eitaa logo
هیئت مجازی(منتظران ظهور)
295 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
94 فایل
💠💠💠💠💠💠 📿بسم الله الرحمن الرحیم📿
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم روزانه نهج البلاغه(22).mp3
2.34M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۳۸ تا ۳۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۸ تا ۳۵ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 📣 ( در سال ۳۷ هجری پس از جنگ صفین و ماجرای حکمیت در تعریف شبهه فرمود:) 🔹ضرورت شناخت شبهات ♦️شُبْهه را برای اين شُبهه ناميدند که به حق شباهت دارد. امّا نور هدايت کننده دوستان خدا، در شبهات يقين است و راهنمای آنان مسير هدايت الهی است. امّا دشمنان خدا، دعوت کننده شان در شبهات گمراهی است و راهنمای آنان کوری است. آن کس که از مرگ بترسد نجات نمی يابد و آن کس که زنده ماندن را دوست دارد برای هميشه در دنيا نخواهد ماند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ( پس از فرو نشاندن شورش نهروان در سال ۳۸ هجری در کوفه ایراد فرمود که شبیه یک سخنرانی است) 1⃣ ويژگی ها و فضائل امام علی (علیه السلام) ♦️آنگاه که همه از ترس سُست شده کنار کشيدند، من قيام کردم و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به ميدان آمدم و آن زمان که همه لب فروبستند، من سخن گفتم و آن وقت که همه باز ايستادند من با راهنمايی نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته تر بود امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم. زمام امور را به دست گرفتم و جلوتر از همه پرواز کردم و پاداش سبقت در فضيلت ها را بردم. همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت در نمی آورد، و طوفان ها آن را از جای بر نمی کند، کسی نمی توانست عيبی در من بيابد و سخن چين جای عيب جويی در من نمی يافت. ذليل ترين افراد نزد من عزيز است تا حقِّ او را باز گردانم و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم. 2⃣ علت سكوت و كناره گيری از خلافت ♦️در برابر خواسته های خدا راضی و تسليم فرمان او هستم، آيا می پنداريد من به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دروغی روا دارم؟ به خدا سوگند، من نخستين کسی هستم که او را تصديق کردم و هرگز اوّل کسی نخواهم بود که او را تکذيب کنم. در کار خود انديشيدم ديدم پيش از بيعت پيمان اطاعت و پيروی از سفارش رسول خدا(صلی الله علیه و آله)را برعهُده دارم، که از من برای ديگری پيمان گرفت. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۸ تا ۳۵ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ( برای هشدار و نصیحت خوارج نهروان و تذکر اشتباهات آنان در ماه صفر سال ۳۸ هجری فرمود) 🔹تلاش در هدايت دشمن ♦️شما را از آن می ترسانم، مبادا صبح کنيد در حالیکه جنازه های شما در اطراف رود نهروان و زمين های پَست و بلند آن افتاده باشد، بدون آنکه برهان روشنی از پروردگار و حجّت و دليل قاطعی داشته باشيد. از خانه ها آواره گشته و به دام قضا گرفتار شده باشيد. من شما را از اين حکميّت نهی کردم، ولی با سرسختی مخالفت کرديد، تا به دلخواه شما کشانده شدم. شما ای گروه کم خِرَد و بی خِرَد، ای ناکسان و بی پدران، من که اين فاجعه را به بار نياوردم و هرگز زيان شما را نخواستم. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ( پس از اطلاع از ماجرای حکمیت و نیرنگ عمروعاص که ابوموسی را فریب داد و طبق شروطی که برای حکمیت قبول کردند عملی نشد امام علیه السلام این خطبه را در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود) 1⃣ ضرورت ستايش پروردگار ♦️خدا را سپاس، هر چند که روزگار دشواری های فراوان و حوادثی بزرگ پديد آورد. شهادت می دهم جز خدای يگانه و بی مانند خدايی نباشد و جز او معبودی نيست و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه و آله)بنده و فرستاده اوست. 2⃣ علل شكست كوفيان ♦️ پس از حمد و ستايش خدا، بدانيد که نافرمانی از دستور نصيحت کننده مهربانِ دانا و باتجربه، مايه حسرت و سرگردانی و سرانجامش پشيمانی است. من رأی و فرمان خود را نسبت به حکميّت به شما گفتم و نظر خالص خود را در اختيار شما گذاردم. (ای کاش که از قصير پسر سعد اطاعت می شد) ولی شما همانند مخالفانی ستمکار و پيمان شکنانی نافرمان، از پذيرش آن سرباز زديد، تا آنجا که نصيحت کننده در پند دادن به ترديد افتاد و از پند دادن خودداری کرد. داستان من و شما چنان است که برادر هَوازَنی سروده است: «در سرزمين مُنْعَرِج، دستور لازم را دادم امّا نپذيرفتند، که فردا سزای سرکشی خود را چشيدند.» ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌ و‌ پنجم ❇️ رخدادهایی در مسیر نهروان 🔹مخالفت با نظر منجم [ هنگامی که تصمیم گرفتیم به طرف نهروان حرکت کنیم، یکی از افراد آشنا با علم نجوم و طالع‌بینی بر اساس علم خود خواست که مرا از تصمیمم منصرف کند، اما من سخن او را نپذیرفته و به او گفتم: ] 🔻کسی که گفتار تو را تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده و برای رسیدن به اهداف محبوبش و محفوظ ماندن از ناگواری‌ها، خود را از یاری خداوند بی‌نیاز دانسته است. گویا می‌خواهی به جای خداوند، تو را ستایش کنند! چون به گمان خود، مردم را با ساعتی آشنا کردی که منافعشان را به‌دست می‌آورند و از آن در امان می‌مانند! [ سپس روی به مردم کردم و گفتم: ] 🔻ای مردم، از فراگرفتن علم نجوم بپرهیزید، جز آن مقدار که در دریا و صحرا به آن نیاز دارید... با نام خدا حرکت کنید. 🔹در این سرزمین نماز نمی‌خوانم [ وقتی به سرزمین بابِل رسیدیم، وقت نماز عصر شده بود. چند بار یارانم تذکر دادند که وقت نماز است؛ ولی من به حرکت خود ادامه دادم تا از آن منطقه خارج شدیم و نماز را خواندیم. به یارانم توضیح دادم: ] 🔻من در سرزمینی نماز نمی‌خوانم که سه بار اهالی خود را به کام خویش فرو برده است! 🔹خوارج در این سوی آب، از پا درخواهند آمد [ افرادی خبر آوردند که خوارج از پل نهروان عبور کرده و پا به فرار گذاشته‌اند. این خبر را تکذیب کردم و گفتم: ] 🔻قتلگاه خوارج این سوی آب است. به خدا سوگند، از آنها تنها ده نفر باقی خواهد‌ ماند و از شما نیز ده نفر هم کشته نخواهد شد. آنها از پل نهروان عبور نکرده‌اند و از نخلستان‌ها نیز نمی‌گذرند تا اینکه خداوند آن‌ها را به‌دست من به هلاکت رساند. این عهدی قطعی و سرنوشتی حتمی برای آنان خواهد بود. از آنان ده نفر هم نجات نمی‌یابد و از ما نیز بیش از ده نفر کشته نمی‌شود. ❇️ ورود به نهروان 🔹چه چیز شما را از من خشمگین ساخته است؟ [ پس از رسیدن به نهروان که محل تجمع خوارج بود، در اجتماع آنان سخنرانی کردم و خطاب به آنان گفتم: ] 🔻ای جماعتی که لجاجت، شما را به قیام واداشته و هوای نفس شما را از حق دور کرده‌ است و در نتیجه به خطا افتاده‌اید! من شما را نصیحت می‌کنم که بر گمراهی خود پافشاری نکنید و بدون هیچ دلیل و برهانی، تن به کشته‌شدن ندهید! [ آنگاه دوباره در مورد حَکمیت و مکر و حیله اهل شام با آنها صحبت کردم؛ ‌اما آنها اصرار داشتند که من کافر شده و باید توبه کنم و گرنه اعلان جنگ می‌دهند! به آنان گفتم: ] 🔻آیا خودم به کفر خودم گواهی‌ دهم؟ در آن صورت گمراهم و از هدایت‌شدگان نیستم! بعد از آن، گفت‌و‌گو با یکی از افراد معتمدشان را پیشنهاد دادم. آنها عبدالله‌بن‌کوّاء را معرفی کردند و ما با هم گفت‌وگو کرده و من دلایل محکم و متقن خود را با توجه به آیات قرآن، مطرح کردم، اما خوارج همچنان بر گمراهی خود پافشاری کردند. 🔹هشداری دیگر به خوارج [ بار دیگر در نهروان، مقابل سپاه خوارج قرار گرفتم و در مورد حکمیت سخنرانی کردم: ] 🔻هنگامی که حَکمیت را پذیرفتم شرایط سختی گذاشتم و از داوران تعهد گرفتم که آنچه قرآن زنده کرده، زنده بدارند و آنچه قرآن از بین برده، از بین ببرند؛ اما آن‌ها اختلاف کردند و با حکم قرآن و سنت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مخالفت ورزیدند. ما نیز از آنها تبرّی جستیم و اکنون بر همان موضع اول خویش هستیم. شما را چه شده است و از کجا آمده‌اید؟ چرا از جمع ما خارج شده‌اید و جنگ با ما را مباح می‌دانید؟ 🔹تهدید خوارج، با استناد به کلام رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله [ حدیثی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای خوارج نقل کردم: ] 🔻رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به من خبر دادند که فرشتهٔ وحی، روح الامین، از طرف خداوند رب‌العالمین نقل کرده‌است: « هیچ جماعتی از شما، کم یا زیاد و تا روز قیامت، در برابر ما قیام نمی‌کند؛ مگر اینکه به دست ما هلاک می شوند.» جهاد با شما برترین جهادها به شمار می‌رود. افضل شهیدان کسانی هستند که به دست شما کشته می‌شوند و والاترین مجاهدان کسانی هستند که شما را می‌کشند. پس هر کاری می‌خواهید، انجام دهید که خسران روز قیامت برای اهل باطل است: { لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ ۚ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ} (هر خبری سرانجام قرارگاهی دارد [و در موعد خود انجام می‌گیرد] و به زودی خواهید دانست.) 🔹پرچم امان [ دستور دادم پرچمی نصب کردند و دو هزار نفر را برای حفظ آن پرچم گماردم و پس از آن گفتم ندا سردهند: ] 🔻هر کس به این پرچم پناه آورد، در امان است. 📚منابع: ۱. نهج‌البلاغه، خطبه ۷۹ ۲. نهج‌البلاغه، خطبه ۵۹ ۳. قرآن ‌کریم، سورهٔ انعام، آیهٔ ۶۷ ۴. الأخبار‌ الطوال، ص۲۱۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 شناخت عظمت پروردگار 💠 بزرگى پروردگار در جانت، پدیده ها را در چشمت کوچک مى نمایاند. 📒 ، حکمت ۱۲۹
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 4⃣ 💎 بازتاب اجرای عدالت در جامعه توسط مسؤولین 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: در عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت براى او گران آید، تحمل ستم برای او سخت تر است. 📚 ، خطبه15
شرح حکمت ۱۹۸ قسمت دوم(1).m4a
