eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
54 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام 🔺۱۸ بیت تقدیم به مولی الموالی علی علیه السلام خورشید ؛ خانه اش چه حساب و‌کتابی است شب‌های صحن شاه نجف آفتابی است انگورهای باغ علی فرق می کنند عمری لبِ ضریح چشیده شرابی است سِرِّ ابوترابی او خلق آدم است بیهوده نیست دامن و‌دستش ترابی است فرموده وقت مرگ نشان می دهد رخش با هر نفس ندیدن آقا عذابی است وقتی قسیم جنت و نار است مرتضی بالاتر از رضایت او چه ثوابی است حاکم اگر به روز جزا مرتضی علی‌ست دیگر برای شیعه چه روز حسابی است فرموده اند نام علی لحظهٔ دعا در نزد عرشیان قسم مستجابی است تشخیص بین رب و علی سخت می شود وقتی به زیر ابروی حیدر نقابی است معراج با صدای علی حرف زد خدا این اوج عشق بازی ختمی مآبی است با این همه شواهد روز غدیر خم پای امامتش چه سوال و جوابی است ما قائلیم امر امامت پس از نبی از جانب خدای احد انتصابی است لعنت به روزگار که بین علی و غیر یک روز انتصاب ولی انتخابی است تا فاطمه کنار علی می کشد نفس تا عرش آسمان حرمخانه آبی است تا سالم است دست قنوت حبیبه اش شب تا سپیده خانهٔ او ماهتابی است لعنت به روزگار چه کردند باعلی دیدند دور بازوی آقا طنابی است زهرا زمین که خورد، علی گریه کرد و گفت : از این به بعد موسم خانه خرابی است تسکینِ داغِ صورت نیلی فاطمه محراب ِکو‌فه ، صورتِ از خون خضابی است پایان ِ کوچه ای که در آن دست، بسته شد طشتِ طلا و زینب و بزم شرابی است
دیدم غدیری را که مولا سرفراز است من کنت مولا پرچمش در احتزاز است زهرا بنازد بر امیرالمومنینش او مست دیدار و علی هم غرق ناز است برهردعایی پاسخ لبیک آید باب اجابت بر دعای خیر باز است اکمال دین حق به نام مرتضی شد گویا که مُهر یا علی پای جواز است احمد زند آوا : الا یا اهل العالم این حیدر است و میر و آقای حجاز است بهر قبول زحمت راه رسالت لبیک آغازولایت را نیاز است حب علی را هرکه دارد در دل خویش در بارگاه قرب صاحب امتیاز است اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر سلطان امیر المومنین حق است حیدر حقت سلامت میرساند یامحمد خیل ملک تمحید خواند یا محمد دست علی را گر نگیری روی دستت راه تو نیمه کاره ماند یا محمد ابلاغ وحدانیت حق است حیدر او بار بر منزل رساند یا محمد هرکس که بر پیشانیش نام علی خورد حق را شفیع خود بداند یا محمد هر شیعه اش را تاکنار حوض کوثر آرَد سر سفره نشاند یا محمد گو منکرش را وای بر حالش خدا هم از رحمتش اورا براند یا محمد اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر سلطان امیر المومنین حق است حیدر تاپای جان پابند مولای غدیرم لبیک گو بر میر و آقای غدیرم با لطف او دریای طوفانی عشقم از بیکرانها تا به پهنای غدیرم گر مسلم دین رسول الله هستم از شیعیان با حکم و امضای غدیرم از وال من والاه حبش روزیم شد مجنون صهبای تولای غدیرم با این وضوح محض در بیعت گرفتن عمریست در فکر معمای غدیرم دلمرده بودم با صد و ده بار یاهو سرزنده از هوی مسیحای غدیرم اوکیست بیرق دار حق تا روز محشر سلطان امیرالمومنین حق است حیدر شد خلق دنیا با صدو ده بار حیدر بالاتر از بالا صدو ده بار حیدر در کارزار و جلوه کشف الکروبی