☆▪️بہ عمه گفت ؛ گمــانـــم پدر نمیداند...
به گریھ گفت؛ عزیزم! چرا...خبر دارد!😭
☆▪️از آنچه بر تو گذشته است کربلا تا شام
تنش جدا و سرش هم جدا خبر دارد!💔
#یارقیه_خاتون 🕊
#محرم 🖤
#ما_
ㅤ
از چشمِ مهدی می چکد اَشکِ خون
برای غربتِ رُقیّه خاتون
💔💔💔
نوشته ام روی دیوارِ قلبِ مجنونم
غلامِ حلقه به گوشِ رُقیّه خاتونم
یادِ رُقیّه کردم احساسِ گریه کردم
نفرین و لَعن به آلِ بَنی اُمیّه کردم