2.38M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ضرورت حکومت 2⃣ 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ضرورت حکومت (2) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: (وقتى شنيد كه خوارج مى گويند، حكومت فقط از آن خداست.) سخن حقّى است كه از آن اراده باطل دارند. 🔻امیرالمؤمنین در حکمت ۱۹۸ بعد از آن که شعار "لا حاکم الا لله" خوارج را شنیدند فرمودند: «كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ» . یعنی این نکته ای که می گویند حق هست اما از آن مقصود باطلی برداشت کردند. 🔻خیلی مواقع ممکن است انسان حرف حقی را استفاده کند، اما تفسیر به رأی کند؛ یعنی بخواهد به نفع خودش از آن استفاده کند. خوارج حرف درستی می‌زدند، اساس حکم و حاکمیت اولاً و بذات مخصوص خداست و در اختیار کسی نیست، اما آیا این خدا نعوذبالله باید به زمین بیاید و حکومت و سلطنت تشکیل دهد؟ نه، امکان ندارد. آن حق حاکمیتی که خداوند متعال دارد، آن را به واسطه انسان های شایسته و برگزیده اعمال می کند. مثل انبیاء و اولیاء خدا مثل ائمه مثل حاکمان الهی و فقیهی که بر جامعه حق حاکمیت دارند. 🔻 مولا علی (علیه السلام) این نگاه خوارج را در خطبه ۴۰ نهج البلاغه کاملاً رد کردند و توضیح دادند. در خطبه ۴۰ می فرمایند: سخن حقی است که از آن اراده باطل شده است. آری درست است فرمانی جز فرمان خدا نیست ولی اینها می‌گویند زمامداری جز برای خدا شایسته نیست، در حالیکه مردم به زمامداری نیک یابد نیازمندند تا مؤمنان در سایه حکومت به کار خود مشغول و کافران هم بهره‌مند شوند و مردم در استقرار حکومت زندگی کنند. به وسیله حکومت بیت‌المال جمع آوری گردد و به کمک آن با دشمنان می توان مبارزه کرد. جادّه ها امن و امان و حق ضعیفان از نیرومندان گرفته می شود. نیکوکاران در رفاه و از دست بدکاران در امان باشند. 🔻 بنابراین حکم و فرمان و شریعت مخصوص خداست اما زمامداری را باید انسان های شایسته انجام دهند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و هشتادم: خطبه ۳۴ تا ۳۳ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
ختم روزانه نهج البلاغه(23).mp3
1.99M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( این خطبه را پس از شکست شورشیان خوارج، در سال ۳۸ هجری برای بسیج کردن مردم جهت مبارزه با شامیان در نخیله کوفه ایراد فرمود.) 1⃣ نكوهش از سستی و نافرمانی كوفيان ♦️نفرين بر شما کوفيان که از فراوانی سرزنش شما خسته شدم. آيا به جای زندگی جاويدان قيامت به زندگی زودگذر دنيا رضايت داديد؟ و به جای عزّت و سربلندی، بدبختی و ذلّت را انتخاب کرديد؟ هرگاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت می کنم، چشمانتان از ترس در کاسه می گردد، گويا ترس از مرگ، عقل شما را ربوده و چون انسان های مَست از خود بيگانه شده، حيران و سرگردانيد. گويا عقلهای خود را از دست داده و درک نمی کنيد. من ديگر هيچ گاه به شما اطمينان ندارم و شما را پشتوانه خود نمی پندارم. شما ياران شرافت مندی نيستيد که کسی به سوی شما دست دراز کند. به شتران بی ساربان می مانيد که هرگاه از يک طرف جمع آوری گرديد، از سوی ديگر پراکنده می شويد. 2⃣ علل عقب ماندگی مردم كوفه ♦️ به خدا سوگند، شما بد وسيله ای برای افروختن آتش جنگ هستيد؛ شما را فريب می دهند امّا فريب دادن نمی دانيد، سرزمين شما را پياپی می گيرند و شما پروا نداريد. چشمِ دشمن برای حمله شما خواب ندارد ولی شما در غفلت به سر می بريد. به خدا سوگند، شکست برای کسانی است که دست از ياری يکديگر می کشند. سوگند به خدا، گمان می کنم اگر جنگ سخت درگير شود و حرارت و سوزش مرگ شما را در برگيرد، از اطراف فرزند ابوطالب، همانند جدا شدن سر از تن جدا و پراکنده می شويد. به خدا سوگند، آن که دشمن را بر جان خويش مسلط گرداند تا گوشتش را بخورد و استخوانش را بشکند و پوستش را جدا سازد، عجز و ناتوانی اش بسيار بزرگ و قلب او بسيار کوچک و ضعيف است. تو اگر می خواهی اينگونه باش، امّا من به خدا سوگند از پای ننشينم و قبل از آنکه دشمن فرصت يابد با شمشير آبديده چنان ضربه ای بر پيکر او وارد سازم که ريزه های استخوان سرش پراکنده شود و بازوها و قدم هايش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد. 3⃣ حقوق متقابل مردم و رهبری ♦️ ای مردم! مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است. حقّ شما بر من، آن که از خيرخواهی شما دريغ نورزم و بيت المال را ميان شما عادلانه تقسيم کنم و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشيد و شما را تربيت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانيد. و امّا حقِّ من بر شما اين است که به بيعت با من وفادار باشيد و در آشکار و نهان برايم خيرخواهی کنيد، هرگاه شما را فرا خواندم اجابت نماييد و هرگاه فرمان دادم اطاعت کنيد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( در سال ۳۶ هجری به هنگام عزيمت به شهر بصره، جهت جنگ با ناكثين فرمود) (ابن عباس می گويد در سرزمين ذی قار، خدمت امام رفتم كه داشت كفش خود را پينه می زد، تا مرا ديد فرمود: قيمت اين كفش چقدر است؟ گفتم بهايی ندارد. فرمود: به خدا سوگند، همين كفش بی ارزش نزد من از حكومت بر شما محبوب تر است مگر اينكه حقی را با آن به پا دارم، يا باطلی را دفع نمايم. آنگاه از خيمه بيرون آمد و برای مردم خطبه خواند) 1⃣ آثار بعثت پيامبر اسلام ♦️همانا خداوند هنگامی محمد(صلی الله علیه و آله) را مبعوث فرمود که هيچ کس از عرب، کتاب آسمانی نداشت و ادّعای پيامبری نمی کرد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) مردم جاهلی را تا به جايگاه کرامت انسانی پيش برد و به رستگاری رساند، که سرنيزه هايشان کندی نپذيرفت و پيروز شدند و جامعه آنان استحکام گرفت. 2⃣ ويژگيهای نظامی و اخلاقی امام علی(علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، من از پيشتازان لشکر اسلام بودم تا آنجا که صفوف کفر و شرک تار و مار شد. هرگز ناتوان نشدم و نترسيدم، هم اکنون نيز همان راه را می روم، پرده باطل را می شکافم تا حق را از پهلوی آن بيرون آورم. 3⃣ شكوه از فتنه گری قريش ♦️مرا با قريش چه کار، به خدا سوگند آن روز که کافر بودند با آنها جنگيدم و هم اکنون که فريب خورده اند، با آنها مبارزه می کنم. ديروز با آنها زندگی می کردم و امروز نيز گرفتار آنها می باشم. به خدا سوگند! قريش از ما انتقام نمی گيرد جز به آن علّت که خداوند ما را از ميان آنان برگزيد و گرامی داشت. ما هم آنان را در زندگی خود پذيرفتيم، پس چنان بودند که شاعر گفته است: «به جان خودم سوگند، هر صبح از شير صاف نوشيدی و سرشير و خرمای بی هسته خوردی. ما اين مقام و عظمت را به تو بخشيديم در حالیکه بلند مرتبت نبودی. و در اطراف تو با سواران خود تا صبح نگهبانی داديم و تو را حفظ کرديم.» ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۳۴ تا ۳۳.mp3
2.67M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۳۴ تا ۳۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌و‌ششم ❇️ درنگ در نبرد با خوارج 🔹برای جنگ با آنان پیش‌قدم نباشید [ خوارج دسته‌جمعی شعار می‌دادند: حکم و فرمان فقط به‌دست خداست، گرچه مشرکان را خوش نیاید! به سپاهیانم تذکر دادم: ] 🔻شما برای جنگ با آنان پیش‌قدم نشوید، تا اینکه آنان آغاز کنند. از برخورد با آنان خودداری کنید تا هنگامی که آنان جنگ با شما را شروع کنند. اگر آنان دسته‌جمعی و با تمام قوا به شما حمله کنند، باز هم توان آسیب‌زدن به شما را ندارند و فقط خود را به زحمت می‌اندازند؛ زیرا شما قدرت لازم برای مقابله با آنان و دفاع از خود را دارید. 🔹چه کسی حاضر است این قرآن را بگیرد و‌سراغ این جماعت بروند؟ [قرآنی را در دست گرفتم و خطاب به یارانم گفتم:] 🔻 چه کسی از میان شما حاضر است این قرآن را بگیرد و سراغ این جماعت برود و آنان را به کتاب خدا و سنت رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دعوت کند؟ البته در این راه کشته خواهد شد و پاداش او بهشت است. [ سه بار خواسته‌ام را تکرار کردم و هر سه بار جوانی از «بنی‌عامر» داوطلب شد. به دلیل نوجوان‌بودنش، ممانعت کردم؛ سپس اجازه دادم،‌ تا این جوان راهی میدان شود. آن جوان قرآن را روی دست گرفت و به صف خوارج نزدیک شد. آنان به آن جوان فرصت سخن‌گفتن ندادند و بلافاصله او را تیرباران کردند. بعد از مشاهده این صحنه‌ها، اجازه نبرد را صادر کردم: ] 🔻اللّٰه‌اکبر! اکنون جنگ جایز است. به آنان حمله کنید. ❇️ در میدان نبرد 🔹تشویق و تهییج یاران به نبرد [ یارانم را با این سخنان تشویق به‌ جنگ کردم: ] 🔻بندگان خدا، تقوا پیشه کنید، دیدگان خود را فروپوشید، آهنگ صدایتان را پایین آورید، کمتر سخن بگویید و خود را برای مبارزه، میدان‌داری، هماوردی، درگیری تن‌به‌تن و زدوخورد با شمشیرها آماده سازید. گام‌های خود را استوار دارید. { وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} (وخدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید‌) {وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ} (و نزاع در کشمکش نکنید تو سست و شوید و قدرت شما از بین نرود و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است.) ❇️ پس از پیروزی در نهروان 🔹مداوای مجروحان دشمن [ بعد از پایان جنگ، از یارانم خواستم که مجروحان خوارج را شناسایی کنند. چهارصد مجروح شناسایی شد. دستور دادم آنها را به عشایر و قبایلشان تحویل دهند و گفتم: ] 🔻این‌ها را به همراه خود ببرید و مداوایشان کنید. پس از بهبود، آنها را به کوفه منتقل کنید. هرآنچه در اردوگاهشان هست، غنیمت جنگی است و به رزمندگان تعلق دارد. 