مصطفـی گفت : من فـردا شهیـد می‌شـوم ! خیـال کـردم شوخـی می‌کنـد. گفتم: مگـر شهـادت دست شماسـت ؟ گفت: نـه، من از خـدا خواستـم و می‌دانم خـدا به خواست من جـواب می‌دهد؛ ولی من می‌خواهـم شمـا رضایـت بدهیـد. نگاهش کـردم و گفتـم : «یعنـی فـردا که بـروی دیـگر تـو را نمی‌بینـم؟» مصطفـی گفـت: «نــه». در صورتش دقیـق شدم چشمهایم را بستم و گفتم : باید یـاد بگیـرم، تمریـن کنـم چطور صورتـت را با چشـم بستـه ببینـم ! من، نمی‌دانستـم چطـور شـد که رضایــت دادم. مصطفـی که رفت، من برگشتـم داخـل، مصطفی هرگـز شوخـی نمی‌کـرد، یقیـن کـردم که مصطفـی امروز اگـر بـرود، دیـگر برنمی‌گـردد. دويـدم و کُلت کوچـکم را برداشتـم ! نیتـم ایـن بـود که مصطفی را بزنـم، بزنـم به پایـش تـا نـرود. اما دیـگر مصطفی رفتـه بـود و من نمی‌دانستـم چکار کنـم. نزدیـک ظهـر، تلفن زنـگ زد و گفتنـد: دکتـر زخمـی شــده. بعد بچـه‌ها آمدنـد که ما را به بیمارستـان ببرنـد. وارد حیـاط که شدیـم، من به سمت سردخانــه دور زدم. خودم می‌دانستم مصطفـی شهیــد شـده و در سردخانـه است؛ زخمـی نیست. به سردخانـه رفتم و یادم هست آن لحظه که جسـدش را دیـدم، گفتــم: «اللهم تقبل منا هذا القربان» وقتی دیـدم مصطفی در سردخانـه خوابیده و آرامش کامـل داشت، احساس کـردم که پس از آن همه سختـی، دارد استـراحت می‌کنـد. ‌ راوی : همسر شهید چمران ‌

💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖 💛ب‌س‌‌م‌تعالی💛 ☘🌼اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان عج‌و‌باب‌الحوائج🌼☘ 🍃🌸السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان🌸🍃 🍃🌺اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.🌺🍃 💎 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 💎 💎وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن💎ِ 💎وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 💎 💎وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن💎ِ 💚اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجِّل فرجهم و العن اعدائَهم اجمعین💚

🍂خدا در فطرت انسان جاذبه اي از #عشق خود گذاشته تا او را به سمت خود بكشاند شهيد دكتر مصطفي چمران روزتون شهدایی

دعــــاے امــــروز؛ لحظه،لحظه زندگيتون خداوند كنارتون باشه ودستتون تودست خدا وقدمتون در راه خــــداباشه روزتون پراز خير و بركت ✨ آمين✨ الهی به امید تو #دختر شهید گمنام

دل است دیگر... هم کربلا می خواهد... هم جمکران... 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 جمعه ای عاشقانه براتون آرزومندم..🍃

🌸مفاهیم مهدویت 🌸انتظار فرج 🌸قسمت چهارم ...اینکه میگوییم که عدالت یعنی یک چیزی را سر جایش قرار دهیم یعنی اینکه شما بدانید یک چیزی جایش کجاست و بعد هم بتوان آن چیز را ببری بگذاری سر جایش، این یعنی قانون ،نظارت بر قانون. عدالت موهبتی است که خداوند رایگان به ما داده بوسیله پیامبران ،عدالت همان چیزی است که همیشه برای بشر جذابیت دارد. و انزلنا معهم الکتاب والمیزان یعنی مقبولیت،عدالت مقبولیت می آورد چرا میگوییم مملکت با ظلم نمی ماند ،همه جای دنیا هر کسی از مردم رآی میگیرد ژست عدالت میگیرد و رای میگیرد این مقبولیت است ،یه مشروعیت داریم یه مقبولیت پیامبران بسته شان کامل است همه چیز دارند از اینجا به بعد است که باید بگوییم آزمایش بشر از ناحیه خدا محقق می شود و اتفاق می افتد هنوز که هنوزه بشر در همین یک آزمایش گیر کرده هنوز مردوده... محمد ابراهیم فدایی،مفاهیم مهدویت ادامه دارد...

🔔ای مردم ❗️ ✨دنیا آرزومندان و خواهان خود را فریب می دهد ، برای شیفتگان خود ارزشی قائل نیست، و آن کس را که بر دنیا پیروز شود مغلوب گرداند.✨ 📚 #نهج_البلاغه ،خطبه ۱۷۸

#دلنوشته های دختر شهید گمنام گل پونه ... نه ... خوابم نمی برد.خیلی وقت است که چشم های بابا ندیده ام روی هم نمی رود  بچه که بودم وقتی خوابم نمی برد بابا جون می گفت : ستاره ها را بشمار ... و من  به جای ستاره ها روزهای نبودنت را می شمردم  راستی بابا، سه سال نبودنت یعنی چند روز ؟؟ مادر که می گوید: یک قرن ... باباسه سال است که هر وقت می گویند: نام پدر ؟ صدای سوختن دلم را می شنوم ... بابا مادر هنوز فکر می کند که تو می آیی ... هر سال اربعین دنبال تو میگردم و خودش خانه را آماده می کند برای آمدنت ... بابا مادر برای روز تولدم شمع خرید  و من سه سال بی بابایی ام را فوت کردم بابا من دلم  تو را می خواهد ...   عزیز جون می گفت: همیشه بابا دوست داشت موهایت راببافدو حالا که چند تار موی سپیدم را می بیند بغضش می گیرد و می گوید : ننه جان اگر بابا ببیند غصه می خورد  من هم میان گریه هایم می خندم و می گویم: عزیز جان بگذار غصه بخورد... چقدر بي انصاف است این پسر تو 😭😭😭😭😭

❣✨خدایا خودت لباس کثیف گناه را از تَن‌َم درآور ❣✨و در چشمه‌سار لطف خود، پاکم کن آن‌وقت، بیا و مرا امتحان کن.. ❣✨من، نمره‌ی قبولے مے‌آورم چون تو را دارم؛ ❣✨خداجان شبتون پر از الطاف الهی #دختر شهید گمنام

🕊 ♡ اول هفته بگو؛ جان به فدای تو حسین... ♡ که اگر جان به لبت شد؛ به ره دوسـت شـود...❣️🕊 『صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه』 #دختر شهید گمنام

سلام آقا یا صاحب الزمان … ای مرکز ثقل کهکشانِ دل من «خورشید» بلند آسمان دل من عمری است که من منتظر دیدارم یک «روز» بیا به جمکران دل من

غریب وخسته و بی نام رفتند... به یاد فاطمه گمنام رفتند... به زهرا افتدار کردن ورفتند... روزتون معطر به عطر شهدا