هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
در اين منطقه فرزدق شاعر با آن حضرت ملاقات كرد و در جواب حضرت كه از احوال مردم عراق جويا شده بود، گفت: دل هاي مردم با توست وليكن شمشيرشان با بني اميه است .
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
سخن امام حسين (عليه السلام) خطاب به فرزدق در اين منزلگاه:
اگر پيش آمدها طبق مراد باشد، خدا را بر نعمت هايش شكر گوييم. اگر پيش آمدها طبق مراد نبود آن كس كه نيتش حق و تقوا بر دلش حكومت مي كند، از مسير صحيح خارج نشود و ضرر نخواهد كرد.
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
ذات عِرق
زمان: دوشنبه 14 ذي الحجه 60 هجري
در اين منزلگاه بود كه عبدالله بن جعفر، همسر زينب (سلام الله عليها) امان نامه اي را از استاندار مدينه "عمروبن سعيد" كه آن ايام در مكه به سر مي برد، گرفت و براي حضرت آورد كه مضمون آن چنين بود: من تو را از ايجاد تفرقه بر حذر داشته و از هلاك شدن تو مي ترسم!! لذا به سوي من برگرد تا در امان من بماني!
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
حضرت در جواب چنين فرمود: كسي كه به سوي خدا دعوت كند عمل نيك انجام دهد و بگويد از مسلمانان هستم، از خدا و رسولش جدا نمي شود ... اگر در نوشتن نامه ات خير مرا آرزو كرده اي، خدا پاداش تو را بدهد.
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
عبدالله پسران خويش (عون و محمد) را به خدمت در كنار حضرت و جهاد با دشمنان سفارش كرد و خود به سوي مكه بازگشت .
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
قسمتي از نامه امام به عمربن سعيد كه در اين منزلگاه نوشت:
بهترين امان، امان خداوند است. از خداوند، ترس از او را در دنيا خواهانيم تا در قيامت به ما امان بخشد.
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
حاجِر
زمان: سه شنبه 15 ذي الحجه 60 هجري
حضرت نامه اي را براي تعدادي از مردم كوفه توسط "قَيس بن مُسهِر" فرستاد و چنين نوشت: «نامه مسلم بن عقيل كه حاكي از اجتماع شما در كمك و طلب حق ما بود به من رسيد خداوند به خاطر نصرت و ياريتان پاداش بزرگي نصيبتان كند ... هنگامي كه فرستاده من "قيس" بر شما وارد شد در كارتان محكم و كوشا باشيد، من همين روزها به شما مي رسم.»
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
قيس" را در ميان راه دستگير كردند. او به ناچار نامه امام را پاره نمود تا از مضمون آن آگاه نشوند. سپس او را به قصر دارالاماره نزد عبيدالله بردند. از او خواستند نام افرادي كه به حسين (عليه السلام) نامه نوشته اند افشا كند و يا در برابر مردم به حسين(عليه السلام) و پدر و برادرش دشنام دهد
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
او بالاي قصر رفته و ضمن تمجيد از حضرت علي(عليه السلام) و فرزندانش و معرفي خويش، ابن زياد و يارانش را نفرين كرد و خبر از حركت حضرت به سوي آنان داد و از مردم خواست دعوت امام حسين (عليه السلام) را اجابت كنند. لذا عبيدالله دستور داد او را از بالاي قصر به پايين انداختند و بدنش قطعه قطعه گرديد و اين چنين به شهادت رسيد .
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
از سخنان امام حسين(عليه السلام) در بين راه مكه تا كربلا:
«فَاِنّي لا اَرَي المَوت اِلاّ سَعادَة وَلَا الحَياةَ مَع الظّالِمينَ اِلاّ بَرَماً»؛ من مرگ را جز سعادت نمي بينم و زندگي با ستمگران را جز ننگ نمي دانم.
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
خُزَيمِيّه
زمان: جمعه 18 ذي الحجه 60 هجري
امام و همراهان يك روز و يك شب در اين منزلگاه توقف كردند، عده اي پيوستن «زهير بن قين» به حسين (عليه السلام) را در اين منزلگاه گفته اند
هدایت شده از حمید رضا(حق طلب)
زَرُود
زمان: دوشنبه 21 ذي الحجه 60 هجري
«زهير بن قين» كه داراي عقيده عثماني بود، در آن سال مراسم حج را بجاي آورده و به كوفه باز مي گشت. ناخوشايندترين چيز نزد او فرود آمدن در يك محل با حسين (عليه السلام) بود. هر دو در اين منزلگاه به ناچار فرود آمدند. در حالي كه زهير با همراهانش مشغول غذا خوردن بود