شاید گناھ کردی اما...
تو هنوز زندھای . . !
تو داری نفس میکشی . . !
تو هنوز اختیار داری
تو میتونی برگردی..
پس برگرد تا دیر نشده
همین امروز ، با اولین گام 🚶🏾♂
توبه یعنی تولدی دوباره🌿 '! :) . .
#تلنگر
@majholl_hall
مجهول الحال
#دیوارنوشت:))✨ @majholl_hall
ماندهبودمچهبگویمبهتوازدرددلم🌱
اشکمازدیدهروانگشتوخودتفهمیدی
امشب انگار خدا خیلیا رو فالو کرد
خیلیا تونستن دوباره دل امام زمانشونو ببرن:)
بنده ی حقیر هم درست مثل دختربچه جامونده از قطاری که مقصدش بی نهایته... میشینه به حال بقیه غبطه میخوره🙂
#بچه هیئتی ها رو دست کم نگیریم...
@majholl_hall
🍁°•.
#تلنگرانه📿
رضا سگه!...
یه لات بود تو مشهد. هم سگ خرید و فروش می کرد و هم دعواهاش از نوع سگی بود.
یه روز داشت می رفت سمت کوه سنگی برای دعوا و غذا خوردن، دید یه ماشین داره تعقیبش می کنه.
آرم ماشین ⇦" ستاد جنگهای نا منظم" راننده⇦ شهید چمران.
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت؛
_ فکر کردی خیلی مردی؟!
- بروبچه ها اینجور میگن!
- اگه مردی بیا بریم جبهه!
به غیرتش بر خورد...
راضی شد...
بردش جبهه!
شهید چمران تو اتاق نشسته بود، یه دفعه دید که صدای دعوا میاد! با دست بند، رضا رو آوردن تو اتاق. رضا رو انداختنش رو زمین؛
_این کیه آوردید جبهه ؟!
رضا شروع کرد به فحش دادن...
چه فحشای رکیکی!!!
اما چمران مشغول نوشتن بود.
دید که شهید چمران توجه نمی کنه!
یه دفعه داد زد؛
_اوهوی کچل با توام !!!!
شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد؛
_ بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟"
قضیه این بود⇦ آقا رضا داشت می رفت بیرون. بره سیگار بگیره و برگرده. با دژبان دعواش شده بود.
شهید چمران؛
_آقا رضا چی میکشی؟!!.... برید براش بخرید و بیارید...!
حالا شهید چمران و آقا رضا... تنها تو سنگر⇩
آقا رضا؛
_ میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کشیده ای، چیزی!!
شهید چمران؛
_چرا؟!
آقا رضا؛
_من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده. تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!
شهید چمران؛
_اشتباه فکر می کنی! یکی اون بالاست، هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده. هی آبرو بهم میده... تو هم یکیو داشتی که هی بهش بدی می کردی بهت خوبی می کرده! منم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم... یکم مثل اون شم...!
آقا رضا جا خورد.
تلنگر خورد به شخصیت معنویش!
رفت تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر باز کسی نمیرفت زار زار گریه می کرد...عجب! یکی بوده هرچی بدی کردم بهم خوبی کرده؟
اذان شد.
آقا رضا اولین نماز عمرش بود.
رفت وضو گرفت.
سر نماز، موقع قنوت صدای گریه اش بلند بود.
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد.
آقا رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد. فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش...
@majholl_hall
19.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای ابن سیرین تابحال شنیدی؟
وقتی که در تور گناه گیر میکنه و به خدا متوسل میشه تا دامنش به گناه آلوده نشود و سرانجام با یاری خدا گناه رو پس میزنه و پاداشی که از خداوند میگیره..
اگر به عمق نکات ویدئو پی ببری، پند فراوانی خواهی گرفت...
https://eitaa.com/sgezaj0313
بامنِآلودهدامنخوبتاکردیحُسین
مثلباباییکهبخشیدهگناهبچهرا :)🖤
#دیوارنوشت
@majholl_hall
شما فرض کنید یه زمان و یه روزی
یکی با عقاید سُنی میاد کنارتون میشینه
و میگه خب حالا تو که این همه از امام علی
دم میزنی بیا بشین ولایتش رو واسم ثابت کن.
واقعا جوابی داریم که بدیم؟!
خیلی بده که نتونیم و بلد نباشیم،
اصلا حتی ندونیم تو غدیر چی گذشته!
حتی ندونیم دلیلِ این همه اختلاف سنی ها
با ما توی قضیه غدیر چیه و اونا چه عقیده ای
دارند و ما برای ردِ اون عقیده چه استدلالی؟
فلذا بیایم در کنار این همه کار خوب و
بدو بدو کردنایِ غدیرمون، عهد ببندیم
میشینیم یه کتاب خوب یا هر کار دیگه ای،
واسه قوی ترشدنِ بنیه اعتقادیِ خودمون
هم که شده میخونیم. باشه؟
#دوکلومحرفحساب