نوحه حضرت خدیجه سلام الله علیها
داغ خدیجه زد آتش دل همه(۲)
اشک عزا چکد از چشم فاطمه
حیدر به سر زنان احمد شده غمین
یا ام مومنین
یا ام مومنین
پیراهن نبی بر او شده کفن (۲)
زهرا نهاده گل بر روی این بدن
بر تسلیت ملک آید سوی زمین
یا ام مومنین
یا ام مومنین(۳)
#حضرت_خديجه عليها سلام
#سعید_نسیمی
ای در دو عالم شاه من
یابن الحسن یابن الحسن
بنگر به سوز آه من
یابن الحسن یابن الحسن
من ریزه خوار خوان تو
میسوزم از هجران تو
جانم فدای جان تو
ای شمس من وی ماه من
یابن الحسن یابن الحسن
آن کعبه با رخت غمش
مروه، صفاو زمزمش
خوانند این دم با دمش
قبله به قبله گاه من
یابن الحسن یابن الحسن
بازآ تو ای روح و روان
تا این جهان گردد جوان
وین مرده گان یابند جان
ای فر من وی جاه من
یابن الحسن یابن الحسن
چون یوسف زهرا تویی
زندانی دنیا تویی
نزدیک و دور از ما تویی
ای روشنای راه من
یابن الحسن یابن الحسن
ای نوحه گر بر مادرش
دانی چه آمد بر سرش
آن خانه با میخ درش
شد نوحه ی دلخواه من
یابن الحسن یابن الحسن
(نادر)اسیر موی تو
گشته گدای کوی تو
بیند دمی تا روی تو
ای در دو عالم شاه من
یابن الحسن یابن الحسن.
#مهدیه
#نادربابایی
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#یوسف_رحیمی
نبوت را نگینی یا خدیجه
قیامتآفرینی یا خدیجه
برایم مادری کن روز محشر
تو اُمُّ المؤمنینی یا خدیجه.
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
#امام_صادق_علیه_السلام
لَا يَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى يُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد.
پیوسته دعا در حجاب است (و میان آن و استجابتش حجاب و پردهاى حائل است) تا زمانی که بر محمد و آلش صلوات فرستاده شود.
# الكافی، ج۲، ص۴۹۱.
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
نوحه سنتی حضرت خدیجه سلام الله علیها
سلام ما به مادر مومنین
به اشک چشم خاتم المرسلین
به هستی قائمه مادر فاطمه
بر پا مصیبت خدیجه است
عزای حضرت خدیجه است
کفن شده با جامه ی پیمبر
غسلش شده از آب چشم کوثر
سیه پوش آسمان علی شد نوحه خوان
بر پا مصیبت خدیجه است
عزای حضرت خدیجه است
دلهای مومنین عزاخانه اش
گریه کنم به قبر ویرانه اش
گشته چون پیمبر چشم آسمان تر
بر پا مصیبت خدیجه است
عزای حضرت خدیجه است.
#حضرت_خدیجه
#میثم_مومنی_نژاد
#حضرت_خدیجه علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
ای بر تو سلام آمده از داور هستی
بگذشته در آیین نبی از سر هستی
دل داده و دل برده ز پیغمبر هستی
زیبد که بخوانند تو را مادر هستی
الحق که خدا، هستی خود را به تو داده
ام الّنجبا، فاطمه زهرا به تو داده
اسلام ز اموال تو سرمایه گرفته
دین در کنف عزّت تو سایه گرفته
توحید ز اخلاص تو پیرایه گرفته
اخلاص ز حُسن عملت پایه گرفته
همّت سر تسلیم به دیوار تو سوده
پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده
تو در دل سختی به پیمبر گرویدی
هر بار بلا را به سر دوش کشیدی
بر یاری اسلام به هر سوی دویدی
بس زخم زبانها که ز کفّار شنیدی
ای قامت مردان جهان خم به سجودت
ای تکیهگه ختم رسل نخل وجودت
ای مکّه ز خاک قدمت خلد مخلّد
ای عصمت معبود و امید دل احمد
اسلام به پا خواست و گردید مؤید
از ثروت تو، تیغ علی، خُلق محمّد
تا حشر خلایق که خدا را بپرستند
مرهون فداکاری و ایثار تو هستند...
