eitaa logo
حاج محمود کریمی
1.3هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
443 ویدیو
10 فایل
📺پایگاه رسانه‌ای‌حاج محمود کریمی 📜 تنها کانال متن اشعار حاج محمود کریمی 📢 اعلام مراسم:دهه اول محرم 🗓 از ۵شنبه ۱۱ تیر،ساعت۱۶ 🕌 امامزاده علی اکبر،چیذر ارتباط با مدیر @ali2581 ✅پایگاه اینترنتی فطرس: www.fotros.ir ⛔️انتشارفقط با لینک
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 : در کوچه چه محشر شده 🗓 شب شانزدهم ۱۴۴۵ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در کوچه چه محشر شده؛ سادات ببخشند این‌گونه مقدّر شده؛ سادات ببخشند این روضه‌ی ناموسی و این قصّه‌ی کوچه تکرار مکرّر شده؛ سادات ببخشند دیوار که تقصیر ندارد به گمانم هرچه شده، از در شده؛ سادات ببخشند مادر که زمین خورده و بابا که شکسته شش‌ماهه که پرپر شده؛ سادات ببخشند دل سوخت از این غصّه که بین همه تقسیم ارثیّه‌ی مادر شده؛ سادات ببخشند ارثیّه‌ی پهلوی لگدخورده‌ی مادر سهم علی‌اکبر شده؛ سادات ببخشند گهواره‌ی شش‌ماهه‌ی محسن به‌گمانم وقف علی‌اصغر شده؛ سادات ببخشند سهمیّه‌ی رخسار کبودش، به خرابه تقدیم به دختر شده؛ سادات ببخشند البتّه رسیده است به او ارث، اضافه چشمی که مکدّر شده؛ سادات ببخشند ظلمی که به زهرا شده، تکرار به نوعی با زینب مضطر شده؛ سادات ببخشند در شام، خدا داند و زینب که به نیزه از سنگ چه با سر شده؛ سادات ببخشند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 📌 پایگاه رسانه ای حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فــــــایل صوتـــــی ↙️
📋 : مثل هرروز مادرم برخاست 🗓 شب شانزدهم ۱۴۴۵ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مثل هرروز مادرم برخاست تا نماز و نوافلش را خواند نگهی سوی همسرش انداخت با نگاهی، غم دلش را خواند پدرم، مرد لحظه‌های خطر پدرم، مرد روزهای نبرد ولی این روزها، شکسته ‌شده وای اگر بشکند غرور مرد فاطمه، یک‌تنه سپاه علی‌ست تا نگوید کسی، علی تنهاست حیدری بود کار زهراییش مادر امروز، جلوه‌ی باباست زخم‌ها را خرید بر جانش چون برای علی‌ست، می‌ارزد و ستون‌های مسجد شهر از ترس نفرین، هنوز می‌لرزد از سر صبح، صورت او را خیره‌خیره نگاه می‌کردم چشمم از اشک، تار و چشمش را تیره‌تیره نگاه می‌کردم بهر احقاق حقّ خود امروز در سر خود، خیال دیگر داشت زیر لب، ذکر یاعلی می‌گفت چادرش را که از زمین برداشت چادرش را سرش که کرد؛ انگار آسمان در حصار ماه افتاد گفت برخیز؛ دیر شد حسنم دست من را گرفت و راه افتاد بر سرش، ابر سایه می‌انداخت از رهش باد، خار را پس زد راه، کوتاه و ما هم آهسته مادر امّا نفس‌نفس می‌زد تا رسیدیم، حقّ خود را خواست با روایات و تکیه بر آیات شیرزن مثل همسر شیرش زیر بار ستم رود؛ هیهات حقّ خود را گرفت آخرسر دلم امّا نمی‌گرفت آرام سوی خانه روان شدیم امّا رمقی که نبود در پاهام شور و آشوب و دلهره، یک‌ریز در تب کوچه، هرقدم می‌ریخت هرقدر سمت خانه می‌رفتیم قلب من می‌زد و دلم می‌ریخت در سکوتی غریب و شوم از دور ناگهان یک صدای پا آمد گردبادی از آن سر کوچه بی‌مهابا به‌سمت ما آمد آمد و آمد و رسید به ما او که از هرکسی‌ست بی‌دین‌تر سایه‎‌ی او چه سرد و چه سنگین بود دستش امّا ز سایه، سنگین‌تر دست او مثل باد، بالا رفت مثل یک صاعقه، فرود