سلام مولایمن
🍁پاییــــز و غمِ هجـــرِ تو افـزون شده برگرد
چون بـرگِ خـزان دیده دلم خون شده برگرد
🍁لیــــلای پریشــان شده در قـامت این باغ
حـــالات رُخم چون رخ مــجنون شده برگرد...
اللهم عجل لولیک الفرج
صبحتون امام زمانی
@mahman11
بهقولشهیدحسینمعزغلامۍ🌱
جدیگرفتہایمزندگیِدنیاییرا
وشوخیگرفتہایمقیامترا..!
کاشقبلازاینڪهبیدارمانکنند؛
بیدارشویم....
@mahman11
"محبتوخدمتـــ منبہدوستم
نہ بہهواۍاینہڪهاو #جبران ڪنه
چونخدادوستدارهمنـوتـواینحالت
ببینہ
______
#دوستۍبہسبڪشهـدا
@mahman11
خاکی تر از خاک شدند...
آنانی که راههای آسمان
را بهتر از زمین می شناختند...
@mahman11
تصویری خاص از دبیرکل جدید حزب الله لبنان
حرم امام رضا علیه السلام
#شیخ_نعیم_قاسم
@mahman11
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک شب قبل از عملیات والفجر ۴ بود.
در یکى از خانههاى سازمانى پادگان «االله اکبر» اسلام آباد بودیم. به خانه که آمد، کاغذى را به من نشان داد. سیزده نفرى میشدند، اسامى همسنگرانش را نوشته بود، اما جلوی شماره چهارده را خالى گذاشته بود.
گفتم: «اینا چیه؟»
گفت: «لیست شهداست.»
گفتم: «کدام شهدا؟»
گفت: «شهداى عملیات آینده».
گفتم: «از کجا میدونی؟»
گفت: «ما میتونیم بچههایى رو که قراره شهید بشن ازقبل شناسایى کنیم.»
گفتم: «علم غیب دارین؟»
گفت : «نه شواهد اینجورى نشون میده. صورت بچهها، حرف زدنشون، کارهایى که میکنن، درددلهاشون، دلتنگیهایى که دارن، کلى علامت میبینیم.»
گفتم: «اینکه سیزدهتاست، چهاردهمى
کیه؟»
گفت: «این یکى رو شما باید دعا کنى قبول بشه حاج خانم!.»
منظور حاجى را فهمیدم. اما چرا من،
چطور میتوانستم براى او آرزوى رفتن کنم.
من حاجى را بیاندازه دوست داشتم.
راوی:همسر شهيد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سردار_حاج_ابراهیم_همت
@mahman11
🌷🕊
تا میتوانید مراقب و محاسب اعمال و احوال خودتان باشید و خود را در محضر خدا حس کنید که اگر شما او را نمیبینید، او شما را میبیند.
#عاقبتمون_شهدایی
#شهیدسعیدطوقانی
@mahman11