مهر ماه سال 1375، در ماههای پایانی ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، وقتی آقای احمدینژاد استاندار او در اردبیل بود، به هنگام استقبال از ایشان، زبان به تعریف و تمجید گشوده، گفت:
«هاشمی رفسنجانی، شخصیت بزرگ انقلابی و اندیشمند و سفر ایشان به استان اردبیل باعث رسیدن این استان به جایگاه مطلوب خود است!»
* همچنين در همان ايام (30/7/75) در یک گفتوگوی اختصاصی با روزنامة «ایران» آن روز، ضمن تمجیدهای فراوان از آقای هاشمی اظهار داشت:
«آیتالله رفسنجانی، رییسجمهور ایران، همیشه و در همه ابعاد در صحنهها و شرایط دشوار انقلاب اسلامی، از عناصر تعیین کننده است و نام هاشمی در تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی با درخشندگی و به نیکی ثبت خواهد شد!»
* بهمن 1378، دو سال و نيم بعد از دولت سازندگي، در انتخابات مجلس ششم، آقای احمدینژاد ریاست ستاد تبلیغاتی آقای هاشمی رفسنجانی در منطقة نارمک را به عهده میگیرد و به نفع وی، وارد میدان تبلیغات انتخاباتی میشود.
* 12 اسفند 1378 (پس از انتخابات مجلس ششم)، هفته نامة «شُما» ارگان حزب مؤتلفه، نگرانیهای آقای احمدینژاد نسبت به آرای آقای هاشمی رفسنجانی را اینگونه منعکس میکند:
«در چهارصد صندوق اول، آقای هاشمی رفسنجانی حدوداً نفر هفتم بوده است. در تهران معمولاً از سیصد هزار رأی به بالا، روند ثابت میماند اما در این مسیر آنقدر اعلام نکردند که ما نمیدانیم چه اتفاقی افتاد که رتبه آقای هاشمی به ۲۶ و ۲۷ و حالا هم سیام رسیده است و تازه رفتهاند یک کسی را آوردهاند که میگوید شاکی هستم!»
‼️* مهر ماه 1379 (سه سال پس از دولت آقاي هاشمي رفسنجاني)، آقای احمدینژاد بر ضد دوم خردادیهایی که در آستانه انتخابات مجلس ششم برضد آقای هاشمی موج رسانهای منفی راه انداخته و او را با بدترین تهمتها و توهینها همراه کردند، واکنش نشان داد و آن را باعث تأسف و عبرت انگیز خواند و در دفاع از آقای هاشمی گفت:
«تخریب چهرههای رقیبی که طی سالهای اخیر انجام گرفته در تاریخ دو دهه اخیر کشورمان بیسابقه است؛ بطور مثال برخورد جناح دولتی در انتخابات مجلس ششم با آقای هاشمی رفسنجانی، هم تأسف بار است و هم در عین حال عبرت انگیز است و نکتهای نیست که به سادگی امکان توجیه داشته باشد. جمع زیادی از افرادی که ادعای حضور در جبهه دوم خرداد را دارند، بخش اصلی حیات خود را مدیون شخصیت آقای هاشمی هستند، اما به محض اینکه ایشان در مقابل زیاده خواهیها و انحرافات قطعی این مجموعه ایستاد و در انتخابات مجلس ششم به تحمیلات استبدادی آنان تن نداد و تسلیم خواستههای غیر منطقی بعضی از این مدعیان مردمسالاری نشد، لشکر تخریب و ماشین تبلیغاتی آنها هجوم خود را آغاز کرد و شخصیتی را که تا چند ماه قبل، از او به عنوان امیر کبیر دوران سازندگی یاد میکردند و حتی مصمم بودند با تغییر قانون اساسی دوره مدیریت ایشان را تمدید کنند، با ناجوانمردانهترین و پیچیدهترین شیوههای تبلیغاتی مورد هجوم قرار دادند...!»
طبق اطلاع و آگاهی ما، و نیز به گواهی رسانهها و مطبوعات، از سال ۷۹ تا ۸۴ نیز نه تنها هیچ مطلب و ادعایی از سوی آقای احمدینژاد و حامیانش، بر ضد آقای هاشمی رفسنجانی مطرح نشده، بلکه در این سالها نیز برخی اظهارات و نوشتههای جریان ایشان، همچنان لحن حمایتی از آیت الله هاشمی داشته که نمونهاش در بایگانیهای مطبوعات فروان است
ریچارد فرای مبدع نظریه مکتب ایرانی که چندی پیش برای سخنرانی در همایش ایرانیان خارج از کشور به ایران سفر کرد، بر اساس اسناد آشکار وزارت اطلاعات در گذشته نیز با هدف جاسوسی و جمع آوری اطلاعات به کشورمان سفر کرده است.
