان حضرت رسول (ص)! 🌹 🇮🇷 @mahman11
🌹 (ع): 👈 هر گاه خـداوند بنده ای را دوست بدارد، به او الهام می‌کند که به هشت خصلت عمل نماید ❶ چشم پوشیدن از حــرام ❷ تـرس از (نافرمانی)خــداوند ❸ شـرم و حیــا ❹ عهد و پیمان ❺ صبر و شکیبایی ❻ (رعـایت) امانتداری ❼ صدق و راستی ❽ و سخاوتمندے و بخشندگے ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅ @mahman11
چه زیبا سِت کرده‌اند.. یک‌ رنگی در خاک و لباس و تانک و خودرو.. همه چیز به رنگ خاک ... از خاک برآمدیم و درخاک رویم.. @mahman11
‍ شهیدی که خواست گمنام بماند در فکه دنبال پیکر شهدا بودیم. نزدیک غروب، مرتضی در داخل یک گودال پیکر شهیدی را پیدا کرد. با بیل خاک ها را بیرون می ریخت. هر بیل خاک را که بیرون می ریخت، مقدار بیشتری خاک به داخل گودال بر می گشت! نزدیک اذان مغرب بود. مرتضی بیل را داخل خاک فرو کرد و گفت: فردا بر می گردیم. صبح همراه مرتضی به فکه برگشتیم. به محض رسیدن، سراغ بیل رفت. بعد آن را از داخل خاک بیرون کشید و حرکت کرد! با تعجب گفتم: آقا مرتضی کجا میری!؟ نگاهی به من کرد و گفت: دیشب جوانی به خواب من آمد و گفت: من دوست دارم در فکه بمانم! بیل را بردار و برو! کتاب شهید گمنام، صفحه ۱۷۷ @mahman11
هر طرف که می‌نگری شهیدی را می‌بینی که با چشمان نافذ و عمیقش نگـران توسـت که " تو چه می‌ کنی؟؟ "🥀🥀 ❤️ @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم 🌹
✋💐 💖❤ به حسن و خلق و وفا کس به یارما نرسد🌼 تو را در این سخن انکار کار ما نرسد🌹 اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده‌اند 🌺 کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد💚 🍃🌸 ️الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـرَج 🌸🍃 🌼🍃 🤲💚 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🍃 صبحتون امام زمانی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۶۰.mp3
7.8M
[تلاوت ترتیل قرآن کریم به همراه ترجمه صفحه : ۱۶۰ سوره : اعراف آیات : ۷۴ تا ۸۱] @mahman11
💌 گفتم: عاشقی را از که آموختی؟! گفت : از آن شهید گمنامی که معشوق را حتی به قیمتِ از دست دادن هویتش ، خریدار بود... @mahman11
✍عملیات مطلع الفجر بود. جهت هماهنگی بهتر، بین فرماندهان سپاه و ارتش جلسه ای در محل گروه اندرزگو برگزار شد. من و ابراهیم و سه نفر از فرماندهان ارتش و سه نفر از فرماندهان سپاه در جلسه حضور داشتند. تعدادی از بچه ها هم در داخل حیاط مشغول آموزش نظامی بودند. اواسط جلسه بود، همه مشغول صحبت بودند که ناگهان از پنجره اتاق یک نارجک به داخل پرت شد! دقیقا وسط اتاق افتاد. از ترس رنگم پرید. همینطور که کنار اتاق نشسته بودم سرم را در بین دستانم قرار دادم و به سمت دیوار چمباتمه زدم! برای لحظاتی نفس در سینه ام حبس شد! بقیه هم مانند من، هر یک به گوشه ای خزیدند. لحظات به سختی می گذشت، اما صدای انفجار نیامد! خیلی آرام چشمانم را باز کردم. از لابه لای دستانم به وسط اتاق نگاه کردم. صحنه ای که می دیدم باورکردنی نبود! خیلی آرام چشمانم را باز کردم. از لابه لای دستانم به وسط اتاق نگاه کردم. صحنه ای که دیدم باورکردنی نبود! آرام دستانم را از روی سرم برداشتم. سرم را بالا آوردم و با چشمانی که از تعجب بزرگ شده بود گفتم: آقا ابرام ...! بقیه