eitaa logo
هیئت مجازی(منتظران ظهور)
294 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
94 فایل
💠💠💠💠💠💠 📿بسم الله الرحمن الرحیم📿
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5900015661349865370.mp3
3.12M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹روش برخورد با فریب خوردگان 🔰 امیرالمومنین (علیه السلام) در حکمت پانزدهم نهج البلاغه می فرمایند : "هر فریب خورده ای را نمیشود سرزنش کرد." 🔻 ماجرای صدور این حکمت از زبان مقدس مولا این است که بعد از به حکومت رسیدن امیرالمؤمنین در مدینه، طلحه و زبیر به خاطر اینکه حضرت حاضر نشدند سهمی از سیاست و حکومت به آنها بدهند، در بصره همراه همسر پیامبر فتنه و آشوب بزرگی به راه انداختند. مولا علی (علیه السلام) بر اساس آن تکلیف صیانت از حکومت و امنیت مردم، در مدینه دستور جهاد دادند. همه مردم آماده جهاد شدند، اما چهار نفر از افراد سرشناس نشستند و برای جهاد بلند نشدند. 🔻 آن چهار نفر عبارت بودند از: "عبدالله ابن عمر"، پسر خلیفه دوم، "اُسامة ابن زید"، "سعد ابی وقاص" و "محمدابن مسلمة". 🔻حضرت از آنها پرسیدند: چرا برای جهاد آماده نمی شوید؟ آنها با خباثت تمام گفتند: از اینکه با مسلمان بجنگیم نگرانیم. در واقع با این رفتارشان می خواستند در دل مردم شبهه ایجاد کنند که معلوم نیست حکم جهادی که علی (علیه السلام) داده مشروع و خداپسندانه باشد. حضرت فرمودند: پس بروید در خانه های خود بنشینید؛ یعنی چه؟ یعنی اینجا نمانید که مردم هم با دیدن شما از حضور در این جهاد مردّد بشوند. 🔻وقتی اینها راه افتادند به سمت خانه هایشان بروند، حضرت پشت سر آنها بود که فرمودند: «هر فریب خورده ای را که نمی شود سرزنش کرد»؛ یعنی اینها چون به حقیقت آگاهند اما دارند کتمان میکنند، چه فایده دارد که من آنها را سرزنش کنم؟ که نرود میخ آهنین در سنگ! 🔻نشانه این تفسیر این است که وقتی راه افتادند متأسفانه آن شبهه افکنی آن چهار نفر در دل بعضی ها اثر کرد. مثلا در حکمت هجدهم میخوانیم که : حارث ابن حوت هم به مولا گفت من هم مثل عبدالله ابن عمر و سعد ابی وقاص این جنگ را قبول ندارم و در آن شرکت نمیکنم. امیرالمؤمنین آنجا، از عمق خباثت این نگاه و کناره گیری از جنگ در فتنه ها، پرده برداری کردند و فرمودند کسانی که در این جنگ کناره گیری کردند، «خَذَلُوا الْحَقَّ وَ لَمْ يَنْصُرُوا الْبَاطِلَ»؛ درست است که مستقیماً به باطل کمک نکردند، اما با همین نیامدنشان به میدان نبرد حق را تنها گذاشتند و خوار کردند. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز شصت و پنجم ┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄ 📜 : نامه به مالک اشتر 9⃣ اخلاق اختصاصی رهبری 🔻بخشی از كارها به گونه ای است كه خود بايد انجام دهی، مانند پاسخ دادن به كارگزاران دولتی، در آنجا كه منشيان تو از پاسخ دادن به آنها درمانده اند و ديگر بر آوردن نياز مردم در همان روزی كه به تو عرضه می دارند و يارانت در رفع نياز آنان ناتوانند، كار هر روز را در همان روز انجام ده زيرا هر روزی كاری مخصوص به خود دارد. نيكوترين وقتها و بهترين ساعات شب و روزت را برای خود و خدای خود انتخاب كن، اگر چه همه وقت برای خداست، اگر نيّت درست و رعيّت در آسايش قرار داشته باشد. از كارهایی كه به خدا اختصاص دارد و بايد با اخلاص انجام دهی، انجام واجباتی است كه ويژه