ذکر لب طاها صدو ده بار حیدر باشد گواهم تربت خونین حمزه تسبیحة الزهرا صد و ده بار حیدر ثارالهی تثبیت در کرببلا شد تکبیر عاشورا صدو ده بار حیدر تهلیل حجاج حسینی از لبانِ شهزاده لیلا صدو ده بار حیدر برروی سربند ابوفاضل نوشته حق یار سقا با صدو ده بار حیدر اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر سلطان امیرالمومنین حق است حیدر روزی نیاید دلبر ما غم ببیند یک لحظه ای در زندگی ماتم ببیند سر تاکمر با چاه درد دل نماید خودرا زبسکه بیکس و همدم ببیند یا استخوانی در گلویش باشد عمری یا خار در چشمان پر شبنم ببیند خاکم بسر بادست بسته بین کوچه یک چادر خاکی در این عالم ببیند یارب زبانم لال آن روزی نیاید ناموس خود را بین نامحرم ببیند گفت آن یهودی بایقینی غرق ایمان آن قدرت اله را چودر ماتم ببیند اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر سلطان امیرالمومنین حق است حیدر
درظهر غدير تا كه موساي نبي بوسه به رخ منوّر هارون زد چشمان حسودان و بخيلان عرب از شدت غم ، از حدقه بيرون زد از مشرق دستهاي پر مهر نبي خورشيد ولايت و امامت تابيد با شوق ملائك همه فرياد زدند: « تا كور شود هر آنكه نتواند ديد» فرمود خدا ولايت حيدر را بر آدم و نسل بعد او واجب كرد در روز ازل كليد فردوسش را تقديم ِ علي بن ابيطالب كرد فرمود: برادرم علي مَحرم ماست از عالم غيب مثل من آگاه است قرآن چقدر مدح و ثنايش را گفت او نقطهٔ زير باء بسم الله است ذكر صلوات عرشيان مي آمد تا رفت به سوي آسمان دستِ علي از عرش بلند و يك صدا مي‌گفتند: اَلحَق كه اميرمومنان است علي...
حسبی امام اسمه فی الحشر و فی الدنیا علی دنیا و ما فیها علی عقبی و ما فیها علی فرمانروای هر چه دل حتی دل زهرا علی ماعرف الله العلی الا نبی الا علی ختم صد و ده یا علی امشب اراده می کنم ختمم که کامل می شود از نو اعاده می کنم .................... عید غدیر است و در میخانه را هی در زنم تا در به رویم وا شود فریاد یا حیدر زنم بهر وساطت رفته رو بر حضرت قنبر زنم شاید که جامی می ز دست ساقی کوثر زنم منعم مکن بینی اگر بی تابی و مشتاقی ام زیرا که مستان مست می من مست دست ساقی ام ................... از عرش تا فرش عرشیان با خویش تاج آورده اند پیغام صاحب خانه را بر خیل حاج آورده اند گویی به تاریکی دل با خود سراج آورده اند یا آیه اکمال دین با ابتهاج آورده اند الیوم اکملت لکم از عرش رحمان آمده نعمت تمام و موعد ابلاغ ایمان آمده ................. احمد به جمع حاجیان فرمانروایی می کند با حسن تبلیغش دل و جان  را ولایی می کند از متن این ابلاغ تا پرده گشایی می کند مولا امیرالمومنین را رونمایی می کند فرمود ای مردم من و حیدر چنان مغزیم و پوست هر کس که مولایش منم زین پس علی مولای اوست ............... نور ولایت منجلی از چشم غماز علی اعجاز موسی می کند دست سرافراز علی سر بسته می گویم همه باشید سرباز علی در آسمان ها دیده ام من خویش اعجاز علی معراج؛ آنجایی که پرهای ملک هم بسته بود رفتم خدا بینم علی جای خدا بنشسته بود ............... با خلقت حیدر خدا بر خلق عزت داده است حق قصد خلقت کرد و او فرمان خلقت داده است بر انبیا با دست او حکم نبوت داده است حالا به دست خود به او حکم امامت داده است جبریل