eitaa logo
هیئت مجازی(منتظران ظهور)
295 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
94 فایل
💠💠💠💠💠💠 📿بسم الله الرحمن الرحیم📿
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم روزانه نهج البلاغه(20).mp3
1.87M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۴۶ تا ۴۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۴۶ تا ۴۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( در سال ۳۷ هجری که امام علیه السلام به سوی شام سفر آغاز کرد، این نیایش را در حالی که پا در رکاب نهاد مطرح فرمود.) 🔹دعای سفر ♦️خدايا! از سختی سفر و اندوه بازگشتن و روبرو شدن با مناظر ناگوار در خانواده و مال و فرزند به تو پناه می برم. پروردگارا! تو در سفر همراه ما و در وطن نسبت به بازماندگان ما سرپرست و نگهبانی و جمع ميان اين دو را هيچ کس جز تو نتواند کرد، زيرا آن کس که سرپرست بازماندگان است نمی تواند همراه مسافر باشد و آن که همراه و همسفر است سرپرست بازماندگان انسان نمی تواند باشد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( قسمتی از سخنرانی طولانی امام علیه السلام که در روز عید فطر در کوفه ایراد فرمود.) 1⃣ ضرورت ستايش پروردگار ♦️ستايش خداوندی را سزاست که کسی از رحمت او مأيوس نگردد و از نعمت های فراوان او بيرون نتوان رفت؛ خداوندی که از آمرزش او هيچ گناهکاری نااميد نگردد و از پرستش او نبايد سرپيچی کرد. خدايی که رحمتش قطع نمی گردد و نعمت های او پايان نمی پذيرد. 2⃣ روش برخورد با دنيا ♦️ دنيا خانه آرزوهايی است که زود نابود می شود و کوچ کردن از وطن حتمی است. دنيا شيرين و خوش منظر است که به سرعت به سوی خواهانش می رود و قلب بيننده را می فريبد. سعی کنيد با بهترين زاد و توشه از آن کوچ کنيد و بيش از کفاف و نياز خود از آن نخواهيد و بيشتر از آنچه نياز داريد طلب نکنيد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (در سال ۳۸ هجری، یکی از فرمانداران امام علیه السلام به نام مصقله بن هبیره اسیران بنی ناجیه را از فرمانده لشکر آن حضرت را خرید و آزاد کرد، اما وقتی از او غرامت خواستند به طرف معاویه فرار کرد.) 🔹تأسف از فرار مصقله ♦️خدا روی مصقله را زشت گرداند، کار بزرگواران را انجام داد، امّا خود چونان بردگان فرار کرد؛ هنوز ثناخوان به مدّاحی او برنخاسته بود که او را ساکت کرد، هنوز سخن ستايشگر او به پايان نرسيده بود که آنها را به زحمت انداخت. امّا اگر مردانه ايستاده بود همان مقدار که داشت از او می پذيرفتيم و تا هنگام قدرت و توانايی به او مهلت می داديم. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( وقتی نماینده خود جریربن عبدالله را در سال ۳۶ هجری به طرف معاویه فرستاد و پاسخی روشن نمی داد یاران امام گفتند، وسایل جنگ را مهیا کن، فرمود:) 1⃣ واقع نگری در برخورد با دشمن ♦️مهيّا شدن من برای جنگ با شاميان در حالیکه «جرير» را به رسالت به طرف آنان فرستاده ام، بستن راه صلح و بازداشتن شاميان از راه خير است، اگر آن را انتخاب کنند. من مدّت اقامت «جرير» را در شام معيّن کردم، که اگر تأخير کند يا فريبش دادند و يا از اطاعت من سرباز زده است. عقيده من اين است که صبر نموده با آنها مدارا کنيد، گر چه مانع آن نيستم که خود را برای پيکار آماده سازيد. 2⃣ ضرورت جهاد با شاميان ♦️من بارها جنگ با معاويه را بررسی کرده ام و پشت و روی آن را سنجيده، ديدم راهی جز پيکار يا کافر شدن نسبت به آن چه که پيامبر(صلی الله علیه و آله)آورده باقی نمانده است، زيرا در گذشته کسی بر مردم حکومت می کرد که اعمال او [عثمان] حوادثی آفريد و باعث گفتگو و سرو صداهای فراوان شد، مردم آنگاه اعتراض کردند و تغييرش دادند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۴۶ تا ۴۳.mp3
3.58M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۴۶ تا ۴۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌ و‌ سوم 🔹به ما بپیوندید 🔻به همهٔ استانداران و فرمانداران نامه نوشتم و از آنها خواستم که جانشینانشان را به‌کار گمارند و خودشان را برای جنگ با معاویه به من رسانند و لشکرهای تحت اختیارشان را برای این جنگ اعزام کنند. از جمله به عبدالله‌بن‌عباس، استاندار بصره و سعدبن‌مسعودثقفی، استاندار مدائن، نوشتم که جنگجویان خود را برای همراهی با ما در این جنگ اعزام کنند. 