آمد در حوالی چشم و گونه‌ی ماه ابر بارانی و کبود آمد من شدم گوشه‌ای زمین‌گیر و مادرم یک کنار افتاده حرکتی در تنش نمی‌بینم حالت احتضار افتاده آفتابا! بیا ز گوشه‌ی ماه بر زمین، یک ستاره افتاده با دو دستش، پی چه می‌گردد نکند گوشواره افتاده کمکی نیست بین این کوچه چقدر او کمک به مردم کرد دوقدم مانده بود تا خانه دوقدم راه مانده را گم کرد درد بازوش رفت از یادش دست خود را گرفت بر دیوار ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 📌 پایگاه رسانه ای حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فــــــایل صوتـــــی ↙️
📌 🔖 مناجات خوانی شب هجدهم ۱۴۴۵ 📍حرم مطهّر امام رضا (علیـه‌السّلام) 🎙 بانوای: ⚜ مهمان سفره حضرت ام البنین سلام‌الله‌علیها 🔉 | خوردیم یا غم دگران را... 🔉 | دم زد از حقّ و ناروا کشتند 🔉 | بی‌رمق بود و تا تکان می‌خورد 🔉 | کی ببینیم همو؟! 🔊 قرائت دعای کمیل 🏷 📡 نشر آثار حاج محمود کریمی @mahmoudKarimi_matn
📋 : دم زد از حقّ و ناروا کشتند 🗓 شب هجدهم ۱۴۴۵ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دم زد از حقّ و ناروا کشتند از وفا گفت و از جفا کشتند دعوت از کوفه بود و مهمان را قبل کوفه به نینوا کشتند هرکس آمد پی نصیحتشان یا به سنگش زدند یا کشتند خنجر از پشت‌خوردنش، درد است طبق تاریخ، از قفا کشتند آه از ازدحام رعیت‌ها شاه را زیر دست‌وپا کشتند با وضو، بلکه قربةً للّه تا که راضی شود خدا، کشتند گاه با تیر و نیزه و شمشیر گاه با طعن و ناسزا کشتند حوصله خرج شد برای علی اکبرش را هجاهجا کشتند داغ عبّاس، کار خود را کرد کودکش را دگر چرا کشتند؟ از سر ظهر تا غروب، آن‌روز ذرّه‌ذرّه، حسین را کشتند علقمه، پشت خیمه، در گودال پس نه یک‌بار، بارها کشتند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 📌 پایگاه رسانه ای حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فــــــایل صوتـــــی ↙️
📋 : بی‌رمق بود و تا تکان می‌خورد 🗓 شب هجدهم ۱۴۴۵ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی‌رمق بود و تا تکان می‌خورد به تنش، نیزه و کمان می‌خورد وقتی افتاد، دوره‌اش کردند چه لگدها از این‌وآن می‌خورد هرکسی خسته بود، عقب می‌رفت بدن خسته، هم‌چنان می‌خورد همه رفتند؛ شمر، ول‌کن نیست شمر تا رفت؛ از سنان می‌خورد زیر لب گفت: آب آب؛ امّا چکمه‌ها بود بر دهان می‌خورد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 📌 پایگاه رسانه ای حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فــــــایل صوتـــــی ↙️
📌 🔖 مناجات خوانی شب بیستم ۱۴۴۵ 📍حرم مطهّر امام رضا (علیـه‌السّلام) 🎙 بانوای: ⚜ مهمان سفره امیرالمومنین علیه‌السلام 🔉 | هر آن ورق که به نام تو نیست، 🔉 | کنار بسترت، خواهی نخواهی 🔉 | طبیب شهر، چو درمانده از طبابت 🔉 | نه مراست قدرت آن‌که 🔊 قرائت مناجات مسجد کوفه 🏷 📡 نشر آثار حاج محمود کریمی @mahmoudKarimi_matn