🔹چشمان فتنه را درآوردم [ پس از پایان جنگ، در نهروان خطبه‌ای ایراد کردم و گفتم: ] 🔻ای مردمان، من چشمان فتنه را درآوردم و جز من، هیچ کس جرئت چنین کاری را نداشت. اگر من در میان شما نبودم، کسی را توان جنگ با لشکریان جمل و اهل نهروان نبود. [ سپس در مورد فتنه و وجود بنی امیه به عنوان وحشتناک‌ترین فتنه‌ها، حوادثی که به‌دست آنها رخ می‌دهد و راه برون رفت از فتنه‌ها، برایشان سخنرانی کردم.] ❇️ استمرار جریان خوارج در طول تاریخ 🔹نطفه‌های آنان در پشت مردان و رحم زنان باقی خواهد ماند [ پس از کشته شدن خوارج، برخی افراد گفتند همه این قوم نابود شدند. گفتم: ] 🔻نه، هرگز! به خدا سوگند، نطفه‌های آنان در پشت مردان و رحم زنان باقی خواهد ماند. هرگاه شاخی از آنان سر برآورد قطع می‌شود، تا اینکه کسی باقی نماند جز مشتی راهزن و دزد. پس از قیام گروهی از آنان، جماعتی دیگر قیام‌ خواهند‌ کرد... 🔹پس از من با خوارج نبرد نکنید [ و به یارانم تذکر دادم: ] 🔻پس از من با خوارج نبرد نکنید؛ زیرا کسی که در جست‌و‌جوی حق بوده ولی خطا کرده، همانند کسی نیست که در جست‌وجوی باطل بوده و به آن دست یافته است. 🔹 اگر بر ضد رهبری عدالت‌پیشه قیام‌ کردند، با آنان نبرد کنید [ و توضیح بیشتری دادم: ] اگر جماعتی را با خود همراه کردند و بر ضد رهبری عدالت‌پیشه قیام کردند، با آنان نبرد کنید؛ اما اگر بر ضد رهبری ستم‌پیشه قیام کردند، با آنان نجنگید که آن‌ها برای کار خویش استدلال و گفتاری دارند. 📚منابع: ۱. الأخبار‌ الطوال، ص۲۱۰ ۲. تاریخ‌ طبری، ج۴، ص۶۴ ۳. مجمع‌ الزوائد، ج۶، ص۲۴۱ ۴. مروج‌ الذهب، ج۲، ص۴۵۰ ۵. سوره انفال، آیه۴۵ و ۴۶ ۶.نهج البلاغه، خطبه ۶۰ و ۶۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش استغفار 💠 در شگفتم از کسى که مى تواند استغفار کند و ناامید است. 📒 ، حکمت ۸۷
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 5⃣ 💎 تلاش مسؤول برای رفع محرومیت زدایی 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: خدا را خدا را در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره ای ندارند و عبارتند از زمین گیران، نیازمندان، گرفتاران و دردمندان. ...بخشی از بیت المال را به طبقات پایین اختصاص ده؛ زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیک ترین آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسؤول رعایت آن می باشی. 📚 ، نامه ۵۳، بند ۸
شرح حکمت ۱۹۹ و ۲۰۰.mp3
1.91M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ نکوهش انسانهای شرور 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 نکوهش انسانهای شرور 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۹۹ و ۲۰۰ فرمودند: (در تعريف جمع اوباش فرمود) آنان چون گرد هم آيند پيروز شوند و چون پراكنده شوند شناخته نگردند. (و گفته شد كه امام فرمود) آنان چون گرد هم آيند زيان رسانند و چون پراكنده شوند سود دهند. (از امام پرسيدند: 🔸چون اوباش گرد هم آيند زيان رسانند را دانستيم، امّا چه سودى در پراكندگى آنان است، فرمود) صاحبان كسب و كار و پيشه وران به كارهاى خود باز مى گردند، و مردم از تلاش آنان سود برند، بنّا به ساختن ساختمان و بافنده به كارگاه بافندگى و نانوا به نانوايى روى مى آورد. 🔸(جنايتكارى را حضور امام آوردند، كه جمعى اوباش همراه او بودند.) مبارك مباد، چهره هايى كه جز به هنگام زشتى ها ديده نمى شوند. 🔻یکی از شاخص های ارزشمندی و غیر ارزشمندی زندگی انسان ها، تأثیری است که در زندگی اجتماعی و وضعیت زندگی افراد دیگر جامعه دارند. 🔻مثلاً امیرالمومنین علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۳ معروف به خطبه متّقین درباره اهل تقوا می فرماید: «أَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ» ؛ متقین جوری زندگی می‌کنند که همیشه از آنها انتظار خیر می‌رود و همه از شرّ آنها در امان اند . 🔻در جای دیگری از همین خطبه متّقین می فرمایند: "متقین خودشان را به سختی می اندازند تا مردم را به آسایش برساندند." 🔻برعکس در حکمت های ۱۹۹ و ۲۰۰ نهج البلاغه درباره اراذل و اوباش جملاتی دارند که دقیقاً نقطه مقابل اهل تقوا است. در توصیف جمع اوباش در حکمت ۱۹۹ فرمودند:" آنها چون گرد هم آیند پیروز شوند و چون پراکنده شوند اصلاً شناخته نمی شوند. و گفته شده است که امام (علیه السلام) فرمود: آنها چون گرد هم آیند زیان برسانند و چون و پراکنده شوند سود دهند." 🔻 از امام پرسیدند وقتی اوباش گردهم می آیند زیان رسانند را دانستیم، اما چه سودی در پراکندگی آنهاست؟ فرمود: صاحبان کسب و کار و پیشه وران به کارهای خود باز می گردند، مردم از تلاش آنها سود می‌برند، بنّا به ساختن ساختمان و بافنده کارهای بافندگی و نانوا به نانوایی روی می آورد. یعنی وقتی اینها دور هم جمع می شوند چنان شر می رسانند که کسبه و اهل کار مجبور می‌شوند محل کار خودشان را ، شغل خودشان را تعطیل کنند در حالیکه اهل تقوا تنها و جمعشان خیر به جامعه است. 🔻در حکمت ۲۰۰ هم این گونه آمده است که، جنایتکاری را به حضور امام آوردند که جمعی از اوباش همراه او بودند حضرت فرمودند: مبارک مباد چهره‌هایی که جز به هنگام زشتی ها دیده نمی شوند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و هشتاد و یکم: خطبه ۳۲ تا ۳۱ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
ختم روزانه نهج البلاغه(24).mp3