🔹نبرد با قاسطین مهم‌تر از مقابله با خوارج [ با لشکری سی‌وپنج‌هزارنفری از کوفه خارج شدیم. ده‌هزار نفر نیز از بصره به ما ملحق شدند که احنف‌بن‌قیس و جاریة‌بن‌قدامه فرماندهی آنها را برعهده داشتند. در شهر «انبار»، همهٔ این نیروها به هم رسیدند و من خطبه‌ا‌ی این‌گونه در جمع آنان ایراد کردم: ] 🔻همگی به سوی کشندگان مهاجر و انصار حرکت کنید. معاویه و یارانش از مدت‌ها قبل کوشیده‌اند نور خدا را خاموش کنند و مردم را به جنگ با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و یارانش تشویق و ترغیب کرده‌اند. آگاه باشید که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به من دستور جنگ با سه گروه را داده‌اند: قاسطین و ستمگران که همین کسانی هستند که اکنون به‌سوی ایشان در حال حرکتیم؛ ناکثین و پیمان‌شکنان که در جمل از جنگ با آنان فراغت یافتیم؛ مارقین و خوارج که هنوز با آنها برخورد نکرده‌ایم. 🔻پس اکنون به سوی قاسطین و ستمگران حرکت کنید که جنگ با آنان برای ما بسیار مهم‌تر از مقابله با خوارج است؛ زیرا قاسطین درصدد جنگ با شما هستند تا قدرت را به‌زور در دست گیرند و مردم را به‌ناچار به‌ پذیرش اربابی خود وادار کنند و بندگان خدا را به زنجیر بردگی کشند و اموال مردم را به غارت ببرند. ❇️ دعوت از خوارج، برای شرکت در جنگ با معاویه 🔹برگردید که من عزم رفتن به شام دارم [ پس از آنکه تصمیم گرفتیم برای بار دوم به سمت شام حرکت کنیم، نامه‌ای به خوارج نوشتم: ] 🔻اما بعد، آنچه در پی آن بودید اتفاق افتاد: آن دو نفر که برای داوری انتخاب شده بودند، از هم جدا شدند، بی‌اینکه به اتفاق‌نظری دست یافته و حکم واحدی صادر کرده باشند. اکنون زمان بازگشت شما به حال‌ِاول فرارسیده است. برگردید که من عزم رفتن به شام دارم. [ پاسخ آن‌ها این بود: برای ما پذیرش امامت تو جایز نیست؛ زیرا تو کافر شده‌ای! مگر اینکه به کفر خویش اعتراف کنی و همان‌گونه که ما توبه کرده‌ایم، تو نیز توبه کنی! به‌علاوه تو برای خدا غضب نکردی، بلکه برای نفس خویش غضب کردی! ] 🔹به شما تذکر می‌دهم و نصیحت می‌کنم [ برای چندمین بار با هدف موعظه و تذکر به خوارج، نامه‌ای برایشان نوشتم: ] 🔻اما بعد، من به شما تذکر می‌دهم و نصیحتتان می‌کنم. به‌یاد داشته باشید که خداوند از شما پیمان گرفته‌ است که وحدت را حفظ کنید و از جماعت مسلمانان جدا نشوید. خداوند برای پیروی از حق، میان دل‌های شما الفت ایجاد کرده‌ بود. مبادا از کسانی باشید که از دینشان جدا شده و گرفتار تفرقه و تشتت شده‌اند! از کسانی نباشید که راه تفرقه را در پیش می‌گیرند و با وجود نشانه‌های روشن هدایت، به اختلافات دامن می‌زنند. [ آنان نصیحت‌های مرا نپذیرفتند و بر جنگ با من پافشاری کردند. در جمع‌های خود شعار می‌دادند که از گفت‌و‌گو با علی و یارانش خودداری کنید و آمادهٔ رفتن به بهشت باشید! ] 📚منابع: ۱. ألاخبار‌الطوال، ص۲۰۶ ۲. تاریخ‌طبری، ج۴، ص۵۸ ۳. مروج الذهب، ج۲، ص۴۴۹ ۴. أنساب‌الاشراف، ج۲، ص۳۶۷، رقم ۴۳۷ ۶. الفصول‌المهمة، ص ۱۰۷ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 راه شناخت انسان ها 💠 سخن بگویید تا شناخته شوید، زیرا که انسان در زیر زبان خود پنهان است. 📒 ، حکمت۳۹۲
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 2⃣ 💎 عاقبت مسؤول ستمگر، قعر دوزخ ‏💠 امیرالمؤمنین‌ (علیه السلام) فرمودند: قیامت، رهبر ستمگر را بیاورند که نه یاوری دارد و نه کسی از او پوزش خواهی می‌کند، پس او را در آتش جهنم افکنند و در آن مانند سنگ آسیاب می چرخد تا به قعر دوزخ رسیده، به زنجیر کشیده شود. 📚 ، خطبه164
شرح حکمت ۱۹۷ قسمت۳.m4a
2.4M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ روش درمان روح 3⃣ 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 روش درمان روح (3) 💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: اين دلها همانند تن ها خسته مى شوند، براى نشاط آن به سخنان تازه حكيمانه روى بياوريد. 🔻در حکمت ۱۷۶ استقامت قلب، مشروط به استقامت زبان بیان شده. حضرت می فرمایند از قول پیامبر عظیم الشأن اسلام که ایمان بنده مستقیم نخواهد شد مگر اینکه قلبش مستقیم باشد و قلب، مستقیم و در صراط راست قرار نمی گیرد مگر آن که زبان استقامت داشته باشد. 🔻 همچنین در نامه ۳۱ نهج البلاغه مولا علی (علیه السلام) حکمت را مایه نورانیت دل می داند و می فرماید: "قلبت را با حکمت نورانی کن" . البته اموری هم هستند که برعکس این ها باعث تخریب قلب، مرگ قلب و انواع مرضهای معنوی خواهند شد. برخی از این امور عبارتند است: 1⃣ اکراه : در حکمت ۱۹۳ به آن اشاره کردیم. 2⃣ مرگ قلب : حضرت در حکمت ۳۴۹ می‌فرمایند : قلّت ورع عامل مرگ قلب است. 3⃣ عشق به دنیا : در خطبه ۱۰۹ حضرت می فرمایند: "کسی که به دنیا عشق می ورزد قلبش مریض و سپس می میرد". 4⃣ اِسهاب قلب : علی (علیه السلام) خطبه بسیار مهمی دارند در باب جهاد که در نهج البلاغه خطبه ۲۷ است، در آنجا مولا علی (علیه السلام) ابتدا ارزش جهاد را بسیار زیبا و استثنایی معرفی می فرمایند و بعد کسانی را که ترک جهاد می‌کنند دچار مرگ قلبی و امراض مختلف قلبی معرفی می‌کنند که باید مراجعه کنید و مطالعه فرمایید. 5⃣ آخرین نکته درباره این حکمت ۱۹۷ این است که انسان اگر بتواند قلب خودش را خوب بشناسد حالات قلب را خوب بشناسد و الگوی امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای مدیریت حالات قلب را بیاموزد در تمام موارد خودسازی و جامعه سازی موفق خواهد بود. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و هفتاد و هشتم: خطبه ۴۲ تا ۳۹ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
