اشک، عصاره و تبلور همه تلخیها، همه شادمانیها و همه سردرگمی های روحِ آدمی بود؛ اما اشک شور بود.
چرا که شوربختی آدمیان بیش از بختیاری آنها بود.
سالیان دراز بود که سلسله اشکانیان منقرض شده بود، اما سلسله اشکهای آدمیزاد انقراض نمییافت.
-سیمین دانشور
نه آقای چاووشی، دیگه "هر نفس آواز عشق از چپ و راست نمیرسه" دیگه فقط باید "جهان فاسد مردم رو دور ریخت" چون "برای سرفهی گلدانها، گلی نمانده"
Mohsen Chavoshi - Jahane Fasede Mardom Ra.mp3
8.98M
جهان فاسد مردم را، بریز دور و در این دوری به عطر نافهی خود خو کن.