eitaa logo
حاج محمود کریمی
1.3هزار دنبال‌کننده
944 عکس
416 ویدیو
10 فایل
📺پایگاه رسانه‌ای‌حاج محمود کریمی 📜 تنها کانال متن اشعار حاج محمود کریمی 📢 اعلام مراسم:روز شهادت حضرت زهرا 🗓 ۵شنبه ۱۵آذر ازساعت ۹صبح 🕌 امامزاده علی اکبر،چیذر ارتباط با مدیر @ali2581 ✅پایگاه اینترنتی فطرس: www.fotros.ir ⛔️انتشارفقط با لینک
مشاهده در ایتا
دانلود
‏❌ در حالی که کشته‌های کرونا به بیش از ۵۰۰ نفر در روز رسیده و شدید ترین دستورالعمل ها و فشار ها علیه هیئات مذهبی در حال اجراست هنرمندا جام گلف برگزار کردن با این سطح از رعایت پروتکل‌ها 🔺 زیبا نیست؟ ✍ مرتضا قربانی ✌️جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها
28.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روایت مرحوم علی سلیمانی از دعوت لائیک‌ها به راهپیمایی اربعین توسط خودش 🔻شادی روح همه درگذشتگان صلوات...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 : 🖊 🖊 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از دم صبح مانده در خیمه در سرش داشت شور جنگیدن هی عمویش شهید می آورد کار او هم فقط شده دیدن یک به یک مردها شهید شدند نوجـــوان های قافلــه رفتـــند سرو قامت، رشید رفتنــد و روی دست حسین برگشتند از دم صبح گرم دیدن بود کودکانه چه فکر ها که نکرد هی تلنگر به نفس خود میزد که برو یا علی بگو ای مرد... بین خیمه نشسته بود اما پا شد و گرم راه رفتن شد فکر میکرد با خودش کودک مصلحت نیست رفتنم لابد به خودش زد نهیب که بس کن پدرت بود شیر جنگ جمل نوه مرتضی و فاطمه ای مرگ پیش برادرت چو عسل در همین حال بود یک دفعه شیوَن مادری به گوش آمد از پر خیمه روی دست عمو دید شش ماهه دست و پا میزد پر خون شد محاسن ارباب از گلوی علی خضاب گرفت ظاهرا یک سه شعبه با اخمش خنده را از لب رباب گرفت در دلش شاکی از خودش بود و در سرش داشت شور جنگیدن هی عمویش شهید می آورد کار او هم فقط شده دیدن دیگر اما رسید وقت وداع حال خوبی نداشت در دل زار و عمو رفت و ماند عبد الله آسمان گشت بر سرش آوار دست در دست عمه عبدالله در کنارش کشان کشان می رفت هر دو تا سمت خیمه میرفتند شاکی از هفت آسمان می رفت هی صدا می رسید از میدان چه صداهای ناخوش احوالی در همان خیمه، گوشه ای کِز کرد شاکی از دست بی پرو بالی هی صدا میرسید از میدان در وجودش چه انقلابی بود این صداهای نیزه و شمشیر در وجودش عجب عذابی بود کودکانه خدا خدا میکرد ثانیه ثانیه زمان میرفت دل او بود بین میدان و هق هق اش تا به آسمان میرفت هی صدا میرسید از میدان بزنیدش، حسین را بزنید... عمر سعد گفت با همه چیز شده با سنگ و چوب ها بزنید داشت دیگر براش بد میشد طفل شش ماهه رفته اما او نتوانسته بود جانش را مثل قاسم کند فدای عمو هی صدا می رسید از میدان زخم زد هر که داشت کینه ی او گفت فرمانده: حرمله حالا... با سه شعبه بزن به سینه ی او هی صدا میرسید از میدان عمه گریان از این شنیدن شد پرده خیمه را کنار زد و خوب از خیمه گرم دیدن شد صد نفر مرد جنگ با نیزه صد نفر مرد جنگ هم با تیر