eitaa logo
هیئت مجازی(منتظران ظهور)
293 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
94 فایل
💠💠💠💠💠💠 📿بسم الله الرحمن الرحیم📿
مشاهده در ایتا
دانلود
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 شناخت بزرگوار و پست فطرت 🔰 در حکمت ۴۹ نهج‌البلاغه، مولا علی (علیه السلام) می‌فرمایند: 💠«إحْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ» " یعنی از صولت ، قدرت، هیبت و یورش بزرگوار، در هنگامی که او را محروم می کنی و همچنین از سیری بیش از حدّ انسان پست، بپرهیز. " 🔰 در فهم این حکمت، چند نکته لازم است: 🔸 ۱. اولاً ارزش خود کریم النّفس بودن است؛ 🔻 مولا علی (علیه السلام) درباره اثر کرامت نفس، در حکمت ۴۴۹ می‌فرمایند: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُهُ» ؛ " کسی که برای خودش احساس شخصیت با کرامت بکند، شهواتش نزد او کوچک و خوار می‌شود." یعنی گرفتار شهوات دلش نمی‌شود. 🔻 یا در حکمت ۴۳۶ می‌فرمایند: «أَوْلَى النَّاسِ بِالْكَرَمِ مَنْ عُرِفَتْ بِهِ الْكِرَامُ» «می‌دانید در بین اقشار مردم، چه کسی شایسته تر از بقیه است نسبت به احترام و تکریم؟ کسی که آنقدر صفت کرامت در او تجلّی دارد، که دیگران را در کرَم با او مقایسه می‌کنند.» 🔻و مولا علی (علیه السلام) در زیبایی رفتاری انسان های کریم النّفس، نکاتی دارند که یکی از آنها در حکمت ۲۲۲ است؛ می‌فرمایند: «مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَمُ» " یکی از زیباترین و شریف ترین رفتارهای انسان های کریم النفس این است که اهل تغافل اند؛ عیوب مردم را که می‌بینند جار نمی‌زنند؛ خودشان را به غفلت می زنند. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۴۸) 📚 انتشارات عهدمانا مردی که با نگرانی به امام چشم دوخته بود ، پرسید : « یا امیرالمؤمنین ! ما را بگویید چه کنیم؟ اگر بنی امیّه بر ما حاکم شوند چگونه به آنان مقابله کنیم؟ » امام پاسخ داد : « آنها به نام دین سخن می گویند و خود را پیرو دین محمّد می نامند. به نام دین جنایت ها می کنند. آنها به رنگ های گوناگون ظاهر می شوند. از ترفندهای مختلفی استفاده می کنند. برای شکستن شما از هر پناهگاهی بهره می گیرند و در هر کمینگاهی به شکار شما می نشینند. قلبهایشان بیمار و ظاهرشان آراسته است. بر رفاه و آسایش مردم حسد می ورزند و بر بلا و گرفتاری مردم می افزایند و امیدواران را ناامید می کنند. مدح و ستایش را به یکدیگر قرض می دهند. آنها برای هر حقّی ، باطلی و برای هر دلیلی شبهه ای و برای هر زنده ای قاتلی و برای هر دری کلیدی و برای هر شبی چراغی تهیه کرده اند. در آغاز ، راه را آسان و سپس در تنگناها به بن بست می کشانند آنها یاوران شیطان و زبانه های آتش اند. پس حاکمان خود را بشناسید و از آنها اطاعت نکنید! هرچند آنها شما را بکشند و اسیر و زندانی کنند. » همه جز امام و مالک ، بر زمین نشسته بودند. پرسش ها یکی پس از دیگری پرسیده می شد و علی با متانت به آنان پاسخ می داد. تا اینکه سواری به جمع امام و یارانش نزدیک شد و همهٔ نگاه ها متوجه او شد. سوار از اسب فرود آمد و رو به علی گفت:« یا امیرالمؤمنین! عمروعاص و ابوموسی اشعری و افرادی از هر دو سپاه ، برای انجام امر حکمیّت به منطقهٔ دومة الجندل عازم شده اند. باقی ماندهٔ سپاه می پرسند تکلیف چیست و چه باید کنند ؟ » امام پاسخ داد : « به همه بگویید آماده شوند ؛ به زودی صفین را ترک می گوییم و به کوفه باز می گردیم . » بازگشت ، اندوهناک بود . چشم ها فروافتاده ، تن ها خسته و رنجور و رنگ رخسار پریده و دلها شکسته. هرچند اینک صفین در پس بود و کوفه در پیش ؛ هرچند زنان و همسران و مادران و پدران چشم انتظار بودند ، امّا حاصل چند ماه دوری از آنان ، بازگشتی به برزخ بود؛ برزخی پر انتظار که چه خبری از شورای حکمیت می رسد، حق را به علی می دهند یا معاویه؟ ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 لذّات زودگذر و تبعات ماندگار 💠 پايان لذّتها و بر جای ماندن تلخی ها را به ياد آوريد. 📒 ، حکمت ۴۳۳
🔴 لذّات زودگذر و تبعات ماندگار 💠 پايان لذّتها و بر جای ماندن تلخی ها را به ياد آوريد. 📒 ، حکمت ۴۳۳
شرح حکمت ۴۹ قسمت ۲ شناخت بزرگوار و پست فطرت.mp3
