فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍امام موسی کاظم (ع) فرمودند:
شیعه ما نیست کسی که هر روز محاسبهٔ اعمال خود نکند، اگر عملِ نیکی از او سر زد از خدا طلب زیادیِ آن نکند، و اگر عملِ بدی از او سر زده بود، توبه و استغفار ننماید.
📚معراج السعاده
➖ ➖ ➖ ➖ ➖
🆔 @MAHMOUM01
تودردانہخدایۍ
ڪہخداتاجیازحجابرابرسرٺنہاد
تاڪمترخودترانمایانڪنۍ
وزیبایۍهایترا
دراختیارچشمهرڪسنگذاری:)
#حجاب
#چادرانه
🆔 @MAHMOUM01
گفت: اینهمہحجاب،حجابمیکنیدچہفایدهاۍ
داره؟!🧐 گفتم:
فوایدشکہخیلیزیاده،امااگہبخوام
خلاصہبگم: خیابانهاامنتر،خانہهاگرمتر،زنان
ارزشمندترمیشوند . . .❤️:)!
#چآدرآنھ
#حجاب
#شهید_ارمان_علی_وردی
🆔 @MAHMOUM01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ اجــــرش کمتــــر از شهیـــــد نیسـت ...
☑️ عفـیف بـاشــی، شهیــــدی.
🔸️ حجت الإسلام #عالی
┅═ೋ❅❅ೋ═┅
أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج...
𖣘ᬷ࿐ྀུ≽⊰❃،࿐
#زن_عفت_افتخار
🆔 @MAHMOUM01
⏤͟͟͞͞🌺⃟☻⃝
تو گُنـاه میڪُنے و اون دارِه اشڪ میـریزِہ
اون بِہ جای تو استِغفـار میڪنہ
دسـت بِہ دامَـن خُدا میشـه
میـگِه خدایـا...
بِه مَنِ مَهـــ🌱ــدی بِبَخش
خشنـودی قلـب امام زمـان گنـاه نکنیـم....!
-【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】✨🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-﷽-🌸
و امامِ این خیمه،
امام خامنهای،
و مرکز این خیمه،
جمهوری اسلامی ایران هست،
این حسین ماست...🧡
#لبیک_یا_خامنه_ای 💕
#پایان_مماشات
-【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】❄️🍁
♡••🌱
مشتۍچرابہحالبدتافتخارمیکنۍ🤧!
شیطانمیگہ #اگہگناههمنکردعیبۍنداره
#بزارحالبندگانخدابدباشہ💔🚶🏻♂
ببیناینحالبدتچقدرشیطانوخوشحال
میکنہکہازگناهکردنتمیگذرهسعۍکن
"همیشہحالتخوبباشہ"(:😉💚
[ - استادپناهیان - ]
-【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】🌺🦋
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
☘🌸☘🌸☘🌸
🌸☘🌸☘🌸
☘🌸☘🌸
🌸☘🌸
☘🌸
🌸
#من_میتࢪا_نیستمـ🌿
#زینب_کمایی
#قسمتآخر
اما آنها و همینطور مهران مخالف بودند و زینب را خیلی بچه میدانستند. در حالی که زینب اصلاً
بچه نبود و همیشه هم در کارهای خوب جلوتر از آنها بود.
بعد از برگشتن بچه ها به جبهه، باز ما تنها شدیم. زینب در دبیرستان فعالیتش را از سر گرفت. به
جامعهی زنان و بسیج هم می رفت. بعضی از کلاس ها را با شهلا میرفتند.
در مدرسه از همان ماههای اول، گروه سرود و تئاتر تشکیل داد: 'گروه تئاتر زینب' ، 'گروه سرود
زینب'. از زمان بچگیاش با من روضه امام حسین علیهسلام میآمد و برای حضرت زینب سلام الله
علیها و امام حسین علیه سلام خیلی گریه میکرد.
از وقتی راهش را شناخت، از اسم میترا خوشش نمی آمد و بارها هم از مادربزرگش خرده گرفت
که چرا اسمش را میترا گذاشته. دنبال فرصتی میگشت که اسمش را زینب بگذارد و دیگر کسی
او را میترا صدا نزند. در دبیرستان با چند نفر دختر که هم فکر خودش بودند، دوست شد. اکثر
بچه های دبیرستان بی خیال و بی حجاب بودند. این چند نفر در دبیرستان فعالیت تربیتی
میکردند و به کلاسهای بسیج هم میرفتند.
زینب یکی از روزهایی که روزه گرفته بود،
دوست هایش را برای افطار دعوت کرد. من برای افطار چلو خورشت سبزی درست کرده بودم. قرار
بود آن شب زینب و یکی دیگر از دختر ها اسم هایشان را عوض کنند و اسم مذهبی بگذارند.
دوست هایش بد قولی کردند و نیامدند. زینب خیلی ناراحت شد. بهاش گفتم
"مامان، چرا ناراحت شدی؟ خودت نیت کن و اسمت را عوض کن."
آن شب زینب سر سفره افطار به جای چلو خورشت سبزی، فقط نان و خرما و شیر گذاشت
و حاضر نبود چیز دیگری بخورد. میگفت
"افطار حضرت علی علیه السلام چیزی بیشتر از نان و خرما یا نان و نمک و یا نان و شیر نبوده
است."من نشستم و با هم نان و خرما و شیر خوردیم. همان شب زینب به همه ما گفت
"از امشب به بعد، اسم من رسماً زینب است و هیچ کس حق ندارد مرا میترا صدا بزند."
من و مادرم هم به خاطر تغییر اسمش بهاش تبریک گفتیم. از آن شب به بعد، اگر بچه ها یا
مادرم در خانه اشتباهی او را میترا صدا میکردند، زینب جواب نمی داد.
آن شب بعد از حرف های عادی گفت
" مامان، من دوست دارم مثل حضرت زهرا سلام
الله علیها در جوانی بمیرم. دوست ندارم پیر بشوم و بمیرم، یا آنقدر زنده بمانم که گناه کنم."
آن شب زینب با اینکه از نیامدن دوست هایش ناراحت بود، ولی خیالش راحت شد که تغییر
اسمش را همه قبول کردیم و او دیگر میترا نبود؛ زینب بود. یعنی مثل زینب بود.
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّڪَالْفَــرَج
#معصومه_رامهر_مزی
🌸
☘🌸
🌸☘🌸
☘🌸☘🌸
🌸☘🌸☘🌸
☘🌸☘🌸☘🌸
🌸☘🌸☘🌸☘🌸༄⸙
【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】