eitaa logo
مجـــلـــس شــــــهــــــدا
245 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
842 ویدیو
11 فایل
سفیر عشق شهید است و ارباب عشق حسین (ع) .. جایی که ارباب عشق سر به باد می دهد تا اسرار عشاق را بازگو کند که برای عشاق راهی جز از کربلا گذشتن نیست راه ارتباط با ما @Radio_1403 @arbaeen_ba_shoma
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارتنامه تصویری شهدا - تقدیم به روح مطهر شهدا •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت حاج قاسم سلیمانی درمورد رشادت های ابراهیم همت در میدان جنگ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•﷽•° سخن شهید: «مهــم نیــست چـه مسـئولیتی داریـم و کـجا هستـیم🧐 هرجا که هستیم باید درســت انجــام وظــیفه کنــیم❗️....» 🥀 🌱۱۴صلوات‌سهم‌شما‌هدیه‌به‌شهید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬆️ تصویر باز شود شرط هوادارى ما شيدايى و شوريدگيست گَر يار ما خواهى شدن شوريده و شيدا بيا . . . 📎بدون هیچ ادعا و چشم داشتی سینه سپر کردند و راهی میدان شدند ...🌷 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎊 سلام الله علیها 💚 سلام الله علیها 🌺
🌸عاقبت عشق به آقا امام زمان عج🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادبود شهید احمد بابایی(تاریخ شهادت:۶۱/۲/۲۰) فرمانده گردان مالک،تیپ ۲۷ ا▫️▫️▫️▫️ 💠 تکلیف من اینجاست؛ ▫️ آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است! ▫️مرحله دوم عملیات بیت المقدس برای حمل مجروح، یک فروند هلیکوپتر شنوک به منطقه اعزام شده بود . هلیکوپتر اوج گرفت و بعد از کمتر از1ساعت، نشست جایی. پرسیدم اینجا کجاست ؟ — بندر ماهشهر داخل یک سالن پر از تخت بود و سِرُم و انبوه مجروحانی که تعداد زیادی از آنها همانجا از شدت جراحت شهید می شدند. قیافه مجروح تخت کناری من آشنا بود! او را می شناختم بابایی فرمانده گردان مالک از ناحیه دست تیر خورده بود. او هم مرا می شناخت . تن هردومان لباس بیمارستان پوشاندند و کمی دوا درمان کردند. او آهسته گفت: "میایی فرار کنیم؟ -کجا؟ "خط ! وی چنان محکم و مصمم اسم خط رو آورد که مشتاق همراهی با او شدم. بعد از نماز صبح بابایی گفت: پاشو ... مثل کسانی که از زندان فرار می کنند بسمت دیوار انتهای درمانگاه رفتیم. من دست هایم را که سالم بود قلاب کردم و بابایی از دیوار بالا رفت و او هم با همان یک دست سالمش مرا با آن زخم باز، بالا کشید در مسیر دیدم او خیلی ساکت است، پرسیدم : برادر بابایی خیلی تو فکری! -آره از تهران زنگ زدند وگفتند خدا بهت یک دختر داده. پرسیدم: پس تو میخواهی از دارخوین(مقر تیپ) بری تهران؟ - نه!! می روم خط !! اما شما با این وضعیت و زخم و شرایط و بچه ات! حرفم را برید؛ "تکلیف من اینجاست آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است " بابایی همانروز ۲۰ اردیبهشت ۶۱ بخط میرود و با یک گلوله مستقیم آر.پی.جی بشهادت می رسد و دیدار با دخترش به قیامت می افتد.. راوی:شهیدعلی خوش لفظ
34.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به روایت تاریخ امروز۱۴۰۳/۲/۲۰ بازی دراز؛ ارتفاعات عشق و ایمان ▫️استان کرمانشاه، شهرستان سرپل ذهاب، ارتفاعات یادمان شهدای بازی‌دراز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فردا روز دختر مگه میشه یادی از دختران شهید نکنیم😭 مصطفی مهدوی نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺امام رضا عليه السلام فرمود:«کسي که فاطمه معصومه را زيارت کند، در حالي که حق او را بشناسد، بهشت براي او است.» 📚بحارالأنوار، ج102، ص266
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😊 دخترت رو خوشحال کن! 💐 ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختر مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خستگی‌های شهید طهرانی مقدم ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭😭😭😭 شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) شادی روح پاک  شهدا فاتحه و صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺تصویری از دختر شهید علیرضا محمدی‌‌پور شهید حادثه تروریستی کرمان که روز گذشته به‌دنیا آمد شهید علیرضا محمدی‌‌پور قبل از شهادت نام دخترش را زینب انتخاب کرده بود.
شهادت یکی از پاسداران نیروی زمینی سپاه در جنوب‌ شرق کشور علی کبودوندی فرزند محمد اسحاق در حین انجام مأموریت در منطقه عملیاتی جنوب شرق کشور به شهادت رسید. این شهید اهل نظرآباد و از پرسنل لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع) استان البرز بود.