عده ای پیرمرد هم با سنگ صد نفر آمدند با شمشیر هر کسی هر چه داشت می آورد ضربه خویش را سپس میزد و حسینِ غریبِ بی عباس در غریبی نفس نفس میزد تا که این صحنه را به چشمش دید گفت دیگر حرام شد ماندن عمه من می روم خداحافظ داد میزد فقط انا بن حسن می دوید و خودش رجز میخواند تن من، جان من، فدای حسین گرچه سنم کم است حیدریم دین و ایمان من، فدای حسین به عمویش رسید در میدان او خودش زیر ضربه ها میرفت تا عمویش نبیند آسیبی زیر شمشیر و نیزه ها میرفت دشمن آنجا کشید شمشیری او سپر شد برای جسم حسین یادگار حسن رجز میخواند سرو دستم فدای جسم حسین استخوانش شکست با شمشیر ناله وای مادرم پیچید پسر مجتباست، مادری است بدنش مثل بید می لرزید خون او بی حساب و حد میرفت بی رمق رو سفید شد آخر شیر بچه به آرزوش رسید مرد بود و شهید شد آخر شمر آمد پرید در گودال تن این طفل را کنار انداخت به روی سینه حسین نشست دست در گیسوی شکار انداخت سر او را چه ناشیانه برید داشت میدید مادرش هر چند خنجرش کند بود آخر سر پا به سینه گذاشت سر را ... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی 🔗 @mahmoudKarimi_matn
📝 : 🖊 🖊 ۱۳۹۸ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هجوم نیزه ها رو دیدم، صدای نالت و شنیدم با بال بسته پر کشیدم، به طرف قتلگاه دویدم دوون دوون میام | نفس زنون میام بی رمقم ولی |تا پای جون میام عمو دووم بیار | زنده بمون میام عمو منم مثل داداشم محال که ازت جدا شم دارم میام به پات فدا شم شهید آخر تو باشم وای داره میبره نفسم | خدا کنه دیر نرسم نفس زنون به خون تپیده، عطش اَمونش و بریده شراره نفس نفسهاش، دلم و به خاک و خون کشیده عمـو مـن اومدم | ببین چه حالیم عمو منو ببخش | که دست خالیم درد سرت شده | شکسته بالیم من اومدم با دست خالی تا تو به غیرتم ببالی کسی تو خیمه غیر عمه نمیدونه تو در چه حالی وای داره میبره نفسم | دیگه شده تنگ قفسم یکی میشم با پیکر تو، نیابت از برادر تو خدا کنه دووم بیارم، تا دمی که میبره سرتو چیکار کنم خدا | دستم بشه جدا میخوام سپر بشم | جلوی نیزه ها کی میمیونه برات | منم بشم فدات از قلب من خبر نداری آخه مگه پسر نداری از رو زمین تنم رو بردار کی میگه تو سپر نداری وای داره میبره نفسم | حالا به بابام میرسم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی 🔗 @mahmoudKarimi_matn
📝 : 🖊 🖊 ۱۳۹۸ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلح تو قیام کربلا، پیروت امام کربلا آخرین لحظه زندگی، بر لبت کلام کربلا ای سلام حسین حسن ای تمام حسین حسن ای امام حسین حسن ای غریب در وطن، یا حسن شاه خونین کفن، یا حسن اسم رمز قیام حسین، یا حسن... هم صدای حسین حسن دلربای حسین حسن مقتدای حسین حسن خانه ات معبد انبیا، خاک تو مسجد اولیا شد درخشنده از نور تو، گنبد مرقد کربلا ای همه باورم، حسن ای خدای کرم، حسن قبله بی حرم، حسن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی 🔗 @mahmoudKarimi_matn
