وصیتی عجیب اما زیبای شهید
🌼🍃🌼 عروسی من در جبهه و عروس من شهادت است!
صدای توپ و تانک عقد مرا می خواند!
سفیر گلوله ها بر سر من نقل می پاشند و فرزندم "آزادی" است!
از همه ی مردم ایران می خواهم که از فرزندم (آزادی) خوب مراقبت کنند تا این نهال به دست آمده توسط استعمارگران از بین نرود... 🌼🍃🌼
فرازی از وصیت نوجوان شهید"علی علیزاده"
زیر آن همه آتش،قرآن مے خواند
روے یڪ تپه ے سنگي،بالای شیار،یڪ گوشه ے دنجے،یڪ حال خوبی پیدا ڪرده بود.تنهاے تنها نشسته بود.قرآن مے خواند .
عمامه گذاشته بود.معمولا توے خط عمامه نداشت.
انگار نه انگار زیر آن همه آتش نشسته .آرام و ساڪت بود.مثل اینڪه توے مسجد قرآن مے خواند.
شهید مصطفے ردانی پور
خوشا بحال شهدا
لباس تک سایز شهادت ...
شهید گنجی خطاب به شهید آوینی گفت:
«حاج مرتضی! دیگر باب شهادت هم بسته شد».
شهید آوینی در جواب گفته بود:
نه برادر،
شهادت لباس تک سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید، هر وقت به سایز این لباس تک
سایز درآمدی، پرواز میکنی، مطمئن باش.🌹
🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿
✨امام رضاع
انجام دادن حسنه وكارنیك به صورت مخفى، معادل هفتاد حسنه است
وسائل شیعه ج35،ص183
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🌸مفاهیم مهدویت
🌸انتظار فرج
🌸فسمت چهارم
...اما آنها که به سلامت از این انهم یرونهم بعیدا عبور میکنند باز هم در معرض خطرند یک عده ممکن است بگویند ما بعید نمیدانیم قبول داریم در قصص پیامبران در قرآن آمده پیامبرانی که غیبت داشتند بعد ظهور کردند آمدند اقوامشان را نجات دادند و بعد هم چرا ما باید نسبت به خدایی که به او اعتقاد داریم برایمان تردید ایجاد شود که چرا خدا این را وعده کرده چرا همچین کاری میکند...؟
دو دسته هستند بعد انهم یرونها بعیدا دچار مشکل شدند،یک دسته کسانی که گرفتار توقیت شدند یعنی وقت هدر دادند ،عده ای هم کسانی که دچار استعجال شدند یعنی شتابزدگی...
محمد ابراهیم فدایی ،مفاهیم مهدویت
ادامه دارد...
🔹امروز، پنجم اردیبهشت سالگرد شکست مفتضحانه ی آمریکایی ها در صحرای طبس بود. امام فرمود شن ها سربازان خدا بودند!
کارتر مجبور شد در رسانه ها حاضر شود و مسوولیت این افتضاح و کشته شدن چندین نیروی ویژه آمریکایی را بپذیرد.
سالگرد شکست حمله نظامی امریکا در طبس گرامی باد
🔸وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحاجَتِه إِلى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِها دُونَكَ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمانِ، وَ اسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الْإِحْسانِ.
و #هر_کس که حاجت خود نزد یکی از #بندگان تو برد و او را سبب کام یابی خویش #پندارد، خود را در معرض #ناامیدی گذاشته است و می سزد که از نعمت تو بهره ای #نبرد
#صحیفه
.
🔹 از آن تجربه هایی که اکثرا داریم
دل بستن به دیگری به امید انجام کاری !
که هیچ گاه صورت نگرفت و اگر هم بگیرد
حرف و حدیثی پشتش است...
چرا ما به خیالمان ، خدا کار راه بنداز نیست؟!
دعا می کنیم ، توسل می کنیم اما #امید به دیگری هم داریم !
به قولی ما خیلی با حالیم !
.
بقیه رو بیخیال ، خودش را #عشق است ...
خودش را که #عشق باشه ، بقیه خودشون به سراغ تو خواهند آمد...