4.38M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ شناخت بزرگوار و پست فطرت 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 شناخت بزرگوار و پست فطرت 🔰 اما اگر خواستید حکمت ۴۹ را دقیق بشناسید، این سؤال را باید پاسخ بدهید که چگونه انسانی که چنین کرامت نفسی دارد، که بخشی از ارزش هایش را از نهج‌ البلاغه برایتان گفتم، وقتی گرسنه می‌شود حمله می کند و انسان پست مگر چقدر پستی دارد که وقتی سیر شد هم حمله می کند؟ 🔻 برای فهم درست این حکمت، کافی است به پاورقی خطبه ۵۱ مراجعه کنید. یک داستانی است در ماجرای جنگ صفین. 🔻عبدالله بن عوف نقل می کند: " پیش از آنکه سپاه کوفه به صحرای صفین برسند، سربازان معاویه به فرماندهی ابوالأعور، رودخانه فرات را در اختیار گرفتند [ یعنی پست هایی در قامت سربازان معاویه آمدند، زودتر به صفین رسیدند، خودشان و اسب هایشان آب خوردند، مشک هایشان را پر آب کردند؛ راه آب را به روی سربازان امیرالمؤمنین (علیه السلام) بستند]؛ امام علی (علیه السلام) صعصعة بن صوحان را به سوی معاویه فرستاد که چرا شریعه فرات را بسته اید؟ معاویه با یاران خود مشورت کرد. ولید بن عقبه و عبدالله بن سعید گفتند: « آب را همچنان بسته نگه دار تا سپاه کوفه از تشنگی بمیرند.» [ این انسان های پستی که سیراب شدند، گفتند لشگر علی بن ابیطالب (علیه السلام) را چنان تحریم آب کن، یا تسلیم می شوند یا از تشنگی جان می دهند] ؛ ولی عمروعاص گفت: «علی مردی نیست که تشنه بماند، او همان مردی است که می گفت اگر چهل نفر یاور داشتم، حقّ خود را پس از سقیفه می گرفتم. اکنون که بزرگان عراق و حجاز همراه او می باشند.» [ او گفت کور خواندید، علی آنقدر انسان با شخصیت و با عزّت و کرامتی است که هرگز نه در تشنگی می میرد و نه تسلیم می‌شود؛ با او شوخی تحریم نکنید! اگر عصبانی بشود و تصمیم بگیرد، هیچکس حریفش نیست.] اما معاویه به حرف عمروعاص گوش نکرد و همچنان دستور داد آب را بسته نگه دارند. به فرمان امام (علیه السلام)، خط شکنان سپاه به فرماندهی کریم اهل بیت، امام حسن (علیه السلام)، حمله کردند. [ حالا حمله و صولت انسانهای کریم را ببینید ، اگر تحریم شان کردی و گرسنه و تشنه نگه شان داشتی ، اینها تسلیم و خوار نمی شوند ] حمله کردند، آب را در اختیار گرفته، سپاه معاویه را کنار زدند، امّا امام علی (علیه السلام) دستور داد آب برای هر دو لشگر آزاد باشد. این عمل جوانمردانه امام، باعث بیداری بسیاری از شامیان شد که برخی از آنها به سپاه امام پیوستند. " 🔻 حالا با این توضیح، یک بار دیگر حکمت ۴۹ را بخوانیم تا ببینیم چقدر روشن شد؛ 💠 « از یورش انسان بزرگوار در هنگام گرسنگی و از تهاجم انسان پست به هنگام سیری بپرهیز. » 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۴۹) 📚 انتشارات عهدمانا روزهای انتظار هرچند طولانی شد ، اما بالاخره به پایان رسید. ابن عباس و شُریح بن هانی ، دو ناظر امام از دومة الجندل بازگشتند. همهٔ نگاه ها به آنها بود که در حلقهٔ علی و یارانش ایستاده بودند. چهره های هر دو نشان می داد که خبرهای خوشی ندارند. ابن عباس در پاسخ علی که پرسید : « چه دیدید و چه شنیدید از آن دو ؟ » پاسخ داد : « خدا لعنت کند ابوموسی اشعری را ! من مردی به خرفتی و کودنی او ندیده ام ! بعد رو به شُریح کرد و گفت : « بگو آنچه را دیدیم و شنیدیم. » شریح گفت : « پیش از صدور رأی حکمین ، آن دو در تعیین و نصب خلیفه سخن گفتند. عمروعاص از ابوموسی پرسید : « آیا میدانی عثمان مظلوم کشته شد ؟ » ابوموسی گفت : « آری میدانم. » عمروعاص لبخندی زد و گفت : « ای مردم ! شاهد باشید که نمایندهٔ علی به قتل مظلومانهٔ عثمان اعتراف کرد. » آنگاه رو به ابوموسی پرسید : « چرا از معاویه روی می گردانید در حالیکه او فردی قریشی است ؟ » ابوموسی گفت : « معاویه سابقه ای در اسلام ندارد . پدر و خانواده ی او ، از دشمنان رسول اللّه بودند و مسلمانان بسیاری به دست آنان به قتل رسیدند . چگونه چنین مردی می تواند خلیفهٔ مسلمانان باشد ؟! » عمروعاص گفت : « ما دربارهٔ علی و معاویه به توافق نخواهیم رسید. بهتراست علی و معاویه را از خلافت خلع کنیم و سرنوشت خلافت را به شورای مسلمانان واگذاریم. » ابوموسی لحظه ای فکر کرد و گفت : « موافقم ، این بهتر است که شخص دیگری خلیفه شود . شاید که غائله ها ختم گردد. » عمروعاص گفت : « من حکم به عزل معاویه میدهم و تونیزحکم به عزل على بده. » ابوموسی گفت : « بسم الله . حکم کن تا بشنوند . » عمروعاص گفت : « نه ابوموسی ، تو بزرگتری و از اصحاب رسول اللّه هستی. حق تقدّم با توست. ↩️ ادامه دارد...
🔴 پرهيز از مواضع اتّهام 💠 كسی كه خود را در جايگاه تهمت قرار داد ، جز خود را نكوهش نكند. 📒 ، حکمت ۱۵۹