eitaa logo
محرمانه مدیا
999 دنبال‌کننده
3هزار عکس
394 ویدیو
440 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌺مسلم از خانه ي محمد بن كثير بيرون آمد.🍃 👈چون انجا لو رفته بود و به دنبال پناهگاهي بود كه در آنجا پنهان شود و از چشم جاسوسان ابن زياد به دور بماند، او در ميان كوچه‌هاي كوفه سرگردان بود تا اينكه به در خانه ي زني رسيد كه او را «طوعه» مي‌گفتند. ➰〰➰〰➰〰
هدایت شده از حمیدرضا حق طلب
🌼👇🌼👇🌼 🌻طوعه، كنيز آزاد شده ي اشعث بود كه اسيد حضرمي با او ازدواج كرده و ثمره ي اين پيوند پسري بود به نام👈 «بلال» كه طوعه منتظر آمدنش بود، و به همين جهت در كنار خانه اش ايستاده و براي آمدن پسرش بلال لحظه شماري مي‌كرد. مسلم به طوعه سلام داد و از او جرعه اي آب طلب كرد، طوعه ظرف آبي براي مسلم آورد، پس از آنكه مسلم آب را نوشيد ظرف آب را به دست طوعه داد و طوعه ظرف را گرفته و وارد خانه شد، ولي وقتي برگشت ديد هنوز مسلم در آنجاست،✨ ➿➰➿➰⚫️➿➰➿➰
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
💠🔷💠🔷💠🔷 🔷هر چند پراكندگي ياران مسلم و كناره گرفتن آنها چندان به طول نكشيد و در مدت كوتاهي اين حادثه ي غير قابل تصور و در عين حال فاجعه آميز اتفاق افتاد، ولي گويي در باور عبدالله نمی گنجيد و هنوز در زواياي خاطرش آثار دل نگراني و اضطراب موج مي‌زد و به مأموران حكومتي و اشراف خود فروخته و دين به دنيا باخته ي كوفه دستور مي‌داد كه بيش از پيش هوشيار باشند تا مبادا در كمند ياران مسلم كه ممكن است در تاريكي شب در نقاط مختلف كمين كرده باشند، گرفتار آيند! 〰➰〰➰〰➰〰
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
🔷💠🔷💠🔷💠 عبيدالله باز براي اطمينان بيشتر به آنان فرمان مي‌داد تا با استفاده از روشنائي «ني»‌هاي برافروخته كه با ريسمان بهم بسته شده بودند در تاريكي شب تمامي زواياي مسجد بزرگ شهر را كه در مجاورت قصر دارالاماره قرار داشت، جستجو كنند؛ ولي كسي را نمي يافتند! بالاخره عبيدالله پس از اطمينان خاطر از پراكندگي ياران مسلم و گريختن آنها، دستور داد تا باب سده ي مسجد را كه فاصله ي كوتاهي با قصر دارالاماره داشت، باز كردند و خود از قصر حكومتي خارج شد و به مسجد آمد 👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
🔷💠🔷💠🔷💠 اوبه «عمرو بن نافع »دستور داده بود كه به مردم هشدار دهد كه بايد نماز عشا را در مسجد به امامت ابن زياد بر پا دارند و هر كس كه نماز عشا را در غير از مسجد بگذارد از ذمه اسلام بيرون رفته و جان و مال و ناموسش در معرض تجاوز و نابودي قرار مي‌گيرد. مردم پس از اقتداء به عبیدالله ابن زياد و پايان نماز عشاء مترصد آن بودند تا عبيدالله ابن زیاد آنچه در دل دارد بر زبان آورد تا اضطرابي كه در دل دارند فروكش كند. ➰〰➰〰➰〰
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
لازم ذکر هستش تمامی منابع صحیح ونقل مقتل وروایت ها ی صحیح برسی شده و تقدیم شما می گردد✅🌸
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
🌀💠🌀💠🌀💠 و آنها كه پس از جستجوهاي زياد حتي به يك تن از ياران مسلم دست نيافته بودند به عبيدالله اطمينان مي‌دادند كه خدعه‌هاي او كارگر افتاده و مسلم تنهاي تنها مانده و در جائي پنهان شده است. ➰〰➰〰➰〰
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
صدور دستورات جديد 👇📜👇📜👇📜
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
📢🔉📢🔉📢🔉 ابن زياد كه هنوز هم بر جان خود بيمناك بود دستور داده بود تا بهنگام اداي نماز عشاء نگهباناني در پشت سر او بگمارند و او را از حملات احتمالي ياران مسلم در امان دارند! ❕❕ پس از فراغت از نماز عشاء بر بالای منبر قرار گرفت و خطاب به آن مردم خودباخته سخنان ركيكي در مورد مسلم بر زبان راند و گفت كه: مسلم بخاطر كردار نفاق آميزي كه داشته است از ذمه ی خدا بدور افتاده!❕❕ و هر كس كه او را پناه دهد، سرنوشت مسلم را خواهد داشت، و كسي كه او را دستگير كرده و تسليم نمايد جايزه اي به ارزش خونبهاي مسلم دريافت خواهد كرد!❕❕ سپس مردم را به تقواي الهي فراخواند!! و از آنان خواست كه در اطاعت و بيعت خود استوار باشند. ⚛♒️⚛♒️⚛♒️
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
🔻🔺🔻🔺🔻🔺 عبيدالله پس از خروج از مسجد و ورود به دارالاماره، «حصين بن نمير» را مأموريت داد👈 تا تمامي شهر را با جاسوساني كه در اختيار دارد زير نظر بگيرد و مجال فرار به مسلم ندهد، و تهديد كرد كه اگر مسلم بتواند از چنگ او و مأموران خون آشامش بگريزد به سختي كيفر خواهد ديد، و از او خواست تا صبح فردا تمامي خانه‌هاي شهر را بازرسي كرده و مسلم بن عقيل را پس از دستگيري به دارالاماره بياورد. ♨️💢♨️💢♨️💢
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
◾️🔴◾️🔴◾️🔴 حصين بن نمير كه خود را از كيفر ابن زياد در امان نمي ديد، براي خوش خدمتي بيشتر دستور داد تا مأموران مخفي و نگهباناني كه مورد اعتماداو بودند گذرگاههاي شهر را دقيقأ زير نظر گرفته و نسبت به دستگيري بزرگان كوفه كه با مسلم بيعت كرده و با او همصدا شده بودند، اقدام نمايند.🔴 در اجراي اين فرمان 📜بود كه عبدالاعليٰ ابن يزيد كلبي و عمارة ابن صلخب ازدي را دستگير نمودند و آنها را به زندان انداخته و سپس به قتل رسانيدند، به اين هم اكتفا نكرده تعدادي از رجال كوفه را كه ظاهرا با مسلم ارتباطي نداشتند ولي براي جلوگيري از عكس العمل احتمالي آنان در برابر اينهمه دستگيري و كشتار و غارت به زندان افكندند. 🔺🔻🔺🔻🔺🔻
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
بلال پسر طوعه 👇🔻👇🔻👇🔻