📋 : کنار بسترت، خواهی نخواهی 🗓 شب بیستم ۱۴۴۵ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کنار بسترت، خواهی نخواهی دو چشمم می‌رود امشب سیاهی به این فرقی که مانند دلم شد الهی! یاالهی! یاالهی! نگاهی که دلم، بال‌وپرش ریخت به جای اشک، خون چشم ترش ریخت دلم حال یتیمی دارد امشب که سقف خانه‌اش رووی سرش ریخت تو خوردی ضربت و دختر شکسته تو را این نه! غم مادر شکسته ندارد مرهمی این فرق زخمی شبیه پهلویی که در شکسته همین‌که فرق تو پاشید، خندید همین‌که مجتبی نالید، خندید تو از شیر خودت دادی به قاتل همین‌که شیر را نوشید، خندید عوالم را همین‌که زد، بهم ریخت غمی این خانه را آمد، بهم ریخت بمیرد نانجیبی که تورا زد خدایا! حال ما را بد بهم ریخت چه‌سان برتو، دو چشم تر ببندم چگونه مرهمی بر سر بندم به این‌ها بند، خون تو نیاید مگر با معجر مادر، ببندم حسین افتاده و در روبرویش تویی و زینب و حال مگویش نداری جان و گفتی که به‌جایت بگیرم بوسه از زیر گلویش ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 📌 پایگاه رسانه ای حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فــــــایل صوتـــــی ↙️
📋 : طبیب شهر، چو درمانده از طبابت شد 🗓 شب بیستم ۱۴۴۵ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ طبیب شهر، چو درمانده از طبابت شد به جستجوی وصی شه ولایت شد نگاه خسته‌ی حیدر به مجتبی افتاد برای آینه، معنی تمام غربت شد روم به دیدن زهرا که گویمش حیدر ز استخوان گلو زیر تیغ، راحت شد دگر مغیره و قنفذ مرا نمی‌بینند ولی حسن پس از این، قسمتش ملامت شد رسید بالاخره روز دیدن دلدار چقدر از غم زهرا، علی اذیت شد شبیه درددل روز آخر مادر دوباره دختر او، شاهد وصیّت شد دوباره صحبت کرب‌وبلا، دوباره حسین دوباره خانه‌ی عطرت پر از مصیبت شد نه جبرئیل که این‌بار روضه‌خوان، علی است دوباره نیمه‌ی‌شب برگزار، هیئت شد دوباره حرف عطش، یک اشاره تا گودال دوباره از لب خشک حسین، صحبت شد پدر اشاره‌ی چشمش به‌سوی عبّاس است خیالشان ز علمدار، جمله راحت شد تمام توصیه‌ها را شنید چون زینب کلام آخر بابا، هزارقسمت شد نفس‌نفس زد و در آخرین‌نفس فرمود که سهم زینبم از کوفه، سنگ، تهمت شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 📌 پایگاه رسانه ای حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فــــــایل صوتـــــی ↙️
📌 🔖 مناجات خوانی شب بیست و دوم ۱۴۴۵ 📍حرم مطهّر امام رضا (علیـه‌السّلام) 🎙 بانوای: ⚜ مهمان سفره امیرالمومنین علیه‌السلام 🔉 | من و این نفس گرفتار 🔉 | چگونه سر کنم، شب را عزیزم 🔊 قرائت دعای ابوحمزه ثمالی 🏷 📡 نشر آثار حاج محمود کریمی @mahmoudKarimi_matn
📋 : چگونه سر کنم، شب را عزیزم 🗓 شب بیست و دوم ۱۴۴۵ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چگونه سر کنم، شب را عزیزم چه سازم جان بر لب را عزیزم به‌جای تو حسن، ای کاش امشب کفن می‌کرد زینب را عزیزم تورا می‌شوید امشب، دست دریا تورا با اشک ما با اشک زهرا نمی‌دانم چرا می‌گویم امشب بریز آب روان، آهسته اسما غم آمد تا لبالب گردد آن‌هم ز داغت، جان بر لب گردد آن‌هم من و این یک‌کفن با دو برادر دعا کن، سهم زینب گردد آن‌هم به اشکم شسته‌ام از رووت خونت که بردم از سر و ابروت، خونت دعا کردم که زخمت وانگردد نریزد تا که از تابوت، خونت دوباره غسل و تشییع شبانه دوباره گریه‌های مخفیانه خداراشکر جسم تو ندارد جراحات غلاف و تازیانه قسم بر این سر و روی شکسته قسم بر فرق و ابروی شکسته خدایا می‌رود بابای زینب به مهمانی پهلوی شکسته نه سلمان، نه ابوذر، نیست مقداد از این تشییع خلوت، داد بیداد شنیدم که حسین از غم، زمین خورد خداراشکر پیش من نیافتاد حسن! بگذار رویش را ببوسم پریشانم که مویش را ببوسم سفارش کرده، بابا جای او هم حسینش را گلویش را ببوسم دعایی کن که بی‌بازو نگردد لب گودال از پهلو نگردد زدم بوسه بر این حنجر ولی تو دعایی کن که زیر و رو نگردد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 📌 پایگاه رسانه ای حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فــــــایل صوتـــــی ↙️