‼️👈🏻 وزارت اطلاعات در سال ۱۳۷۶ کتابی تحت عنوان هویت را منتشر کرد که در آن به برخی از جریانات مخالف نظام که در راستای فروپاشی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تلاش می کردند، اشاره کرده است. در صفحه ۱۳۱ این کتاب که در ۳۷۵ صفحه توسط انتشارات حیان به چاپ رسیده، درباره ریچارد فرای آمده است:
""ریچارد فرای چندی پیش به دعوت و تلاش برخی روشنفکران داخلی به ایران سفر کرد و در طول اقامت خود در تهران با استفاده از برخی عناصر نا آگاه اقدام به جمع آوری گسترده اطلاعات محرمانه نمود. ریچارد فرای که همکاری به ظاهر علمی او با سیا امری آشکار است در این سفر تا آنجا پیش رفت که حتی برای جذب برخی مدیران اجرایی و آموزشی کشور اقدام کرد که البته این تلاش با برخی هوشیاری ها ناکام ماند."""
گفتنی است، ریچارد فرای یکی از میهمانان ویژه همایش ایرانیان خارج از کشور بود که مرداد ماه با حضور جمعی از ایرانیان خارج از کشور در تهران برگزار شد. فرای در این همایش به ایراد سخنرانی احساسی پرداخت ودر سخنان خود از علاقه اش به ایران سخن گفت و در پایان آرزو کردن که جسد وی پس از مرگش در کنار سیو سه پل اصفهان دفن شود که در پی این سخنان یکی از خانه های تاریخی شهر اصفهان را به وی هدیه شد!
👈همسر فرای: شوهرم قبلا جاسوس سیا بود
⭕️فرای همواره از فرح پهلوی به عنوان «ملکه خیرخواه و اصلاحطلب» یاد میکند و کوششهایش را برای گسترش مکتب ایرانی ستوده است. در مقابل، فرای یکی از دشمنان سرسخت جمهوری اسلامی شناخته میشود و ۵ سال پس از پیروزی انقلاب، امام خمینی(ره) را یک شخصیت «بنیادگرای رو به زوال» توصیف کرد. بنابراین واضح است که ضدیت فرای با امام راحل در برابر دفاع مدعیان خط امام از وی، یک پارادوکس تلخ و تاسف بار است.
⭕️ریچارد فرای سراسر دوران جنگ تحمیلی از طریق ایرج افشار یزدی تماسهایش را با داخل کشور برای بازتولید جریان فراماسونری حفظ کرد و هیچ وقت از تمرکز روی ایران فاصله نگرفت. ابتدای دهه ۱۳۶۰، او به همراه سلطنتطلبان فراری از جمله احسان یارشاطر (بهایی)، سیدحسین نصر (از رهبران سنتگرایی و عضو فرقه مریمیه شاذلیه)، داریوش شایگان، مهناز افخمی (بهایی)، هرمز حکمت، احمد اشرف و رامین جهانبگلو در تاسیس بنیاد مطالعات ایران مشارکت کرد۲۱۷ که از پروژههای جاسوسی آکادمیک CIA به شمار میرفت و ریاست عالیه آن را به اشرف پهلوی سپردند.
⭕️علاوه بر غسل تعمید دادن فرای و دفاع از این جاسوس امریکایی توسط اصلاح طلبان و نیروهای ضد انقلاب،آنها این اتهام را وارد می کنند که اصول گرایان در زمان احمدی نژاد نسبت به فرای ساکت بوده اند. واضح است که اصول گرایان در دوران احمدی نژاد نیز از منتقدین جدی فرای و نیز رابطه دولت با آن بوده اند. راس این حرکت روزنامه کیهان در 18اردیبهشت90 و پس از آن تعقیب این خط توسط سایر رسانه های مکتوب و مجازی اصول گرا، خط بطلانی بر این ادعای امروز اصلاح طلبان است که اصول گرایان در دوران احمدی نژاد نسبت به فرای ساکت بوده اند.
📌هفدهم مردادماه سال 89 از سوی رئیس جمهوری وقت یک باب واحد مسکونی به این ایران شناس اهدا شد
در حالی که مقامات مسوول در اصفهان می گویند، خانواده این ایران شناس آمریکایی تقاضایی مبنی بر دفن جنازه وی در این شهر نداشته اند، برخی گروه ها و چهره های سیاسی با برگزاری تجمعات اعتراضی و جاسوس خواندن او، مخالفت خود را با اجرایی کردن وصیت این ایران شناس آمریکایی اعلام کرده اند.
