eitaa logo
شهید آقا محمودرضـا بیضائی
242 دنبال‌کننده
512 عکس
293 ویدیو
0 فایل
﷽ مدافع حرم حضرت زینب (س) نام جهادی : (حسین نصرتی) ولادت: ۱۸ / ۹ /۱۳۶۰ تبریز شهادت: ۲۹/ ۱۰ /۱۳۹۲ 🌹قاسمیه شرق دمشق محل: دفن گلزار شهدای وادی رحمت تبریز .. اینیستاگرم 👇 https://instagram.com/shahid.beyzaei2?igshid
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید آقا محمودرضـا بیضائی
. بسم الله الرحمن الرحیم قربة الی الله . محمودرضا دانش آموز بود که برای گردآوری خاطرات دانش آموز شهید «مجید شریف زاده» گفتگوی مفصلی با مادر معزز شهید انجام داده بود. آن روز وقتی به خانه آمد یک ضبط صوت خبرنگاری (واکمن) و یکی دو نوار کاست و یک کپی از یک نامه را با خودش آورده بود. سخنان مادر شهید، محمودرضا را بشدت شیفته شهید شریف زاده کرده بود و تا رسید، نشست به تعریف کردن حرفهایی که شنیده و ضبط کرده بود. از میان همه حرفها، توجه محمودرضا را بیشتر به خودش جلب کرده بود که آنها را با هیجان و حس و حال بیشتری تعریف می کرد و بعد تکرار می کرد. یکی همین نامه ای بود که کپی اش را از مادر شهید گرفته بود و آورده بود. شهید شریف زاده بالای این نامه - که آنرا برای بسیجیان پایگاه مسجد محله شان در اِئل گُلی تبریز ارسال کرده بود - نوشته بود: «ما دندانهای آمریکا را در دهانش خرد می کنیم» و بعد توصیه ها و نکاتی را که به تکالیف بسیجیان پایگاه محله شان مربوط می شد در متن تذکر داده بود. 🌷محمودرضا این نامه را به من داد تا بخوانم و مدتی این نامه پیش من بود تا بعدا که آنرا از من خواست. دوم تعبّد شدید شهید شریف زاده و پایبندی او به انجام برخی مستحبات از جمله غسل جمعه بود. محمودرضا از قول مادرش نقل کرد که در سفری که در روز جمعه بوده، مجید راننده اتوبوس را وادار می کند تا اتوبوس را برای انجام غسل جمعه متوقف کند و بعد از اتوبوس پیاده می شود و در بیابان غسل را بجا می آورد. نکته سوم هم که محمودرضا را خیلی متحیر کرده بود مواجهه شهید شریف زاده با مخالفین امام خمینی (ره) در فامیل بود. مادر مجید نقل کرده بود که: مجید کاغذی روی در اتاقش چسبانده بود و روی آن نوشته بود هرکس با امام (ره) مخالف است وارد این اتاق نشود. آن روز مهمان داشتیم و من هر چه اصرار کردم که این نوشته را از روی در بکَنَد و پیش فامیل خوب نیست، قبول نکرد و آنرا نکند. اولین درک از مسأله ولایت و رهبری را در محمودرضا همین خاطره ایجاد کرده بود. بعد از آن بود که مدام در مورد «ولایت فقیه» سؤال می کرد. یکبار بعد از پایان یک جلسه در یک اردوی دانش آموزی، از برادری که بحثی یکساعته در مورد «ولایت فقیه» انجام داده بود خواست یکبار دیگر همه بحث را از اول تا آخر بصورت خصوصی برای او تکرار کند!. . به قلم برادر بزرگوار شهید . . شب جمعه است شهدا را یاد کنیم با ذکر فاتحه و صلوات . @mahmoodrezabeyzai
شهید آقا محمودرضـا بیضائی
. بسم الله الرحمن الرحیم قربة الی الله . خوش عکس بود. به عکس علاقه داشت و از جلوی دوربین فرار نمی‌کرد. همین باعث شده بود کلی عکس در داشته باشد. وقتی از سوریه بر‌می‌گشت، عکس‌هایش را می‌آورد و باز می‌کرد، با هم می‌دیدیم. اما اگر از او عکس می‌خواستم، نمی‌داد. می‌گفت: "می‌خواهی بگذاری روی فیس‌بوک؟!" می‌گفت: "تا حالا یک فریم عکس از بچه‌های سپاه در سوریه، جایی دیده‌ای؟ ندیده‌ای! پس بگذار درز نکند." راست می‌گفت. در دو سال اول جنگ، هیچ عکسی از بچه‌های سپاه که در سوریه بودند وجود نداشت. روز شهادت محمودرضا، وقتی سهیل کریمی خبر شهادتش را کنار تصویری از خودش و محمودرضا، در حساب گوگل پلاسَش منتشر کرد، من شوکه شدم! مثل این بود که یک سند با طبقه‌بندی تاپ سیکرت درز کرده باشد . در هفته اول بعد از شهادت محمودرضا، مجموعه‌ای از عکس‌هایش را روی فیس بوک منتشر کردم و با فلش‌مموری هم در اختیار چند نفر از دوستانش قرار دادم. عکس‌هایی که دست بعضی از همسنگرانش بود هم کم کم بیرون آمدند و دست به دست چرخیدند و عکس‌های محمودرضا صفحات شبکه‌های اجتماعی را پُر کرد. حالا عکس‌هایی مثل این را همه دیده‌اند؛ عکس از لحظات اعزام به عملیات! . روایت برادر شهید @mahmoodrezabeyzai
. بسم الله الرحمن الرحیم قربة الی الله نگاهت برق درخشانی داشت دلت بزرگ بود به بزرگی آسمان نجوای شبانه ات با پروردگار  زیبا بود چهره ات معصوم و پاک اما در سر آرزوی پرواز داشتی در شگفتم چگونه از زمین گذشتی! پلی از زمین تا آسمان پلی از خاک تا آسمان پروازی عاشقانه تا خدا و سرودی آسمانی یا حسین (ع) یا مهدی ادرکنی (عج) و چه زیبا لبیک گفتی  و ما هنوز مانده ایم در زمین تولدت مبارک رفیق آسمانیم . @mahmoodrezabeyzai