📝 : 🖊 🖊 ۱۳۹۸ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیگه واسه چی بمونم، حالا که تو بی سپاهی تو رگام می جوشه خونم، حالا که تو قتلگاهی من عازم میدونم / نمی تونم / که بمونم خودم و تو گودال / به / عمو جونم / می رسونم ضربان قلب من / یا حسن، یا حسین آسمونا هم میگن / یا حسن، یاحسین عمو حسین عمو حسین ببین بریده نفسم عمو حسین عمو حسین زنده بمون تا برسم یه تنه زدی به میدون، پسرت و جا گذاشتی توی خیمه ها عمو جون، سپرت و جا گذاشتی تو همه ی دنیامی / همه ی آرزوهامی تو دوای دردامی / نفسامی / تو بابامی یتیم برادرت / اومده / یا حسین فدایی آخرت / اومده / یا حسین چه کنم برای زخمات، حالا که سپر ندارم بمیرم برای لبهات، کجا برم آب بیارم محاسنت گلگونه / پره خاکه / پره خونه تن تو رو سر نیزه / رو به قبله / می کشونه اومده به قتلگات / فاطمه / یا حسین ناله میزنه برات / مادرت / یا حسین غریب مادر حسین/ یا حسین / یا حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی 🔗 @mahmoudKarimi_matn
📝 : 🖊 🖊 ۱۳۹۸ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علی عبدالله بن الحسن ای گل مجتبی و ای عقیق یمن شافع عالمین / حسنیه حسین یا بن حیدر / یا بن حیدر دستت از پیکرت جدا شده چون عمو حرمله با سه شعبه زد تو را از گلو آخرین لشکری / چون علی اصغری یابن حیدر / یا بن حیدر تن پاک تو با تن عمو شد یکی سینه و دست و صورت و گلو شد یکی وقت جان دادنت / ارباً اربا تنت یابن حیدر / یا بن حیدر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی 🔗 @mahmoudKarimi_matn
⭕️ «یا صاحب‌الزمان(عج) فرزندم را نذرِ یاریِ قیام تو می‌کنم، او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📋 📋 🔖 عــــزاداری 🗓 پنجشنبه بیست و یکم مرداد مــاه سال 1400 📍پادگان 06 ارتش جمهوری اسلامی ایـران 🎙 بانوای: 🔉 | شبیه سایه بــه دنبال شـاه می‌آمد 🔉 | جانی و جانان حضـــرت سلـــطان 🔉 | خواهــرت و دریــاب دو پسر دارم 🔉 | ســـــــــلام اللـــــه علـــی زینــــب 🔉 | روح اراده‌ای با اقتدار پشت حسین 🔉 | مـــــن از اهالــــــــی دیــار عشقــم ⚜ کانال متن اشعار حاج محمود کریمی @mahmoudKarimi_matn
📋 :  شبیه سایه به دنبال شاه می‌آمد 🔊 ۱۴۰۰ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شبیه سایه به دنبال شاه می‌آمد ز شام و کوفه، برایش سپاه می‌آمد حسین معنی آزادی است؛ این حر بود که در محاصره‌ی اشک و آه می‌آمد اگر قدم‌به‌قدم با حسین حرکت‌کرد ز دور فاصله را با حرم رعایت‌کرد قرار بود بماند که احترام کنند وگرنه لحظه‌ی اوّل به راه می‌آمد به نام فاطمه، لب‌بسته از تفاخر شد ز غیر حقّ که شد آزاد؛ تازه حر، حر شد کفش‌هایم را پر از شن کرده‌بودم؛ آمدم خاک بر فرق و محاسن کرده‌بودم؛ آمدم پیش روی مرکبم، پای پیاده آمدم غرق ذکر مادر این خانواده آمدم بی‌ادب بودم ولی بی‌ادّعایم کرده‌ای من امیر لشکری بودم؛ گدایم کرده‌ای من گرفتم راه تو یا تو گرفتی راه من راهزن من بودم امّا تو گرفتی راه من سنگ‌ها آورده‌ام تا بشکنی آیینه‌ام حقّ من این بود؛ دست ردّ زنی بر سینه‌ام من گنهکارم؛ به روی من بیاور لااقل بد گرفتارم؛ به روی من بیاور لااقل تا که دیدی شعله دارد خرمنم؛ گفتی بیا دست خود را بسته‌ام بر گردنم؛ گفتی بیا راه تو بستم؛ به روی خود نیاوردی چرا؟ بشکند دستم؛ به روی خود نیاوردی چرا؟ دست من وا کردی و گفتی: پرت بالا بگیر سر به زیرم دیدی و گفتی: سرت بالا بگیر مژده دادی؛ مادر عالم مرا بخشیده است باورش سخت است، زینب هم مرا بخشیده است لطف زهرا بود اگر مرهون آن چادر شدم صبح حرّابن یزد و حال، تنها حر شدم   🚩 شب چهارم اجتماع عظیم عشیره عاشورا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴کانال متن‌ اشعار حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فایل صوتی ↙️
روضه (شبیه سایه به دنبال شاه می‌آمد) - حاج محمود کریمی.mp3
18.24M
📌 عزاداری شب‌چهارم‌محرّم سال1443 🎙 با مــدّاحی: 🕌 پادگان 06 ارتش‌ جمهــوری‌ اسلامی 📍 نشر آثار حاج محمود کریمی @MAHMOUDKARIMMI 🏴کانال متن‌ اشعار حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn
📋 :  جانی و جانان؛ جان سنه قربان 🔊 ۱۴۰۰ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جانی و جانان؛ جان سنه قربان حضرت سلطان؛ جان سنه قربان من شب حر اومدم تو خوبی و من بدم قدم برات خم شده بذار رو چشمام قدم اگه به من نگا کنی و اسم منو صدا کنی منم به اذن مادرت حبیب می‌شم توو لشکرت می‌شه که «جون» تو بشم غلام‌سیاه خواهرت جونمو من می‌گردونم دور سرت یه رو سیاه بودم منو گرفت از غم سیاهی پرچم برات شدم محرم شور تو، شورم داد شدم حسین‌آباد هرکی به پات افتاد تازه رو پاش وایستاد رحمت عامی، ختم کلامی آوردم آقا، عرض سلامی منجی جامعه، حسین یاسین و واقعه، حسین رحمت خاص، امام حسن رحمت واسعه، حسین من اومدم که حر بشم نجف نرفته دُر بشم شب همه‌شب، سحر شود بی‌همگان به سر شود بی تو به سر نمی‌شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود بی تو به سر نمی‌شود ای همه عشق و مهر مادری من نگاه کن ای ارباب به نوکری من فدای قهر و مهر حیدری تو دنیا می‌شه آباد به رهبری تو بده لیاقت تا با اشاره‌ات قسمت من شه، شهد شهادت صراط مستقیم الیک روحی و قلبی لدیک میگم تا صبح رستخیز شاه، سلام علیک بخون به یاد شهدا سینه‌زنی توو سنگرا سلام ما، سلام ما به کربلای اطهرت به مرقد مطهرت سلام ما، سلام ما به پیشگاه خواهرت به اکبر و به اصغرت به ساقی دلاورت عاقل و دیوونه مهمونه این خونه رحمت عام تو شبیه بارونه من به تو دل بستم به دامنت دستم شبیه جون آقا مال خودت هستم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴کانال متن‌ اشعار حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فایل صوتی ↙️
زمینه (جانی و جانان، جان سنه قربان) - حاج محمود کریمی.mp3
25.5M
📌 عزاداری شب‌چهارم‌محرّم سال1443 🎙 با مــدّاحی: 🕌 پادگان 06 ارتش‌ جمهــوری‌ اسلامی 📍 نشر آثار حاج محمود کریمی @MAHMOUDKARIMMI 🏴کانال متن‌ اشعار حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn
📋 :خواهرت را دریاب دو پسر دارم 🔊 ۱۴۰۰ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواهرت را دریاب دو پسر دارم و یک سینه‌ی از غم بی‌تاب ‌مات تصویر غمت اشک در گوشه‌ی چشم پسرانم، شده قاب تا که راهی بشوند به روی آبرویم پیش تو کردند حساب خوب یادم مانده که چگونه حسن از غصّه‌ی مادر، شده آب آه؛ نگذار که باز مردی از ما بشود در غم ناموس، عذاب من از این می‌ترسم که پسرهام ببینند اسیرم به طناب باید این دو بروند تا نبینند مرا بعد تو در بزم شراب تیغ حیدر شده‌اند جلوه‌ای از هنر فاتح خیبر شده‌اند این دو شمشیر حسین دم‌به‌دم ماحصل زینب و حیدر شده‌اند لشکر کوفه و شام محو جنگ‌آوری این دو برادر شده‌اند بین میدان نبرد مایه‌ی فخر اباالفضل دلاور شده‌اند این دوتا سرو رشید سبب شوق و سرافرازی مادر شده‌اند دو سپاه زینب جلوه‌ی دیگری از قاسم و اکبر شده‌اند ضربه‌ها کاری شد خونشان ریخت و بر روی زمین، جاری شد تا بیفتند ز پا بین شمشیر و کمان، نوبت همکاری شد پهلوی هر دو شکست روش حمله، همان نقشه‌ی تکراری شد دور از چشم همه مادر این دو پسر، غرق عزاداری شد زنای خیمه رو موقع فرار ببینن بی‌چادرن، دق می‌کنن اینا خواهرزاده‌های حسن‌اند زنا سیلی بخورند، دق می‌کنن من میرم توو خیمه؛ بیرون نمیام نکنه ازم خجالت بکشی بچّه‌های منو از خودت بدون مگه من مرده باشم، غریب بشی رفتی بالاسرشون، زحمت شد انقده منو خجالتم نده مراقب باش تو رو زخمی نکنه تیری که توو گردن محمّده انقده از صبح تا حالا، ناله زدی بمیرم! بال و پرت، درد گرفت بدناشونو دیگه خیمه نیار بزار باشن؛ کمرت درد گرفت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴کانال متن‌ اشعار حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn
📋 :  و ما ادراک ما زینب 🔊 ۱۴۰۰ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ و ما ادراک ما زینب جمال و جلوه‌ی نورانی خیرالنساء زینب جلال مرتضی زینب یگانه مظهر صبر و رضا زینب شکوه و عشق و ایثار و وقار و عصمت و شرم و حیا، زینب کجا اندیشه‌ی ما و کجا زینب؟ سلام الله علی زینب دلیل امتداد کربلا، زینب مسخّر کرد با تیغ کلامش، کوفه را زینب چنان‌که حیدر از بالا صدا زد؛ مرحبا زینب کسی که می‌شکافد نیل غم را بی‌عصا زینب سراپا غرق در ذات خدا، زینب که در شام غریبان هم نیفتاد از لبش یا ربّنا، زینب گرفتار بلا زینب پرستار سر از تن جدا، زینب علمدار حرم بعد از ابوفاضل پناه خیمه‌ها زینب سلام الله علی زینب غم بی‌انتها زینب و از پایان درک عالم و آدم سفرها مانده تا زینب همان زینب که یک‌دم خم نشد قدّ برومندش و صبرش، آیت صبر خداوندش نشان افتخارش، خون پاک هر دو فرزندش دو فرزندش بلاگردان دلبندش که تنها با حسین است این ملیکه انس و پیوندش همان زینب که اشکش آبرو بخشیده باران را به یغما برده طوفان را دو قربانی مهیّا کرد و آن دم از برادر خواست فرمان را قسم دادش به جان مادرش زهرا گرفت آخر برای کودکانش، اذن میدان را و از قلب حرم راهی میدان کرد طفلان را به زیر چادرش پنهان نمود آن چشم گریان را نظر می‌کرد آن‌رزم نمایان را میان