👈🏻در همایش ایرانیان خارج از کشور که با حضور رییس جمهوری اسلامی ایران در سال 89 برگزار شد، یکی از حاضران " ریچارد فرای" ایران شناس آمریکایی بود که به گفته مجری برنامه علامه علی اکبر دهخدا به وی لقب " ایران دوست" داده بود. وی که بیش از 90 سال سن داشت با قامت خمیده و با کمک عصا در این اجلاس حاضر شده بود.
👈🏻 6 بهمن 1386 در جشنواره بینالمللی فارابی ریچارد فرای به کمک احمدینژاد به روی صحنه میآید
هدف وی از حضور در این همایش، جلب موافقت رییس جمهوری وقت بود تا به وی اجازه داده شود پیکر وی پس از مرگ در کنار زاینده رود به خاک سپرده شود.
وی که رییس پیشین کرسی ایران شناسی دانشگاه هاروارد بود، در جریان سخنرانی خود این خواسته را مطرح کرد که ایرانیان چندین بار وی را مورد تشویق قرار دادند.
👈🏻احمدی نژاد نیز در ابتدای سخنان خود این حس ایران دوستی این دانشمند آمریکایی را ستود و خطاب به وی گفت: ما خود شما را در ایران می خواهیم. از طرف ملت ایران یک واحد مسکونی در اصفهان به ایشان هدیه می شود تا هر قدر که می خواهد در آنجا بماند.
👈🏻پس از موضعگیری به موقع رئیس قوه قضائیه درباره ریچارد فرای، بسیاری از شخصیتها خواستار «پسگرفتن قصرسنتی- تاریخی اصفهان» از این جاسوس CIA شدند وموج گسترده افشاگریها و هوشیاری مسئولین نظام، هرروز بیشتر به نگرانیهای فرای دامن میزد.
پس از افشاگری «حسین شریعتمداری» در مرداد 1389 از اهداف و انگیزههای پروژه «پایان اسلامگرایی» و ترویج «مکتب ایرانی» توسط «حلقه انحرافی دولت»، روز 21 آبان 1389 آیتالله «صادق لاریجانی» رئیس قوه قضائیه در شورای اداری شهر یاسوج به «بازگشت ریچارد فرای» واکنش نشان داد و گفت: «ریچارد فرای در مصاحبه ای با شبکه CNN عنوان کرده که حکومت مذهبی در ایران از بین می رود و تغییراتی ایجاد خواهد شد. ببینید این افراد تا کجاها را اندیشیده اند و نقشه میکشند.»
👈🏻بدینترتیب دستکم از 2 سال و نیم پیش، مقامات مطلع و موثر از عواقب «کودتای ایدئولوژیک» حلقه انحرافی سخن میگفتند و خواهان مرزبندی جدی احمدینژاد با این فرقه مرموز شدند. با رونمایی از «منشور کوروش» و گسترش «ضدگفتمان مکتب ایرانی»، اکثر اساتید برجسته حوزههای علمیه مانند آیات عظام نوری همدانی، مصباح یزدی، مکارم شیرازی، جوادی آملی و... در کنار شخصیتهایی مانند رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و فرمانده سپاه درباره تبعات منفی این پروژه برادرانه به رئیسجمهور تذکر و هشدار دادند، اما «اسفندیار رحیم مشایی» به جای ارائه پاسخهای مستدل در برابر انتقادات به «مکتب ایرانی» و ایدههای «عبور از اسلامگرایی»، همه منتقدان دولت را وابسته به باندهای زر و زور و تزویر دانست!
👈🏻سرانجام او در پایان آبان 1389 نامهای خصوصی به رئیسجمهور نوشت.
احمدینژاد به سرعت پاسخ فرای را داد و مبالغه شگفتانگیزی از او کرد. رئیسجمهور احمدینژاد در نامه خود که آذر 1389 توسط «اسفندیار رحیم مشایی» (رئیسدفتر وقت رئیسجمهور) از تهران به «دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل» برای تحویل به فرای ارسال شد، نوشت: «اینجانب شما را باور دارم و هیچگاه تبلیغات منفی دشمنان انسانیت را باور نکردهام... ایران خانه شما و خانه همه انسانهای پاک و دلسوز بشریت و کرامت اوست.»