پروردگار است، پس در بخشی از شب و روز وجود خود را به پرستش خدا اختصاص ده و آنچه تو را به خدا نزديك می كند بی عيب و نقصانی انجام ده، اگر چه دچار خستگی جسم شوی. هنگامی كه نماز به جماعت می خوانی نه با طولانی كردن نماز مردم را بِپراكن و نه آن كه آن را تباه سازی، زيرا در ميان مردم بيمار يا صاحب حاجتی وجود دارد. آنگاه كه پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم ) مرا به يمن می فرستاد از او پرسيدم با مردم چگونه نماز بخوانم فرمود: «در حد توان ناتوانان نماز بگذار و بر مؤمنان مهربان باش» هيچ گاه خود را فراوان از مردم پنهان مدار، كه پنهان بودن رهبران نمونه ای از تنگ نظری و كم اطّلاعی در امور جامعه می باشد. نهان شدن از رعيّت زمامداران را از دانستن آنچه بر آنان پوشيده است باز می دارد، پس كار بزرگ اندك و كار اندك بزرگ جلوه می كند، زيبا زشت و زشت زيبا می نمايد و باطل به لباس حق در آيد. همانا زمامدار آنچه را كه مردم از او پوشيده دارند نمی داند و حق را نيز نشانه ای نباشد تا با آن راست از دروغ شناخته شود و تو به هر حال يكی از آن دو نفر می باشی: يا خود را برای جانبازی در راه حق آماده كرده ای كه در اين حال نسبت به حقّ واجبی كه بايد بپردازی يا كار نيكی كه بايد انجام دهی ترسی نداری، پس چرا خود را پنهان ميداری و يا مردی بخيل و تنگ نظری كه در اين صورت نيز مردم چون تو را بنگرند مأيوس شده از درخواست كردن باز مانند. با اينكه بسياری از نيازمندی های مردم رنجی برای تو نخواهد داشت كه شكايت از ستم دارند يا خواستار عدالتند، يا در خريد و فروش خواهان انصافند. 0⃣1⃣ اخلاق رهبری با خويشاوندان 🔻همانا زمامداران را خواص و نزديكانی است كه خود خواه و چپاولگرند و در معاملات انصاف ندارند، ريشه ستمكاريشان را با بريدن اسباب آن بخشكان و به هيچ كدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمينی را واگذار مكن و به گونه ای با آنان رفتار كن كه قرار دادی به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند، مانند آبياری مزارع يا زراعت مشترك، كه هزينه های آن را بر ديگران تحميل كنند، در آن صورت سودش برای آنان و عيب و ننگش در دنيا و آخرت برای تو خواهد ماند. حق را به صاحب حق هر كس كه باشد، نزديك يا دور بپرداز و در اين كار شكيبا باش و اين شكيبایی را به حساب خدا بگذار، گر چه اجرای حق مشكلاتی برای نزديكانت فراهم آورد، تحمّل سنگينی آن را به ياد قيامت بر خود هموار ساز. و هر گاه رعيّت بر تو بد گمان گردد، عذر خويش را آشكارا با آنان در ميان بگذار و با اين كار از بدگمانی نجاتشان ده كه اين كار رياضتی برای خود سازی تو و مهربانی كردن نسبت به رعيّت است و اين پوزش خواهی تو آنان را به حق وامی دارد. ┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(39).mp3
6.15M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز شصت وپنجم نامه ۵۳ بند ۸، قسمت ۹تا ۱۰
پهلوی به روایت تاریخ 1.pdf
10.6M
💠 پهلوی از زبان روزنامه‌های پهلوی👌 📄 ۷۵ فکت مستند از روزنامه‌های دوره پهلوی 📜 کاری با ارزش و مستند در جهت نمایاندن حقیقت تاریخ
28.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با احترام بابا سلام 🔹نماهنگ «با احترام بابا سلام» با صدای محمدحسین پویانفر به مناسبت میلاد حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220731-WA0002.