2.25M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۳۲ تا ۳۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۲ تا ۳۱ ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (در سال ۳۷ هجری در مسجد کوفه در شناخت مردم و روزگاران پس از پیامبر "صلی الله علیه وآله وسلم" ایراد فرمود) 1⃣ سير ارتجاعی امت اسلامی ♦️ای مردم! در روزگاری کينه توز و پر از ناسپاسی و کفران نعمت ها صبح کرده ايم که نيکوکار بدکار به شمار می آيد و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود می افزايد. نه از آن چه می دانيم بهره می گيريم و نه از آن چه نمی دانيم می پرسيم و نه از حادثه مهمّی تا بر ما فرود نيايد می ترسيم. 2⃣ اقسام مردم (روانشناسی اجتماعي مسلمين، پس از پيامبر"صلی الله علیه وآله وسلم") ♦️در اين روزگاران مردم چهار گروه اند: گروهی اگر دست به فساد نمی زنند، برای اين است که روحشان ناتوان و شمشيرشان کند و امکانات مالی در اختيار ندارند. و گروه ديگر آنانکه شمشير کشيده و شرّ و فسادشان را آشکار کرده اند، لشکرهای پياده و سواره خود را گرد آورده و خود آماده کشتار ديگرانند. دين را برای به دست آوردن مال دنيا تباه کردند که يا رئيس و فرمانده گروهی شوند، يا به منبری فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتی که دنيا را بهای جان خود بدانی و با آنچه که در نزد خداست معاوضه نمايی. و گروهی ديگر با اعمال آخرت، دنيا را می طلبند و با اعمال دنيا در پی کسب مقام های معنوی آخرت نيستند، خود را کوچک و متواضع جلوه می دهند. گام ها را رياکارانه و کوتاه بر می دارند، دامن خود را جمع کرده، خود را همانند مؤمنان واقعی می آرايند و پوشش الهی را وسيله نفاق و دورويی و دنياطلبی خود قرار می دهند. و برخی ديگر با پستی و ذلّت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، که خود را به زيور قناعت آراسته و لباس زاهدان را پوشيده اند. اينان هرگز در هيچ زمانی از شب و روز از زاهدان راستين نبوده اند. 3⃣ وصف پاكان در جامعه مسخ شده ♦️در اين ميان گروه اندکی باقی مانده اند که ياد قيامت چشم هايشان را بر همه چيز فرو بسته و ترس رستاخيز اشک هايشان را جاری ساخته است؛ برخی از آنها از جامعه رانده شده و تنها زندگی می کنند و برخی ديگر ترسان و سرکوب شده يا لب فرو بسته و سکوت اختيار کرده اند؛ بعضی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت می کنند و بعضی ديگر گريان و دردناکند که تقيّه و خويشتن داری، آنان را از چشم مردم انداخته است و ناتوانی وجودشان را فرا گرفته گويا در دريای نمک فرو رفته اند. دهن هايشان بسته و قلب هايشان مجروح است؛ آن قدر نصيحت کردند که خسته شدند، از بس سرکوب شدند، ناتوانند و چندان کشته دادند که انگشت شمار شدند. 4⃣ روش برخورد با دنيا ♦️ "پس بايد دنيای حرام در چشمانتان از پَرِ کاهِ خشکيده و تُفاله های قيچی شده دام داران، بی ارزش تر باشد. از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آنکه آيندگان از شما پند گيرند، اين دنيایِ فاسدِ نکوهش شده را رها کنيد زيرا مشتاقان شيفته تر از شما را رها کرد. ( می گويم: بعضی از نادانان اين خطبه را به معاويه نسبت داده اند، ولی بدون ترديد اين خطبه از سخنان اميرمؤمنان(علیه السلام) است. «طلا کجا و خاک کجا؟! آب گوارا و شيرين کجا و آب نمک کجا؟!». دليل بر اين مطلب سخن «عمرو بن بحر، جاحظ» است که ماهِر در ادب و نقّاد بصير سخن می باشد، او اين خطبه را در کتاب «البيان و التبيين» آورده و گفته است: آن را به معاويه نسبت داده اند. سپس اضافه کرده که اين خطبه به سخن امام(علیه السلام) و به روش او در تقسيم مردم شبيه تر است. و اوست که به بيانِ حال مردم، از غلبه، ذلّت، تقيّه و ترس واردتر است، سپس می گويد: «تا کنون چه موقع ديده ايم که معاويه در يکی از سخنانش مسير زهد پيش گيرد و راه و رسم بندگان خدا را انتخاب کند؟!» ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( در آغاز جنگ جمل در سال ۳۶ هجری، ابن عباس را برای پند دادن به سوی زبیر فرستاد و فرمود:) 🔹روانشناسی طلحه و زبير ♦️با طلحه ديدار مکن، زيرا در برخورد با طلحه او را چون گاو وحشی می يابی که شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مرکب سرکش می شود و می گويد رام است. بلکه با زبير ديدار کن که نرم تر است. به او بگو پسر دايی تو می گويد: در حجاز مرا شناختی و در عراق مرا نمی شناسی؟! چه شد که از پيمان خود بازگشتی؟! (جمله کوتاه «فَما عَدا مِمّا بَدا» برای نخستين بار از امام علی "علیه السلام" شنيده شده و پيش از امام(علیه السلام) از کسی نقل نشده است.) ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
✍شهید بهشتی: اگر در جامعه اسلامی كوششی برای اقامه "عدل" نباشد كسی به سراغ ما نمی‌آيد و بلكه برعكس جوانِ ما هم به جايی می‌رود كه برای اقامه‌ی عدل گام برداشته‌اند چه خدا و اسلام باشند، چه نباشد. 🌹 ۷ تیر، سالروز شهادت شهید بهشتی
