هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱ بخش ۱ تا ۳.mp3
1.79M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱ بند ۱ تا ۳
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 ۱۳ روز تا «۱۵ روز شادیِ غدیری در ایام غدیریه»
🌸 ۲۱ روز تا «عید غدیر و کاروان غدیر»
🌸 ۲۷ روز تا «عید بزرگ مباهله»
🌐 www.ghadiriam.ir
🆔 @ghadiriam12
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃قسمت صد و هفتادوهفتم
🔹رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من دستور دادند که به تو وصیت کنم
[ در ادامهٔ وصیتم به فرزندان و شیعیانم، خطاب به فرزندم حسن گفتم: ]
🔻فرزندم، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من دستور دادند که به تو وصیت کنم و کتابها و سلاحم را به تو بسپارم؛ همانگونه که رسولخدا صلیاللهعلیهوآله به من وصیت کردند و کتابها و سلاحشان را به من تحویل داده و به من دستور دادند از تو بخواهم که وقتی مرگت فرارسد، آنها را به برادرت حسین بسپاری.
[ پس از آن، متوجه فرزندم حسین شدم و به او گفتم: ]
🔻فرزندم، فرمان رسولخدا صلیاللهعلیهوآله این بود که تو نیز آنها را به علی، فرزندت، بسپاری.
[ در این هنگام، دست علی فرزند حسین را در دستانم گرفتم و به او گفتم: ]
🔻فرزندم، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به تو نیز فرمان دادند که آنها را به فرزندت، محمد، بسپاری. سلام رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و سلام مرا نیز به او برسان.
🔹امانتی را به آن دو سپردم که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من سپرده بودند
[ خطاب به فرزندانم تأکید کردم: ]
🔻بدانید که صاحب اختیار شما این دو فرزند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، یعنی حسن و حسین هستند. به سخن آن دو گوش دهید و فرمانشان را گردن نهید و به یاریشان بشتابید. من امانتی را به آن دو سپردم که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من سپرده بودند. این همان امانتی بود که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از خداوند دریافت کرده بودند؛ یعنی اطلاعاتی دربارهٔ خلق خدا و رازهای غیبی که به آن بزرگوار اختصاص داشت و دینی که مورد رضای خداوند بود.
🔹 دیروز یار و همنشین شما بودم و امروز مایهٔ پند و عبرت شماهستم!
[ کسانی که به عیادتم آمده و در اطرافم حلقه زده بودند، درخواست وصیت کردند. به آنان چنین سفارش کردم: ]
🔻ای مردم، هرکس از مرگ بگریزد، به هنگام فرار آن را خواهد دید. اجل چونان میدانی است که در آن هرکس را بهسوی پایانش سوق میدهند و فرار از مرگ، مساوی با گرفتارشدن در چنگ آن است.
🔻اما وصیت من به شما:
هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید و سنت و شریعت محمد صلیاللهعلیهوآله را ضایع نکنید. این دو ستون محکم را همواره برپای دارید و این دو چراغ فروزان را همیشه افروخته نگاه دارید!
🔻تا زمانی که دست در دست یکدیگر دارید و منحرف نشدهاید، کسی شما را سرزنش نخواهد کرد. برای هرکس به قدر طاقتش وظیفهای تعیین شده است؛ هرچند تکلیف افراد نادان آسانتر شمرده شده است. پروردگاری مهربان و پیشوایی آگاه و دینی استوار دارید.
🔻من دیروز یار و همنشین شما بودم و امروز مایهٔ پند و عبرت شما هستم و فردا در میان شما نخواهم بود. خدا من و شما را بیامرزد!
🔻روزگاری چند همسایهٔ شما بودم و تنم در جوار شما بود. بهزودی از من جسدی بیجان خواهد ماند. پس از آن همه تلاش و جنبش، ساکن و بیحرکت و پس از آن هم سخنوری، ساکت و خاموش خواهم شد!
وداع من با شما همانند وداعکردن کسی است که منتظر ملاقات دیگری است!
🔻فردا به یاد روزهای زندگی من میافتید و رازهای درونم برای شما آشکار خواهد شد. پس از آن که جای مرا خالی دیدید و دیگری بر جای من نشست، مرا خواهید شناخت.
اگر زنده ماندم، خود اختیار خویش را دارم و اگر بمیرم، مرگ وعدهگاه من است.
🔹حسنجان، تو وصی و جانشین من هستی
[ بار دیگر حسن و حسین را مخاطب قرار دادم و به آنان گفتم: ]
🔻امشب، شب پایان عمر من است؛ پس به سخنانم گوش فرا دهید.
حسنجان، تو وصی من و جانشین من هستی. و تو ای حسین، در اجرای وصیت با برادرت مشارکت میکنی. هر گاه او سخن گفت، تو ساکت باش و تا زمانی که او در قید حیات است، فرمانش را بپذیر. بعد از وفات او، تو سخن خواهی گفت و زمام امر را در دست میگیری.
[ به فرزندم، محمدبنحنفیه، رو کردم و از وی پرسیدم: ]
🔻آیا به خاطر سپردی آنچه به برادرانت سفارش کردم؟
[ او پاسخ داد: آری، به خاطر سپردم. به وی تأکید کردم: ]
🔻همان سفارشها را برای تو نیز دارم و سفارش میکنم احترام این دو برادر را در کمال ادب حفظ کنی که حق بزرگی به گردن تو دارند. از فرمانشان پیروی کن و هیچکاری را بدون نظر آن دو انجام نده.
[ سپس به حسن و حسین سفارش کردم: ]
🔻نیکی به فرزندم، محمد، را به شما توصیه میکنم که او برادر و فرزند پدر شماست و میدانید که پدر شما چقدر او را دوست دارد.
📚منابع:
۱. کافی، ج۱، ص۲۹۱
۲. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۹
۳. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۹ و نامه ۲۳
۴. مروجالذهب، ج۲، ص۴۶۰
۵. کشفالغمه، ج۱، ص۴۳۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سیرِ تاریخیِ کاروان غدیر بر اساس روایات اهلبیت علیهمالسلام
.
از عالَم ذر تا ظهور امام زمان علیهالسلام
.
عید غدیر؛ عید ادیان و روز بیعت با امام زمان علیهالسلام