هم یک یک از گوشه و کنار اتاق سرهایشان را بلند کردند. همه با رنگ پریده وسط اتاق را نگاه می کردند. صحنه بسیار عجیبی بود. در حالی که همه ما در گوشه و کنار اتاق خزیده بودیم، ابراهیم روی نارنجک خوابید بود! در همین حین مسول آموزش وارد اتاق شد. با کلی معذرت خواهی گفت: خیلی شرمنده ام، این نارنجک آموزشی بود، اشتباه افتاد داخل اتاق! ابراهیم از روی نارنجک بلند شد، در حالی که تا آن موقع که سال اول جنگ بود، چنین اتفاقی برای هیچ یک از بجه ها نیفتاده بود. گویی این نارنجک آمده بود تا مردانگی ما را بسنجد. بعد از آن، ماجرای نارنجک زبان به زبان بین بچه ها می چرخید. 🗣راوی: علی مقدم بـرادر شـــهیدم❤️ ᯓ🌷ᯓ🌷ᯓ🌷 @mahman11
Part05_سلام بر ابراهیم ج2.mp3
9.62M
🎙 💌زندگینامه و خاطرات شهید بی مزار ابراهیم هادی     🔊 قسمت5⃣🚩 @mahman11
یکی از هم‌سنگرهایش می‌گفت: من بستن کمربند ایمنی را در سوریه از محمودرضا یاد گرفتم، یک‌بار به او گفتم: اینجا دیگر چرا کمر بند می‌بندی؟! اینجا که پلیس نیست! گفت: می‌دانی چقدر زحمت کشیده‌ام که با تصادف نمیرم؟! شهید محمودرضا بیضایی💚 @mahman11
می‌گفت: بچه‌ها‌ برام‌ دعا‌ ڪنید اگه‌ شهید‌ شم‌ خیلۍ دستم‌ باز تر‌ میشه بیشتر‌ میتونم‌ کار‌ فرهنگی ڪنم... :) @mahman11
~🕊 🌿و سلام بر او که می گفت: «هر زمان خواستی گریه کنی برای امام حسین(؏) و فرزندان و اصحابش گریه کن که این عزیزان خدا که بهتر و باوفاتر از آنان خلق نشده چگونه غریبانه تحت عنوان خارجی کشته شدند و بدن های پاکشان سه روز و دو شب روی زمین گرم کربلا ماند» ♥️🕊 @mahman11
‏پدرش میگفت: در تمام دوران زندگی یکبار نشده بود که چیزی از ‎حسن بخواهم و او نپذیرد. هر روز موقع برگشتن از محل کار قبل از اینکه به خانه خودش برود ابتدا نزد من ومادرش میآمد و مدتی را به احوال پرسی از ما میگذراند و بعد به خانه خودش میرفت. 📸شهید مدافع حرم 🗓شهادت ۱ آذر ۹۳ 📿شادی روحشان 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان @mahman11
هرکس برای خویش پناهی گزیده است ما در پناه مهدی(عجل الله) آل محمدیم امیر منجر از دوستان نزدیک آقا ابراهیم، چند روز پیش می گفت: هر وقت ابراهیم هادی مداحی می کرد، یا در زمان ورزش باستانی وقتی شعر می خواند، با این بیت شعر مجلس را تمام می نمود. بعضی وقتها هم می گفت: ما در پناه محمد و آل محمدیم @mahman11
🕊 🌷 علی برای خودش لباس نمی خرید. هیشه آنچه که داش را مرتب و تمیز نگه می‌داشت. یک بار برای مدرسه اش کت خریدم؛ اما علی آن را نپوشید. می‌گفت: مادر برایم لباس معمولی بخر. در مدرسه بعضی از بچه‌های یتیم هستند، خیلی ها فقیرند، دلم نمی‌آید من لباس نو بپوشم و آنان نداشته باشند. 🎤راوی: مادر شهید @mahman11
🕊 🌷 راه سعادت بخشِ امام حسین علیه السلام را ادامه دهید و زینـب وار زندگی کنید ،تمام شهیدان ما از این راه پرورش یافته اند .. 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 🌷 شیعه وابستگی به ولایت اهل بیت را دارد که دیگر ادیان ندارند، اهل بیتی که هر کدامشان تک و بدون مشابه هستند. ما تنها یک امام علی داریم، یک امام حسین که تک است کاری که امام حسین کرد را هیچ کس در تاریخ تکرار نکرد، اهل بیت تنها مشخصه شیعه است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @mahman11