eitaa logo
مجـــلـــس شــــــهــــــدا
222 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
18 فایل
سفیر عشق شهید است و ارباب عشق حسین (ع) .. جایی که ارباب عشق سر به باد می دهد تا اسرار عشاق را بازگو کند که برای عشاق راهی جز از کربلا گذشتن نیست راه ارتباط با ما @Radio_1403 @arbaeen_ba_shoma
مشاهده در ایتا
دانلود
4.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺پیدا شدن نامه قبل از شهادتش از زبان شهید سیدرضی
13.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹آیت الله العظمی جوادی آملی: ایشان(شهید سلیمانی) پارسال که آمده بود قم، یک دیداری با آقایان داشت، وقتی به مؤسسه آمد، عده‌ای هم همراهش بودند، بعد از اینکه آن آقایان تشریف بردند گفت حاج آقا من کار دارم، گفتم بفرمایید! من دیدم آن پارچه را از جیبش درآورد، گفت این کفن من است، شهادت بدهید! ما چه صلاحیت داریم که شهادت بدهیم! یک کسی که عمری به خدمت کرده است، ما را حفظ کرده، ما را حفظ کرده، ما را حفظ کرده، ما را حفظ کرده، ما را حفظ کرده، ما را حفظ کرده، حرف‌های را حفظ کرده، حرف‌های را حفظ کرده است! ما گفتیم خیلی خوب! امضا کردیم، خدایا تو شاهدی گفتیم «هو الشاهد»؛ خدایا تو شاهدی! این عزیز ما کارگزار توست! الآن هم با بهترین وجه، خدا را مهمان خود قرار داد، حشرش با انبیا، حشرش با اولیای الهی، حشرش با شهدای کربلا، حشرش با حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام.»
وضعیت این روزها در مسیر منتهی به مزار سردار شهید سلیمانی عاشقانه به سبک ایرانی
11.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین روضه شهید عادل رضایی و التماس برای شهادت 💔😭 ▪️آقا جان یه مرگی رقم بزن بفهمن نوکر تو بودیم او مداح گلزار شهدای دیروز مزارحاج قاسم بود که ساعاتی بعد از مداحی به شهادت رسید 💔 💔 💔
سلام بـر کسانی که در سیاهی شب میجنگند و صبح هنگام بـا کفن سفید بـه سوی ما بـر میگردند..
778.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 💌 خادم حسینیه امام رضا(ع)بود اخرش هم خودِ آقا امضای شهادتش رو زد 📌تو شهید شدی و ما امیدمون زنده شد که دخترها هم شهید میشوند ، خوب هم شهید میشوند 🥀 @majless_shohada
امشب که جلیلی به پورمحمدی گفت با همین رفتار های شما سلیمانی عزیز رو شهید کردن! داغ دلم برای تازه شد!
4_6017083043771058764.mp3
زمان: حجم: 2.99M
به یاد سردار، به یاد سردار... 😭😭😭 💔🥀 خدایا به حق این اشک های ... 😭😭😭😭
13.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله العظمی جوادی آملی: ایشان(شهید سلیمانی) پارسال که آمده بود قم، یک دیداری با آقایان داشت، وقتی به مؤسسه آمد، عده‌ای هم همراهش بودند، بعد از اینکه آن آقایان تشریف بردند گفت حاج آقا من کار دارم، گفتم بفرمایید! من دیدم آن پارچه را از جیبش درآورد، گفت این کفن من است، شهادت بدهید! ما چه صلاحیت داریم که شهادت بدهیم! یک کسی که عمری به خدمت کرده است، ما را حفظ کرده، ما را حفظ کرده، ما را حفظ کرده، ما را حفظ کرده، ما را حفظ کرده، ما را حفظ کرده، حرف‌های را حفظ کرده، حرف‌های را حفظ کرده است! ما گفتیم خیلی خوب! امضا کردیم، خدایا تو شاهدی گفتیم «هو الشاهد»؛ خدایا تو شاهدی! این عزیز ما کارگزار توست! الآن هم با بهترین وجه، خدا را مهمان خود قرار داد، حشرش با انبیا، حشرش با اولیای الهی، حشرش با شهدای کربلا، حشرش با حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام.»
‏راننده‌ش، آقا نصر‌الله می‌گفت: گاهی می‌شنیدم توی ماشین برای خودش روضه می‌خوند. می‌گفت: خدایا مگه من کی‌ام؟ قاسم پسرِ حسن. یک روستا زاده‌ام. چرا به من عزّت دادی؟ تو بزرگی...
🪴 «فرش کوچکی انداخت گوشه‌ی حیاط خانه‌ی پدری‌اش توی آفتاب. پیرمرد را از حمام آورد روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. دست و پیشانی‌اش را می‌بوسید و می‌گفت: همه‌ی دل‌خوشی من توی این دنیا، پدرمه...»
18.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ما هر وقت در سختی‌ های جنگ فشارها بر ما حادث می‌شد، آن وقتی که به صورت بسیار مضطری هیچ کاری از ما بر نمی‌آمد پناهگاهی جز زهرا سلام‌الله‌علیها نداشتیم و ما هم پناهگاه‌مان زهرا بود. در شب والفجر هشت وقتی چشممون به آب‌های پرطوفانِ خشمگین و ترسناک اروند افتاد و لرزیدیم و ترسیدیم اونجا هیچ پناهگاهی و هیچ نامی آشناتر از نام زهرا نداشتیم. او را در کنار اروند صدا زدیم در تلالو اشک‌های غریبانه و مظلومانه بسیجی‌ها، سیمای سپید او را جست و جو کردیم و اروند را با یازهرا به کنترل در آوردیم و عبور کردیم.