eitaa logo
مجله خردسالان
35هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
33 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/a68l.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشم چشم👀👀 دو ابرو 👫@majaleh_khordsalan
‍ 🐒🐇 میمون و خرگوش 🐇🐒 ♧موضوع ترک عادت ♧ خرگوش کوچولو و دوستش زیر درخت یا هیجان داشتند با هم حرف می زدند. همینطور که حرف می زدند، آقا میمونه هی خودش را می خارند، و خرگوش کوچولو هم که همیشه می ترسید، دشمنانش به او حمله کنند هی به این طرف و آن طرف نگاه می کرد هیچ کدام نمی توانستند راحت یکجا بنشینند . خرگوش گفت : واقعا جالب است که نمی توانی یک دقیقه بدون خاراندن خودت اینجا بشینی میمون گفت : عجیب تر از کار تو نیست که هی سرت را به این طرف و آن طرف می چرخانی خرگوش گفت من اگر بخواهم می توانم جلوی خودم را بگیرم میمون گفت : ببینیم و تعریف کنیم. بیا هر دو سعی کنیم بی حرکت بمانیم. هر کس تکان خورد، باخته آن ها سعی کردند بی حرکت بمانند . طولی نکشید که طاقت هر دو تمام شد . میمون چنان خارشی گرفته بود که سابقه نداشت و خرگوش هم چون نمی توانست دور و برش را نگاه کند خیلی نگران شده بود. مدتی بعد خرگوش که دیگر نمی توانست تحمل کند گفت میمون من حوصله ام سر رفت بیا برای هم خاطره تعریف کنیم. این که دیگر اشکال ندارد میمون که قصد داشت از این موقعیت حسابی استفاده کند گفت نه چه اشکالی ؟ فکر خوبی است خرگوش گفت خب من شروع می کنم . در فصل خشکسالی در یک دشت وسیع داشتم قدم می زدم که یه هو سگ ها به من حمله کردند. میمون گفت عجیب است همین اتفاق برای من هم افتاد. خرگوش ادمه داد: یک گله سگ وحشی پارس کنان به طرف من می دویدند. به هر طرف که نگاه می کردم می آمدند راست چپ جلو عقب از هر طرف صدای سگ می آمد از این طرف از آن طرف همینطور که داستانش را تعریف می کرد به هر طرف چرخید داستان خرگوش تمام شد. میمون شروع کرد . یک روز چند تا آدم به من حمله کردند و به طرفم سنگ پرتاپ کردند . یک سنگ خورد اینجا و پهلوی راستش رو نشان داد و خاراند. یکی خورد اینجا پهلوی چپش را خاراند. یکی به کمرم خورد. یکی به ران پایم. یکی به سرم و هر قسمت از بدنش را که اسم می برد با یک حرکت سریع آنجا را می خاراند. خرگوش دیگر نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد. یک دفعه زد زیر خنده. میمون هم با دیدن خرگوش از ته دل خندید و گفت ببین دوست من ، بهتر است همینجا بس کنیم . هیچ کدام نه برنده شدیم نه بازنده . قبول ؟ و دوباره مشغول حرف زدن شدند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 👫@majaleh_khordsalan
جوجه كوچولوی تنبل.MP3
34.54M
🐥جوجه کوچولوی تنبل 🐥 🌸🍂🍃🌸 👫@majaleh_khordsalan
سلاممم از صبح قشنگ🌱 👫@majaleh_khordsalan
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️ 🚙🛺کاردستی ماشین🚗🚕 🏎درست کردن ماشین با وسایل کم و راحت 🧐گیره لباس، رنگ 🎨، ماژیک🖍، نی، دکمه، چسب. 🤓با این وسایل که قابل دسترسه یه ماشین متحرک درست کنید. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 👫@majaleh_khordsalan
💠داستانک اذان پرندگان 🌹بچه های عزیز ، آیا می دانید اذان پرندگان چیست؟ ⭐️با سخنی از امام رضا علیه السلام به جواب این سوال می رسید 👫@majaleh_khordsalan
ادامه داستان... 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✂️ ساخت پازل گربه با چوب بستنی 😊 •┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 👫@majaleh_khordsalan
همه وقتی بچه بودیم.mp3
552.5K
همه وقتی بچه بودیم حتی راه نرفته بودیم ایستادن بلد شدیم چون یا علی رو گفته بودیم 🌟حیدر مولا مدد حیدر مولا مدد حیدر مولا مدد حیدر مولا🌟 همیشه تو خونه ی ما هرکی می خواد پاشه از جاش یاعلی مدد رو می گفت تا که آسون بشه کاراش 🦋 حیدر مولا مدد حیدر مولا مدد حیدر مولا مدد حیدر مولا 🦋 خدایا سپاس گذاریم آقایی چون علی داریم ما همه شیعه ی اوییم در دو عالم غم نداریم 🌟حیدر مولا مدد حیدر مولا مدد حیدر مولا مدد حیدر مولا🌟 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی خوب و ساده جهت تقویت تمرکز حواس و بالا رفتن دقت 🌺 •┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 👫@majaleh_khordsalan
🔸️شعر وقت اذون جانمی جان دوباره رسیده وقت اذون داریم می‌ریم به مسجد بازم منو مامان‌جون مثل همیشه باز هم نماز می‌خونم اون‌جا چادر به سر می‌شینم حرف می‌زنم با خدا مامان می‌گه با لبخند با چادرت چه ماهی عزیز من نمازت قبول باشه الهی 👫@majaleh_khordsalan