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌وهفتم ✳️ فصل نهم: دوران غارت‌ها ❇️ بسیج مردم برای عزیمت به جنگ با معاویه 🔹آمادهٔ نبرد با دشمنی شوید که جهاد‌ با‌ او موجب تقرب به‌ خداست [ پس از پایان جنگ نهروان و برطرف شدن مشکل خوارج، بلافاصله مردم را برای جنگ با معاویه و حل مشکل شام دعوت کردم و گفتم: ] 🔻ای مردم، آمادهٔ نبرد با دشمنی شوید که جهاد با او موجب تقرب به خدا و وسیله‌ای برای تحصیل رضای اوست. 🔹مخالفت یاران [پس از جنگ نهروان، خطبه‌ای ایراد کرده و مردم را به جنگ با شامیان دعوت کردم. اما اشعث و یارانش اظهار کردند که آمادگی جنگ را ندارند؛ آنها خستگی، کندی شمشیرها و نیزه‌ها و تمام‌شدن تیرها و سردی هوا را بهانه کردند، من هم چاره‌ای ندیدم جز اینکه به‌همراه یاران باقی‌مانده، وارد کوفه شوم! ] ❇️ اعزام مالک اشتر به مصر و شهادت وی در این مسیر 🔹فراخوان مالک اشتر برای تصمیم‌گیری دربارهٔ مصر [ معاویه پس از معاهدهٔ‌ حَکمیت، فرصت را غنیمت شمرد و لشکری به مصر گسیل داشت. گروه‌هایی از مردم مصر نیز به بهانهٔ خون‌خواهی عثمان، به‌آن لشکر پیوستند و کار بر محمدبن‌ابی‌بکر، استاندار مصر، سخت شد. از آنجا که محمدبن‌ابی‌بکر، جوان کم سن و سال و بی‌تجربه‌ای در جنگ بود، ناچار شدم طی نامه‌ای، مالک اشتر را که آن‌روز استاندار نصیبین بود، به استانداری مصر منصوب کنم. او را فراخواندم. وقتی مالک اشتر آمد، به وی گفتم: ] 🔻جز تو کسی را برای مصر سراغ ندارم، خدای رحمتت کند! به سوی مصر حرکت کن که اگر هیچ سفارشی هم نکنم، اطمینان دارم که رأی و نظر تو درست است. 🔹مالک اشتر؛ مردِ روزهای سخت [ نامه‌ای برای مردم مصر نوشتم و خبر منصوب شدن مالک اشتر را برای استانداری مصر به آنان دادم: ] 🔻اما بعد، بنده‌ای از بندگان خدا را به‌سوی شما فرستادم. مردی که در روزگار وحشت به‌خواب نمی‌رود و در لحظه‌‌های ترس، از دشمن روی نمی‌گرداند. او مالک‌بن‌حارث از قبیلهٔ «مذحج» است. مردم مصر! من شما را بر خود ترجیح دادم و ایثار کردم که او را به‌ دیار شما فرستادم؛ زیرا او را خیرخواه شما یافتم و دیدم که با دشمنانتان بسیار سرسخت است. [ نامهٔ دیگری به مردم مصر نوشتم و آنان را به ایستادگی در برابر دشمنان دعوت کردم.] 🔹شهادت مالک اشتر [ مالک اشتر قبل از رسیدن به مصر، در مسیر، به‌ شهادت رسید. بالای منبر رفتم و خبر شهادت وی را به مردم دادم: ] 🔻بدانید که مالک‌اشتر به شهادت رسید. او به عهد خویش وفا کرد و به ملاقات پروردگارش شتافت. خداوند مالک را رحمت کند که اگر کوه بود، کوه بی‌نظیری بود و همچون صخره‌ها، گران‌سنگ و مقاوم بود. به راستی که زنان از به‌دنیا آوردن همانند مالک عاجزند! آیا شخصی همچون مالک می‌توان یافت؟ تا ابد همانند او را نخواهم دید . ❇️ شهادت محمدبن‌ابی‌بکر، استاندار مصر 🔹 دلجویی از محمدبن‌ابی‌بکر و تشویق او به پایداری [ پس از شهادت مالک‌اشتر، به محمد‌بن‌ابی‌بکر نامه‌ای نوشتم و از وی دلجویی کرده و او را به ایستادگی تشویق کردم. و به او دستور دادم: ] 🔻تو خود برای مقابله با دشمن، لشکر خویش را بیرون بیاور و با آگاهی لازم به‌سوی دشمن حرکت کن و آمادهٔ پیکار باش با کسی که با تو در جنگ است. [ محمدبن‌ابی‌بکر در پاسخ نامهٔ من نامه‌ای نوشت و رضایت و ارادت خود را نسبت به من اعلام کرد و نامه‌هایی را که عمرو‌بن‌عاص برای او نوشته بود، برایم ارسال کرد؛ همچنین مرا از وضعیت لشکرش و سستی برخی از آنها باخبر کرد. 🔹در برابر دشمنت پایداری کن [ من نیز در نامه‌ای او را به مقاومت و عدم سستی در مقابل دشمن تشویق کردم و در پاسخ وی نوشتم: ] 🔻با همه سختی‌هایی که وجود دارد، مردم را به یاری تو دعوت و تشویق می‌کنم و گروهی را به‌یاری تو می‌فرستم. 🔹این فریاد محمدبن ابی بکر است که به گوش می رسد [ در میان مردم خطبه‌ای ایراد کردم و آنان را برای رفتن به مصر و یاری محمدبن‌ابی‌بکر تشویق کردم: ] 🔻اما بعد، ای مردم، این فریاد محمدبن‌ابی‌بکر و برادران شما از مصر است که به گوش شما می‌رسد و می‌خواهند که به فریادشان برسید. همگی در پادگان «جرعه» اجتماع کنید تا اگر خدا بخواهد، فردا در آنجا گرد هم آییم. [ از میان همهٔ آنها، تنها دو هزار نفر بسیج شدند که به فرماندهی مالک‌بن‌کعب‌ارحبی به‌سوی مصر حرکت کردند. پنج روز از حرکت مالک گذشته بود که خبر شهادت محمد‌بن‌ابی‌بکر و سقوط مصر رسید؛ لذا دستور دادم که مالک برگردد. ] 📚منابع: ۱. الامامة‌والسیاسة، ص۱۷۰ ۲. الغارات، ج۱، ص۱۶۴ ۳. نهج‌البلاغه، نامهٔ ۳۸ ۴. الإختصاص، ص۸۱ ۵. تاریخ‌‌طبری، ج۴، ص۷۳ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 پناهگاه مطمئن 💠 همه کارهای خود را به خدا بسپار، زیرا به پناهگاه مطمئن و نیرومندی رسیده ای که تو را از هر آسیب نجات دهد. ، نامه۳۱