ختم روزانه نهج البلاغه(21).mp3
2.41M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۴۲ تا ۳۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۴۲ تا ۳۹ ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از پایان جنـگ جمل در ۱۲ رجب سال ۳۶ هجری امام علیه السلام وارد کوفه شد، مردم به استقبال آمدند. آن حضرت وارد مسجد جامع شد، دو رکعت نماز خواند و سخنرانی طولانی ایراد فرمود که بخشی از آن این خطبه است.) 🔹پرهيز از آرزوهای طولانی و هواپرستی ♦️"ای مردم! همانا بر شما از دو چيز می ترسم: هواپرستی و آرزوهای طولانی. امّا پيروی از خواهش نفس، انسان را از حق باز می دارد و آرزوهای طولانی آخرت را از ياد می برد. آگاه باشيد! دنيا به سرعت پشت کرده و از آن جز باقيمانده اندکی از ظرف آبی که آن را خالی کرده باشند نمانده است. به هوش باشيد که آخرت به سوی ما می آيد. دنيا و آخرت هر يک فرزندانی دارند. بکوشيد از فرزندان آخرت باشيد، نه دنيا، زيرا در روز قيامت هر فرزندی به پدر و مادر خويش باز می گردد. امروز هنگام عمل است نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است نه عمل. می گويم: «حذّاء» به معنای شتابان و «جذّاء» به معنای بريده از نيک و بد است، که برخی نقل کرده اند." ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ( پس از جنگ صفین در سال ۳۷ هجری در کوفه ایراد فرمود) 🔹پرهيز از حيله و نيرنگ ♦️ای مردم! وفا همراه راستی است، که سپری محکم تر و نگهدارنده تر از آن سراغ ندارم. آن کس که از بازگشت خود به قيامت آگاه باشد خيانت و نيرنگ ندارد. امّا امروز در محيط و زمانه ای زندگی می کنيم که بيشتر مردم حيله و نيرنگ را زيرکی می پندارند و افراد جاهل آنان را اهل تدبير می خوانند. چگونه فکر می کنند؟ خدا بکشد آنها را، چه بسا شخصی تمام پيش آمدهای آينده را می داند و راه های مکر و حيله را می شناسد، ولی امر و نهی پروردگار مانع اوست و با اينکه قدرت انجام آن را دارد آن را به روشنی رها می سازد، امّا آن کس که از گناه و مخالفت با دين پروا ندارد از فرصت ها برای نيرنگ بازی استفاده می کند. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۴۲ تا ۳۹ ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( آنگاه که شعار خوارج را شنید که می گویند "لا حکم الا لله" در سال ۳۸ هجری در مسجد کوفه فرمود:) 🔹ضرورت حكومت ♦️سخن حقّی است که از آن اراده باطل شد، آری درست است فرمانی جز فرمان خدا نيست، ولی اينها می گويند زمامداری جز برای خدا نيست، در حالیکه مردم به زمامداری نيک يا بد نيازمندند، تا مؤمنان در سايه حکومت به کار خود مشغول و کافران هم بهره مند شوند و مردم در استقرار حکومت زندگی کنند، به وسيله حکومت بيت المال جمع آوری می گردد و به کمک آن با دشمنان می توان مبارزه کرد. جادّه ها أمن و امان و حقّ ضعيفان از نيرومندان گرفته می شود. نيکوکاران در رفاه و از دست بدکاران، در امان می باشند. [در روايت ديگری آمده؛ چون سخن آنان را درباره حکميّت شنيد فرمود:] منتظر حکم خدا درباره شما هستم. [و نيز فرمود:] امّا در حکومت پاکان، پرهيزکار به خوبی انجام وظيفه می کند، ولی در حکومت بدکاران، ناپاک از آن بهره مند می شود تا مدّتش سرآيد و مرگش فرا رسد. ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از شنیدن تهاجم یکی از افسران معاویه، نعمان بن بشیر به عین تمر، سرزمین آباد قسمت غربی فرات و کوتاهی کوفیان در سال ۳۹ هجری در کوفه فرمود:) 1⃣ نكوهش كوفيان ♦️ گرفتار کسانی شده ام که چون امر می کنم فرمان نمی برند و چون آنها را فرا می خوانم اجابت نمی کنند. ای مردم بی اصل و ريشه! در ياری پروردگارتان برای چه در انتظاريد؟ آيا دينی نداريد که شما را گرد آورد؟ و يا غيرتی که شما را به خشم وادارد؟ 2⃣ علل شكست و نابودی كوفيان ♦️ "در ميان شما به پاخاسته فرياد می کشم و عاجزانه از شما ياری می خواهم، امّا به سخنان من گوش نمی سپاريد و فرمان مرا اطاعت نمی کنيد، تا آنکه پيامدهای ناگوار آشکار شد. نه با شما می توان انتقام خونی را گرفت و نه با کمک شما می توان به هدف رسيد. شما را به ياری برادرانتان می خوانم، مانند شتری که از درد بنالد ناله و فرياد سر می دهيد و يا همانند حيوانی که پشت آن زخم باشد، حرکتی نمی کنيد. تنها گروه اندکی به سوی من آمدند که آنها نيز ناتوان و مضطرب بودند، «گويا آنها را به سوی مرگ می کشانند، و مرگ را با چشمانشان می نگرند». می گويم: «متذائب» يعنی مضطرب، از «تَذاءَ بَتِ الرّيح» يعنی وزش باد گوناگون و مضطرب گشت، و ذئب گرگ را ذئب ناميدند، چون در رفتن اضطراب دارد." ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۴۲ تا ۳۹.mp3