آن دلاورها همین که فاصله انداخت تیغ و تیر و خنجرها شکست آخر پر و بال کبوترها کمان شد قدّ و بالای سنوبرها و صحرا پر شد از خون برادرها حسین از خیمه آمد؛ غرق در بغض و خجالت سوی پیکرها ولی در خیمه‌ی ماتم نشسته زینب کبری گرفته اشک غم از دیده اش با گوشه‌ی معجر همان زینب که رفت از خیمه دنبال علی اکبر همان زینب که آمد با برادر تا دل لشگر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴کانال متن‌ اشعار حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فایل صوتی ↙️
واحد (سلام الله علی زینب) - حاج حنیف طاهری.mp3
25.34M
📌 عزاداری شب‌چهارم‌محرّم سال1443 🎙 با مــدّاحی: 🕌 پادگان 06 ارتش‌ جمهــوری‌ اسلامی 📍 نشر آثار حاج محمود کریمی @MAHMOUDKARIMMI 🏴کانال متن‌ اشعار حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn
📋 :  من از اهالی دیار عشقم 🔊 ۱۴۰۰ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من از اهالی دیار عشقم من از قبیله و تبار عشقم هنوزم از دم امام امت هلاک عشق و بی‌قرار عشقم عشق یعنی یه پلاک که زده بیرون از دل خاک عشق یعنی یه شهید با لبای تشنه سینه‌چاک منم که جاموندم از شهادت به حقّ قرآن و حقّ عترت امید من اینه با ولایت که رونقی شده به کار عشقم عشق یعنی یه جوون، یه جوون بی‌نام و نشون عشق یعنی یه نماز با وضو گرفتن توی خون به یاد صوت اذان اکبر به یاد ظهر و نماز دلبر به یاد تسلیم امر داور غلام پروردگار عشقم عشق یعنی یه پدر که شبا بیداره تا سحر عشق یعنی یه خبر، خبر یه مفقود‌الاثر گرفته دل هوای کربلا رو بیا ببین به روی نی، سرا رو آتیش گرفت دامن خیمه‌ها رو منم اسیر یادگار عشقم عشق یعنی یه پیام تا بقیه‌الله و قیام عشق یعنی یه کلام پا‌به‌پای فرزند امام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴کانال متن‌ اشعار حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فایل صوتی ↙️
شور (من از اهالی دیار عشقم) - حاج محمود کریمی.mp3
16.5M
📌 عزاداری شب‌چهارم‌محرّم سال1443 🎙 با مــدّاحی: 🕌 پادگان 06 ارتش‌ جمهــوری‌ اسلامی 📍 نشر آثار حاج محمود کریمی [ @MAHMOUDKARIMMI ]
عمو سپاهِ حسن می رسد به یاری تو من آمدم که حسن را نشانتان بدهم ... @mahmoudKarimi_matn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 : 🖊 🖊 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نه فقط زر داده به گدا عزتی از سکه فراتر داده تا خجالت نکشد کیسه ها را حسن از آنطرف در داده به حسینش با صلح مرحمت کرده و هفتاد و دو لشگر داده اوج بخشش اینجاست پسرش را دم آخر به برادر داده قاسمش رفت و حسین، تازه می دید به او یک علی اکبر داده رفت تا پر بکشد تا مگر جام بلا را سر نی سر بکشد هدفش این بوده در میان رجزش نعره ی حیدر بکشد با سپاه زلفش... می رود یک تنه در معرکه لشکر بکشد این پسر از یک تیغ در دل معرکه کار دو برابر بکشد تیغ را وقت نبرد گاه مثل عمو و علی اکبر بکشد پسره سردار است از تبار یل کراره بلا فرّار است ابروانش مالک سر او میثم تمار و دلش عمار