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 6⃣ 💎 مسؤول جامعه اسلامی، پاسدار حق محرومین 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: برای خدا پاسدار حقّی باش که خداوند برای این طبقه معین فرموده است. ...مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان بازدارد. 📚 ، نامه ۵۳ ، بند ۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔸🔸نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸 🔸 منشور تربیت بشریت🔸 🔻ما نامه ی ۳۱ نهج البلاغه را که منشور تربیت بشریت به ویژه نسل جوان است انتخاب کرده ایم. خدا ان شاء الله همه کسانی را که برای ترویج نهج البلاغه در طول تاریخ زحمت کشیده اند به خصوص مرحوم سید رضی، مؤلف و گردآورندهٔ این کتاب و مرحوم دشتی مترجم این کتاب را با امیرالمؤمنین (علیه السلام) محشور کند. 🔻 حضرت این نامه را به فرزندشان امام حسن (علیه السلام)، وقتی از جنگ صفین بر می گشتند و به سرزمین حاضرین رسیده بودند در سال ۳۸ هجری یعنی اوایل حکومت خود نوشته اند. 🔻 این جا یک نکتهٔ تربیتی وجود دارد. شخصی با بزرگترین دشمن زمان خود که معاویه است درگیر شده و سخت ترین و پر مشغله ترین حرکت را که همان جنگ است انجام داده ولی در همان حال از تربیت فرزندش غافل نشده است. در این جا حضرت حواسش به تربیت فرزندش هست. 🔻نکتهٔ عمیق تر، روحیات شخصی است که در چنین هیجانی به قدری آرامش دارد که می نشیند و برای فرزندش نامهٔ تربیتی می نویسد. شخصی که از جنگ صفین برگشته و حتماً مطلع هستید در این جنگ چه خیانت ها شد. مالک اشتر تا ریشه کن کردن اصل فتنه نزدیک شده بود، ولی با جهالت عده ای که همان خوارج بودند، جنگ به صلح و سازش و حکمیت دروغین رسید. در چنین وضعی هر انسان عادی به هیچ چیز دیگری نمی تواند فکر کند. چقدر این روح بزرگ است که پای این مبارزه ایستاده و هنوز به منزل برنگشته نشسته و برای فرزندش در آرامش مطلق نامهٔ تربیتی می نویسد. گویا پدری است فارغ از سیاست و مشکلات جامعه که همهٔ همّ و غم او خانواده اش است. 🔻 این نکته مهمی است انسان باید الگوی خود را چنین انسانی قرار دهد که می تواند در آنِ واحد دو صفت به ظاهر متضاد را در خود جمع کند. «اَشداءُ عَلَی الکُفارْ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»؛ به عبارتی شیشه و سنگ را در کنار هم نگه داشته است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 📒 ، نامه ۳۱
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و هشتاد و دوم: خطبه ۳۰ تا ۲۸ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
ختم روزانه نهج البلاغه(25).mp3
3.47M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۳۰ تا ۲۸ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۰ تا ۲۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از پخش شایعات دخالت امام علیه السلام در قتل عثمان در سال ۳۵ هجری این خطبه افشاگرانه را ایراد فرمود.) 🔹پاسخ به شايعات دشمن ♦️اگر به کشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم و اگر از آن باز می داشتم از ياوران او به شمار می آمدم، با اين همه کسی که او را ياری کرد، نمی تواند بگويد که از کسانی که دست از ياری اش برداشتند بهترم و کسانی که دست از ياری اش برداشتند نمی توانند بگويند ياورانش از ما بهترند. من جريان عثمان را برايتان خلاصه می کنم: عثمان استبداد و خودکامگی پيشه کرد و شما بی تابی کرديد و از حد گذرانديد و خدا در خودکامگی و ستمکاری و در بی تابی و تندروی حکمی دارد که تحقّق خواهد يافت. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (پس از آنکه ضحاک بن قیس از طرف معاویه در سال۳۸ هجری به کاروان حجاج بیت الله، حمله کرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود.) 🔹 علل شكست كوفيان ♦️ای مردم کوفه! بدن های شما در کنار هم، امّا افکار و خواسته های شما پراکنده است؛ سخنان ادّعايی شما سنگ های سخت را می شکند، ولی رفتار سُست شما دشمنان را اميدوار می سازد؛ در خانه هايتان که نشسته ايد، ادّعاها و شعارهای تند سر می دهيد، امّا در روز نبرد می گوييد: ای جنگ! از ما دور شو و فرار می کنيد. آن کس که از شما ياری خواهد، ذليل و خوار است و قلبِ رها کننده ی ما آسايش ندارد. بهانه های نابخردانه می آوريد، چون بدهکارانِ خواهانِ مهلت، از من مهلت می طلبيد و برای مبارزه سسُتی می کنيد. بدانيد که افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمی توانند ظلم و ستم را دور کنند و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی آيد. شما که از خانه خود دفاع نمی کنيد چگونه از خانه ديگران دفاع می نماييد؟ و با کدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت؟ به خدا سوگند! فريب خورده آن کس که به گفتار شما مغرور شود. کسی که به اميد شما به سوی پيروزی رود با کندترين پيکان به ميدان آمده است و کسی که بخواهد دشمن را به وسيله شما هدف قرار دهد با تيری شکسته تيراندازی کرده است. به خدا سوگند، صبح کردم در حالیکه گفتار شما را باور ندارم و به ياری شما اميدوار نيستم و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمی کنم. راستی شما را چه می شود؟ دارويتان چيست؟ و روش درمان شما کدام است؟ مردم شام نيز همانند شمايند؟ آيا سزاوارست شعار دهيد و عمل نکنيد؟ و فراموش کاری بدون پرهيزکاری داشته، به غير خدا اميدوار باشيد؟ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