3.06M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۴۲ تا ۳۹ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام ) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌ و‌ چهارم ❇️ تغییر مسیر جنگ از شام به نهروان 🔹تصمیم جدید [ در حال حرکت به‌سوی شام بودیم که اخبار جدیدی از خوارج رسید و نگرانی‌ها را بیشتر کرد. خوارج، عبداللّٰه‌بن‌خبّاب، صحابی بزرگ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را کشتند و همسر وی را که حامله بود، به‌شهادت رساندند. خوارج شکم آن زن را پاره کردند و فرزند وی را نیز کشتند! یارانم سؤال کردند: ای امیر‌المؤمنین، چگونه این جماعت را در میان اموال و فرزندانمان بگذاریم و برویم؟ قبل از هرچیزی تکلیف این جماعت را مشخص کن و ما را به جنگ با آنان بفرست. پس از فراغت از آنان، ما را به سراغ اهل شام که دشمنان ما هستند، اعزام کن. در نهایت تصمیم گرفتم مسیر حرکت را از شام به نهروان تغییر دهم و ابتدا مشکل خوارج را حل کنم. پس از آنکه تصمیم ما تغییر کرد و حرکت به سمت خوارج را انتخاب کردیم، برای مردم سخنرانی کردم: ] 🔻ای مردم، من از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیدم که می‌فرمودند:« گردهی در امت من شکل خواهد گرفت که قرآن را بسیار تلاوت می‌کنند، آن‌گونه که تلاوت شما در مقابل تلاوت آنان چیزی به شمار نمی‌رود! نماز و روزه شما در مقابل نماز و روزه آنان چیزی به حساب نمی‌آید! آنها قرآن را تلاوت می‌کنند و می‌پندارند که از آن سود می‌برند، درحالی‌که به ضررشان است و نماز آنها نیز برایشان فایده‌ای ندارد! همان‌گونه که تیر از کمان خارج می‌شود، آنها نیز از دین اسلام خارج می‌شوند.»... 🔻نشانه انطباق سخن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بر خوارج، خبری است که درباره آنان فرموده‌اند: «در میان آنان مردی است که بر روی دستش برجستگی‌ای همانند پستان وجود دارد که در اطرافش موهای سفیدی روییده‌ است.» 🔻آیا به سراغ معاویه و اهل شام می روید و این جماعت را در میان خانواده و اموال خویش باقی می.گذارید؟ به خدا سوگند، امید دارم که این جماعت همان گروهی باشتد که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از آنها خبر داده‌اند. آنها خون افراد بی‌گناه را بر زمین ریختند و به غارت اموال مردم دست زدند. پس با نام و یاد خدا حرکت کنید. [ در این هنگام، برای یارانم سخنانی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره خوارج نقل کردم: ] 🔻پیامبر درباره واجب شدن جهاد با فتنه‌گران توضیح دادند و من مشخصات آن فتنه را پرسیدم! فرمودند: «جماعتی هستند که به لااله‌الاالله و به رسالت من، شهادت خواهند داد اما با سنت مخالفت خواهند ورزید!» 🔻سپس در مورد منزلت من سخنانی بیان کردند. انگاه به من فرمودند: «علی جان، تو از من هستی و من از تو هستم. اگر تو نباشی کسی با اهلِ نهر نمی‌جنگد.» 🔻سپس فرمودند: «امت، پس از رحلت من دچار فتنه‌ها می‌شوند. آیات قرآن را به غلط تفسیر کرده و مطابق رأی و نظر خود عمل می‌کنند، با نام آبجو، شراب را حلال می‌کنند، به نام هدیه، رشوه می‌گیرند. نام ربا را معامله می‌نهند و کتاب خدا را تحریف کرده و در جای مناسب از آن استفاده نمی‌کنند و بالاخره گمراهی بر آنان غلبه می‌کند. در چنین وضعی، در خانه‌ات بنشین تا روزی که حکومت را بر عهدهٔ تو بگذارند. وقتی حکومت را در دست گرفتی، کینه‌ها از تو در سینه‌ها می‌جوشد و کار را بر تو سخت می کنند. تو در آن روز برای تأویل و تفسیر درست قرآن می‌جنگی، همان‌گونه که من برای تنزیل قرآن جنگیدم. مخالفان در آن روز همان راهی را می‌روند که از ابتدا می‌رفتند.» 🔻ایشان تأکید کردند: « با آنان همانند فتنه‌گران رفتار کن. آن‌ها بصیرت خویش را در فتنه از دست داده و کور شده‌اند و فقط عدالت می‌تواند آنها را سر جای خویش بنشاند.» 🔻عرض کردم: یا رسول‌الله، آیا ما عدالت را دربارهٔ آنان اجرا می‌کنیم یا کسان دیگری غیر از ما عدالت را اجرا خواهند کرد؟ فرمودند: «حتماً به دست ما عدالت اجرا می‌شود. خداوند توسط ما شروع می‌کند و به دست ما پایان می‌دهد. خداوند دل‌ها را توسط ما به یکدیگر مهربان می‌سازد و پس از هر فتنه‌ای، بین دل‌ها الفت ایجاد می‌کند.» 🔻عرض کردم: خدا را شکر می‌کنم بر این موهبت‌هایی که در حق ما عنایت فرموده است. 📚منابع: ۱. خصائص‌أمیرالمؤمنین، ص۲۴۲، رقم ۱۷۷ ۲. النسائی، السنن‌الکبری، ج۵، ص۱۶۰ ۳. ذخائر العقبی، ص۱۱۰ ۴. کنزالعمال، ج۱۱، ص۲۸۶ و ۲۹۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 راه اصلاح دنيا و آخرت 💠 كسى كه ميان خود و خدا اصلاح كند، خداوند ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد و كسى كه امور آخرت را اصلاح كند، خدا امور دنياى او را اصلاح خواهد كرد و كسى كه از درون جان واعظى دارد خدا را بر او حافظى است. 📒 ، حکمت ۸۹