4.37M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹شناخت جایگاه جبر و اختیار 🔻برای فهم درست و آسان حکمت شانزدهم نهج البلاغه کافی است عزیزان به یک داستان قرآنی توجه کنند. 🔻در قرآن آمده است که یک وقتی مشاوران فرعون که ادعای « أنا ربّکم الاعلی» داشت به او گفتند بر اساس علوم غریبه ای که ما داریم، به زودی پسری در این سرزمین مصر متولد خواهد شد، بزرگ می شود و تخت و تاج تو را از تو خواهد گرفت. فرعون که خودش می دانست هیچ چیزی فراتر از یک بشر عادی نیست، اما با غرور و تکبّر ادعای خدایی میکرد، بجای اینکه در خلوتی سر به سجده بگذارد، توبه کند و از خدا بخواهد او را ببخشد و تاج و تختش را هم حفظ کند، به عدّه و عُدّه و نیرو و قدرت و ثروت خودش مغرور شد و گفت کاری ندارد ما در مقابل تقدیر خدا تدبیر میکنیم. چه می کنیم؟ از همین لحظه برای همه زنان جوان شهر جاسوس بگذاریم، هر کدام فرزند پسری به دنیا آورد درجا سر ببریم. با این دستور خیالش راحت شد که حالا اگر قرار بود فرزندی هم متولد بشود و بزرگ بشود و تاج و تخت او را بگیرد، در جا کشته است. خدا هم به تعبیر عوام گفت حالا بگرد تا بگردیم. اتفاقا حضرت موسی(علیه السلام) در نزدیکی کاخ فرعون متولد شد. مادرش نگران شد از جان موسی خدا دستور داد نگران نباش، بچه را در سبدی بگذار و روی آب رها کن. این بچه را روی آب رها کردند. خواهر حضرت موسی(علیه السلام) هم از کنار رودخانه، تعقیبش کرد تا ببیند بالاخره کار به کجا میرسد، دید که با کمال تعجب فرعون و همسرش کنار رودخانه تفریح می کردند، وقتی چشمشان به آن سبد افتاد به سربازها دستور دادند آن سبد را آوردند، تا سبد را باز کردند، پسر و بچه و نوزادی را دیدند ، خدا محبت حضرت موسی(علیه السلام) را به دل فرعون و همسرش انداخت که بچه دار نمی شدند. حالا همان فرعونی که قصد داشت موسی را از همان ابتدا بکشد، شد نوکر حضرت موسی و در کاخ بزرگش کرد و حسابی هم به او رسیدگی کرد تا این فرزند بزرگ شد و جوان تنومندی شد. در دفاع از یک مؤمن در مقابل یک قبطی، مشتی به سینه قبطی زد قبطی مرد. حضرت موسی از ترس جانش فرار کرد و رفت و از لطف و صفایی که داشت، خداوند دختر شعیب را نصیبش کرد. بعد از چند سال با همسر و فرزندانش برگشت و به دستور خدا مأمور شد که بیاید و در مقابل فرعون بایستد که بنی اسرائیل را آزاد کند. خلاصه دعوا بالا گرفت و فرعون با لشکرش دنبال بنی اسرائیل و حضرت موسی کردند. رسیدند به رود نیل، به اذن خدا عصا را بر رودخانه زد. دوازده راه آب خشک خشک از کف رودخانه باز شد، هر طایفه از مسیر خودشان عبور کردند، دوباره آبها روی هم برگشت در حالیکه لشکر فرعون وسط نیل رسیده بود. 🔻با این نگاه خداوند در همان آبی که حضرت موسیِ دو روزه را سالم عبور داد، فرعون قلدر را غرق کرد و فرمود بدنت را هم از آب نجات می دهم که تا قیامت، الگو باشی برای همه کسانی که در مقابل تقدیر الهی نایستید. حالا با این قصّه ساده قرآنی، حکمت شانزدهم را می خوانیم و میفهمیم. حضرت میفرمایند: « کارها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی به مرگ می انجامد»؛ یعنی چنان امور عالم هستی، تحت سیطره تقدیرات عالمانه و حکیمانه و دقیق خداست، که اگر شما تدبیرت هم در مقابل تقدیر الهی باشد، جز اینکه خودت را نابود کنی هیچ فایده ای ندارد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
روضه خانگی - امام حسین(ع) - 1420.mp3
12.51M
🎙چشمی بده که هر سو روی تو را ببینم ... 🔻مناجات با (عج) 🔻روضه (ع) 👤حاج مهدی