📌 🔖 عزاداری شهادت امام صادق علیه السلام ۱۴۴۵ 📍امامزاده علی اکبر علیه‌السّلام چیذر 🎙 بانوای: 🔉 | قرار دل! ز فراقت دگر قرار ندارم 🔉 | آن‌که حکمت به لب او 🔉 |لاله و یاس و شقایق 🔉 |مرهمی نیست که این زخم 🔉 |اگر تمام زمین را نهند در دستم 🔉 |ای مهر و مهتابم 🏷 📡 نشر آثار حاج محمود کریمی @mahmoudKarimi_matn
📋 : آن‌که حکمت به لب او 🗓 شب شهادت امام صادق علیه‌السّلام ۱۴۴۵ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آن‌که حکمت به لب او، جریان داشت که بود؟ آن‌که علم از نفس او، فوران داشت که بود؟ آن‌که اندیشه‌ی او، شیره‌ی جان داشت که بود؟ آن‌که ایمان به وجودش، ضربان داشت که بود؟ خانه‌ای در حرم هر دل عاشق دارد شیعه امروز از او، وعده‌ی صادق دارد همه‌جا سایه‌ی فیضش به سر سرورهاست حکم او، حکمت او، ژرف‌ترین باورهاست چقدر خطبه‌ی او خط‌به‌خط دفترهاست قال صادق، همه‌جا تاج سر منبرهاست از اشارات نگاهش، لب ما جان دارد از احادیث لبش، مذهب ما جان دارد آن‌قدر گفت علی؛ روز و شب از حال علی که جهان پرشده از قال علی، قال علی فیض او بود که دل رفت به دنبال علی که فقط آل علی، آل علی آل علی آن‌قدر گفت علی، برلب ما جام علی‌ست کوری دشمن مولا، همه‌جا نام علی‌ست باده‌نوشان ز دمش، راز مگو ساخته‌اند خاک راهش همه بردند و سبو ساخته‌اند کعبه را روز ازل از گل او ساخته‌اند عالمان از لب این چشمه، وضو ساخته‌اند همه‌ی اهل نظر بر در او، روو زده‌اند انبیاء محضر او آمده، زانو زده‌اند نفس اوست اگر گریه‌ی ما طولانی‌ست نفس اوست اگر دیده‌ی ما بارانی‌ست مقتل اوست اگر حال جگر، طوفانی‌ست مجلس صبح و شبش، مجلس رضه‌خوانی‌ست بی‌سبب نیست که سوزد جگرش گاه‌به‌گاه حق بده! کنیه‌ی او هست اباعبدالله بارها حرمتش از کینه‌ی منصور شکست دید بی‌حرمتی آن‌همه مأمور، شکست آمدند و در این مقتل مأثور، شکست وای من از در این خانه که با زور شکست وای از شیخ حرم! هیچ‌کسی شرم نکرد از سفیدی محاسن، نفسی شرم نکرد او که پیر است؛ از این خانه به اجبار مبر آبروی همه‌ی ماست؛ در انظار مبر ریسمان! شرم کن از کوچه؛ به اصرار مبر همه‌جا می‌روی امّا سوی بازار مبر موسفید حرم و دست به دیوارش هست خاطرات بدی از کوچه و بازارش هست از روی شانه کشیدند؛ عبایش افتاد ناگهان آمد و هُل داد و عصایش افتاد ریسمان را که کشیدند به پایش، افتاد فاطمه پشت سرش بود و به جایش افتاد او زمین خورد و ولیکن ز روی مرکب نه! از روی ناقه نه؛ در خواب نه؛ غرق تب نه دخترک بود و شبی تار که مهتاب نداشت دخترک بود و تب و آه؛ ولی تاب نداشت پای پر آبله، جز گریه‌ی خوناب نداشت دخترک بود؛ ولی زجر که اعصاب نداشت تا خود قافله، او را به روی خار کشید مثل آن در که به پهلو، خط مسمار کشید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 📌 پایگاه رسانه ای حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فــــــایل صوتـــــی ↙️