ارتش الله
♦️ 29 فروردین سالروز ارتش جمهوری اسلامی ایران را به تمام برادران ارتشی و دلاور مردان عرصه جهاد و شهادت تبریک عرض نموده و یاد و نام شهدای بزرگوار این سرزمین بویژه شهیدان ارتش جمهوری اسلامی را گرامی می داریم.
@MAHMOUM01
10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📿دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻 اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ و صَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الی الیُسْرِ و اقْبَلْ مَعاذیری و حُطّ عنّی الذّنب و الوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.
🔸 ای خدا در این روز فضیلت لیلهالقدر را نصیب من گردان و تمام امور و کارهای مشکل مرا آسان گردان و عذرهایم را بپذیر و وزر و گناهم محو و نابود ساز ای رئوف و مهربان در حق صالحان
@MAHMOUM01
27 - TopSeda.ir.mp3
4.08M
🌺 #تحدیر (تندخوانی)
🌺 #جزء_27
🌺 توسط استاد #معتز_آقائی
#ختم_قران
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم
@MAHMOUM01
11.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✘ کمر ماه رمضون شکست!
✘ ماه رمضون افتاد توی سرازیری!
✘ شبهای قدر، مهمترین شبهای ماه رمضان بودند!
این عبارات، اصلاً حقیقت ندارند!
⛔️ اتفاقاً رمضان به مهمترین روزهایش رسیده است!
#استاد_شجاعی
▬✧❁@MAHMOUM01❁✧▬
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
#لذت 🍂 کمی تأمل 🍂
✍🏻قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید.
باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد.
مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد.
اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش به عسل چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت.
در این حال ماند تا آنکه نهایتا غرق در عسل جان سپرد.
لذت و خوشی چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ...
پس باید بدانیم آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد و آنکه در شیرینی آن غرق شد، هلاک می شود
🦋 ➣ @mahmoum01💔
🍃🍁
💙🍃🦋
🔴🍂🍂 نماز اول وقت، شاهکلید حل مشکلات است🍂🍂
🔹فرشتگان در حال خواندن اسامی جهنمیان بودند که ناگهان نامش خوانده شد.
🔸با خود گفت:
چگونه میتوانند مرا به جهنم ببرند؟
🔹دو فرشته او را گرفتند و به سوی جهنم بردند.
🔸او تمام اعمال خوبی را که انجام داده بود، فریاد میزد؛ نیکی به پدر و مادرش، روزههایش، نمازهایش، قرآن خواندنش و... . التماس میکرد ولی بیفایده بود.
🔹او را به درون آتش انداختند. ناگهان دستی بازویش را گرفت و به عقب کشید.
🔸پیرمردی را دید و پرسید:
کیستی؟
🔹پیرمرد گفت:
من نمازهای توام.
🔸مرد گفت:
چرا اینقدر دیر آمدی؟ چرا در آخرین لحظه مرا نجات دادی؟
🔹پیرمرد گفت:
چون تو همیشه نمازت را در آخرین لحظه میخواندی! آیا فراموش کردهای؟
🔸در این لحظه از خواب پرید. تا صدای اذان را شنید وضو گرفت و به نماز ایستاد.
🔹نمازت را سر وقت، چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی.
🔸خداوند میفرماید:
من تعهدى نسبت به بندهام دارم كه اگر نماز را در وقتش به پا دارد، او را عذاب نكنم و بیحساب وارد بهشت کنم.
🍃@mahmoum01🍃