۱۹۱.mp3
8.29M
[تلاوت ترتیل قرآن کریم به همراه ترجمه
صفحه : ۱۹۱
سوره : توبه
آیات : ۲۷ الی ۳۱]
#قرآن_کریم
@mahman11
#آرامش یعنی: زندگی در پناه شما،
بدون نگاهتان، زندگیمان سراسر آشوبی بیانتهاست...
#گاهی_نگاهمان_کنید
@mahman11
#عاشقان را در مسیر #عشق
خوش باشـد بلا چشم ماهی را
هراس از دیدن سیلاب نیست...
#غواصان_دریادل
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر قشنگه این دیدارهای سرزده آقا با خانواده شهدای ارمنی بمناسبت سال نوی میلادی😍
@mahman11
°•| 🌿🌸
ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا
📌خاطرات شهید سید
#مجتبی_علمدار
قسمت 5⃣
#یاری_خواستن_از_نماز
🍃سر سفره شام نشسته بودیم. دو تا از بچه ها که مشکل داشتند را به چادر فرماندهی گروهان مسلم آوردند. آنها با هم درگیر شده بودند. سید غذایش را نیمه کاره رها کرد و از چادر خارج شد. دقایقی گذشت. با آرامش خاصی وارد چادر شد. آن دو نفر را با گوشه ای برد باهاشون صحبت کرد. در آخر هم آن دو نفر با هم روبوسی کردند و آشتی کردند.
🍃اما برایم سوال پیش آمد، علت خروج سید از چادر چی بود؟ پیگیری کردم، متوجه شدم که سید از چادر خارج شده و در محوطه گردان وضو گرفته و در مسجد گردان دو رکعت نماز خوانده است. بعد از آن به چادر برگشته است.او مصداق آیات قرآن بود آنگاه که می فرماید: « از صبر و نماز استعانت (کمک و یاری) بگیرید.»
📙کتاب علمدار، صفحه 48
°•| 🌿🌸
@mahman11
°•| 🌿🌸
ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا
📌خاطرات شهید سید
#مجتبی_علمدار
قسمت 6⃣
#حجب_و_حیا
🍃دائم به مادر و خواهر درباره حفظ حجاب و عفاف سفارش می کرد. می گفت: «باید خانم زینب کبری (س) الگوی شما باشد.» بسیار روی حجاب حساس بود. یکبار که از جبهه آمده بود. با رفقایش رفته بود بازار. با دیدن وضع حجاب در آن محل با عده ای درگیر شدند. نهایتا کارشان به کلانتری کشید. ماموران ازش پرسیده بودند مگه شما کی هستید که دعوا راه انداخته اید؟ سید هم در جواب گفته بود: «وقتی ما جبهه هستیم شما اینجا چه می کنید که حالا شهر مذهبی ما به این روز در آمده؟».
🍃هنگام صحبت،حجب و حیا در چهره اش موج می زد. وقتی با نامحرم صحبت می کرد سرش را پایین می انداخت. وقتی برای کمک به پدرش به مغازه کفاشی می آمد، اگر خانمی وارد مغازه می شد، کتابی در دست می گرفت و سرش را بالا نمی آورد. می گفت: «بابا شما جواب بده.» او می دانست که پیامبر (ص) در این باره فرمودند: «چشمان خود را از نامحرم ببندید تا عجایب را ببینید.»
📔کتاب علمدار، صفحه 63 الی 64
°•| 🌿🌸
@mahman11
◇کلاس اول دبیرستان بود. دو یا سه هفته ایی از مدرسه میگذشت، یک روز با چشمانی پر از اشک و چهره ای غمگین به خانه آمد. گفتم: مامان! راضیه جان چرا ناراحتی؟!
گفت: مامان توی سرویس مدرسه راننده و بعضی از بچه ها نوار ترانه روشن میکنند و من اذیت میشوم.
چندین بار به آنها تذکر دادم و خواهش کردم اما میگن تو دیگه شورشو در آوردی...!
◇یک روز یکی از بچه ها پرسید: راضیه تو چرا اصرار داری ترانه روشن نکنند؟!