#کاش_بفهمم
❤️دلت را دریاچه ی بخشش ها کن
و دستان معتمد خداوندت را بگیر
با او روزهایت را قدم بزن...
💜بگذار گلهای مهربانی در روحت بروید....
اسمان دلت را رنگین کمان عشق کن
بگذار انسانیتت چون قامت ایستاده ی کوهی بلند باشد
💙تو ،میتوانی بزرگترین امور
را براحتی انجام دهی
چون خداوند پیشاپیش
تو در حرکت است
پس نشانه ها را دنبال کن
💚این دنیا ،پر از برکت و فراوانیست
برای من،برای تو ،برای همه
بلند شو ,و با لبخندی
امروز را با تمام زیبایی هایش
آغاز کن ....
💖هر ثانیه از زندگیتون
پراز عطر خدا.
#الهی به امید تو
✅ عصر روز عملیات کنار اروند، مزرجی که نوزده سالش بود و فرمانده ی ما بود به شوشتری گفت امشب از #اروند نمیتونیم بگذریم. انجایی که آموزش دیدیم عرض و شدت آب اینجوری نبود. شوشتری گفت اگر امشب مارو عراقی ها نزنند کوسه ها میزنند, کوسه ها نزنند دشمن میزنه, هیچ کدوم نزنن لای سیمهای خاردار و تله ها نمی تونیم از آب رد شیم ولی من وارد آب می شم برای اینکه امام در جمارانه بهش بگند که بچه ها زدن به خط. وظیفه ی ما به آب زدنه, از آب بیرون اومدن وظیفه ی ما نیست و با خداست.
گفت خدای آن طرف اروند خدای این طرف اروند هست. اگر کسی این طرف اروند قلبش آرامه, اون طرف میترسه توحیدش مشکل داره... این خدا همون خداست. ان شاالله خدایی که موسی رو از نیل عبور داد مارو از اروند عبور میده وهمین طور هم شد و ما با یک #شهید از اروند عبور کردیم.
🌷 روایتی از #حسن_رحیم_پور_ازغدی
پنج شنبه ،
برای من یک روز مثل تمام روزهاست ؛
ولی برای او !
یک قرار است ...
و یک دل تنگ...
و بوسه ای که هر هفته مینشاند ،
بجای گونه ی پسر ،
به روی سنگ ...
بر دامن مادر شهیدان صلوات
پرسیـــدم : قلہ افتخــــار یڪ ملـــت
ڪــجاست؟
آرام دستـــم را ڪًرفــــت و بر سر
قبــــر یڪ شهــــیـב مهمــــانم ڪرد.
روے ســــنڪً قبــرش نوشتہ بود :
" قلہ افتخــــــــارم 【 شــ✿ـــهادت】
است "
.
خجالتم می آید...
از شوقی که #تو...
نسبت #به_من داری ...
و من ...
نسبت به تو ندارم ...
.
🔸 نَبِّىءْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ...
پیامبرم! "بندگانم" را آگاه کن که من ...
غفور و رحیمم ...
الحجر۴۹
.
چقدر خطاب "بندگان من" در این آیه
سر شوق و ذوق می آورد آدم را ...
.
#خدا_را_عاشق_شویم
مواظب قدم هایت باش
روزگاری جنگی در گرفت
نمی دانم تو آن روز کجا بودی؟
سر کلاس؟
سر کار؟
سر زمین کشاورزی؟
جبهه؟
یه ویلای امن دور از شهر؟
نمی دانم
اما می دانم که خودم کودکی بیش نبودم!
روزگاری جنگی در گرفت .
من و تو شاید آن روز به قدری کوچک بودیم که حتی نمی دانستیم جنگ یعنی چه!
و اگر هم کشته می شدیم حتی نمی دانستیم به چه جرمی!
روزگاری جنگی در گرفت و عده ای بهای آزادی من و تو را پرداختند
و امروز تو ای دوست من:
مواظب قدمهایت باش!
پا گذاشتن روی این خون ها آسان نیست...
قدر دان خون شهدا باشیم