هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
📢🔉📢🔉📢🔉
ابن زياد كه هنوز هم بر جان خود بيمناك
بود دستور داده بود تا بهنگام اداي نماز
عشاء نگهباناني در پشت سر او بگمارند
و او را از حملات احتمالي ياران مسلم در
امان دارند! ❕❕
پس از فراغت از نماز عشاء بر بالای منبر
قرار گرفت و خطاب به آن مردم
خودباخته سخنان ركيكي در مورد
مسلم بر زبان راند و گفت كه: مسلم
بخاطر كردار نفاق آميزي كه داشته
است از ذمه ی خدا بدور افتاده!❕❕
و هر كس كه او را پناه دهد، سرنوشت
مسلم را خواهد داشت، و كسي كه او را
دستگير كرده و تسليم نمايد جايزه اي به
ارزش خونبهاي مسلم دريافت خواهد
كرد!❕❕
سپس مردم را به تقواي الهي فراخواند!!
و از آنان خواست كه در اطاعت و بيعت
خود استوار باشند.
⚛♒️⚛♒️⚛♒️
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
🔻🔺🔻🔺🔻🔺
عبيدالله پس از خروج از مسجد و ورود
به دارالاماره، «حصين بن نمير» را
مأموريت داد👈 تا تمامي شهر را با
جاسوساني كه در اختيار دارد زير نظر
بگيرد و مجال فرار به مسلم ندهد، و
تهديد كرد كه اگر مسلم بتواند از چنگ او
و مأموران خون آشامش بگريزد به
سختي كيفر خواهد ديد، و از او خواست
تا صبح فردا تمامي خانههاي شهر را
بازرسي كرده و مسلم بن عقيل را پس از
دستگيري به دارالاماره بياورد.
♨️💢♨️💢♨️💢
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
◾️🔴◾️🔴◾️🔴
حصين بن نمير كه خود را از كيفر ابن
زياد در امان نمي ديد، براي خوش
خدمتي بيشتر دستور داد تا مأموران
مخفي و نگهباناني كه مورد اعتماداو
بودند گذرگاههاي شهر را دقيقأ زير نظر
گرفته و نسبت به دستگيري بزرگان كوفه
كه با مسلم بيعت كرده و با او همصدا
شده بودند، اقدام نمايند.🔴
در اجراي اين فرمان 📜بود كه عبدالاعليٰ
ابن يزيد كلبي و عمارة ابن صلخب
ازدي را دستگير نمودند و آنها را به زندان
انداخته و سپس به قتل رسانيدند، به
اين هم اكتفا نكرده تعدادي از رجال
كوفه را كه ظاهرا با مسلم ارتباطي
نداشتند ولي براي جلوگيري از عكس
العمل احتمالي آنان در برابر اينهمه
دستگيري و كشتار و غارت به زندان
افكندند.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
💫✨💫✨💫✨
از طرف ديگر 👈مختار ثقفي و عبدالله
بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب
همزمان با خروج مسلم به اتفاق ياران
خود تا نزديك باب الفيل آمده بودند در
حالي كه مختار پرچم سبز رنگ و عبدالله
بن نوفل پرچم سرخي را حمل ميكردند،
و چون از شهادت مسلم و هاني آگاه
شدند و به آنان پيشنهاد شد كه تحت
پرچم عمرو بن حريث درآنيد و آنها نيز
چنين كردند، و عمرو بن حريث شهادت
داد كه آن دو از مسلم كناره گرفته بودند،
اما به دستور عبيدالله اين دو نفر نيز
دستگير و زنداني شدند.💢
عبیدالله پس از دستگيري مختار به او
ناسزاها گفت و با عصائي كه در دست
داشت صورت مختار را مجروح كرده و
پلک چشم او را پاره كرد. ❌
و مختار و عبدالله بن نوفل در
زندان بسر ميبردند تا زماني كه امام
حسين عليه السلام به شهادت رسيد.
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
🗡⚔🗡⚔🗡⚔
صداي سم اسبان و هياهوي مهاجمين
هنگام محاصره ي خانه ي طوعه مسلم را
آگاه ساخت، و او شمشير به كف از
مخفيگاه خود بيرون آمد و آنان را كه تا
داخل خانه نفوذ كرده بودند ازخانه
بيرون راند و با خود گفت: بيرون رو
بسوي مرگي كه از آن گريزي نيست و
برخي نوشته اند: هنگامي كه سربازان
اعزامي به پشت در خانه ي طوعه
رسيدند، مسلم از بيم آنكه مبادا خانه
رابه آتش بكشند، از آن خانه بيرون آمد.
✨💫⭐️✨💫⭐️
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
♦️🔴♦️🔴♦️🔴
سربازان عبيدالله به سركردگي محمد بن
اشعث وارد خانه شده بودند و مسلم
آنها را از خانه بيرون ميكرد و آنها باز به
خانه راه يافتند و دوباره توسط مسلم به
بيرون خانه رانده شدند، تا اينكه 👈بكیر
ابن حمران احمري با شمشير ضربه اي به
دهان مسلم زد بطوري كه لب بالاي او
را پاره كرد و دندانهاي ثناياي او از دهان
بيرون ريخت، مسلم به بكیر ابن حمران
حمله كرد و ضرباتي كاري به سر و شانه
ي او فرود آورد
🗡⚔🗡⚔🗡⚔
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
🔻🔺🔻🔺🔻🔺
چون همراهان محمد بن اشعث دريافتند
كه ياراي مقابله ي روياروي با مسلم را
ندارند بر بالاي بام رفته و از آنجا سنگ و
آتش بر سر و روي مسلم ميريختند،🔥
چون مسلم اين حال را مشاهده كرد در
حالي كه شمشير در دست داشت از خانه
بيرون آمد و در كوچه به مبارزه با آنها
پرداخت.
🗡⚔🗡⚔🗡⚔
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
💪💫💪💫💪💫
در دلاوري و شجاعت مسلم بن عقيل
نوشته اند: 🖋📝🖋📝
او مردي قدرتمند و شجاع بود، دست
افراد دشمن را ميگرفت و به قدرت بازو،
آنها را بر بالاي بام پرتاب ميكرد! و در
جنگ صفين همراه با عبدالله بن جعفر در
ركاب امام حسن و امام حسين عليها
السلام در ميمنه ي سپاه اميرالمؤمنين
علي عليه السلام شمشير ميزد.
🗡🗡🗡🗡🗡🗡💪💫💪💫💪💫
در دلاوري و شجاعت مسلم بن عقيل
نوشته اند: 🖋📝🖋📝
او مردي قدرتمند و شجاع بود، دست
افراد دشمن را ميگرفت و به قدرت بازو،
آنها را بر بالاي بام پرتاب ميكرد! و در
جنگ صفين همراه با عبدالله بن جعفر در
ركاب امام حسن و امام حسين عليها
السلام در ميمنه ي سپاه اميرالمؤمنين
علي عليه السلام شمشير ميزد.
🗡🗡🗡🗡🗡🗡