👈🏻احمدینژاد در حالی چنین تجلیل بیسابقهای را از تئوریسین «مکتب ایرانی» میکند که ابعاد گستردهای از زوایای پروژه جاسوسی او طی نیمقرن گذشته فاش شده بود و پروژه انگلیسی- آمریکایی فرای یک پدیده ناشناخته نبود. بنابراین در این میان، «بیاطلاعی» هیچ نقشی نداشت؛ چه اینکه وزارت اطلاعات نیز درنیمه اول دهه 1370 رسماً تأیید کرد که ماموریت ریچارد فرای در ایران «جمعآوری اطلاعات محرمانه از دولتمردان» است و هدفگذاری او روی مراکز آموزشی و دانشگاهی است.
در دولت هاشمی، «عطالله مهاجرانی» حلقه وصل تئوریسینها و کارگزاران CIA با هاشمی بود و در دولت احمدینژاد نیز مشایی قصد ایفای این نقش را داشت، اما افشاگریهای روزنامه کیهان از سال 1386 درباره تئوری «پایان اسلامگرایی» این پروژه را در نطفه خفه کرد و همانطور که شریعتمداری 2 سال قبل پیشبینی کرد «احمدینژاد «اولین قربانی» حلقه انحرافی بود؛ حلقهای که پیوندهای سیاسی و خصلتهای مشترکی با جریان فتنه و حزب کارگزاران دارد و ماجرای «ریچارد فرای»، هاله اسفندیاری ، سارا شورد ، رامین جهانبگلو ، کیان تاجبخش و ... از نمونههای برجسته آن به شمار میرود.
فرای که سال 1332 از مشاوران شاه در زمینه «فرهنگ ایران باستان» به شمار میرفت، پس از انقلاب نیز بازی سهگانه خود را با 3 رئیسجمهور در ایران پیش برد، اما پروژه فرای و عاقبت گفتمانیِ هاشمی و خاتمی و احمدینژاد باید درس عبرتی برای دیگر سیاستمداران جمهوری اسلامی باشد که در دام بحرانهای گفتمانی و کودتای ایدئولوژیک نیفتند و اگر این درس از تجربهای چنین تلخ گرفته نشود، باز هم خطر در کمین جبهه انقلاب است.
‼️بررسی تخصصی ریشههای سیاسی و ایدئولوژیک "مکتب ایرانی"
«مکتب ایرانی» از همان ابتدا توجه دربار پهلوی را به شدت جلب کرد، چون نتیجه نگرش دینی آن به درد ساختن یک توجیه ضروری برای اثبات رژیم سلطنتی میخورد. شاه جوان هیچ مشروعیت و مقبولیتی نداشت و پس از کودتای 28 مرداد 1332 - چند ماه پس از نخستین دیدارش با فرای- روزهای پریشانی را پشت سر میگذاشت.
او بدون اجازه آمریکا قادر به انجام هیچ کاری نبود و برای همین در آذر 1333 برای سفری طولانی به مدت 2 ماه ساکن ایالات متحده شد. در این سفر شاه با هدف تثبیت قدرتش موافقتنامههای اقتصادی و فرهنگیِ همه جانبهای را به نفع آمریکا امضاء کرد و از این پس، ایران را به عنوان یکی از مستعمرات رسمی ایالات متحده میشناختند. نخستین جرقههای ایدة «تمدن بزرگ» و تدوین «تاریخ ایران باستان» با تکیه بر پادشاهی «کوروش» از همین دوره خورد.
هوشنگ امیراحمدی (متولد ۱۳۲۶،-تاکنون) از اهالی تالش میباشد. وی از سال ۱۹۷۵ در آمریکا اقامت دارد. وی استاد دانشگاه دانشگاه راتگرز (دانشگاه ایالتی نیوجرسی) و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه است. وی بنیانگذار و رئیس شورای آمریکا-ایراننیز هست. این شورا مرکزی برای پژوهش و سیاستگذاری است و تلاش دارد ادراک متقابل مردم ایران و ایالات متحده آمریکا را نسبت به یکدیگر بهبود بخشد.
👈🏼وی به صورت رسمی در عرصه روابط دیپلماتیک ایران و امریکا خودنمایی می کند و در راه نزدیک کردن روابط ایران و امریکا می کوشد. او داشتن ماموریت از سوی دو طرف را رد می کند و خود رإ مستقل می داند. وی تلاش دارد ادراک متقابل مردم ایران و آمریکا را نسبت به یکدیگر بهبود بخشد… او با وزارت نفت، بانک مرکزی ایران، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، مراکز تحقیقاتی در قم، روزنامه ی ایران، استادان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه امام صادق و دانشگاه زنجان و افرادی همچون دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، دکتر عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری، ناصر هادیان، غلام عباس توسلی، ابراهیم یزدی، مهرانگیز کار، مهندس عزت الله سحابی و دکتر صادق خرازی ارتباط گیری کرده است.