شرح حکمت ۱۹۸ قسمت اول.m4a
2.35M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ضرورت حکومت 1⃣ 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ضرورت حکومت (1) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: (وقتى شنيد كه خوارج مى گويند، حكومت فقط از آن خداست.) سخن حقّى است كه از آن اراده باطل دارند. 🔻در جنگ صفین به واسطه شیطنت نفوذی‌ها و خباثت عمروعاص و معاویه در آستانه پیروزی امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرآن هایی به نیزه بسته شد و در معرکه جنگ گرداند شد. همین امر باعث شد عدّه‌ای زیادی از یاران ضعیف و سست بصیرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دست از جنگ بکشند و به امیرالمؤمنین فشار بیاورند که حکمیت را بپذیر. 🔻حضرت علی رغم میل باطنی و در نهایت برای حفظ حداقل های اسلام حکمیت را پذیرفتند. همین عده بعداً پشیمان شدند که چرا ما حکمیت دو انسان بین خودمان را پذیرفتیم؟ و متمسّک شدند به گوشه ای از یک آیه قرآن که می فرماید "لا حکم الا لله " و با برداشت متحجّرانه و غلط از این آیه معتقد بودند که اصلاً حکم و حکمیت و حاکمیتی جز برای خدا برای هیچ کسی مشروعیّت ندارد. 🔻 لذا اینها از حاکمیت علی (علیه السلام) هم خروج کردند و اعتراف کردند که خودشان هم مرتد و کافر شدند ؛ به خیال خودشان رفتند توبه کردند دوباره شهادتین گفتند و مسلمان شدند و به شدت دشمن امیرالمؤمنین شدند ، چون می گفتند علی هم بر تقدیر، حکمیت را پذیرفت پس نعوذبالله کافر و مرتد شده، اما او برخلاف ما توبه نکرد و دوباره اسلام نیاورد. 🔻شعاری که اینها انتخاب کرده بودند بخشی از آیه ای از قرآن کریم بود که می فرمایند: " لا حکم الالله" یعنی حکم و حاکمیت و حکومت جز برای خدا برای احدی شایسته نیست . 🔻 با این نگاه حکومت امیرالمؤمنین ،حکومت معاویه و همه را باطل می دانستند. امیرالمؤمنین در حکمت ۱۹۸ بعد از آن که شعار لا حاکم الالله خوارج را شنیدند فرمودند : « كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ » ؛ این نکته ای که می گویند حق هست اما از آن مقصود باطلی برداشت کردند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و هفتاد و نهم: خطبه ۳۸ تا ۳۵ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
ختم روزانه نهج البلاغه(22).mp3
2.34M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۳۸ تا ۳۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۸ تا ۳۵ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 📣 ( در سال ۳۷ هجری پس از جنگ صفین و ماجرای حکمیت در تعریف شبهه فرمود:) 🔹ضرورت شناخت شبهات ♦️شُبْهه را برای اين شُبهه ناميدند که به حق شباهت دارد. امّا نور هدايت کننده دوستان خدا، در شبهات يقين است و راهنمای آنان مسير هدايت الهی است. امّا دشمنان خدا، دعوت کننده شان در شبهات گمراهی است و راهنمای آنان کوری است. آن کس که از مرگ بترسد نجات نمی يابد و آن کس که زنده ماندن را دوست دارد برای هميشه در دنيا نخواهد ماند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ( پس از فرو نشاندن شورش نهروان در سال ۳۸ هجری در کوفه ایراد فرمود که شبیه یک سخنرانی است) 1⃣ ويژگی ها و فضائل امام علی (علیه السلام) ♦️آنگاه که همه از ترس سُست شده کنار کشيدند، من قيام کردم و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به ميدان آمدم و آن زمان که همه لب فروبستند، من سخن گفتم و آن وقت که همه باز ايستادند من با راهنمايی نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته تر بود امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم. زمام امور را به دست گرفتم و جلوتر از همه پرواز کردم و پاداش سبقت در فضيلت ها را بردم. همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت در نمی آورد، و طوفان ها آن را از جای بر نمی کند، کسی نمی توانست عيبی در من بيابد و سخن چين جای عيب جويی در من نمی يافت. ذليل ترين افراد نزد من عزيز است تا حقِّ او را باز گردانم و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم. 2⃣ علت سكوت و كناره گيری از خلافت ♦️در برابر خواسته های خدا راضی و تسليم فرمان او هستم، آيا می پنداريد من به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دروغی روا دارم؟ به خدا سوگند، من نخستين کسی هستم که او را تصديق کردم و هرگز اوّل کسی نخواهم بود که او را تکذيب کنم. در کار خود انديشيدم ديدم پيش از بيعت پيمان اطاعت و پيروی از سفارش رسول خدا(صلی الله علیه و آله)را برعهُده دارم، که از من برای ديگری پيمان گرفت. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۸ تا ۳۵ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ( برای هشدار و نصیحت خوارج نهروان و تذکر اشتباهات آنان در ماه صفر سال ۳۸ هجری فرمود) 🔹تلاش در هدايت دشمن ♦️شما را از آن می ترسانم، مبادا صبح کنيد در حالیکه جنازه های شما در اطراف رود نهروان و زمين های پَست و بلند آن افتاده باشد، بدون آنکه برهان روشنی از پروردگار و حجّت و دليل قاطعی داشته باشيد. از خانه ها آواره گشته و به دام قضا گرفتار شده باشيد. من شما را از اين حکميّت نهی کردم، ولی با سرسختی مخالفت کرديد، تا به دلخواه شما کشانده شدم. شما ای گروه کم خِرَد و بی خِرَد، ای ناکسان و بی پدران، من که اين فاجعه را به بار نياوردم و هرگز زيان شما را نخواستم. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ( پس از اطلاع از ماجرای حکمیت و نیرنگ عمروعاص که ابوموسی را فریب داد و طبق شروطی که برای حکمیت قبول کردند عملی نشد امام علیه السلام این خطبه را در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود) 1⃣ ضرورت ستايش پروردگار ♦️خدا را سپاس، هر چند که روزگار دشواری های فراوان و حوادثی بزرگ پديد آورد. شهادت می دهم جز خدای يگانه و بی مانند خدايی نباشد و جز او معبودی نيست و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه و آله)بنده و فرستاده اوست. 2⃣ علل شكست كوفيان ♦️ پس از حمد و ستايش خدا، بدانيد که نافرمانی از دستور نصيحت کننده مهربانِ دانا و باتجربه، مايه حسرت و سرگردانی و سرانجامش پشيمانی است. من رأی و فرمان خود را نسبت به حکميّت به شما گفتم و نظر خالص خود را در اختيار شما گذاردم. (ای کاش که از قصير پسر سعد اطاعت می شد) ولی شما همانند مخالفانی ستمکار و پيمان شکنانی نافرمان، از پذيرش آن سرباز زديد، تا آنجا که نصيحت کننده در پند دادن به ترديد افتاد و از پند دادن خودداری کرد. داستان من و شما چنان است که برادر هَوازَنی سروده است: «در سرزمين مُنْعَرِج، دستور لازم را دادم امّا نپذيرفتند، که فردا سزای سرکشی خود را چشيدند.» ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌ و‌ پنجم ❇️ رخدادهایی در مسیر نهروان 🔹مخالفت با نظر منجم [ هنگامی که تصمیم گرفتیم به طرف نهروان حرکت کنیم، یکی از افراد آشنا با علم نجوم و طالع‌بینی بر اساس علم خود خواست که مرا از تصمیمم منصرف کند، اما من سخن او را نپذیرفته و به او گفتم: ] 🔻کسی که گفتار تو را تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده و برای رسیدن به اهداف محبوبش و محفوظ ماندن از ناگواری‌ها، خود را از یاری خداوند بی‌نیاز دانسته است. گویا می‌خواهی به جای خداوند، تو را ستایش کنند! چون به گمان خود، مردم را با ساعتی آشنا کردی که منافعشان را به‌دست می‌آورند و از آن در امان می‌مانند! [ سپس روی به مردم کردم و گفتم: ] 🔻ای مردم، از فراگرفتن علم نجوم بپرهیزید، جز آن مقدار که در دریا و صحرا به آن نیاز دارید... با نام خدا حرکت کنید. 🔹در این سرزمین نماز نمی‌خوانم [ وقتی به سرزمین بابِل رسیدیم، وقت نماز عصر شده بود. چند بار یارانم تذکر دادند که وقت نماز است؛ ولی من به حرکت خود ادامه دادم تا از آن منطقه خارج شدیم و نماز را خواندیم. به یارانم توضیح دادم: ] 🔻من در سرزمینی نماز نمی‌خوانم که سه بار اهالی خود را به کام خویش فرو برده است! 🔹خوارج در این سوی آب، از پا درخواهند آمد [ افرادی خبر آوردند که خوارج از پل نهروان عبور کرده و پا به فرار گذاشته‌اند. این خبر را تکذیب کردم و گفتم: ] 🔻قتلگاه خوارج این سوی آب است. به خدا سوگند، از آنها تنها ده نفر باقی خواهد‌ ماند و از شما نیز ده نفر هم کشته نخواهد شد. آنها از پل نهروان عبور نکرده‌اند و از نخلستان‌ها نیز نمی‌گذرند تا اینکه خداوند آن‌ها را به‌دست من به هلاکت رساند. این عهدی قطعی و سرنوشتی حتمی برای آنان خواهد بود. از آنان ده نفر هم نجات نمی‌یابد و از ما نیز بیش از ده نفر کشته نمی‌شود. ❇️ ورود به نهروان 🔹چه چیز شما را از من خشمگین ساخته است؟ [ پس از رسیدن به نهروان که محل تجمع خوارج بود، در اجتماع آنان سخنرانی کردم و خطاب به آنان گفتم: ] 🔻ای جماعتی که لجاجت، شما را به قیام واداشته و هوای نفس شما را از حق دور کرده‌ است و در نتیجه به خطا افتاده‌اید! من شما را نصیحت می‌کنم که بر گمراهی خود پافشاری نکنید و بدون هیچ دلیل و برهانی، تن به کشته‌شدن ندهید! [ آنگاه دوباره در مورد حَکمیت و مکر و حیله اهل شام با آنها صحبت کردم؛ ‌اما آنها اصرار داشتند که من کافر شده و باید توبه کنم و گرنه اعلان جنگ می‌دهند! به آنان گفتم: ] 🔻آیا خودم به کفر خودم گواهی‌ دهم؟ در آن صورت گمراهم و از هدایت‌شدگان نیستم! بعد از آن، گفت‌و‌گو با یکی از افراد معتمدشان را پیشنهاد دادم. آنها عبدالله‌بن‌کوّاء را معرفی کردند و ما با هم گفت‌وگو کرده و من دلایل محکم و متقن خود را با توجه به آیات قرآن، مطرح کردم، اما خوارج همچنان بر گمراهی خود پافشاری کردند. 🔹هشداری دیگر به خوارج [ بار دیگر در نهروان، مقابل سپاه خوارج قرار گرفتم و در مورد حکمیت سخنرانی کردم: ] 🔻هنگامی که حَکمیت را پذیرفتم شرایط سختی گذاشتم و از داوران تعهد گرفتم که آنچه قرآن زنده کرده، زنده بدارند و آنچه قرآن از بین برده، از بین ببرند؛ اما آن‌ها اختلاف کردند و با حکم قرآن و سنت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مخالفت ورزیدند. ما نیز از آنها تبرّی جستیم و اکنون بر همان موضع اول خویش هستیم. شما را چه شده است و از کجا آمده‌اید؟ چرا از جمع ما خارج شده‌اید و جنگ با ما را مباح می‌دانید؟ 🔹تهدید خوارج، با استناد به کلام رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله [ حدیثی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای خوارج نقل کردم: ] 🔻رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به من خبر دادند که فرشتهٔ وحی، روح الامین، از طرف خداوند رب‌العالمین نقل کرده‌است: « هیچ جماعتی از شما، کم یا زیاد و تا روز قیامت، در برابر ما قیام نمی‌کند؛ مگر اینکه به دست ما هلاک می شوند.» جهاد با شما برترین جهادها به شمار می‌رود. افضل شهیدان کسانی هستند که به دست شما کشته می‌شوند و والاترین مجاهدان کسانی هستند که شما را می‌کشند. پس هر کاری می‌خواهید، انجام دهید که خسران روز قیامت برای اهل باطل است: { لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ ۚ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ} (هر خبری سرانجام قرارگاهی دارد [و در موعد خود انجام می‌گیرد] و به زودی خواهید دانست.) 🔹پرچم امان [ دستور دادم پرچمی نصب کردند و دو هزار نفر را برای حفظ آن پرچم گماردم و پس از آن گفتم ندا سردهند: ] 🔻هر کس به این پرچم پناه آورد، در امان است. 📚منابع: ۱. نهج‌البلاغه، خطبه ۷۹ ۲. نهج‌البلاغه، خطبه ۵۹ ۳. قرآن ‌کریم، سورهٔ انعام، آیهٔ ۶۷ ۴. الأخبار‌ الطوال، ص۲۱۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 شناخت عظمت پروردگار 💠 بزرگى پروردگار در جانت، پدیده ها را در چشمت کوچک مى نمایاند. 📒 ، حکمت ۱۲۹
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 4⃣ 💎 بازتاب اجرای عدالت در جامعه توسط مسؤولین 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: در عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت براى او گران آید، تحمل ستم برای او سخت تر است. 📚 ، خطبه15
شرح حکمت ۱۹۸ قسمت دوم(1).m4a
2.38M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ضرورت حکومت 2⃣ 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ضرورت حکومت (2) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: (وقتى شنيد كه خوارج مى گويند، حكومت فقط از آن خداست.) سخن حقّى است كه از آن اراده باطل دارند. 🔻امیرالمؤمنین در حکمت ۱۹۸ بعد از آن که شعار "لا حاکم الا لله" خوارج را شنیدند فرمودند: «كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ» . یعنی این نکته ای که می گویند حق هست اما از آن مقصود باطلی برداشت کردند. 🔻خیلی مواقع ممکن است انسان حرف حقی را استفاده کند، اما تفسیر به رأی کند؛ یعنی بخواهد به نفع خودش از آن استفاده کند. خوارج حرف درستی می‌زدند، اساس حکم و حاکمیت اولاً و بذات مخصوص خداست و در اختیار کسی نیست، اما آیا این خدا نعوذبالله باید به زمین بیاید و حکومت و سلطنت تشکیل دهد؟ نه، امکان ندارد. آن حق حاکمیتی که خداوند متعال دارد، آن را به واسطه انسان های شایسته و برگزیده اعمال می کند. مثل انبیاء و اولیاء خدا مثل ائمه مثل حاکمان الهی و فقیهی که بر جامعه حق حاکمیت دارند. 🔻 مولا علی (علیه السلام) این نگاه خوارج را در خطبه ۴۰ نهج البلاغه کاملاً رد کردند و توضیح دادند. در خطبه ۴۰ می فرمایند: سخن حقی است که از آن اراده باطل شده است. آری درست است فرمانی جز فرمان خدا نیست ولی اینها می‌گویند زمامداری جز برای خدا شایسته نیست، در حالیکه مردم به زمامداری نیک یابد نیازمندند تا مؤمنان در سایه حکومت به کار خود مشغول و کافران هم بهره‌مند شوند و مردم در استقرار حکومت زندگی کنند. به وسیله حکومت بیت‌المال جمع آوری گردد و به کمک آن با دشمنان می توان مبارزه کرد. جادّه ها امن و امان و حق ضعیفان از نیرومندان گرفته می شود. نیکوکاران در رفاه و از دست بدکاران در امان باشند. 🔻 بنابراین حکم و فرمان و شریعت مخصوص خداست اما زمامداری را باید انسان های شایسته انجام دهند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و هشتادم: خطبه ۳۴ تا ۳۳ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