میگوید:گوشی که صدای حرام بشنود صدای امام زمانش را نمی شنود
و چشمی که حرام ببیند
توفیق دیدن امام زمان خود را پیدا
نمیکند...!!☝️🙂
#شادی_روح_شهدا_صلوات 💔
#شهیده_راضیه_کشاورز🕊
┄@mahman11
🔸در محضـــر شهیــد....
وقتے به نماز مےایستاد واقعا تماشایی بود فقط دلم میخواست صوت حزینش را ضبط ڪنم خلـوص نیت خاصے داشت و همیشہ هم توصیہ مےڪرد ڪہ نمازتان را اول وقت بخوانید...
#سردارشهید_حبیب_الله_شمایلی
#شهادت: ۶۵/۱۲/۰۷
#شلمچه_عملیات_ڪربلای۵
#راوی؛ همسر شهید
@mahman11
💔
مناجاتی که میخوانید دلنوشته شهیدی ۱۶ساله است...
آقا؛
دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم.
چشمانم را به نقطه ای خیره کنم، تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم.
هی نگاهت کنم... آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست.
حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد... تو با دست های خودت، اشک های مرا پاک کنی...
مولای من؛
سرم را به سینه ات قرار دهی، موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده.
بعد به من وعده شهادت بدهی. آن وقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم..
#شهید_محمودرضا_استادنظری
@mahman11
«قلب حرم خداست، پس در حرم خدا جز او را ساکن مکن» اگر یقین داشته باشیم قلبمان محضر خداست، مسلما در محضر خدا گناه نمیکنیم.
🌷شهید #کاظم_نجفی_رستگار🌷
@mahman11
🔴۶ نفر از متهمان پروندۀ شهید آرمان علیوردی به قصاص محکوم شدند
🔹 وکیل یکی از متهمان پروندۀ اکباتان: ۶ نفر از متهمان پرونده شهید آرمان علیوردی به قصاص محکوم شدند. حکم صادره قصاص است نه اعدام. اکثریت قضات شعبه این را امضا کردهاند.
🔹این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی است.
@mahman11
شهید احمد قیصر اولین شهید عملیات استشهادی حزب الله
📌شهید احمد قصیر سال ۱۳۴۳ شمسی -۱۹۶۴ میلادی- در روستای «دیرقانون النهر» از توابع شهر صور لبنان به دنیا آمد و با انجام موفقترین عملیات شهادتطلبانه تاریخ مبارزه با رژیم صهیونیستی نام خود را جاودانه کرد.
🔸 «احمد جعفر قصیر» در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد، از همان ابتدای کودکی کشش زیادی به مسائل مذهبی داشت.حزبالله لبنان در آن سالها در ابتدای تأسیس و شکلگیری قرار داشت و نظام عضوگیری مشخصی برای آن تعریف نشده بود.
🔹شهید احمد قصیر پس از عضویت در حزبالله لبنان و در عملیاتی استشهادی با خودرو پژو سفیدرنگ پر شده از مواد منفجره به یکی از ساختمانهای ارتش اشغالگر قدس حمله کرد.
▪️ این عملیات در پی حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان طی جنگ ۱۹۸۲ لبنان و در ۲۰ آبان ۱۳۶۱ (یازدهم نوامبر ۱۹۸۲) صورت گرفت. در این عملیات استشهادی ۷۱ افسر و سرباز اسرائیلی و مأمور شاباک به همراه ۱۴ تا ۲۷ زندانی فلسطینی و لبنانی که در ساختمان نگهداری میشدند، به هلاکت رسیدند. همچنین ۲۷ اسرائیلی دیگر در این حمله مجروح شدند.
▫️روز این عملیات، از سوی سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان روز «شهید» نامگذاری شدهاست و به شهید احمد القصیر که تنها ۱۹ سال داشت نیز لقب «امیر الاستشهادیون» (امیر شهادتطلبان) داده شدهاست.
#شهید_احمد_قیصر
@mahman11