تنها نشدی همسر و دلدار محمّد
در سختترین روز شدی یار محمّد
در شدت غم گشتی غمخوار محمّد
پیوسته دلت بود گرفتار محمّد
در پیش رویش گشت وجودت سپر سنگ
باشد که کنی در ره او چهره ز خون رنگ
آنروز که افتاد خزان در چمن تو
پر زد به جنان طوطی روح از بدن تو
تا بوی گل احمدی آید ز تن تو
شد جامۀ پیغمبر اکرم کفن تو
با مرگ تو آغاز شد ای عصمت سرمد
بیمادری فاطمه، تنهایی احمد...
برخیز که بر ختم رسل فخر زمانه
خانه شده غمخانه، ای بانوی خانه
بر گیسوی زهرا که زند بعد تو شانه؟
بیتو شده از هر مژهاش سیل روانه
بی روی تو گردون به نظر تیره چو دود است
برخیز که بیمادری فاطمه زود است...
#غلامرضا_سازگار
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#یوسف_رحیمی
نگاهت از غمی جانکاه میگفت
ز صدها داغ با هر آه میگفت
میان کوچه خالی بود جایت
که زهرای تو «وا اُمّاه» میگفت.
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
دراین سرای بی كسی كسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
یكی زشب گرفتگان چراغ بر نمی كند
كسی به كوچه سار شب در سحر نمی زند
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ كز شبی چنین سپیده سر نمی زند
دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
كه خنجر غمت از این خراب تر نمی زند
گذرگهی است پر ستم كه اندرو به غیر غم
یكی صلای آشنا به رهگذر نمی زند
چه چشم پاسخ است ازاین دریچه های بسته ات
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند
نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند.
#هوشنگ_ابتهاج
ای رسول خدای را همدم! در حریم رسالتش مَحرم
اولین زن تویی که قامت بست در نماز پیمبر خاتم
شوهرت کیست؟ بهتر از عیسی دخترت کیست؟ برتر از مریم
دامنت جای زهرة الزّهرا که بود نور نیّر اعظم...
بُد ز تیغ علی و ثروت تو که شد این گونه کاخ دین، محکم
یار احمد شدی که تا نشود یک سر موی، از سر او کم
زخم پاهای سنگ خوردۀ او یافت از دست لطف تو، مرحم
عاشق بردباریات همه جا شاهد جانفشانیات همه دم
سر بلند از شهامت تو صفا اشک ریز از مصائبت زمزم
به علی و محمّد و زهرا اشفعی یا خدیجةالکبری
خیمۀ عشق را عمود تویی صفت مهر را نُمود تویی
در کنار تمامی رحمت مظهری بر تمام جود تویی...
اولین زن که از زبان رسول سخن وحی را شنود تویی
اولین زن که با رسول خدا به رکوع آمد و سجود تویی
با سلام پیمبری به رُخش اولین کس که در گشود تویی
آنکه با جبرئیل در هر وحی آمدش از خدا درود تویی...
آنکه در خانه بود و یک دم هم غافل از رهبرش نبود تویی
باغبانی که شد گل یاسش بین دیوار و در کبود تویی
به علی و محمّد و زهرا اشفعی یا خدیجةالکبری
ای خریدار جان پیغمبر همسر مهربان پیغمبر
احترامی نداشت چون تو کسی در میان زنان پیغمبر
در حیات و ممات تو نفتاد نام تو از زبان پیغمبر...
ای چراغ همیشۀ تاریخ!در صف دودمان پیغمبر
به وجود تو افتخار کند همه جاخاندان پیغمبر
هستی خویش رافدا کردی در ره آرمان پیغمبر
سرزد از مشرق گریبانت کوثر جاودان پیغمبر
تانهم بار دیگر،ای مادر!جبهه بر آستان پیغمبر
به علی ومحمّد و زهرا اشفعی یا خدیجةالکبری.
#حضرت_خدیجه
#استاد_موید