ختم روزانه نهج البلاغه(23).mp3
1.99M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( این خطبه را پس از شکست شورشیان خوارج، در سال ۳۸ هجری برای بسیج کردن مردم جهت مبارزه با شامیان در نخیله کوفه ایراد فرمود.) 1⃣ نكوهش از سستی و نافرمانی كوفيان ♦️نفرين بر شما کوفيان که از فراوانی سرزنش شما خسته شدم. آيا به جای زندگی جاويدان قيامت به زندگی زودگذر دنيا رضايت داديد؟ و به جای عزّت و سربلندی، بدبختی و ذلّت را انتخاب کرديد؟ هرگاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت می کنم، چشمانتان از ترس در کاسه می گردد، گويا ترس از مرگ، عقل شما را ربوده و چون انسان های مَست از خود بيگانه شده، حيران و سرگردانيد. گويا عقلهای خود را از دست داده و درک نمی کنيد. من ديگر هيچ گاه به شما اطمينان ندارم و شما را پشتوانه خود نمی پندارم. شما ياران شرافت مندی نيستيد که کسی به سوی شما دست دراز کند. به شتران بی ساربان می مانيد که هرگاه از يک طرف جمع آوری گرديد، از سوی ديگر پراکنده می شويد. 2⃣ علل عقب ماندگی مردم كوفه ♦️ به خدا سوگند، شما بد وسيله ای برای افروختن آتش جنگ هستيد؛ شما را فريب می دهند امّا فريب دادن نمی دانيد، سرزمين شما را پياپی می گيرند و شما پروا نداريد. چشمِ دشمن برای حمله شما خواب ندارد ولی شما در غفلت به سر می بريد. به خدا سوگند، شکست برای کسانی است که دست از ياری يکديگر می کشند. سوگند به خدا، گمان می کنم اگر جنگ سخت درگير شود و حرارت و سوزش مرگ شما را در برگيرد، از اطراف فرزند ابوطالب، همانند جدا شدن سر از تن جدا و پراکنده می شويد. به خدا سوگند، آن که دشمن را بر جان خويش مسلط گرداند تا گوشتش را بخورد و استخوانش را بشکند و پوستش را جدا سازد، عجز و ناتوانی اش بسيار بزرگ و قلب او بسيار کوچک و ضعيف است. تو اگر می خواهی اينگونه باش، امّا من به خدا سوگند از پای ننشينم و قبل از آنکه دشمن فرصت يابد با شمشير آبديده چنان ضربه ای بر پيکر او وارد سازم که ريزه های استخوان سرش پراکنده شود و بازوها و قدم هايش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد. 3⃣ حقوق متقابل مردم و رهبری ♦️ ای مردم! مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است. حقّ شما بر من، آن که از خيرخواهی شما دريغ نورزم و بيت المال را ميان شما عادلانه تقسيم کنم و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشيد و شما را تربيت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانيد. و امّا حقِّ من بر شما اين است که به بيعت با من وفادار باشيد و در آشکار و نهان برايم خيرخواهی کنيد، هرگاه شما را فرا خواندم اجابت نماييد و هرگاه فرمان دادم اطاعت کنيد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( در سال ۳۶ هجری به هنگام عزيمت به شهر بصره، جهت جنگ با ناكثين فرمود) (ابن عباس می گويد در سرزمين ذی قار، خدمت امام رفتم كه داشت كفش خود را پينه می زد، تا مرا ديد فرمود: قيمت اين كفش چقدر است؟ گفتم بهايی ندارد. فرمود: به خدا سوگند، همين كفش بی ارزش نزد من از حكومت بر شما محبوب تر است مگر اينكه حقی را با آن به پا دارم، يا باطلی را دفع نمايم. آنگاه از خيمه بيرون آمد و برای مردم خطبه خواند) 1⃣ آثار بعثت پيامبر اسلام ♦️همانا خداوند هنگامی محمد(صلی الله علیه و آله) را مبعوث فرمود که هيچ کس از عرب، کتاب آسمانی نداشت و ادّعای پيامبری نمی کرد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) مردم جاهلی را تا به جايگاه کرامت انسانی پيش برد و به رستگاری رساند، که سرنيزه هايشان کندی نپذيرفت و پيروز شدند و جامعه آنان استحکام گرفت. 2⃣ ويژگيهای نظامی و اخلاقی امام علی(علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، من از پيشتازان لشکر اسلام بودم تا آنجا که صفوف کفر و شرک تار و مار شد. هرگز ناتوان نشدم و نترسيدم، هم اکنون نيز همان راه را می روم، پرده باطل را می شکافم تا حق را از پهلوی آن بيرون آورم. 3⃣ شكوه از فتنه گری قريش ♦️مرا با قريش چه کار، به خدا سوگند آن روز که کافر بودند با آنها جنگيدم و هم اکنون که فريب خورده اند، با آنها مبارزه می کنم. ديروز با آنها زندگی می کردم و امروز نيز گرفتار آنها می باشم. به خدا سوگند! قريش از ما انتقام نمی گيرد جز به آن علّت که خداوند ما را از ميان آنان برگزيد و گرامی داشت. ما هم آنان را در زندگی خود پذيرفتيم، پس چنان بودند که شاعر گفته است: «به جان خودم سوگند، هر صبح از شير صاف نوشيدی و سرشير و خرمای بی هسته خوردی. ما اين مقام و عظمت را به تو بخشيديم در حالیکه بلند مرتبت نبودی. و در اطراف تو با سواران خود تا صبح نگهبانی داديم و تو را حفظ کرديم.» ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