آورده به من این حکم از عرش برین یوم الازل حتی الابد حیدر امیرالمومنین ............... خورشید دارد اعتبار اما به زیر سایه اش بازار عالم دارد از لبخند او سرمایه اش بیت الغزل آن بیت که نام علی آرایه اش بالاست عرش حق ولی یک دست حیدر پایه اش یک دست عمود عرش حق دست دگر بر ذوالفقار از قدرت یک دست او دارند صد لشکر فرار ............... هرگز نباشد در جهان دست کسی فوق علی بر گردن گردون زده عشق علی طوق علی حتی خداوند جلی دارد به دل ذوق علی قرآن در دست شما نازل شد از شوق علی حق خواست اعجازی کند با مدحتش در شان دوست قرآن که نازل شد به من شعر خدا در مدح اوست ............. امروز دست آسمان با یار بیعت می کند جبریل با شاهنشه ابرار بیعت می کند با دلبر افلاکیان دلدار بیعت می کند دست خدا با حیدر کرار بیعت می کند حیدر زبان حق بود کوس انااللهی زند با امر احمد تکیه بر تخت شهنشاهی زند .............. لب ها پر از لبخنده و دل ها پر از شور و شعف لطف خدا دارد تمامی عوالم را هدف خیل ملائک در نزول از عرش رحمان صف به صف یک حلقه گل آورده بهر گردن شاه نجف این لحظه از هر لحظه ای عاشق تر و مجنون ترم مستی بیفزا ساقیا جامی بده از کوثرم ............. جامی بده مستانه ام کن عاشقم کن ساقیا وانگه نگاهی بر نگاه شائقم کن ساقیا بر خدمت میخانه ی خود لایقم کن ساقیا لا یق که کردی از کرامت واثقم کن ساقیا هر کس به نامی مِی زند من مِی زنم با نام یار با لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار ............... امروز پر وا می کنم پروا ز دنیا می کنم دنیا رها ؛ پرواز تا ایوان مولا می کنم وقتی رسیدم دیده را از اشک دریا می کنم اذن دخولم می رسد تا یاد زهرا می کنم ایوان زیبای علی خورشید را شرمنده کرد زائر اگر دل مرده بود آنجا دلش را زنده کرد ............ شعری اگر زیبا شود اوصاف حیدر گفته است شاعر غلام قنبر است از شاه قنبر گفته است شاید مراعات از می و ساقی و کوثر گفته است یا استعاره از دل و دلدار و دلبر گفته است مستفعلن مستفعلن دیگر رها سازم کنون با فاعلاتن فاعلن  می آورم شعر جنون ............... لحظه ی تاریخی عشق آمده لشکر ابلیس ها زانو زده می کشند از درد و غصه عربده از غدیر انوار ایمان سرزده شیعیان را شد زمان سروری حیدریم ام حیدری ام حیدری ............. از دوعالم آنکه دل برده علیست مُهر حق با نام او خورده علیست داروی هر قلب افسرده علیست با قدومش عشق آورده علیست  تشنه را سیراب کرد از ساغری حیدری ام حیدری ام حیدری ............ قبله را در صورت او دیده اند در رخش وجه هوالهو دیده اند با حقش پهلو به پهلو دیده اند در شبی او را به هر سو دیده اند عالمی لبخند او را مشتری حیدری ام حیدری ام حیدری ........... ای اذان از پیش زیباتر شدی یا رسول الله والاتر شدی ای خدای عشق پیداتر شدی حضرت زهرا تو زهراتر شدی