است شتری نیست ولی شیوه ی جنگ حسن یک سره در تکرار است با سپاه مژه ها گرم شمشیر زدن در وسط پیکار است سن او کم بوده کشته ی تیغ دو ابروش ولی بسیار است تازه بعد از سه پسر ازرق این بار به تسلیم شدن ناچار است ختم جنگ این سخن است پسری آمده میدان سپرش پیرُهن است زلف پشت سر زلف لشگر گیسوی این مرد شکن در شکن است تشنگی، بی کفنی این حسینیه پر از روضه ی بازه حسن است کوچه تکرار شده دشمن این پسر از نسل همان بد دهن است می زند قاسم را هدف اصلی شمشیر ولی پنج تن است نیزه ها می گفتند بشتابید زمین خورده و وقت زدن است نعل ها نیزه شوید وقت برخواستن و تاختن و دوختن است هر کجا می بینم حسن است و حسن است و حسن است و حسن است چشم و لب و دو ابروی قاسم نشانه شد وقتی نقاب را ز رُخش نیزه زن گرفت گفتند زنده زنده لگدکوب اسب شد نعل سپاه سهمیه از این بدن گرفت جسمش شبیه موم عسل خانه خانه شد غم را به جان خرید و بلا را به تن گرفت جز وای مادرم سخن دیگری نگفت از او شکاف سینه مجال سخن گرفت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی @mahmoudKarimi_matn
📝 | 🖊 🖊 ۱۳۹۸ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ توی هفت آسمون یا حسینه ولی آقامون میگه یا حسن ابن علی با تو کامل میشه دهه اولم یا حسن یا حسین ضربان دلم نوای من تا پای جون حسین حسینه حسن حسن برام همون حسین حسینه تو خودِ محشری تو شفیع دلم زائرت اشکمه تو بقیع دلم ما نفس می کشیم همه با این هدف که مدینه یه روز بشه مثل نجف حیات من حیات دین حسین حسینه حسن حسن دلیل این حسین حسینه بقیع تو مثه حرم شاه میشه شبیه کربلا حرم الله میشه چقدر صحن برا حرمت لازمه متولیش خوده پسرت قاسمه عرض ادب به فاطمه حسینه حسینه حسین حسین خوده دم حسین حسینه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی 🔗 @mahmoudKarimi_matn
📝 | 🖊 🖊 ۱۳۹۸ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرد و خاک می‌بینمت، روی سرت محشر کبری شد، دور و برت رد پاها مونده، روی پرت خون و خاک و اشک رو چشات گِل شده زخمه تشنگی رو لبات گُل شده برات ای ماه بی‌بدل / چه بلایی شد این عجل عسل لب‌هات خاکی از / عجل احلی من عسل ساعتی پیش بودی، تو حرم و رو عبا آوردی، اکبرم و دیدی حال زار خواهرم و، دخترم و... انقَدَر بلا به سرت اومده که به سر زنون پدرت اومده دیگه خونی و پرپری / حالا هم‌ قد اکبری توی آغوشم زیر لب / داری اسمم رو میبری زینبم این بوی، پیرهنه یوسفه رفته از، دسته منه زینبم میبینی، این حسنه... بی رمق صدا میزنه یا حسن... این امانته حسنه یا حسن رو زمین انداخت دشمنش / روی جسمش تاخت دمشنش به خداوندیه خدا / که به تیغش باخت دشمنش یا حسن تو شورِ، باورمی یا کریم امّیده، آخرمی یا غریب یا مظلوم، بی حرمی... مثل کربلا حرم و مرقدت... باز بنا میشه ضریح و گنبدت یه روزی تو صحن و سرات / کناره اون گلدسته هات هممون سینه میزنیم / برای آقا زاده هات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴کانال متن‌اشعار حاج‌محمودکریمی @mahmoudKarimi_matn