چه در رکوع و سجود و چه در قعود و قیام است علی‌ست آن که به هرحالتی که هست "امام" است به‌جز علی را "مولا" نخوانده است پیمبر که این کلام برازنده‌ی امیر کلام است برای هرچه اسیر و یتیم و سائل و مسکین نماز و روزه‌ی او آستان فیض مدام است آهای مردم احرام بسته ره‌برتان کیست؟ بدون عشق علی حج کجاست؟ کعبه کدام است؟ عذاب " لَیسَ لَهُ دافِع " است هر احدی را سر مباهله با آل این امام همام است پرنده‌ی دل خود را به هر طریق بیاموز که غیر بام علی هرکجا نشست، به‌دام است به هوش باش که بیش از هزار سال گذشته‌ست ولی هنوز شراب خم غدیر به جام است "من آن نی‌ام که حلال از حرام [را] نشناسم شراب با تو حلال است و آب بی‌تو حرام [است]" علی‌ست در دوجهان شرح حُسن مطلع و روزی ظهور می‌کند از کعبه آن که حُسن‌ختام است اللهم عجل لولیک الفرج
علی برای تمام علوم  در باشد علی به حکم پدر بر همه بشر باشد به غایبین برسانند حاضرین غدیر علی است آن که ولی پیامبر باشد به ذوالفقار قسم که ندیده ام تیغی به غیر تیغ علی صاحب دو سر باشد کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او* کسی که خاک درش هست مثل زر  باشد بگو چگونه بگویم شبیه انسان است که مرتضی به خدایش شبیه تر باشد به لحظه ای به زمین خورد قلعه ی خیبر همین که دید یدالله پشت در باشد *هلالی جغتایی شهریار سنجری اللهم عجل لولیک الفرج
با حب علی اگر به محشر نرسی هرگز به شفاعت پیمبر نرسی امسال بیا "غدیرخم" را دریاب... شاید به "غدیر" سال دیگر نرسی
هنوز هم که هنوز است آن امیر غریب است به پیشواز محرم مرو، غدیر غریب است
مشغول تو بودن خودش گیراترین پند است تلخ است کامم، مدح تو شیرین تر از قند است انگشترت قسمت نشد ما خاک پا بردیم .. خاکی که پایت را ببوسد آبرومند است دستی که انگشتر به او دادی که جای خود دستی که قطعش کرده ای هم از تو خرسند است خوبان ندارند آنچه را در چنته داری تو آنچه نداری و  همه دارند، مانند  است آن که تحیر را به چشمش دیده اعجاز است آن که کمر بسته به اثبات تو سوگند است درک من  از الیوم اکملت لکم ... این است در زیر دینت تا ابد  دین خداوند است
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🌹هو الجواد الواسع🌹 بر غاصبین حق لعنت ............ از دعای روز : اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هٰذَا الْیَوْمِ وَأَنْکَرَ حُرْمَتَهُ...... لعن غاصبین خلافت از زبان رسول‌الله در خطابهء غدیر: «وَ سَیَجعَلونَ الإمامَةَ بَعدی مُلکاً وَ اغتِصاباً، ألا لَعَنَ اللهُ الغاصِبینَ المُغتَصِبینَ» شکر خدا که شد دلم،غرق عنایت علی وجود من منور از،نور هدایت علی روز غدیر خم شد و ،عید ولایت علی به برکت ولای او ،کُلَّ غَمٍ سَیَنجَلی [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ به امر خالق آمده،زینت عرش در زمین او که بود ولایتش ،اساس دین کمال دین فقط به سلطان نجف، بگو امیر مومنین که جز امام اوصیا،نیست خلیفه و ولی [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ غدیر خم حقیقتاً ،معدن خیر و نور شد زآتش کینه و حسد ،چشم سقیفه کور شد هرکه به محضر علی، ادب نکرد و دور شد دور شود تا ابد از ،رحمت و فیض ازلی [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ ما همه بنده زاده و،شاه علی پدر علی در این مسیر بندگی، نور علی سحر علی خلیفة الرسول ما، نیست کسی مگر علی دم از علی بزن بگو،همیشه بی‌ معطلی [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ روز غدیر با ملک،فقط دم از علی بزن به امربانوی فدک،فقط دم از علی بزن تا که دلت شود خنک، فقط دم از علی بزن که با علی نمی‌شوی،دچار هیچ معضلی [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ صحیفهءاهل ولا،مزین از نام علی روزی خلق عالم از ،سفرهء اطعام علی لطف خدای می‌شود،شامل خدام علی بدون خدمت علی، بها ندارد عملی [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ به شوق دیدن علی، خنده کنان گریستم اینکه حلال زاده‌ام ،بیان کند که کیستم *مرید هیچ مادری، غیر خدیجه🌹 نیستم* بگو اگر که دشمن، بانی جنگ جملی🐪 [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ فقط اطاعت ازعلی،برای ما وظیفه شد لعنت حق برآن کسی، که بی‌جهت خلیفه شد غصب خلافت علی، شروع از سقیفه شد به نفع دین ندارد این ،سقیفه هیچ مدخلی [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ سقیفه چاه ظلمت و ،اهل سقیفه اصل شر اگر که پاک فطرتی،به اهل شر بزن تشر تو با طناب هیچکس،مرو به چاه ای بشر بهتر از این دو دیده‌ام، ندیده ضرب المثلی [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ دم از غدیر خم بزن ،به امر ثامن الحجج بگو علیست کعبه و،علیست روح و جان حج فضائل علی بگو ،به قصد تعجیل فرج روز ظهور این شود، نوای بین المللی: [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ بسته ام از عالم ذر،دل به امام متقین عهد نموده ام به او،بگویم ای ولی دین: *اَشهدُ اَنَّ یا علیّ،انتَ امیرِمؤمنین* آیت عظمای خدا، ندارد اصلاً بدلی [[لعن خدای ازلی به غاصب حق علی]] 1⃣1⃣0⃣❤️ اللهم بارک لمولانا المهدی 🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨 🖌💌تقدیم به محضر اولین فدایی امیرالمؤمنین شهید ظلم سقیفه حضرت محسن بن فاطمه علیه السلام❤️ 🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟨 غدیر 1446
در همان عصری که فرمان برد خورشید از علی چشمه چشمه، اشک غربت خیز جوشید از علی خطبه ی بی نقطه را کوفه شنید اما دریغ خطبه ی با آه را جز چاه، نشنید از علی مو به مو آگاه بود از سرّ عالم، حیف حیف... دشمن از تعداد موی ریش پرسید از علی!! شان او را روزگار آورد پایین...روزگار آنچه که باید بفهمد را نفهمید از علی عدل بود و داد، داد از قوم اشباه الرجال عدل را این طایفه کِی می‌پسندید از علی تا قیامت هم عقیل اصرار اگر میکرد...باز غیر از این برخورد، برخوردی نمی‌دید از علی □□□ آی حاجی های بیعت کرده! از سمت غدیر خانه برگردید...اما برنگردید از علی دوخت چندین وصله ی نو بر عبای غربتش بد به دنیایی که آخر چشم پوشید از علی
تنفس کنم روز و شب در هوایت ندیدم چنان چهره ی دلربایت نجف آمدم زائر خاکبوست که خاکی ترینم، منم خاک پایت توانم،قرارم و دارو ندارم جهانم ،تمام وجودم فدایت یتیمم اسیرم، شما "هل اتی" ای تمام امیدم به دست عطایت اباذر شنید از لبت "مرحبابک" عسل میچکید از دم مرحبایت چنان عاشقی کرده ای با خدایت که سلمان مسلمان شد از ربنایت فتادم به پایت، به بالا رسیدم چه شاهنشهی میکند این گدایت تو آن آسمانی که روی زمینی نجف جنت و عرش ایوان طلایت تو میزان اعمال و معیار حقی سعادت بود تحت حُبَّت، ولا یت ز کار شفاعت شما برتر هستی شفاعت کند عالمی را عبایت تو آنقدر بالانشستی علی جان زبان بشر عاجزست از ثنایت به وقت قیامت همه در هراسند غلام تو در جستجوی صدایت اگر مردنم، راه وصل تو باشد برایت بمیرم ، بمیرم برایت